صراط مستقیم در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[صراط مستقیم در قرآن]] - [[صراط مستقیم در حدیث]] - [[صراط مستقیم در کلام اسلامی]] - [[صراط مستقیم در عرفان اسلامی]] - [[مقام صراط مستقیم]]| پرسش مرتبط  = صراط مستقیم (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[صراط مستقیم در قرآن]] - [[صراط مستقیم در حدیث]] - [[صراط مستقیم در کلام اسلامی]] - [[صراط مستقیم در عرفان اسلامی]] - [[مقام صراط مستقیم]]| پرسش مرتبط  = صراط مستقیم (پرسش)}}


==اقسام [[صراط]] در [[عرفان]] [[اسلامی]]==
== اقسام [[صراط]] در [[عرفان]] [[اسلامی]] ==
*گروهی با استناد به آیۀ {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> و نیز‌ قول {{عربی|" الطرق إلى الله بعدد أنفاس الخلائق‏"}} معتقدند چون همه در [[صراط مستقیم]] قرار دارند، نسبت همه در رسیدن به [[خدا]] نسبت یکسانی است و هیچ‌ کس‌ بر‌ دیگری مزیت ندارد. به عنوان مثال، میان [[انبیا‌]]، [[اولیا‌]]، [[علما]]، [[عارفان]] و ملائکۀ مقربین و دیگران تفاوتی وجود ندارد، [[علم]]، عمل و [[قیام]] به [[تکلیف]] نیز ارزشی ندارد و خیر، [[شر]] و تقسیم‌ انسان‌‌ها‌ به [[موحد]] و [[کافر]]، بی معنا است و فایده‌ای در انزال کتب‌ و آمدن [[رسل]] نیست؛ جامی با [[منحرف]] [[خواندن]] این گروه از افراد، [[صراط مستقیم]] را به سلوکی و وجودی تقسیم‌ می‌کند‌:
* گروهی با استناد به آیۀ {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> و نیز‌ قول {{عربی|" الطرق إلى الله بعدد أنفاس الخلائق‏"}} معتقدند چون همه در [[صراط مستقیم]] قرار دارند، نسبت همه در رسیدن به [[خدا]] نسبت یکسانی است و هیچ‌ کس‌ بر‌ دیگری مزیت ندارد. به عنوان مثال، میان [[انبیا‌]]، [[اولیا‌]]، [[علما]]، [[عارفان]] و ملائکۀ مقربین و دیگران تفاوتی وجود ندارد، [[علم]]، عمل و [[قیام]] به [[تکلیف]] نیز ارزشی ندارد و خیر، [[شر]] و تقسیم‌ انسان‌‌ها‌ به [[موحد]] و [[کافر]]، بی معنا است و فایده‌ای در انزال کتب‌ و آمدن [[رسل]] نیست؛ جامی با [[منحرف]] [[خواندن]] این گروه از افراد، [[صراط مستقیم]] را به سلوکی و وجودی تقسیم‌ می‌کند‌:
#'''[[صراط مستقیم]] وجودی''': در این [[صراط]] [[قرب]] [[خدا]] به [[بنده]]، از حیث‌ وجود‌ و احاطۀ او بر [[بندگان]] مطرح می‌شود و این طریقی [[ازلی]] و [[ابدی]] است که هیچ تغییر و تبدیلی در‌ آن‌ راه‌ ندارد، چون {{متن قرآن|لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ}}<ref>«هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست» سوره یونس، آیه ۶۴.</ref> و این موضوع‌ نه‌ محدود‌ به زمان و مکان است و نه هیچ موجودی با موجود دیگر، در این زمینه تفاوت‌ دارد‌؛ حتی‌ سنگ، گیاه، حیوان، [[انسان]] و [[فرشته]] با هم مساوی‌اند.
# '''[[صراط مستقیم]] وجودی''': در این [[صراط]] [[قرب]] [[خدا]] به [[بنده]]، از حیث‌ وجود‌ و احاطۀ او بر [[بندگان]] مطرح می‌شود و این طریقی [[ازلی]] و [[ابدی]] است که هیچ تغییر و تبدیلی در‌ آن‌ راه‌ ندارد، چون {{متن قرآن|لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ}}<ref>«هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست» سوره یونس، آیه ۶۴.</ref> و این موضوع‌ نه‌ محدود‌ به زمان و مکان است و نه هیچ موجودی با موجود دیگر، در این زمینه تفاوت‌ دارد‌؛ حتی‌ سنگ، گیاه، حیوان، [[انسان]] و [[فرشته]] با هم مساوی‌اند.
#'''[[صراط مستقیم]] سلوکی''': در این صراط‌ کسی‌ می‌تواند به [[مقام قرب الهی]] برسد که [[مجاهدت]] سخت و [[ریاضت]] صعب را با‌ راهنمایی‌ شیخ‌ کامل و مرشد واصل، متحمل شده باشد، مثل [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} که به [[مقام]] {{متن قرآن|فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى}}<ref>«به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> نایل شد و جز او کسی [[قادر]] به دست‌ یافتن‌ به‌ آن [[مقام]] نیست؛ پس، اگر [[خداوند متعال]] می‌فرماید {{متن قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ}}<ref>«ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم» سوره ق، آیه ۱۶.</ref>. از جهت [[قرب]] [[خدا]] به [[بنده]] و مربوط به [[صراط مستقیم]] وجودی‌ است‌ و به‌ طور [[یقین]] برای رسیدن به ‌ ‌قرب [[الهی]] کافی نیست و اگر کافی بود [[پیامبر اکرم]] محتاج‌ به‌ سلوک‌ و طلب [[قرب]] نبود<ref>[[تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او (مقاله)|تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او]]، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>.
# '''[[صراط مستقیم]] سلوکی''': در این صراط‌ کسی‌ می‌تواند به [[مقام قرب الهی]] برسد که [[مجاهدت]] سخت و [[ریاضت]] صعب را با‌ راهنمایی‌ شیخ‌ کامل و مرشد واصل، متحمل شده باشد، مثل [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} که به [[مقام]] {{متن قرآن|فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى}}<ref>«به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> نایل شد و جز او کسی [[قادر]] به دست‌ یافتن‌ به‌ آن [[مقام]] نیست؛ پس، اگر [[خداوند متعال]] می‌فرماید {{متن قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ}}<ref>«ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم» سوره ق، آیه ۱۶.</ref>. از جهت [[قرب]] [[خدا]] به [[بنده]] و مربوط به [[صراط مستقیم]] وجودی‌ است‌ و به‌ طور [[یقین]] برای رسیدن به ‌ ‌قرب [[الهی]] کافی نیست و اگر کافی بود [[پیامبر اکرم]] محتاج‌ به‌ سلوک‌ و طلب [[قرب]] نبود<ref>[[تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او (مقاله)|تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او]]، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>.


==چرا همۀ صراط‌های ربانی مستقیم‌ هستند؟==
== چرا همۀ صراط‌های ربانی مستقیم‌ هستند؟ ==
*باید‌ دانست که چون "[[الله]]" دارای احدیت اسمی است، دارای احدیت طریقی و احدیت [[صراط]] نیز هست و متقابلا‌ سایر‌ "اسماء" یا "رب‌ها" نیز هر کدام دارای [[صراط]] مختص به خود هستند‌؛ لذا‌ همان گونه که "[[الله]]" [[رب]] الارباب و مجمع‌ بروز‌ همۀ‌ اسما است و در سایر اسما جریان دارد‌، صراط‌ اسم "[[الله]]" نیز شاه راه سایر صراط‌هاست و در دیگر اسما، جاری است‌. جامی‌ در این زمینه، بر این‌ باور‌ است که‌ هر‌ طریقی‌ به حسب اسمی از [[اسماءالله]] می‌‌تواند‌ باشد و هر اسمی مظهری دارد و آن [[مظهر]]، تابع و مربوب آن اسم است‌.<ref>نقد النصوص فی شرح الفصوص ص ١٨٤.</ref> این راهی است که سراسر‌ هستی در آن ضرورتا‌ سیر‌ می‌کنند و همۀ راه‌ها با‌ تمام‌ تعدد، [[اختلاف]] و تفاوتی که دارند در آنجا به هم می‌پیوندند. در [[حقیقت]]، این‌ همان‌ راهی است که خطوطش را‌ دست‌ قادر‌ از ازل ترسیم‌ کرده‌ و هیچ گونه تغییر و تبدیلی‌ در‌ آن راه ندارد و هیچ موجودی را هرچه باشد از آن [[گریز]] نیست<ref>تفسیر الافصی ص ١۷۱.</ref>
* باید‌ دانست که چون "[[الله]]" دارای احدیت اسمی است، دارای احدیت طریقی و احدیت [[صراط]] نیز هست و متقابلا‌ سایر‌ "اسماء" یا "رب‌ها" نیز هر کدام دارای [[صراط]] مختص به خود هستند‌؛ لذا‌ همان گونه که "[[الله]]" [[رب]] الارباب و مجمع‌ بروز‌ همۀ‌ اسما است و در سایر اسما جریان دارد‌، صراط‌ اسم "[[الله]]" نیز شاه راه سایر صراط‌هاست و در دیگر اسما، جاری است‌. جامی‌ در این زمینه، بر این‌ باور‌ است که‌ هر‌ طریقی‌ به حسب اسمی از [[اسماءالله]] می‌‌تواند‌ باشد و هر اسمی مظهری دارد و آن [[مظهر]]، تابع و مربوب آن اسم است‌.<ref>نقد النصوص فی شرح الفصوص ص ١٨٤.</ref> این راهی است که سراسر‌ هستی در آن ضرورتا‌ سیر‌ می‌کنند و همۀ راه‌ها با‌ تمام‌ تعدد، [[اختلاف]] و تفاوتی که دارند در آنجا به هم می‌پیوندند. در [[حقیقت]]، این‌ همان‌ راهی است که خطوطش را‌ دست‌ قادر‌ از ازل ترسیم‌ کرده‌ و هیچ گونه تغییر و تبدیلی‌ در‌ آن راه ندارد و هیچ موجودی را هرچه باشد از آن [[گریز]] نیست<ref>تفسیر الافصی ص ١۷۱.</ref>
*حال‌ باید پاسخی برای این [[پرسش]] یافت‌ که‌ آیا می‌توان‌ صراط‌‌های‌ متعدد حاصل از تعدد‌ رب‌ها را مستقیم دانست یا نه؟ [[ابن عربی]] چنانکه پیش‌تر آوردیم می‌نویسد: {{عربی|فكل‌ ماش‌ فعلى صراط الرب المستقيم}}<ref>فصوص الحکم ج ۱ ص ١۶۰.</ref> بنابراین‌، به‌ نظر‌ می‌رسد‌ که [[ابن عربی‌]] اعتقاد‌ به مستقیم بودن [[صراط]] رب‌ها و روندگان راه آنها دارد. در [[کلام]] سایر [[مفسران]] و عارفان‌ بزرگ‌ نیز‌ که [[معتقد]] به مستقیم بودن همۀ این‌ صراط‌‌ها‌ هستند‌، دلایلی‌ ذکر‌ شده است که در اینجا به بیان برخی از آنها می‌پردازیم:
* حال‌ باید پاسخی برای این [[پرسش]] یافت‌ که‌ آیا می‌توان‌ صراط‌‌های‌ متعدد حاصل از تعدد‌ رب‌ها را مستقیم دانست یا نه؟ [[ابن عربی]] چنانکه پیش‌تر آوردیم می‌نویسد: {{عربی|فكل‌ ماش‌ فعلى صراط الرب المستقيم}}<ref>فصوص الحکم ج ۱ ص ١۶۰.</ref> بنابراین‌، به‌ نظر‌ می‌رسد‌ که [[ابن عربی‌]] اعتقاد‌ به مستقیم بودن [[صراط]] رب‌ها و روندگان راه آنها دارد. در [[کلام]] سایر [[مفسران]] و عارفان‌ بزرگ‌ نیز‌ که [[معتقد]] به مستقیم بودن همۀ این‌ صراط‌‌ها‌ هستند‌، دلایلی‌ ذکر‌ شده است که در اینجا به بیان برخی از آنها می‌پردازیم:
#'''نواصی [[بندگان]] در دست رب‌هاست:''' [[ابن عربی]] در [[فتوحات]] آنجا که از [[دلیل]] خود‌ بر مکاشفۀ [[هود]]{{ع}}[[سخن]] می‌گوید، آورده است: "و دلیلی [[علی]] کشفه لها قوله: ما من دابه إلا هو آخذ بناصیتها إن ربی [[علی]] [[صراط مستقیم]]" و "أی بشاره للخلق أعظم من هذه‌؟ <ref>الشجره النعمانیه. شرح: صدرالدین القونـوی، بیـروت، دارالکتـب العلمیه‌ ص ١۱۰.</ref> [[خوارزمی]] در توضیح [[بشارت]] مورد اشارٔە [[ابن عربی]] نوشته است: کدام [[بشارت]]، [[خلق]] را عظیم‌تر از این تواند بود که نواصی همه به دست [[رب]] بود و همه‌ بر‌ [[صراط مستقیم]] باشند<ref>شـرح فصـوص الحکـم. چـاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولی ص ۳۸۵.</ref> یعنی، چون ناصیۀ [[بندگان]] به دست [[رب]] است و [[رب]] بر [[صراط مستقیم]] است، پس هر رونده‌ای بر‌ [[صراط مستقیم]] است. کنایه گرفتن ناصیه‌، مفید‌ معنی تمام [[تصرف]] و [[قدرت]] از طرف گیرنده و تمام عجز، [[ضعف]] و [[تسلیم]] از طرف گرفته شده است<ref>شـرح فـصـوص الحـکـم. بـیـروت، دار الکتـب العلمیه ص ۱۳۴.</ref><ref>شرح فصوص الحکم. تصحیح: جلیل مسگرنژاد ص ۲۳۴.</ref>؛ <ref>شـرح فصـوص الحکـم. چـاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولی ص ۵۰۸.</ref>
# '''نواصی [[بندگان]] در دست رب‌هاست:''' [[ابن عربی]] در [[فتوحات]] آنجا که از [[دلیل]] خود‌ بر مکاشفۀ [[هود]] {{ع}}[[سخن]] می‌گوید، آورده است: "و دلیلی [[علی]] کشفه لها قوله: ما من دابه إلا هو آخذ بناصیتها إن ربی [[علی]] [[صراط مستقیم]]" و "أی بشاره للخلق أعظم من هذه‌؟ <ref>الشجره النعمانیه. شرح: صدرالدین القونـوی، بیـروت، دارالکتـب العلمیه‌ ص ١۱۰.</ref> [[خوارزمی]] در توضیح [[بشارت]] مورد اشارٔە [[ابن عربی]] نوشته است: کدام [[بشارت]]، [[خلق]] را عظیم‌تر از این تواند بود که نواصی همه به دست [[رب]] بود و همه‌ بر‌ [[صراط مستقیم]] باشند<ref>شـرح فصـوص الحکـم. چـاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولی ص ۳۸۵.</ref> یعنی، چون ناصیۀ [[بندگان]] به دست [[رب]] است و [[رب]] بر [[صراط مستقیم]] است، پس هر رونده‌ای بر‌ [[صراط مستقیم]] است. کنایه گرفتن ناصیه‌، مفید‌ معنی تمام [[تصرف]] و [[قدرت]] از طرف گیرنده و تمام عجز، [[ضعف]] و [[تسلیم]] از طرف گرفته شده است<ref>شـرح فـصـوص الحـکـم. بـیـروت، دار الکتـب العلمیه ص ۱۳۴.</ref><ref>شرح فصوص الحکم. تصحیح: جلیل مسگرنژاد ص ۲۳۴.</ref>؛ <ref>شـرح فصـوص الحکـم. چـاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولی ص ۵۰۸.</ref>
#'''همه راه‌ها به [[خدا]] ختم می‌شوند:''' دلیل‌ دوم‌ را از [[کلام]] جامی، می‌توان چنین بیان کرد، چون همۀ راه‌ها به [[خداوند بزرگ]] ختم می‌شود پس همۀ راه‌ها مستقیم هستند. {{عربی|"كل الطرق، صراط مستقيم، باعتبار انها موصله‌ اليه‌ تعالى استقامه مطلقه"}}<ref>نـقد النصوص فی شرح الفصوص. مقدمه و تصحیح: ویلیام چیتیک ص ۱۸۵.</ref> وی در همان جا اشاره می‌کند که [[غایت]] طرق متعدد همۀ آنان، [[الله]] است.
# '''همه راه‌ها به [[خدا]] ختم می‌شوند:''' دلیل‌ دوم‌ را از [[کلام]] جامی، می‌توان چنین بیان کرد، چون همۀ راه‌ها به [[خداوند بزرگ]] ختم می‌شود پس همۀ راه‌ها مستقیم هستند. {{عربی|"كل الطرق، صراط مستقيم، باعتبار انها موصله‌ اليه‌ تعالى استقامه مطلقه"}}<ref>نـقد النصوص فی شرح الفصوص. مقدمه و تصحیح: ویلیام چیتیک ص ۱۸۵.</ref> وی در همان جا اشاره می‌کند که [[غایت]] طرق متعدد همۀ آنان، [[الله]] است.
#'''[[خدا]] محرک موجودات است:''' خوارزمی نیز [[معتقد]] است که در عالم‌، کسی‌ که به‌ نفس خود حرکت کند وجود ندارد، بلکه حرکت هر متحرکی، به واسطۀ غیر اوست. پس حرکت هر‌ متحرکی به [[تبعیت]] قیومی است که بر [[صراط مستقیم]] است. لذا‌ چون، محرک خداوندی است که بر [[صراط مستقیم]] است و متحرک، بنده‌ای که [[خدا]] محرک اوست، پس‌، ‌‌حرکت‌ نیز در مسیری جز [[صراط مستقیم]] ربانی نیست.
# '''[[خدا]] محرک موجودات است:''' خوارزمی نیز [[معتقد]] است که در عالم‌، کسی‌ که به‌ نفس خود حرکت کند وجود ندارد، بلکه حرکت هر متحرکی، به واسطۀ غیر اوست. پس حرکت هر‌ متحرکی به [[تبعیت]] قیومی است که بر [[صراط مستقیم]] است. لذا‌ چون، محرک خداوندی است که بر [[صراط مستقیم]] است و متحرک، بنده‌ای که [[خدا]] محرک اوست، پس‌، ‌‌حرکت‌ نیز در مسیری جز [[صراط مستقیم]] ربانی نیست.
#'''[[خدا]] منشأ وجودی موجودات است‌:''' دلیل‌ دیگری‌ که توجیهی برای مستقیم بودن [[صراط]] ربانی موجودات است، هستی یافتن موجودات از وجود حق‌ تعالی است و لذا، هیچ ذره‌ای بی‌ذات او نمی‌تواند موجود باشد. چون او‌ دارای [[صراط مستقیم]] است‌، پس‌ هر موجودی، بر [[صراط مستقیم]] قرار دارد؛ زیرا که هستی هر موجود از هستی او [[فیض]] می‌گیرد<ref>شرح فصوص الحکم. چاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولیص ٣٦٠.</ref>
# '''[[خدا]] منشأ وجودی موجودات است‌:''' دلیل‌ دیگری‌ که توجیهی برای مستقیم بودن [[صراط]] ربانی موجودات است، هستی یافتن موجودات از وجود حق‌ تعالی است و لذا، هیچ ذره‌ای بی‌ذات او نمی‌تواند موجود باشد. چون او‌ دارای [[صراط مستقیم]] است‌، پس‌ هر موجودی، بر [[صراط مستقیم]] قرار دارد؛ زیرا که هستی هر موجود از هستی او [[فیض]] می‌گیرد<ref>شرح فصوص الحکم. چاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولیص ٣٦٠.</ref>
#'''صراط‌های ربانی [[مظهر اسم]] [[خدا]] هستند:''' از آنجا که هر طریقی‌ به حسب اسمی از [[اسماء الله]] تواند بود و هر اسمی را مظهری است و آن [[مظهر]] تابع و مربوب او، پس، هر صراطی [[مظهر]] اسمی از اسماء خداست و آن اسم، رب‌ آن‌ صراط‌ها محسوب می‌شود و [[تعیین]] آن [[صراط]] نیز از سوی [[خداوند متعال]] است. چنانکه خوارزمی به آن اشاره کرده و می‌گوید: "هر ربی را صراطی است خاص که از [[حضرت]] الهیت‌ از‌ برای او متعین است".<ref>شرح فصوص الحکم. چـاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولیص ٣٦۱.</ref>؛ پس این [[صراط]] معین از سوی [[خدا]]، صراطی جز [[صراط مستقیم]] نمی‌تواند باشد.
# '''صراط‌های ربانی [[مظهر اسم]] [[خدا]] هستند:''' از آنجا که هر طریقی‌ به حسب اسمی از [[اسماء الله]] تواند بود و هر اسمی را مظهری است و آن [[مظهر]] تابع و مربوب او، پس، هر صراطی [[مظهر]] اسمی از اسماء خداست و آن اسم، رب‌ آن‌ صراط‌ها محسوب می‌شود و [[تعیین]] آن [[صراط]] نیز از سوی [[خداوند متعال]] است. چنانکه خوارزمی به آن اشاره کرده و می‌گوید: "هر ربی را صراطی است خاص که از [[حضرت]] الهیت‌ از‌ برای او متعین است".<ref>شرح فصوص الحکم. چـاپ‌ دوم، تهران، انتشارات مولیص ٣٦۱.</ref>؛ پس این [[صراط]] معین از سوی [[خدا]]، صراطی جز [[صراط مستقیم]] نمی‌تواند باشد.
*ذکر این نکته ضروری است که در [[قرآن کریم]]، [[صراط]] مستقیم‌ به دو شکل به کار رفته است:
* ذکر این نکته ضروری است که در [[قرآن کریم]]، [[صراط]] مستقیم‌ به دو شکل به کار رفته است:
#'''الصراط المستقیم''': که همان صراطی است که [[مظهر]] و مجلای اسم "[[الله]]" است که یک [[صراط]] بیشتر نیست و متکثر نمی‌شود، و در عالم مظهریت‌ صراط‌ انسان‌ کامل محمدی را شامل است‌ و اختصاص‌ به‌ [[مظهر]] تام [[اسم الله]] در هر زمان دارد؛ یعنی ذوات مقدسه [[چهارده معصوم]] در زمان‌های مختلف. براین اساس، در جمع‌ بین‌ شریعت‌ و تأویلات [[عرفانی]]، در تأویلی مبتنی بر [[جری]] و انطباق‌ از‌ [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"أنا الصراط المستقيم الذي أمرتكم باتباعه، ثم على من بعدي، ثم ولدي من صلبه‌ أئمة يهدون‌ إلى الحق»}}<ref>تفسیر الاصفی. قم، مرکز النشـر التـابع لمـکتب الاعـلام الاسلامی ج ١، ص ٣٥٣.</ref>؛ {{متن حدیث|"معاشر الناس، أنا الصراط المستقيم الذي أمركم أن تسألوا الهدى إليه، ثم على بعدي"}}<ref>الیقـین. تحقیـق: انصـاری، قم، مؤسسۀ دار الکتاب، ص ٣٥٥.</ref> و [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيم‏}}<ref>ینابیع الموده لذوی القربی. تحقیق: سیدعلی جمال أشرف الحسینی، دار الأسوه‌ للطباعه‌ والنشر ج ٣، ص ٢٠٧.</ref> و امام‌ صادق‌{{ع}} می‌فرماید‌: {{متن حدیث|نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ }}<ref>تفسیر نـورالثقلین. تـصحیح: سـیدهاشم‌ رسـولی محلاتی ج ١، ص ٢١.</ref>
# '''الصراط المستقیم''': که همان صراطی است که [[مظهر]] و مجلای اسم "[[الله]]" است که یک [[صراط]] بیشتر نیست و متکثر نمی‌شود، و در عالم مظهریت‌ صراط‌ انسان‌ کامل محمدی را شامل است‌ و اختصاص‌ به‌ [[مظهر]] تام [[اسم الله]] در هر زمان دارد؛ یعنی ذوات مقدسه [[چهارده معصوم]] در زمان‌های مختلف. براین اساس، در جمع‌ بین‌ شریعت‌ و تأویلات [[عرفانی]]، در تأویلی مبتنی بر [[جری]] و انطباق‌ از‌ [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"أنا الصراط المستقيم الذي أمرتكم باتباعه، ثم على من بعدي، ثم ولدي من صلبه‌ أئمة يهدون‌ إلى الحق»}}<ref>تفسیر الاصفی. قم، مرکز النشـر التـابع لمـکتب الاعـلام الاسلامی ج ١، ص ٣٥٣.</ref>؛ {{متن حدیث|"معاشر الناس، أنا الصراط المستقيم الذي أمركم أن تسألوا الهدى إليه، ثم على بعدي"}}<ref>الیقـین. تحقیـق: انصـاری، قم، مؤسسۀ دار الکتاب، ص ٣٥٥.</ref> و [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيم‏}}<ref>ینابیع الموده لذوی القربی. تحقیق: سیدعلی جمال أشرف الحسینی، دار الأسوه‌ للطباعه‌ والنشر ج ٣، ص ٢٠٧.</ref> و امام‌ صادق‌{{ع}} می‌فرماید‌: {{متن حدیث|نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ }}<ref>تفسیر نـورالثقلین. تـصحیح: سـیدهاشم‌ رسـولی محلاتی ج ١، ص ٢١.</ref>
#'''[[صراط مستقیم]]''': با نشانۀ نکره‌، که‌ [[مظهر]] و مجلای دیگر اسم‌های [[خداوند]] است به اندازٔە تمام خلایق و [[نفوس]]، زیاد می‌شود.
# '''[[صراط مستقیم]]''': با نشانۀ نکره‌، که‌ [[مظهر]] و مجلای دیگر اسم‌های [[خداوند]] است به اندازٔە تمام خلایق و [[نفوس]]، زیاد می‌شود.
*بد نیست‌ بدانیم‌ که‌ در سی و چهار موردی که ترکیب [[صراط مستقیم در قرآن]] به کار رفته‌، تنها‌ دو‌ مورد آن با "ال" تعریف همراه بوده و به [[صورت]]"الصراط المستقیم" به کار رفته‌ است‌ و در‌ سایر موارد، تنوین و صورت نکره دارد. این اضافه کردن اسم [[رب]] به [[متکلم]] و نکره‌ ساختن‌ [[صراط]] اشاره به آن است، که هر ربی صراطی خاص دارد که از‌ جانب‌ حضرت‌ الهیت برای او متعین شده است [٢٠؛ ص ٣٦١].  
* بد نیست‌ بدانیم‌ که‌ در سی و چهار موردی که ترکیب [[صراط مستقیم در قرآن]] به کار رفته‌، تنها‌ دو‌ مورد آن با "ال" تعریف همراه بوده و به [[صورت]]"الصراط المستقیم" به کار رفته‌ است‌ و در‌ سایر موارد، تنوین و صورت نکره دارد. این اضافه کردن اسم [[رب]] به [[متکلم]] و نکره‌ ساختن‌ [[صراط]] اشاره به آن است، که هر ربی صراطی خاص دارد که از‌ جانب‌ حضرت‌ الهیت برای او متعین شده است [٢٠؛ ص ٣٦١].  
*اما [[صراط]] مستقیمی که جامع جمیع‌ طرق‌ باشد، مخصوص به [[اسم الله]] است، و [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} که [[مظهر]] این اسم و مختص‌ به‌ سلوک‌ این طریق است. لذا، در سورٔە فاتحه که به ایشان اختصاص دارد، [[صراط]] به صورت‌ معرفۀ‌ به [[عهد]] یا ماهیت ذکر شده است که: {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref><ref>شرح فصوص الحکم. چـاپ‌ دوم ص ٣٦١.</ref> با‌ این توضیحات روشن می‌شود که [[صراط مستقیم]] وجودی به نیم دایرٔە سیر نزولی موجودات در‌ دایرٔە‌ هستی‌ مربوط می‌شود که در آن همۀ موجودات بنا بر ظرفیت‌ها و استعدادهای‌ تکوینی‌ خود در [[صراط مستقیم]] وجودی حرکت می‌کنند و مصداق آیۀ: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> در این‌ حرکت‌، تجلی می‌یابد. با توجه به این که‌، در این مرحله موجودات در‌ به‌ دست آوردن آنچه دارند، نقشی نداشته‌اند‌ هیچ‌ برتری‌ و مزیتی نسبت به هم نخواهند داشت. اما‌ مهم‌‌ترین بخش هستی و [[هدف آفرینش]]، در نیم دایرٔە صعودی و به طور خاص در‌ وجود‌ [[انسان]] نهفته است. در این‌ نیم‌ دایره تشریع‌ معنا‌ پیدا‌ می‌کند<ref>[[تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او (مقاله)|تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او]]، ص ۱۲۸ تا ۱۳۱.</ref>
* اما [[صراط]] مستقیمی که جامع جمیع‌ طرق‌ باشد، مخصوص به [[اسم الله]] است، و [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]] {{صل}} که [[مظهر]] این اسم و مختص‌ به‌ سلوک‌ این طریق است. لذا، در سورٔە فاتحه که به ایشان اختصاص دارد، [[صراط]] به صورت‌ معرفۀ‌ به [[عهد]] یا ماهیت ذکر شده است که: {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref><ref>شرح فصوص الحکم. چـاپ‌ دوم ص ٣٦١.</ref> با‌ این توضیحات روشن می‌شود که [[صراط مستقیم]] وجودی به نیم دایرٔە سیر نزولی موجودات در‌ دایرٔە‌ هستی‌ مربوط می‌شود که در آن همۀ موجودات بنا بر ظرفیت‌ها و استعدادهای‌ تکوینی‌ خود در [[صراط مستقیم]] وجودی حرکت می‌کنند و مصداق آیۀ: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> در این‌ حرکت‌، تجلی می‌یابد. با توجه به این که‌، در این مرحله موجودات در‌ به‌ دست آوردن آنچه دارند، نقشی نداشته‌اند‌ هیچ‌ برتری‌ و مزیتی نسبت به هم نخواهند داشت. اما‌ مهم‌‌ترین بخش هستی و [[هدف آفرینش]]، در نیم دایرٔە صعودی و به طور خاص در‌ وجود‌ [[انسان]] نهفته است. در این‌ نیم‌ دایره تشریع‌ معنا‌ پیدا‌ می‌کند<ref>[[تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او (مقاله)|تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه‌های عرفانی او]]، ص ۱۲۸ تا ۱۳۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۵: خط ۲۵:
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


=='''[[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی صراط مستقیم]]'''==
==[[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی صراط مستقیم]]==
{{منبع جامع}}
{{منبع جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های صراط مستقیم|کتاب‌شناسی صراط مستقیم]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های صراط مستقیم|کتاب‌شناسی صراط مستقیم]]؛
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش