جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سامانیان در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سامانیان در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
سامانیان به یکی از خاندانهای زرتشتی [[ایرانی]] نژاد منسوب بودند. «سامان خداة» جد آنان و از اشراف [[شهر]] بلخ بود که در دوران [[خلیفه]] [[اموی]]، [[هشام بن عبدالملک]] [[مسلمان]] شد، بعد به [[دعوت عباسی]] در [[خراسان]] پیوست و در صفوف ابومسلم فعالیت کرد<ref>اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۳۳.</ref>. | سامانیان به یکی از خاندانهای زرتشتی [[ایرانی]] نژاد منسوب بودند. «سامان خداة» جد آنان و از اشراف [[شهر]] بلخ بود که در دوران [[خلیفه]] [[اموی]]، [[هشام بن عبدالملک]] [[مسلمان]] شد، بعد به [[دعوت عباسی]] در [[خراسان]] پیوست و در صفوف ابومسلم فعالیت کرد<ref>اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۳۳.</ref>. | ||
سامان فرزندش را به میمنت نام [[اسد بن عبدالله]]، [[استاندار]] [[امویان]] در خراسان که به دست وی مسلمان شده بود، اسد نام نهاد<ref>ذبیح الله، صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. | سامان فرزندش را به میمنت نام [[اسد بن عبدالله]]، [[استاندار]] [[امویان]] در خراسان که به دست وی مسلمان شده بود، اسد نام نهاد<ref>ذبیح الله، صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
سامانیان با اینکه در درون سرزمین خویش از [[استقلال]] و حاکمیتی کامل برخوردار بودند، [[خلافت]] آنان را حاکمانی فرمانبر یافت و برای تثبیت قدرتش در [[مشرق]] به آنان [[اعتماد]] کرد. آنان ابزار دست خلافت در [[سرکوب]] [[شورشیان]] به نفع خلافت بودند؛ همانگونه که نصر دوم - که نیروی سامانیان در دوران او به اوج خود رسید- حرکتهای [[وشمگیر بن زیار]] و [[ماکان بن کالی]] و دیگر شورشیان در برابر خلافت را سرکوب کرد. در نتیجه این پیروزیها [[ابهر]]، [[قزوین]]، [[قم]]، [[همدان]]، [[نهاوند]] و دینور ضمیمه قلمرو او شد و تا [[حلوان]] رسید<ref>اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۴۶.</ref>. | سامانیان با اینکه در درون سرزمین خویش از [[استقلال]] و حاکمیتی کامل برخوردار بودند، [[خلافت]] آنان را حاکمانی فرمانبر یافت و برای تثبیت قدرتش در [[مشرق]] به آنان [[اعتماد]] کرد. آنان ابزار دست خلافت در [[سرکوب]] [[شورشیان]] به نفع خلافت بودند؛ همانگونه که نصر دوم - که نیروی سامانیان در دوران او به اوج خود رسید- حرکتهای [[وشمگیر بن زیار]] و [[ماکان بن کالی]] و دیگر شورشیان در برابر خلافت را سرکوب کرد. در نتیجه این پیروزیها [[ابهر]]، [[قزوین]]، [[قم]]، [[همدان]]، [[نهاوند]] و دینور ضمیمه قلمرو او شد و تا [[حلوان]] رسید<ref>اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۴۶.</ref>. | ||
[[روابط]] سامانیان با [[همسایگان]] مسلمان خود خصمانه بود؛ زیرا این همسایگان [[دشمن]] [[عباسیان]] بودند؛ از این رو سامانیان به ناچار با صفاریان درگیر و بر آنان [[پیروز]] شدند؛ همانگونه که با [[علویان]] [[مبارزه]] کردند. [[اسماعیل بن احمد سامانی بر علی بن محمد بن زید علوی]]، [[امیر]] [[طبرستان]]، در [[سال ۲۸۷ ق]]./ ۹۰۰ م. پیروز شد و این بعد از آن بود که [[امیر]] یادشده به [[سرزمین]] [[خراسان]] [[طمع]] داشت<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۹۶-۹۷.</ref>. | [[روابط]] سامانیان با [[همسایگان]] مسلمان خود خصمانه بود؛ زیرا این همسایگان [[دشمن]] [[عباسیان]] بودند؛ از این رو سامانیان به ناچار با صفاریان درگیر و بر آنان [[پیروز]] شدند؛ همانگونه که با [[علویان]] [[مبارزه]] کردند. [[اسماعیل بن احمد سامانی بر علی بن محمد بن زید علوی]]، [[امیر]] [[طبرستان]]، در [[سال ۲۸۷ ق]]. / ۹۰۰ م. پیروز شد و این بعد از آن بود که [[امیر]] یادشده به [[سرزمین]] [[خراسان]] [[طمع]] داشت<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۹۶-۹۷.</ref>. | ||
در [[حقیقت]] [[دعوت]] [[شیعی]] در خراسان قطع نشد و [[علویان]] از [[همدردی]] بسیاری از ساکنان آنجا، به ویژه بعد از ایجاد [[خلافت]] [[فاطمیان]] در [[مغرب]] برخوردار شدند، به گونهای که داعیان فاطمی برای نشر دعوت خویش، به آن خطه راه یافتند و امیر نصر بن احمد (نصر دوم) را جذب کردند<ref>اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۴۳.</ref>. | در [[حقیقت]] [[دعوت]] [[شیعی]] در خراسان قطع نشد و [[علویان]] از [[همدردی]] بسیاری از ساکنان آنجا، به ویژه بعد از ایجاد [[خلافت]] [[فاطمیان]] در [[مغرب]] برخوردار شدند، به گونهای که داعیان فاطمی برای نشر دعوت خویش، به آن خطه راه یافتند و امیر نصر بن احمد (نصر دوم) را جذب کردند<ref>اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۴۳.</ref>. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[حکومت]] سامانی ۱۲۸ سال طول کشید و اگر [[خاندان]] سامانی به [[مشکلات]] داخلی و فشارهای خارجی - که به نابودی آن منجر شد- دچار نمیشد، بیش از آن پا برجا میماند. | [[حکومت]] سامانی ۱۲۸ سال طول کشید و اگر [[خاندان]] سامانی به [[مشکلات]] داخلی و فشارهای خارجی - که به نابودی آن منجر شد- دچار نمیشد، بیش از آن پا برجا میماند. | ||
از جنبه مشکلات داخلی، درگیریهای [[خانوادگی]] میان افراد خاندان سامانی بالا گرفت و به شعلهور شدن [[آشوبها]] و [[قیامها]] منجر شد؛ همانگونه که فرماندهان و [[کارگزاران]] مناطق آن با کمک گرفتن از [[آل بویه]] بر حکومت سامانی شوریدند<ref>در خصوص درگیریهای خانوادگی سامانی، ر.ک: بارتولد، ترکستان من الفتح العربی إلی الغزو المغولی، ص۳۷۱- ۳۷۳.</ref>. | از جنبه مشکلات داخلی، درگیریهای [[خانوادگی]] میان افراد خاندان سامانی بالا گرفت و به شعلهور شدن [[آشوبها]] و [[قیامها]] منجر شد؛ همانگونه که فرماندهان و [[کارگزاران]] مناطق آن با کمک گرفتن از [[آل بویه]] بر حکومت سامانی شوریدند<ref>در خصوص درگیریهای خانوادگی سامانی، ر. ک: بارتولد، ترکستان من الفتح العربی إلی الغزو المغولی، ص۳۷۱- ۳۷۳.</ref>. | ||
از جنبه فشارهای خارجی، حکومت سامانی به فشارهایی [[روز]] افزون از سوی [[دیلمیان]]، علویان، آل بویه، خانهای ترک و غزنویان دچار شد که به [[تضعیف]] آن و طمع همسایگانش منجر شد و سرانجام قلمرو این حکومت میان دو نیروی رو به [[رشد]] غزنویان و خانهای ترک تقسیم گردید<ref>در خصوص نابودی حکومت سامانی، ر.ک: اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۶۲.</ref>. | از جنبه فشارهای خارجی، حکومت سامانی به فشارهایی [[روز]] افزون از سوی [[دیلمیان]]، علویان، آل بویه، خانهای ترک و غزنویان دچار شد که به [[تضعیف]] آن و طمع همسایگانش منجر شد و سرانجام قلمرو این حکومت میان دو نیروی رو به [[رشد]] غزنویان و خانهای ترک تقسیم گردید<ref>در خصوص نابودی حکومت سامانی، ر. ک: اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۶۲.</ref>. | ||
گفتنی است که سامانیان نقش [[تمدنی]] و [[سیاسی]] آشکاری داشتند. دوران آنان با [[نهضت علمی]] و ادبی درخشانی شناخته میشود؛ به گونهای که بخارا، پایتخت آنان، از مهمترین مراکز [[علمی]] [[اسلامی]] شد. آنان به احیای [[فرهنگ]] [[ایرانی]] و [[ادبیات]] [[فارسی]] روی آوردند که از [[قرن سوم]] قمری جانی تازه گرفت. در دوران ایشان [[نگارش]] به [[زبان فارسی]] در کنار [[زبان عربی]] پدیدار شد. | گفتنی است که سامانیان نقش [[تمدنی]] و [[سیاسی]] آشکاری داشتند. دوران آنان با [[نهضت علمی]] و ادبی درخشانی شناخته میشود؛ به گونهای که بخارا، پایتخت آنان، از مهمترین مراکز [[علمی]] [[اسلامی]] شد. آنان به احیای [[فرهنگ]] [[ایرانی]] و [[ادبیات]] [[فارسی]] روی آوردند که از [[قرن سوم]] قمری جانی تازه گرفت. در دوران ایشان [[نگارش]] به [[زبان فارسی]] در کنار [[زبان عربی]] پدیدار شد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
دوران [[حکومت]] آنان عصر طلایی [[تاریخ]] اسلامی آسیای میانه است.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۲۴۳.</ref> | دوران [[حکومت]] آنان عصر طلایی [[تاریخ]] اسلامی آسیای میانه است.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۲۴۳.</ref> | ||
==اسامی امیران سامانی و مدت امارت هر یک از آنان== | == اسامی امیران سامانی و مدت امارت هر یک از آنان == | ||
# [[نصر بن احمد]] (نصر اول) (۲۶۱ - ۲۷۹ ق/ ۸۷۴ - ۸۹۲م) | # [[نصر بن احمد]] (نصر اول) (۲۶۱ - ۲۷۹ ق/ ۸۷۴ - ۸۹۲م) | ||
# [[اسماعیل بن احمد]] (۲۷۹ - ۲۹۵ ق/۹۸۲ - ۹۰۷م) | # [[اسماعیل بن احمد]] (۲۷۹ - ۲۹۵ ق/۹۸۲ - ۹۰۷م) |