جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[زنان نوغان در تاریخ اسلامی]] - [[زنان نوغان در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[زنان نوغان در تاریخ اسلامی]] - [[زنان نوغان در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
یکی از باورهای بسیار زیبای [[مردم]] [[مشهد]] و به خصوص اهالی نوغان این است که: هنگام ورود [[امام رضا]]{{ع}} عال به [[شهر]] توس، ایشان به روستای نوغان تشریف آوردند و برای اهالی نوغان [[سخنرانی]] نمودند. «[[زنان]] نوغان» که از اهداف [[امام]]{{ع}}، مبنی بر رواج و زنده نگهداشتن [[تشیع]]، [[آگاهی]] یافتند، آنچه از طلا و جواهر آلات داشتند در راه [[اسلام]]، به امام{{ع}} بخشیدند. | یکی از باورهای بسیار زیبای [[مردم]] [[مشهد]] و به خصوص اهالی نوغان این است که: هنگام ورود [[امام رضا]] {{ع}} عال به [[شهر]] توس، ایشان به روستای نوغان تشریف آوردند و برای اهالی نوغان [[سخنرانی]] نمودند. «[[زنان]] نوغان» که از اهداف [[امام]] {{ع}}، مبنی بر رواج و زنده نگهداشتن [[تشیع]]، [[آگاهی]] یافتند، آنچه از طلا و جواهر آلات داشتند در راه [[اسلام]]، به امام {{ع}} بخشیدند. | ||
اما همین زنان [[نیکوکار]] و با گذشت، وقتی خبر [[شهادت امام رضا]]{{ع}} را شنیدند، [[حماسه]] بزرگ دیگری [[خلق]] نمودند که بعد از گذشت قرنها، هم چنان بر اوراق [[تاریخ]] و اذهان مردم نقش پر رنگی دارد. | اما همین زنان [[نیکوکار]] و با گذشت، وقتی خبر [[شهادت امام رضا]] {{ع}} را شنیدند، [[حماسه]] بزرگ دیگری [[خلق]] نمودند که بعد از گذشت قرنها، هم چنان بر اوراق [[تاریخ]] و اذهان مردم نقش پر رنگی دارد. | ||
با شهادت امام رضا{{ع}} به دست شخص [[مأمون]] لعین، عده زیادی از مردان و زنان که [[دوستدار اهل بیت]]{{عم}} بودند، مقابل [[کاخ مأمون]]<ref>باغ منسوب به حمید بن قحطبه که ارگ حکومتی در آن بود و مأمون میخواست به بغداد برود، مدتی را در آنجا اقامت گزید.</ref> ازدحام کردند. مأمون با دیدن این [[جمعیت]]، ترسید و از عموی امام{{ع}} - [[ابوجعفر محمد بن جعفر بن حمد]]{{ع}} - خواست تا مردم و [[شیعیان]] را متفرق سازد<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱.</ref>. او [[دستور]] داد تا [[روز]] بعد امام{{ع}} را [[دفن]] نمایند؛ زیرا که [[تصمیم]] داشت ایشان در نهایت [[آرامش]] و [[سکوت]] [[تدفین]] شود و مردم بر علیه او [[شورش]] ننمایند. احتمالاً او از مردم خواسته بود که از خانههای خود خارج نشوید و حتی از مردان خواسته بود که مانع خروج همسرانشان گردند. اما زنان روستای نوغان، مهریههای خویش را بر شوهرانشان بخشیدند و از خانههایشان بیرون آمدند و با عزمی جزم، به سوی [[کاخ]] [[حمید بن قطبه]] آمدند و در [[مراسم سوگواری]] امام{{ع}} شرکت نمودند. | با شهادت امام رضا {{ع}} به دست شخص [[مأمون]] لعین، عده زیادی از مردان و زنان که [[دوستدار اهل بیت]] {{عم}} بودند، مقابل [[کاخ مأمون]]<ref>باغ منسوب به حمید بن قحطبه که ارگ حکومتی در آن بود و مأمون میخواست به بغداد برود، مدتی را در آنجا اقامت گزید.</ref> ازدحام کردند. مأمون با دیدن این [[جمعیت]]، ترسید و از عموی امام {{ع}} - [[ابوجعفر محمد بن جعفر بن حمد]] {{ع}} - خواست تا مردم و [[شیعیان]] را متفرق سازد<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱.</ref>. او [[دستور]] داد تا [[روز]] بعد امام {{ع}} را [[دفن]] نمایند؛ زیرا که [[تصمیم]] داشت ایشان در نهایت [[آرامش]] و [[سکوت]] [[تدفین]] شود و مردم بر علیه او [[شورش]] ننمایند. احتمالاً او از مردم خواسته بود که از خانههای خود خارج نشوید و حتی از مردان خواسته بود که مانع خروج همسرانشان گردند. اما زنان روستای نوغان، مهریههای خویش را بر شوهرانشان بخشیدند و از خانههایشان بیرون آمدند و با عزمی جزم، به سوی [[کاخ]] [[حمید بن قطبه]] آمدند و در [[مراسم سوگواری]] امام {{ع}} شرکت نمودند. | ||
از آن روز به بعد، نوغان با [[نام امام رضا]]{{ع}} قوام و دوام گرفت، [[مادران]]، نام [[شهید]] خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، [[رضا]]، علیرضا و بیشتر غلامرضا. | از آن روز به بعد، نوغان با [[نام امام رضا]] {{ع}} قوام و دوام گرفت، [[مادران]]، نام [[شهید]] خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، [[رضا]]، علیرضا و بیشتر غلامرضا. | ||
زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای [[قبر]] فرزند [[موسی بن جعفر]]{{ع}} [[تشویق]] کردند و سالهای سال، پیر زنی از نوغان، هر [[روز]] به [[مرقد]] [[امام رضا]]{{ع}} میرفت و تا غروب که هوا تاریک میشد، خآدمی [[زائران]] اندک [[امام]]{{ع}} را بر عهده داشت.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۵۴.</ref> | زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای [[قبر]] فرزند [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[تشویق]] کردند و سالهای سال، پیر زنی از نوغان، هر [[روز]] به [[مرقد]] [[امام رضا]] {{ع}} میرفت و تا غروب که هوا تاریک میشد، خآدمی [[زائران]] اندک [[امام]] {{ع}} را بر عهده داشت.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۵۴.</ref> | ||
==سوگواره [[زنان]] نوغان== | == سوگواره [[زنان]] نوغان == | ||
با اینکه بیش از ۱۲۰۰ سال از آن رویداد بزرگ و تلخ در روستای سناباد نوغان میگذرد، زنان محله نوغان، همچنان [[رسالت]] [[تاریخی]] خود در [[حفظ]] [[حریم]] [[ولایت]] حفظ کرده و به یاد آن دوران، [[اشک]] میریزند و با حرکتی نمادین، به [[تشییع پیکر]] آقا [[امام هشتم]]{{ع}} تا [[حرم]] و بارگاه آن بزرگوار به [[مرثیهسرایی]] میپردازند. [[مراسم]] ویژه [[عزاداری]] زنان نوغان، با عنوان «سوگواره زنان نوغان»، رسم دلنشینی است که به دلهای بیقرار [[آتش]] میزند و بیاختیار اشکها را جاری و [[قلوب]] محزون را مهیای مرثیه سرایی عارفانه میکند. در این [[روز]] که مصادف با آخر ماه صفر - سالروز [[شهادت امام رضا]]{{ع}} - میباشد، زنان نوغانی - از پیر و [[جوان]] - [[لباس]] ماتم به تن کرده و با [[نصب]] شاخههای گل و پرچمهای [[سوگواری]] بر روی چادرهایشان، [[مراسم عزاداری]] خود را از [[مسجد]] [[الرضا]]{{ع}} آغاز و با حمل جنازهای نمادین، بسوی [[حرم مطهر امام رضا]]{{ع}} مشرف میگردند.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۰۵.</ref> | با اینکه بیش از ۱۲۰۰ سال از آن رویداد بزرگ و تلخ در روستای سناباد نوغان میگذرد، زنان محله نوغان، همچنان [[رسالت]] [[تاریخی]] خود در [[حفظ]] [[حریم]] [[ولایت]] حفظ کرده و به یاد آن دوران، [[اشک]] میریزند و با حرکتی نمادین، به [[تشییع پیکر]] آقا [[امام هشتم]] {{ع}} تا [[حرم]] و بارگاه آن بزرگوار به [[مرثیهسرایی]] میپردازند. [[مراسم]] ویژه [[عزاداری]] زنان نوغان، با عنوان «سوگواره زنان نوغان»، رسم دلنشینی است که به دلهای بیقرار [[آتش]] میزند و بیاختیار اشکها را جاری و [[قلوب]] محزون را مهیای مرثیه سرایی عارفانه میکند. در این [[روز]] که مصادف با آخر ماه صفر - سالروز [[شهادت امام رضا]] {{ع}} - میباشد، زنان نوغانی - از پیر و [[جوان]] - [[لباس]] ماتم به تن کرده و با [[نصب]] شاخههای گل و پرچمهای [[سوگواری]] بر روی چادرهایشان، [[مراسم عزاداری]] خود را از [[مسجد]] [[الرضا]] {{ع}} آغاز و با حمل جنازهای نمادین، بسوی [[حرم مطهر امام رضا]] {{ع}} مشرف میگردند.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۰۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |