جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
"عادل نویهض"، [[عایشه دختر ابو بکر]]<ref>ابن سعد تولد عائشه را به نقل از خود وی سال چهارم بعثت و وفاتش را سال ۵۸ ق، و عادل نویهض نیز تولدش را نه سال قبل از هجرت و وفاتش را ۵۸ ق ذکر کرده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۹ و ۸۰؛ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱).</ref> و [[همسر رسول خدا]]{{صل}} را از [[مفسران]] به شمار آورده و از وی با [[وصف]] [[داناترین]] [[زنان]] [[مسلمان]] به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[شعر]]، [[احادیث]] [[عرب]]، [[اخبار]] [[تاریخ]] و انساب یاد کرده است<ref>نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. | "عادل نویهض"، [[عایشه دختر ابو بکر]]<ref>ابن سعد تولد عائشه را به نقل از خود وی سال چهارم بعثت و وفاتش را سال ۵۸ ق، و عادل نویهض نیز تولدش را نه سال قبل از هجرت و وفاتش را ۵۸ ق ذکر کرده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۹ و ۸۰؛ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱).</ref> و [[همسر رسول خدا]] {{صل}} را از [[مفسران]] به شمار آورده و از وی با [[وصف]] [[داناترین]] [[زنان]] [[مسلمان]] به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[شعر]]، [[احادیث]] [[عرب]]، [[اخبار]] [[تاریخ]] و انساب یاد کرده است<ref>نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. | ||
درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه [[اهل تسنن]] است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما [[شیعه]] باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] فراوان، [[فاطمه]] ـ [[دختر رسول خدا]]{{صل}} ـ را [[برترین]] و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان [[جهان]] از آغاز تا پایان میداند و در میان [[همسران پیامبر]]{{صل}} نیز به [[برتری]] [[حضرت خدیجه]] [[اعتقاد]] دارد. | درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه [[اهل تسنن]] است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما [[شیعه]] باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] فراوان، [[فاطمه]] ـ [[دختر رسول خدا]] {{صل}} ـ را [[برترین]] و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان [[جهان]] از آغاز تا پایان میداند و در میان [[همسران پیامبر]] {{صل}} نیز به [[برتری]] [[حضرت خدیجه]] [[اعتقاد]] دارد. | ||
یکی از [[دلایل]] شیعه بر برترین بودن فاطمه{{س}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} است که برحسب [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، [[رسول خدا]]{{صل}} آن را برای آن حضرت بیان فرموده است؛ برای نمونه: | یکی از [[دلایل]] شیعه بر برترین بودن فاطمه {{س}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} است که برحسب [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، [[رسول خدا]] {{صل}} آن را برای آن حضرت بیان فرموده است؛ برای نمونه: | ||
[[حاکم نیشابوری]] با [[سند صحیح]] از [[عائشه]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} در آن بیماریای که در اثر آن از [[دنیا]] رفت، فرمود: {{متن حدیث|یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ}} <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.</ref> | [[حاکم نیشابوری]] با [[سند صحیح]] از [[عائشه]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]] {{صل}} در آن بیماریای که در اثر آن از [[دنیا]] رفت، فرمود: {{متن حدیث|یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ}} <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.</ref> | ||
[[صدوق]] با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا{{صل}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی [[سید]] زنهای عصر خویش است؟ پیامبر فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}<ref>الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.</ref>؛ این وصف (سید [[بانوان]] [[زمان]] خویش بودن) برای [[مریم دختر عمران]] است، ولی دخترم [[فاطمه]]، [[سید]] [[بانوان]] جهانیان از پیشینیان و پسینیان است»<ref>برای آگاهی از سایر روایات بیانگر این وصف برای آن حضرت ر.ک: عمر بن شاهین، فضائل سیدة النساء، ص۲۵؛ نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی شیبة، المصنف، ج۷، ص۵۲۷؛ - طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).</ref>. | [[صدوق]] با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا {{صل}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی [[سید]] زنهای عصر خویش است؟ پیامبر فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}<ref>الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.</ref>؛ این وصف (سید [[بانوان]] [[زمان]] خویش بودن) برای [[مریم دختر عمران]] است، ولی دخترم [[فاطمه]]، [[سید]] [[بانوان]] جهانیان از پیشینیان و پسینیان است»<ref>برای آگاهی از سایر روایات بیانگر این وصف برای آن حضرت ر. ک: عمر بن شاهین، فضائل سیدة النساء، ص۲۵؛ نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی شیبة، المصنف، ج۷، ص۵۲۷؛ - طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).</ref>. | ||
"محمد حسین ذهبی" نیز او را در شمار افرادی از [[صحابه]] که در [[تفسیر]] [[سخن]] گفتهاند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب [[تفسیری]] از آنان بسیار اندک است<ref> ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.</ref> و شاید به همین جهت، [[سیوطی]] و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکردهاند و "حاج خلیفه" نیز در شمار [[مفسران]] [[صحابی]] به وی اشارهای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمعآوری آثاری که در کتابهای [[اهل تسنن]] از [[عائشه]] نقل شده، دو کتاب با عنوانهای مرویات [[ام المؤمنین]] [[عائشة]] فی التفسیر، تفسیر امالمؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتابها نیز تفسیری نیست<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۳۱-۱۳۳ و ص۲۸۰-۲۸۲.</ref> | "محمد حسین ذهبی" نیز او را در شمار افرادی از [[صحابه]] که در [[تفسیر]] [[سخن]] گفتهاند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب [[تفسیری]] از آنان بسیار اندک است<ref> ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.</ref> و شاید به همین جهت، [[سیوطی]] و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکردهاند و "حاج خلیفه" نیز در شمار [[مفسران]] [[صحابی]] به وی اشارهای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمعآوری آثاری که در کتابهای [[اهل تسنن]] از [[عائشه]] نقل شده، دو کتاب با عنوانهای مرویات [[ام المؤمنین]] [[عائشة]] فی التفسیر، تفسیر امالمؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتابها نیز تفسیری نیست<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۳۱-۱۳۳ و ص۲۸۰-۲۸۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |