جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
واژه [[شیعه]] از شیوع به معنی انتشار یافتن، آشکار شدن و فاش شدن گرفته شده و فعل آن شاع و جمع آن شیَع و جمعالجمع آن اشیاع است. در لغت، گروهی را شیعه میگویند که در قضایای خود بر یک امر واحد توافق و [[همکاری]] دارند و گاهی به هر پیرو و [[تابعی]] شیعه گفته میشود<ref>لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸؛ مفردات، ص۴۷۰.</ref>. شیعه که در [[قرآن]] هم به همین معنی استعمال شده است، مثلاً: {{متن قرآن|فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ}}<ref>«و هنگام بیخبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار میکردند» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>. {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref>«و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>. | واژه [[شیعه]] از شیوع به معنی انتشار یافتن، آشکار شدن و فاش شدن گرفته شده و فعل آن شاع و جمع آن شیَع و جمعالجمع آن اشیاع است. در لغت، گروهی را شیعه میگویند که در قضایای خود بر یک امر واحد توافق و [[همکاری]] دارند و گاهی به هر پیرو و [[تابعی]] شیعه گفته میشود<ref>لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸؛ مفردات، ص۴۷۰.</ref>. شیعه که در [[قرآن]] هم به همین معنی استعمال شده است، مثلاً: {{متن قرآن|فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ}}<ref>«و هنگام بیخبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار میکردند» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>. {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref>«و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>. | ||
اما واژه شیعه در اصطلاح سه کاربرد دارد: | اما واژه شیعه در اصطلاح سه کاربرد دارد: | ||
#به کسانی که [[علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] ایشان را (به اعتبار این که [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} هستند و قرآن [[مودّت]] و [[محبت]] آنها را [[واجب]] کرده) [[دوست]] دارند شیعه گویند؛ شیعه به این معنی همه [[مسلمانها]] غیر از [[ناصبیها]] را دربر میگیرد. | # به کسانی که [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] ایشان را (به اعتبار این که [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} هستند و قرآن [[مودّت]] و [[محبت]] آنها را [[واجب]] کرده) [[دوست]] دارند شیعه گویند؛ شیعه به این معنی همه [[مسلمانها]] غیر از [[ناصبیها]] را دربر میگیرد. | ||
#به کسانی که [[حضرت علی]]{{ع}} را [[خلیفه]] چهارم میدانند و با تمام احترامی که به خلفای قبلی میگذارند، او را [[برتر]] و با [[فضیلت]] ترو سزاوارتر از خلفای دیگر میدانند، شیعه گویند. | # به کسانی که [[حضرت علی]] {{ع}} را [[خلیفه]] چهارم میدانند و با تمام احترامی که به خلفای قبلی میگذارند، او را [[برتر]] و با [[فضیلت]] ترو سزاوارتر از خلفای دیگر میدانند، شیعه گویند. | ||
#به کسانی که علی{{ع}} و [[اولاد]] او را [[جانشینان]] [[واقعی]] [[پیامبر]] و [[امامان]] [[منصوب]] از طرف [[خداوند]] میدانند و خلفای دیگر را [[غاصب]] [[مقام خلافت]] میدانند، شیعه میگویند. این کاربرد از شیعه، در برابر «[[سنی]]» به کار میرود<ref>المذاهب الاسلامیه، ص۱۴۶.</ref>. | # به کسانی که علی {{ع}} و [[اولاد]] او را [[جانشینان]] [[واقعی]] [[پیامبر]] و [[امامان]] [[منصوب]] از طرف [[خداوند]] میدانند و خلفای دیگر را [[غاصب]] [[مقام خلافت]] میدانند، شیعه میگویند. این کاربرد از شیعه، در برابر «[[سنی]]» به کار میرود<ref>المذاهب الاسلامیه، ص۱۴۶.</ref>. | ||
