شیوه تربیتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==[[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]]{{س}}==
== [[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]] {{س}} ==
[[تعلیم و تربیت]] یک [[علم]] و فن و [[هنر]] است که موضوع آن در درجه اول، [[روح]] و [[جان آدمی]] است. از این رو، روش‌ها و شیوه‌های خاص خود را می‌طلبد. [[رفتار]] [[معصومان]] از جمله [[حضرت زهرا]]{{س}} به عنوان کسانی که [[خداوند]] امر تعلیم و تربیت و [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] را به آنان واگذاشته است، در این زمینه [[بهترین]] و مفید‌ترین [[الگو]] است. در ادامه بحث به برخی [[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]]{{س}} اشاره می‌کنیم. باشد که برای همه [[مادران]] و [[پدران]] مفید افتد.
[[تعلیم و تربیت]] یک [[علم]] و فن و [[هنر]] است که موضوع آن در درجه اول، [[روح]] و [[جان آدمی]] است. از این رو، روش‌ها و شیوه‌های خاص خود را می‌طلبد. [[رفتار]] [[معصومان]] از جمله [[حضرت زهرا]] {{س}} به عنوان کسانی که [[خداوند]] امر تعلیم و تربیت و [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] را به آنان واگذاشته است، در این زمینه [[بهترین]] و مفید‌ترین [[الگو]] است. در ادامه بحث به برخی [[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]] {{س}} اشاره می‌کنیم. باشد که برای همه [[مادران]] و [[پدران]] مفید افتد.


١. '''[[زمان]] [[تربیت]]''': آغاز تربیت و اثر‌گذاری بر متربی از چه زمانی است؟ نظرات مختلف است؛ لکن [[آموزه‌های دینی]] و [[سیره معصومان]]{{عم}} آن را از دوران بارداری [[مادر]] و حتی پیش از آن می‌داند که پرداختن به این موضوع مجال بیشتری می‌طلبد.
١. '''[[زمان]] [[تربیت]]''': آغاز تربیت و اثر‌گذاری بر متربی از چه زمانی است؟ نظرات مختلف است؛ لکن [[آموزه‌های دینی]] و [[سیره معصومان]] {{عم}} آن را از دوران بارداری [[مادر]] و حتی پیش از آن می‌داند که پرداختن به این موضوع مجال بیشتری می‌طلبد.


[[حضرت زهرا]]{{س}} هنگام بارداری و در زمان شیردادن به [[فرزندان]] خویش [[آداب و سنن اسلامی]] را به دقت رعایت می‌کرد. [[انتخاب نام]] مناسب برای فرزند، که اثر بسزایی در [[روح]] [[کودک]] دارد، گفتن [[اذان]] در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند، [[عقیقه]] کردن به نام او، تراشیدن سر فرزند در هفتمین [[روز]] ولادت او و هم‌وزن موهای سر، نقره [[صدقه دادن]] و نیز برای قابله و همسایه‌ها [[هدیه]] فرستادن، از [[سنت‌ها]] و [[آداب اسلامی]] ولادت فرزند است که مورد اهتمام و [[عنایت]] حضرت زهرا{{س}} بود<ref>ر.ک: بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۹ - ۲۴۰ و ۲۵۷.</ref>.
[[حضرت زهرا]] {{س}} هنگام بارداری و در زمان شیردادن به [[فرزندان]] خویش [[آداب و سنن اسلامی]] را به دقت رعایت می‌کرد. [[انتخاب نام]] مناسب برای فرزند، که اثر بسزایی در [[روح]] [[کودک]] دارد، گفتن [[اذان]] در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند، [[عقیقه]] کردن به نام او، تراشیدن سر فرزند در هفتمین [[روز]] ولادت او و هم‌وزن موهای سر، نقره [[صدقه دادن]] و نیز برای قابله و همسایه‌ها [[هدیه]] فرستادن، از [[سنت‌ها]] و [[آداب اسلامی]] ولادت فرزند است که مورد اهتمام و [[عنایت]] حضرت زهرا {{س}} بود<ref>ر. ک: بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۹ - ۲۴۰ و ۲۵۷.</ref>.


۲. '''[[محبت]] و [[شفقت]]''': حضرت زهرا{{س}} نسبت به فرزندانش بسیار [[مهربان]] بود و با آنان بسیار مشفقانه و با محبت [[رفتار]] می‌کرد. او درس [[محبت به فرزند]] را از [[رسول خدا]]{{صل}} آموخته بود. از این رو، خود همچون شمع می‌سوخت و خلأکمبودهای مادی را با محبت جبران می‌کرد و مشعل [[زندگی]] را روشن و فروزان نگه می‌داشت.
۲. '''[[محبت]] و [[شفقت]]''': حضرت زهرا {{س}} نسبت به فرزندانش بسیار [[مهربان]] بود و با آنان بسیار مشفقانه و با محبت [[رفتار]] می‌کرد. او درس [[محبت به فرزند]] را از [[رسول خدا]] {{صل}} آموخته بود. از این رو، خود همچون شمع می‌سوخت و خلأکمبودهای مادی را با محبت جبران می‌کرد و مشعل [[زندگی]] را روشن و فروزان نگه می‌داشت.
بانوی بزرگوار [[اسلام]] با شفقت خاص، [[نور]] دیدگانش را سرگرم می‌نمود. گاهی [[شعر]] می‌خواند و گاهی با انواع بازی‌ها نیاز طبیعی بچه‌هایش را تأمین می‌کرد. در [[احادیث]] آمده است که حضرت زهرا{{س}} با فرزندش حسن{{ع}} همبازی می‌شد و در حالی که او را روی دست گرفته و بالا می‌انداخت، این شعر را می‌خواند:
بانوی بزرگوار [[اسلام]] با شفقت خاص، [[نور]] دیدگانش را سرگرم می‌نمود. گاهی [[شعر]] می‌خواند و گاهی با انواع بازی‌ها نیاز طبیعی بچه‌هایش را تأمین می‌کرد. در [[احادیث]] آمده است که حضرت زهرا {{س}} با فرزندش حسن {{ع}} همبازی می‌شد و در حالی که او را روی دست گرفته و بالا می‌انداخت، این شعر را می‌خواند:
{{متن حدیث|أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ‌ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ‌ وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ‌ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَنِ‌}}
{{متن حدیث|أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ‌ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ‌ وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ‌ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَنِ‌}}
حسن [[جان]]! همچون پدرت باش و ریسمان ([[ظلم و ستم]]) را از (گردن) [[حق]] بر کن.
حسن [[جان]]! همچون پدرت باش و ریسمان ([[ظلم و ستم]]) را از (گردن) [[حق]] بر کن.
[[خداوند]] [[منان]] را [[پرستش]] نما و کینه‌توز و [[حق‌ستیز]] را به [[دوستی]] مگیر.
[[خداوند]] [[منان]] را [[پرستش]] نما و کینه‌توز و [[حق‌ستیز]] را به [[دوستی]] مگیر.


و در [[بازی]] با فرزندش حسین{{ع}} می‌خواند:
و در [[بازی]] با فرزندش حسین {{ع}} می‌خواند:
{{متن حدیث|أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِيٍّ}}<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۸۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>؛
{{متن حدیث|أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِيٍّ}}<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۸۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>؛
تو بیش از پدرت علی به پدرم ([[رسول الله]]) شباهت داری.
تو بیش از پدرت علی به پدرم ([[رسول الله]]) شباهت داری.
نکته درخور توجه اینکه [[فاطمه]]{{س}} حتی هنگام بازی با [[کودکان]] خویش به موضوع [[تربیت]] آنان و آشنا ساختن ایشان با مفاهیم عالی [[تربیتی]]، [[معارف دینی]] و مضامین انقلابی، اهتمامی ویژه داشت و با محتوایی ارزشی به [[سرگرمی]] [[فرزندان]] خویش می‌پرداخت.
نکته درخور توجه اینکه [[فاطمه]] {{س}} حتی هنگام بازی با [[کودکان]] خویش به موضوع [[تربیت]] آنان و آشنا ساختن ایشان با مفاهیم عالی [[تربیتی]]، [[معارف دینی]] و مضامین انقلابی، اهتمامی ویژه داشت و با محتوایی ارزشی به [[سرگرمی]] [[فرزندان]] خویش می‌پرداخت.


[[دل]] زهرا{{س}} کانون [[محبت]] به فرزندان و روی سینه‌اش بستر آرمیدن آنان بود. علی{{ع}} در گزارشی به [[رسول خدا]]{{صل}} محبت فاطمه{{س}} به فرزندانش را چنین به تصویر کشیده است: «بر فاطمه وارد شدم. دیدم وی [از فرط کار و خستگی] بر پشت دراز کشیده [و به [[خواب]] رفته] و حسین نیز بر سینه او در خواب است»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِيَ مُسْتَلْقِيَةٌ لِقَفَاهَا وَ الْحُسَيْنُ نَائِمٌ عَلَى صَدْرِهَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸.</ref>.
[[دل]] زهرا {{س}} کانون [[محبت]] به فرزندان و روی سینه‌اش بستر آرمیدن آنان بود. علی {{ع}} در گزارشی به [[رسول خدا]] {{صل}} محبت فاطمه {{س}} به فرزندانش را چنین به تصویر کشیده است: «بر فاطمه وارد شدم. دیدم وی [از فرط کار و خستگی] بر پشت دراز کشیده [و به [[خواب]] رفته] و حسین نیز بر سینه او در خواب است»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِيَ مُسْتَلْقِيَةٌ لِقَفَاهَا وَ الْحُسَيْنُ نَائِمٌ عَلَى صَدْرِهَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸.</ref>.
فاطمه{{س}} چنان به فرزندانش وابسته بود که دوری آنان را نمی‌توانست [[تحمل]] کند. [[ابن عباس]] می‌گوید: در محضر [[پیامبر]]{{صل}} بودیم که فاطمه{{س}} گریه‌کنان وارد شد و عرض کرد: «یا رسول الله حسن و حسین{{عم}} از [[خانه]] خارج گشته و نمی‌دانم کجا رفته‌اند». پیامبر{{صل}} فرمود: «دخترم! [[گریه]] نکن. آفریننده آنان به ایشان از من و تو مهربان‌تر است».
فاطمه {{س}} چنان به فرزندانش وابسته بود که دوری آنان را نمی‌توانست [[تحمل]] کند. [[ابن عباس]] می‌گوید: در محضر [[پیامبر]] {{صل}} بودیم که فاطمه {{س}} گریه‌کنان وارد شد و عرض کرد: «یا رسول الله حسن و حسین {{عم}} از [[خانه]] خارج گشته و نمی‌دانم کجا رفته‌اند». پیامبر {{صل}} فرمود: «دخترم! [[گریه]] نکن. آفریننده آنان به ایشان از من و تو مهربان‌تر است».


سپس دست‌هایش را به [[دعا]] برداشت و برای [[حفظ]] آنان دعا کرد. در این هنگام [[جبرئیل]] نازل شد و پیامبر{{صل}} را از جای آنان [[آگاه]] ساخت. رسول خدا{{صل}} با [[اصحاب]]، نزد آنان در باغ [[بنی نجار]] رفت. [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} در آنجا خوابیده بودند. آنان را بیدار کرده و به خانه بازگرداندند<ref>فرائد السمطین، ج۲، ص۹۱ – ۹۳.</ref>.
سپس دست‌هایش را به [[دعا]] برداشت و برای [[حفظ]] آنان دعا کرد. در این هنگام [[جبرئیل]] نازل شد و پیامبر {{صل}} را از جای آنان [[آگاه]] ساخت. رسول خدا {{صل}} با [[اصحاب]]، نزد آنان در باغ [[بنی نجار]] رفت. [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} در آنجا خوابیده بودند. آنان را بیدار کرده و به خانه بازگرداندند<ref>فرائد السمطین، ج۲، ص۹۱ – ۹۳.</ref>.


بر اساس روایتی دیگر از [[امام رضا]]{{ع}}، نزدیک [[عید]] (قربان یا [[فطر]]) حسن و حسین{{عم}}، که در [[دوران کودکی]] به سر می‌بردند، به مادرشان گفتند: «بچه‌های [[مدینه]] [در آستانه [[عید]]] لباس‌های نو و رنگارنگ پوشیده‌اند، چرا چنین لباس‌هایی را بر تن ما نمی‌پوشانی؟» [[مادر]] [[مهربان]] و [[دلسوز]] با شنیدن این سخن برای آنکه [[دل]] آنان نشکند، فرمود: «لباس‌های شما نزد خیاط است. هر وقت آماده شد بر تنتان می‌پوشانم». شب عید فرا رسید [[حسنین]]{{عم}} خواسته پیشین خود را دوباره مطرح کردند. مادر [[گریه]] کرد و دلش به حال آنان سوخت؛ ولی باز هم با توریه، همچون مرتبه پیش به آنان [[وعده]] داد.
بر اساس روایتی دیگر از [[امام رضا]] {{ع}}، نزدیک [[عید]] (قربان یا [[فطر]]) حسن و حسین {{عم}}، که در [[دوران کودکی]] به سر می‌بردند، به مادرشان گفتند: «بچه‌های [[مدینه]] [در آستانه [[عید]]] لباس‌های نو و رنگارنگ پوشیده‌اند، چرا چنین لباس‌هایی را بر تن ما نمی‌پوشانی؟» [[مادر]] [[مهربان]] و [[دلسوز]] با شنیدن این سخن برای آنکه [[دل]] آنان نشکند، فرمود: «لباس‌های شما نزد خیاط است. هر وقت آماده شد بر تنتان می‌پوشانم». شب عید فرا رسید [[حسنین]] {{عم}} خواسته پیشین خود را دوباره مطرح کردند. مادر [[گریه]] کرد و دلش به حال آنان سوخت؛ ولی باز هم با توریه، همچون مرتبه پیش به آنان [[وعده]] داد.


مدتی از شب نگذشته بود که ناگاه در [[خانه]] زده شد و [[رضوان]]، خانن بهشتی تحت عنوان خیاط، دو دست [[لباس]] تازه و [[زیبا]] به [[فاطمه]]{{س}} تحویل داد. مادر مهربان و دل شکسته با [[شادمانی]] فرزندانش را بیدار کرد و لباس‌های نو را بر اندام نازنین آنان پوشانید<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۹۱.</ref>.
مدتی از شب نگذشته بود که ناگاه در [[خانه]] زده شد و [[رضوان]]، خانن بهشتی تحت عنوان خیاط، دو دست [[لباس]] تازه و [[زیبا]] به [[فاطمه]] {{س}} تحویل داد. مادر مهربان و دل شکسته با [[شادمانی]] فرزندانش را بیدار کرد و لباس‌های نو را بر اندام نازنین آنان پوشانید<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۹۱.</ref>.
این نوع قضایا بیانگر این [[واقعیت]] است که فاطمه{{س}} به فرزندانش تا چه اندازه [[محبت]] و [[شفقت]] داشته و هرگز حاضر نمی‌شده است دل آنان بشکند و یا در [[پریشانی]] و [[ناراحتی]] به سر برند.
این نوع قضایا بیانگر این [[واقعیت]] است که فاطمه {{س}} به فرزندانش تا چه اندازه [[محبت]] و [[شفقت]] داشته و هرگز حاضر نمی‌شده است دل آنان بشکند و یا در [[پریشانی]] و [[ناراحتی]] به سر برند.


٣. '''تمرین [[عبادت]]''': از محورهای اساسی مورد توجه [[حضرت فاطمه]]{{س}} در [[تربیت فرزندان]] خویش، تمرین عبادت در [[کودکی]] است او [[شوق]] [[بندگی]] و [[خضوع]] در برابر [[معبود]] و [[استعانت]] از ذات [[بی‌نیاز]] او را از همان [[دوران کودکی]] در دل [[فرزندان]] خویش تقویت کرد و بذر محبت و [[ارتباط]] با معبود را در کام آنان بیفشاند.
٣. '''تمرین [[عبادت]]''': از محورهای اساسی مورد توجه [[حضرت فاطمه]] {{س}} در [[تربیت فرزندان]] خویش، تمرین عبادت در [[کودکی]] است او [[شوق]] [[بندگی]] و [[خضوع]] در برابر [[معبود]] و [[استعانت]] از ذات [[بی‌نیاز]] او را از همان [[دوران کودکی]] در دل [[فرزندان]] خویش تقویت کرد و بذر محبت و [[ارتباط]] با معبود را در کام آنان بیفشاند.


بانوی [[عابد]] [[بی‌همتا]] هنگامی که در دل شب به عبادت و [[تهجد]] می‌ایستاد، [[کودکان]] خویش را نیز - با توجه به توان و [[استعداد]] آنان - بیدار می‌کرد تا تمرین [[شب زنده‌داری]] کنند.
بانوی [[عابد]] [[بی‌همتا]] هنگامی که در دل شب به عبادت و [[تهجد]] می‌ایستاد، [[کودکان]] خویش را نیز - با توجه به توان و [[استعداد]] آنان - بیدار می‌کرد تا تمرین [[شب زنده‌داری]] کنند.


حضرت فاطمه{{س}} در [[شب قدر]] کودکان خویش را به [[بیداری]] [[ترغیب]] می‌کرد و برای آنکه بچه‌ها با میل و رغبت به احیای شب قدر بپردازند، در [[روز]] آنان را می‌خوابانید و غذای سبک‌تری به آنان می‌داد تا از نظر جسمی و [[روحی]] [[آمادگی]] بیشتری برای شب زنده‌داری پیدا کنند. او به حدی در این کار جدی و [[قاطع]] بود که نمی‌گذاشت احدی از [[اهل]] [[خانه]] به [[خواب]] رود و می‌فرمود: «[[محروم]] کسی است که از [[برکات]] و [[خیرات]] [[شب قدر]] محروم بماند»<ref>ر.ک: دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۸۲؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۴۷۰؛ بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۰.</ref>.
حضرت فاطمه {{س}} در [[شب قدر]] کودکان خویش را به [[بیداری]] [[ترغیب]] می‌کرد و برای آنکه بچه‌ها با میل و رغبت به احیای شب قدر بپردازند، در [[روز]] آنان را می‌خوابانید و غذای سبک‌تری به آنان می‌داد تا از نظر جسمی و [[روحی]] [[آمادگی]] بیشتری برای شب زنده‌داری پیدا کنند. او به حدی در این کار جدی و [[قاطع]] بود که نمی‌گذاشت احدی از [[اهل]] [[خانه]] به [[خواب]] رود و می‌فرمود: «[[محروم]] کسی است که از [[برکات]] و [[خیرات]] [[شب قدر]] محروم بماند»<ref>ر. ک: دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۸۲؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۴۷۰؛ بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۰.</ref>.


دختر [[رسول گرامی اسلام]] با ارائه الگوی [[عبادی]] به فرزندانش و نیز اهتمام به پرورش عبادی آنان توانست آنان را به کمال مطلوب برساند. [[فرزندان فاطمه]]{{س}} به درجه‌ای از [[رشد]] عبادی رسیده بودند که حتی در سخت‌ترین شرایط، [[سنت]] [[شب زنده‌داری]] به یادگار مانده از [[مادر]] را رها نکردند. آن حسین{{ع}} که در [[شب عاشورا]] و در آن لحظات حساس، لذت‌بخش‌ترین عمل برای او [[عبادت]] و [[تلاوت قرآن]] و [[نیایش]] با [[پروردگار]] بود. از این رو آن شب را از [[دشمن]] مهلت خواست تا لحظاتی بیشتر با خدای خویش [[مناجات]] کند و فرمود: «[[خدا]] می‌داند که من [[نماز]] و تلاوت قرآن و دعای زیاد و [[استغفار]] را [[دوست]] می‌دارم»<ref>الارشاد، ص۲۳۰.</ref>. و آن [[زینب]] کبری{{س}} که حتی در شب [[یازدهم محرم]] با آن همه [[رنج]]، خستگی و [[تحمل]] [[مصائب]] سخت، نماز شبش ترک نشد. بر پایه روایتی [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: «شب یازدهم محرم، عمه‌ام را دیدم که نشسته [[نافله شب]] می‌خواند». بر اساس روایتی دیگر فرمود: «عمه‌ام زینب با آن همه [[اندوه]] و [[مصیبت]]، در راه [[شام]] نیز نافله‌های شب را ترک نکرد»<ref>ر.ک: زینب کبری، فیض الاسلام، ص۱۸۲؛ زینب کبری، نقدی، ص۶۲ - ۶۳.</ref>.
دختر [[رسول گرامی اسلام]] با ارائه الگوی [[عبادی]] به فرزندانش و نیز اهتمام به پرورش عبادی آنان توانست آنان را به کمال مطلوب برساند. [[فرزندان فاطمه]] {{س}} به درجه‌ای از [[رشد]] عبادی رسیده بودند که حتی در سخت‌ترین شرایط، [[سنت]] [[شب زنده‌داری]] به یادگار مانده از [[مادر]] را رها نکردند. آن حسین {{ع}} که در [[شب عاشورا]] و در آن لحظات حساس، لذت‌بخش‌ترین عمل برای او [[عبادت]] و [[تلاوت قرآن]] و [[نیایش]] با [[پروردگار]] بود. از این رو آن شب را از [[دشمن]] مهلت خواست تا لحظاتی بیشتر با خدای خویش [[مناجات]] کند و فرمود: «[[خدا]] می‌داند که من [[نماز]] و تلاوت قرآن و دعای زیاد و [[استغفار]] را [[دوست]] می‌دارم»<ref>الارشاد، ص۲۳۰.</ref>. و آن [[زینب]] کبری {{س}} که حتی در شب [[یازدهم محرم]] با آن همه [[رنج]]، خستگی و [[تحمل]] [[مصائب]] سخت، نماز شبش ترک نشد. بر پایه روایتی [[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: «شب یازدهم محرم، عمه‌ام را دیدم که نشسته [[نافله شب]] می‌خواند». بر اساس روایتی دیگر فرمود: «عمه‌ام زینب با آن همه [[اندوه]] و [[مصیبت]]، در راه [[شام]] نیز نافله‌های شب را ترک نکرد»<ref>ر. ک: زینب کبری، فیض الاسلام، ص۱۸۲؛ زینب کبری، نقدی، ص۶۲ - ۶۳.</ref>.


۴. '''[[عدالت‌پروری]]''': [[پدر]] و مادر نباید بین فرزندانشان بدون جهت فرق بگذارند؛ بلکه باید با آنان به [[عدالت]] [[رفتار]] کنند و از این طریق زمینه هر گونه [[حسادت]] و [[کینه‌توزی]] را منتفی سازند. این سفارش [[رسول خدا]]{{صل}} است: «میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ چنان که دوست دارید دیگران در [[نیکی]] و [[محبت]] با شما به عدالت رفتار کنند»<ref>{{متن حدیث|اعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ كَمَا تُحِبُّونَ أَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ فِي الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۲؛ مکارم الاخلاق، ص۲۲۰.</ref>.
۴. '''[[عدالت‌پروری]]''': [[پدر]] و مادر نباید بین فرزندانشان بدون جهت فرق بگذارند؛ بلکه باید با آنان به [[عدالت]] [[رفتار]] کنند و از این طریق زمینه هر گونه [[حسادت]] و [[کینه‌توزی]] را منتفی سازند. این سفارش [[رسول خدا]] {{صل}} است: «میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ چنان که دوست دارید دیگران در [[نیکی]] و [[محبت]] با شما به عدالت رفتار کنند»<ref>{{متن حدیث|اعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ كَمَا تُحِبُّونَ أَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ فِي الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۲؛ مکارم الاخلاق، ص۲۲۰.</ref>.


[[حضرت زهرا]]{{س}} با [[الهام]] از این رهنمود [[پیامبر]]{{صل}} با رعایت دقیق [[عدالت]] در میان [[فرزندان]] خویش [[روح]] [[عدالت‌پروری]] را در آنان تقویت می‌نمود. [[روزی حسن]] و حسین{{عم}} در حضور [[رسول خدا]]{{صل}} کشتی گرفتند. [[حضرت زهرا]]{{س}} شنید، که [[پدر]] بزرگوارش [[امام حسن]]{{ع}} را به [[پیروزی]] بر [[امام حسین]]{{ع}} [[تشویق]] کرده و به جانبداری او برخاسته است. از این رو، بر اساس روح [[دادگری]] عرض کرد: «پدر [[جان]]! فرزند بزرگ را علیه فرزند کوچک تحریک می‌کنی!؟» رسول خدا{{صل}} فرمود: «دخترم! من دیدم حبیبم [[جبرئیل]] به [[حمایت]] حسین برخاسته است؛ از این رو، من هم به حمایت حسن برخاستم»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۶۳ - ۲۶۸.</ref>.
[[حضرت زهرا]] {{س}} با [[الهام]] از این رهنمود [[پیامبر]] {{صل}} با رعایت دقیق [[عدالت]] در میان [[فرزندان]] خویش [[روح]] [[عدالت‌پروری]] را در آنان تقویت می‌نمود. [[روزی حسن]] و حسین {{عم}} در حضور [[رسول خدا]] {{صل}} کشتی گرفتند. [[حضرت زهرا]] {{س}} شنید، که [[پدر]] بزرگوارش [[امام حسن]] {{ع}} را به [[پیروزی]] بر [[امام حسین]] {{ع}} [[تشویق]] کرده و به جانبداری او برخاسته است. از این رو، بر اساس روح [[دادگری]] عرض کرد: «پدر [[جان]]! فرزند بزرگ را علیه فرزند کوچک تحریک می‌کنی!؟» رسول خدا {{صل}} فرمود: «دخترم! من دیدم حبیبم [[جبرئیل]] به [[حمایت]] حسین برخاسته است؛ از این رو، من هم به حمایت حسن برخاستم»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۶۳ - ۲۶۸.</ref>.


در روایتی دیگر آمده است: روزی حسن و حسین{{عم}} در کنار یکدیگر مشغول [[نوشتن]] خط بودند و هر یک مدعی بود خط او زیباتر از دیگری است. کار به [[داوری]] [[مادر]] کشید؛ ولی آن [[حضرت]] برای آنکه [[دل]] هیچ کدام را نشکند، از داوری خودداری کرد و موضوع را به پدرشان موکول نمود. او نیز قضیه را به پیامبر و آن حضرت به جبرئیل و جبرئیل به [[اسرافیل]] و اسرافیل به [[خداوند متعال]] موکول کرد.
در روایتی دیگر آمده است: روزی حسن و حسین {{عم}} در کنار یکدیگر مشغول [[نوشتن]] خط بودند و هر یک مدعی بود خط او زیباتر از دیگری است. کار به [[داوری]] [[مادر]] کشید؛ ولی آن [[حضرت]] برای آنکه [[دل]] هیچ کدام را نشکند، از داوری خودداری کرد و موضوع را به پدرشان موکول نمود. او نیز قضیه را به پیامبر و آن حضرت به جبرئیل و جبرئیل به [[اسرافیل]] و اسرافیل به [[خداوند متعال]] موکول کرد.


[[خداوند]] فرمود: من نیز داوری نمی‌کنم؛ بلکه مادرشان [[فاطمه]] باید بین آن دو داوری کند. فاطمه{{س}} دانه‌های گردنبند خود را بر [[زمین]] ریخت و گفت: هر کس آنها را بیشتر بر دارد خط او بهتر است.
[[خداوند]] فرمود: من نیز داوری نمی‌کنم؛ بلکه مادرشان [[فاطمه]] باید بین آن دو داوری کند. فاطمه {{س}} دانه‌های گردنبند خود را بر [[زمین]] ریخت و گفت: هر کس آنها را بیشتر بر دارد خط او بهتر است.
خداوند به جبرئیل [[مأموریت]] داد که دانه‌های گردنبند را به طور مساوی بین آنان تقسیم کند تا هیچ کدام ناراحت نشوند و تبعیضی صورت نگیرد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۹.</ref>.
خداوند به جبرئیل [[مأموریت]] داد که دانه‌های گردنبند را به طور مساوی بین آنان تقسیم کند تا هیچ کدام ناراحت نشوند و تبعیضی صورت نگیرد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۹.</ref>.


از این دو رخداد که نمونه ده‌ها [[رفتار]] دادگرانه فاطمه{{س}} با فرزندانش می‌باشد بر می‌آید آن حضرت سعی می‌کرد با فرزندانش به گونه‌ای برخورد کند که ضمن [[رشد]] و تعالی آنان، نسبت به همدیگر خیلی [[مهربان]] و صمیمی باشند و [[احترام]] یکدیگر را [[حفظ]] کنند.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص ۱۳۹.</ref>
از این دو رخداد که نمونه ده‌ها [[رفتار]] دادگرانه فاطمه {{س}} با فرزندانش می‌باشد بر می‌آید آن حضرت سعی می‌کرد با فرزندانش به گونه‌ای برخورد کند که ضمن [[رشد]] و تعالی آنان، نسبت به همدیگر خیلی [[مهربان]] و صمیمی باشند و [[احترام]] یکدیگر را [[حفظ]] کنند.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص ۱۳۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش