جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''علم مطلق''' بدین معناست که معصومین {{ع}} همه چیز را میدانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عرضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است در مقابل علم مشروط که [[علوم غیبی]] ایشان به خواست و [[اراده]] آنان و مصلحت الهی وابسته است. | '''علم مطلق''' بدین معناست که معصومین {{ع}} همه چیز را میدانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عرضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است در مقابل علم مشروط که [[علوم غیبی]] ایشان به خواست و [[اراده]] آنان و مصلحت الهی وابسته است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
درباره چگونگی [[علم امام]]{{ع}}، همواره [[اختلاف]] نظرهایی میان [[علمای امامیه]] وجود داشته است. از آن جمله میتوان به اختلاف در مطلق یا مشروط بودن علم امام{{ع}} یا به تعبیر دیگر فعلی یا ارادی بودن آن اشاره کرد<ref>برخی از اندیشمندان در اینباره تعبیر علم حضوری و حصولی را به کار بردهاند؛ لواسانی، نور الافهام، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. ولی با توجه به معنای خاصی که این دو واژه در [[فلسفه]] دارند، بهتر است از بهکارگیری آن خودداری کنیم؛ زیرا که [[علم حضوری]] در فلسفه به [[علمی]] گفته میشود که معلوم با وجودش نزد [[عالم]] حاضر باشد و چیزی بین عالم و معلوم واسطه نشود<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ص۱۷۴.</ref>. این در صورتی است که آنچه بیشتر [[علما]] در بحث علم امام{{ع}} با عنوان حضوری و حصولی آوردهاند، همان چیزی است که درباره [[علم فعلی]] و ارادی یا مطلق و مشروط گفته شده است. مطلق بودن [[علم پیامبران]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بدین معناست که آنان همه چیز را میدانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عرضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است. مشروط بودن [[علم]] آنان به این معناست که [[علوم غیبی]] [[معصومین]] به خواست و [[اراده]] آنان و [[مصلحت الهی]] وابسته است<ref>[[علی کرباسیزاده|کرباسیزاده، علی]]، [[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.</ref>. | درباره چگونگی [[علم امام]] {{ع}}، همواره [[اختلاف]] نظرهایی میان [[علمای امامیه]] وجود داشته است. از آن جمله میتوان به اختلاف در مطلق یا مشروط بودن علم امام {{ع}} یا به تعبیر دیگر فعلی یا ارادی بودن آن اشاره کرد<ref>برخی از اندیشمندان در اینباره تعبیر علم حضوری و حصولی را به کار بردهاند؛ لواسانی، نور الافهام، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. ولی با توجه به معنای خاصی که این دو واژه در [[فلسفه]] دارند، بهتر است از بهکارگیری آن خودداری کنیم؛ زیرا که [[علم حضوری]] در فلسفه به [[علمی]] گفته میشود که معلوم با وجودش نزد [[عالم]] حاضر باشد و چیزی بین عالم و معلوم واسطه نشود<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ص۱۷۴.</ref>. این در صورتی است که آنچه بیشتر [[علما]] در بحث علم امام {{ع}} با عنوان حضوری و حصولی آوردهاند، همان چیزی است که درباره [[علم فعلی]] و ارادی یا مطلق و مشروط گفته شده است. مطلق بودن [[علم پیامبران]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} بدین معناست که آنان همه چیز را میدانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عرضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است. مشروط بودن [[علم]] آنان به این معناست که [[علوم غیبی]] [[معصومین]] به خواست و [[اراده]] آنان و [[مصلحت الهی]] وابسته است<ref>[[علی کرباسیزاده|کرباسیزاده، علی]]، [[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
* [[علم تام یا کامل یا مطلق معصوم چیست؟ (پرسش)]] | * [[علم تام یا کامل یا مطلق معصوم چیست؟ (پرسش)]] | ||
== منابع == | == منابع == |