در این باره [[روایات]] متعددی از پیامبر{{صل}} وجود دارد که نشان میدهد ایشان در فرمایشهای خود [[پیروان امام علی]]{{ع}} را شیعه میخواندند، برای نمونه هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.</ref> نازل شد پیامبر{{صل}} خطاب به [[علی]]{{ع}} فرمود: «آنها تو و [[شیعیان]] تو هستند» و در [[زمان پیامبر]]{{صل}} به [[سلمان]] و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[عمار یاسر]] [[شیعه]] میگفتند<ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۹؛ علم الحدیث، ص۸۹.</ref>. | در این باره [[روایات]] متعددی از پیامبر {{صل}} وجود دارد که نشان میدهد ایشان در فرمایشهای خود [[پیروان امام علی]] {{ع}} را شیعه میخواندند، برای نمونه هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.</ref> نازل شد پیامبر {{صل}} خطاب به [[علی]] {{ع}} فرمود: «آنها تو و [[شیعیان]] تو هستند» و در [[زمان پیامبر]] {{صل}} به [[سلمان]] و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[عمار یاسر]] [[شیعه]] میگفتند<ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۹؛ علم الحدیث، ص۸۹.</ref>. | ||
[[ابوحاتم سجستانی]] در این باره میگوید: «اولین اسمی که در [[اسلام]] در [[زمان]] [[رسول الله]]{{صل}} ظاهر شد، شیعه بود که [[لقب]] سلمان و ابوذر و مقداد و [[عمار]] شد، تا زمان [[جنگ صفین]] که کاربرد این اسم درباره طرفداران علی{{ع}} رواج پیدا کرد»<ref>تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۸.</ref>. | [[ابوحاتم سجستانی]] در این باره میگوید: «اولین اسمی که در [[اسلام]] در [[زمان]] [[رسول الله]] {{صل}} ظاهر شد، شیعه بود که [[لقب]] سلمان و ابوذر و مقداد و [[عمار]] شد، تا زمان [[جنگ صفین]] که کاربرد این اسم درباره طرفداران علی {{ع}} رواج پیدا کرد»<ref>تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۸.</ref>. | ||
به نظر میرسد در بین سه تعریف فوق یک نقطه مشترک وجود دارد که همان محوریت [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است، و این محوریت به عنوان اظهار [[محبت به اهل بیت]]{{عم}} [[پیامبر]] یا به عنوان طرفداری از [[فضیلت]] و [[برتری]] ایشان نسبت به خلفای دیگر یا به عنوان [[خلیفه]] برحق در برابر خلفای [[باطل]] میباشد؛ در این کتاب شیعه به معنای سوم مورد نظر است، و منظور ما از [[فهم]] شیعه، فهم [[علما]] و بزرگان شیعه و [[اصحاب ائمه]]{{عم}} است. باید توجه کرد که در [[قرن اول]] هر سه معنای شیعه استفاده میشده و در [[منابع اسلامی]] (به ویژه کتب [[تاریخی]] و رجالی) بارها افرادی را که [[اعتقادی]] به [[خلافت بلافصل]] علی{{ع}} نداشتند شیعه به معنی اول و دوم نامیدهاند؛ پس نباید خلط کرد و [[اعتقاد شیعیان]] به معنی اول و دوم را به عنوان اعتقاد شیعیان اصلی مطرح کرد، و این مغالطهای است که در [[نظریه]] [[علمای ابرار]] صورت گرفته و با استناد به برخی [[منابع تاریخی]]، که در آنها کلمه شیعه به کار رفته، [[اعتقاد]] آنها به عنوان اعتقاد شیعیان اصلی تلقی شده است.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۳.</ref> | به نظر میرسد در بین سه تعریف فوق یک نقطه مشترک وجود دارد که همان محوریت [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است، و این محوریت به عنوان اظهار [[محبت به اهل بیت]] {{عم}} [[پیامبر]] یا به عنوان طرفداری از [[فضیلت]] و [[برتری]] ایشان نسبت به خلفای دیگر یا به عنوان [[خلیفه]] برحق در برابر خلفای [[باطل]] میباشد؛ در این کتاب شیعه به معنای سوم مورد نظر است، و منظور ما از [[فهم]] شیعه، فهم [[علما]] و بزرگان شیعه و [[اصحاب ائمه]] {{عم}} است. باید توجه کرد که در [[قرن اول]] هر سه معنای شیعه استفاده میشده و در [[منابع اسلامی]] (به ویژه کتب [[تاریخی]] و رجالی) بارها افرادی را که [[اعتقادی]] به [[خلافت بلافصل]] علی {{ع}} نداشتند شیعه به معنی اول و دوم نامیدهاند؛ پس نباید خلط کرد و [[اعتقاد شیعیان]] به معنی اول و دوم را به عنوان اعتقاد شیعیان اصلی مطرح کرد، و این مغالطهای است که در [[نظریه]] [[علمای ابرار]] صورت گرفته و با استناد به برخی [[منابع تاریخی]]، که در آنها کلمه شیعه به کار رفته، [[اعتقاد]] آنها به عنوان اعتقاد شیعیان اصلی تلقی شده است.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۳.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
* [[شیعه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]] | * [[شیعه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |