جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اوت ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
===عدم فروگذاری امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا===
===عدم فروگذاری امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا===
*آیه دیگری که بر جامعیت قرآن در چارچوب هدف و فلسفۀ نزول آن دلالت دارد، آیۀ ۳۸ سورۀ انعام است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند».</ref> چیزی که ادای حق آن لازم و بیان وصفش در کتاب ضروری بوده، خداوند در بیان آن هیچ‌گونه کوتاهی و چیزی از آن فروگذار نکرده است، پس کتاب، کتابی تام و کامل است. اما مراد از کتاب چیست؟ مقصود از آن، یا لوح محفوظ است که همه چیز، از گذشته و حال و آینده در آن مکتوب است، یا قرآن است؛ کما اینکه خداوند در چند جای کلامش آن را به این نام خوانده است. در این صورت، معنای آیه این خواهد بود: "از آنجا که قرآن مجید کتاب هدایتی است که به صراط مستقیم راهنمایی می‌نماید، و این هدایتگری‌اش مبتنی بر بیان حقایق معارفی است که در مقام ارشاد به حق صریح و حقیقت محض، کسی را از آن بی‌نیازی نیست، در این کتاب نسبت به بیان هر آنچه سعادت دنیوی و اخروی مردم به دانستن آنها متوقف است، هیچ‌گونه تفریط و کوتاهی‌ای صورت نگرفته است؛ همان‌گونه که خداوند (در جای دیگر قرآن) فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref><ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۸۱ و ۸۲.</ref>
*آیه دیگری که بر جامعیت قرآن در چارچوب هدف و فلسفۀ نزول آن دلالت دارد، آیۀ ۳۸ سورۀ انعام است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند».</ref> چیزی که ادای حق آن لازم و بیان وصفش در کتاب ضروری بوده، خداوند در بیان آن هیچ‌گونه کوتاهی و چیزی از آن فروگذار نکرده است، پس کتاب، کتابی تام و کامل است. اما مراد از کتاب چیست؟ مقصود از آن، یا لوح محفوظ است که همه چیز، از گذشته و حال و آینده در آن مکتوب است، یا قرآن است؛ کما اینکه خداوند در چند جای کلامش آن را به این نام خوانده است. در این صورت، معنای آیه این خواهد بود: "از آنجا که قرآن مجید کتاب هدایتی است که به صراط مستقیم راهنمایی می‌نماید، و این هدایتگری‌اش مبتنی بر بیان حقایق معارفی است که در مقام ارشاد به حق صریح و حقیقت محض، کسی را از آن بی‌نیازی نیست، در این کتاب نسبت به بیان هر آنچه سعادت دنیوی و اخروی مردم به دانستن آنها متوقف است، هیچ‌گونه تفریط و کوتاهی‌ای صورت نگرفته است؛ همان‌گونه که خداوند (در جای دیگر قرآن) فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref><ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۸۱ و ۸۲.</ref>
*در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}) در ذیل آیه نقل شده عدم تفریط چیزی در کتاب خدا این‌گونه توضیح داده شده است: «خداوند زمانی پیامبر اسلام را از این دنیا برد که دینش را کامل کرده بود؛ زیرا قرآنی را بر او نازل کرده که تبیان کل شیء است و در آن حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه را که مردم بدان نیاز دارند، به صورت کامل بیان نموده است، آن‌گونه که خدا خود کرده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ}}﴾}}<ref>کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸-۱۹۹، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، روایت اول. </ref>
*در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}) در ذیل آیه نقل شده عدم تفریط چیزی در کتاب خدا این‌گونه توضیح داده شده است: «خداوند زمانی پیامبر اسلام را از این دنیا برد که دینش را کامل کرده بود؛ زیرا قرآنی را بر او نازل کرده که تبیان کل شیء است و در آن حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه را که مردم بدان نیاز دارند، به صورت کامل بیان نموده است، آن‌گونه که خدا خود کرده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}﴾}}<ref>کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸-۱۹۹، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، روایت اول.</ref>
پس در اینجا نیز عدم فروگذاری چیزی در قرآن در راستای همان رسالت هدایتگری آن است، و حلال و حرام و حدود و احکام در روایت نیز اشاره به بیان محدودۀ نیازهای دینی و هدایتی دارد که هدف نزول قرآن است. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۹.</ref>
پس در اینجا نیز عدم فروگذاری چیزی در قرآن در راستای همان رسالت هدایتگری آن است، و حلال و حرام و حدود و احکام در روایت نیز اشاره به بیان محدودۀ نیازهای دینی و هدایتی دارد که هدف نزول قرآن است. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۹.</ref>


خط ۴۷: خط ۴۷:
*البته باید دقت کرد این برداشت تفسیری، بر اساس ظاهر معنای واژة تبیان است که همان بیان معهود و اظهار مقاصد از طریق دلالت لفظی است، بر این اساس، ما از طریق دلالت لفظی قرآن تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را درک می‌کنیم؛ اما از سویی برخی روایات دلالت بر این دارند که «علم گذشته، آینده و آنچه تا روز قیامت به وقوع خواهد پیوست» در قرآن آمده است. اگر چنین روایاتی صحیح باشد، لازمه‌اش این است که تبیان بودن قرآن، فراتر از بیان متعارف و از طریق دلالت لفظی مراد باشد. بنابراین، شاید غیر از طریق دلالت لفظی، اشاراتی وجود داشته باشد که از اسرار و امور پنهانی قرآن پرده برمی‌دارد و فهم متعارف را بدان‌ها راهی نیست. <ref>ر.ک: المیزان، ص ۳۲۵.</ref> این مطلب گویای آن است که با توجه به مضمون برخی روایات، تبیان بودن قرآن برای همۀ امورِ مرتبط با هدایت انسان، تنها از مسیر دلالت‌های لفظی و ظاهر آیات حاصل نمی‌شود، بلکه در ورای ظاهر و دلالت لفظی، طریق یا طرق دیگری هم برای بیان آن امور تعبیه شده است که شناخت و دریافت آنها از طور فهم متعارف افراد خارج و فراتر است. پس بر فرض صحت این روایات، بخشی از حقایق قرآن از طریق دیگری دریافت می‌شود و تبیان، اعم از بیان لفظی و غیرلفظی خواهد بود. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>
*البته باید دقت کرد این برداشت تفسیری، بر اساس ظاهر معنای واژة تبیان است که همان بیان معهود و اظهار مقاصد از طریق دلالت لفظی است، بر این اساس، ما از طریق دلالت لفظی قرآن تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را درک می‌کنیم؛ اما از سویی برخی روایات دلالت بر این دارند که «علم گذشته، آینده و آنچه تا روز قیامت به وقوع خواهد پیوست» در قرآن آمده است. اگر چنین روایاتی صحیح باشد، لازمه‌اش این است که تبیان بودن قرآن، فراتر از بیان متعارف و از طریق دلالت لفظی مراد باشد. بنابراین، شاید غیر از طریق دلالت لفظی، اشاراتی وجود داشته باشد که از اسرار و امور پنهانی قرآن پرده برمی‌دارد و فهم متعارف را بدان‌ها راهی نیست. <ref>ر.ک: المیزان، ص ۳۲۵.</ref> این مطلب گویای آن است که با توجه به مضمون برخی روایات، تبیان بودن قرآن برای همۀ امورِ مرتبط با هدایت انسان، تنها از مسیر دلالت‌های لفظی و ظاهر آیات حاصل نمی‌شود، بلکه در ورای ظاهر و دلالت لفظی، طریق یا طرق دیگری هم برای بیان آن امور تعبیه شده است که شناخت و دریافت آنها از طور فهم متعارف افراد خارج و فراتر است. پس بر فرض صحت این روایات، بخشی از حقایق قرآن از طریق دیگری دریافت می‌شود و تبیان، اعم از بیان لفظی و غیرلفظی خواهد بود. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>
*نکتۀ قابل توجه در این بیان این است که اولاً آنچه در ظاهر قرآن آمده، تمام مطالب آن را نشان نمی‌دهد، پس ظاهرش بیان همه چیز نیست؛ ثانیاً دلالت لفظی و بیان معهود قرآن، تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را پوشش می‌دهد، نه جزئیات و تفاصیلش را. بنابراین جامعیت قرآن را نه در محدودۀ بیان ظاهر آیات، بلکه باید در اعم از ظاهر آن جست. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>  
*نکتۀ قابل توجه در این بیان این است که اولاً آنچه در ظاهر قرآن آمده، تمام مطالب آن را نشان نمی‌دهد، پس ظاهرش بیان همه چیز نیست؛ ثانیاً دلالت لفظی و بیان معهود قرآن، تنها کلیات معارف و مسائل مرتبط با هدایت بشر را پوشش می‌دهد، نه جزئیات و تفاصیلش را. بنابراین جامعیت قرآن را نه در محدودۀ بیان ظاهر آیات، بلکه باید در اعم از ظاهر آن جست. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|مجله قرآن‌شناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref>  
*برخی از مفسرین در رد دیدگاه گروهی از صوفیه که ارتباط ظاهر شریعت با باطن آن را نفی می‌کنند، یادآور می‌شوند: «آنچه کتاب و سنت در این زمینه حکم می‌کند این است که تحت ظواهر شریعت حقایقی وجود دارد که باطن آنهاست و انسان می‌تواند به آنها راه پیدا کند. اما طریق و راه نیل به آنها، همین ظواهر است نه راهی دیگر. چه، ظاهر عنوان و طریق باطن است و بسیار بعید است راهی نزدیک‌تر از ظاهر که شارع دین بدان راهنمایی کرده، وجود داشته باشد و او از آن غفلت یا تساهل یا اعراض کرده باشد؛ چرا که خود در قرآن فرموده: «نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ» <ref>ر.ک: المیزان، ج ۵، ص ۲۸۲.</ref>   
*برخی از مفسرین در رد دیدگاه گروهی از صوفیه که ارتباط ظاهر شریعت با باطن آن را نفی می‌کنند، یادآور می‌شوند: «آنچه کتاب و سنت در این زمینه حکم می‌کند این است که تحت ظواهر شریعت حقایقی وجود دارد که باطن آنهاست و انسان می‌تواند به آنها راه پیدا کند. اما طریق و راه نیل به آنها، همین ظواهر است نه راهی دیگر. چه، ظاهر عنوان و طریق باطن است و بسیار بعید است راهی نزدیک‌تر از ظاهر که شارع دین بدان راهنمایی کرده، وجود داشته باشد و او از آن غفلت یا تساهل یا اعراض کرده باشد؛ چرا که خود در قرآن فرموده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}<ref>ر.ک: المیزان، ج ۵، ص ۲۸۲.</ref>   


==جامعیت قرآن، جامعیت مطلق یا هدایتی؟==
==جامعیت قرآن، جامعیت مطلق یا هدایتی؟==
خط ۵۳: خط ۵۳:


===جامعیت مطلق===
===جامعیت مطلق===
*از نظر برخی قرآن پژوهان، جامعیت قرآن، مطلق است. بر اساس این نظر، قرآن، هر آنچه را که بتوان تصور کرد و نام علم و دانش برآن نهاد، در خود، جای داده است، هر چند ما از شناختن آن قاصریم. برخی از طرفداران این نظریه، علومی مانند: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم وغیر اینها را نام برده اند.<ref>الإتقان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۳۳۸؛ احیاء العلوم: ج ۱ ص ۵۲۴ - ۵۲۵؛ جواهر القرآن: ص ۱۸؛ البرهان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۱۸۱ - ۱۸۲</ref> این گروه، با استناد به آیاتی که قرآن را تبیان و جامع مطالب و تفصیل دهنده هر چیزی معرفی می‌کند، در دفاع از نظریه خویش کوشیده‌اند: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل کردیم» نحل: آیه ۸۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَی وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref>«سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق کتاب هایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزی است و برای مردمی که ایمان می‌آورند رهنمود و رحمتی است» یوسف: آیه ۱۱۱.</ref><ref>ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن: ج ۴ ص ۲۶ - ۳۱؛ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۱۹.</ref> روایات پرشماری نیز جامعیت مطلق قرآن را تأیید کرده و دلیلی بر این مدعایند. برخی از این روایات، قرآن را "جامع علم اولین و آخرین" معرفی می‌کند که باید با تفکر در معانی این کتاب آسمانی، به آن علوم دست یافت: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|مَن أرادَ عِلمَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ}}<ref>هر کس طالب علم اولین و آخرین است، در قرآن کندوکاو کند. ر. ک: ص ۷۸ ح ۳۲۲.</ref> بر اساس روایتی، [[امام صادق]] {{ع}} سوگند یاد کرده که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد ماند که چرا فلان مطلب در قرآن نیست: خداوند، بیان هر چیزی را در قرآن، فرو فرستاد، چندان که (به خدا سوگند) هیچ چیزی را که بندگان، بدان نیاز دارند، فروگذار نکرد، مگر آن که خداوند، آن را در قرآن، نازل کرده است. <ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وتَعالی  أنزَلَ فی القُرآنِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ، حَتّی  وَاللَّهِ ما تَرَکَ اللَّهُ شَیئاً یَحتاجُ إلَیهِ العِبادُ، حَتّی  لایَستَطیعَ عَبدٌ یَقولُ: لَو کانَ هذا اُنزِلَ فِی القُرآنِ، إلّا وقَد أنزَلَهُ اللَّهُ فیهِ}} ر. ک: ص ۸۰ ح ۳۲۷.</ref> در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:خداوندِ توانا، که راستگو و نیکی کننده است، کتابش را بر شما فرو فرستاد، و اخبارِ مربوط به شما و اخبار پیشینیان و اخبار آیندگان پس از شما، و اخبار آسمان و زمین همه، در آن‌اند. اگر کسی نزد شما بیاید و از آنها آگاهتان کند، قطعاً شگفت زده خواهید شد.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ العَزیزَ الجَبّارَ أنزَلَ عَلَیکُم کِتابَهُ وهُوَ الصّادِقُ البارُّ، فیهِ خَبَرُکُم وخَبَرُ مَن قَبلَکُم وخَبَرُ مَن بَعدَکُم، وخَبَرُ السَّماءِ وَالأَرضِ، ولَو أتاکُم مَن یُخبِرُکُم عَن ذلِکَ لَتَعَجَّبتُم}} ر. ک: ص ۸۶ ح ۳۳۹.</ref> نیز از آن حضرت است: خداوند پیامبر شما را خاتم پیامبران قرار داد. بنابراین، پس از او هرگز پیامبری برانگیخته نمی‌شود و کتاب شما را پایان بخش کتاب‌های آسمانی قرار داد. بنابراین، پس از آن، هرگز کتابی نخواهد بود و بیان همه چیز و چگونگی آفرینش شما و آفرینش آسمان‌ها و زمین را و خبر آنچه پیش از شما بوده و احکام داوری میان شما، و خبر آنچه را که پس از شما خواهد بود، و موضوع بهشت و آتش و فرجام کار شما را در قرآن، نازل فرموده است.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِکرُهُ خَتَمَ بِنَبِیِّکُمُ النَّبِیّینَ فَلا نَبِیَّ بَعدَهُ أبَداً، وخَتَمَ بِکِتابِکُمُ الکُتُبَ فَلا کِتابَ بَعدَهُ أبَداً، وأنزَلَ فیهِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ وخَلْقَکُم وخَلْقَ السَّماواتِ وَالأَرض، ونَبَأَ ما قَبلَکُم وفَصْلَ ما بَینَکُم وخَبَرَ ما بَعدَکُم، وأمْرَ الجَنَّهِ وَالنّارِ وما أنتُم صائِرونَ إلَیهِ}} ر. ک: ص ۸۲ ح ۳۳۱.</ref> با توجه به این روایات و به ویژه عبارت "خلقکم"، دانسته می‌شود که قرآن افرون بر تشریع، امور تکوینی، نظیر خلقت آسمان و زمین واخبار گذشته، حال و آینده را نیز در بردارد. مؤید این برداشت، نقلی از [[امام صادق]] {{ع}} است که احکام و حلال و حرام را تنها بخش کوچکی از قرآن دانسته است.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۱۴ - ۲۱۵.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۱.</ref>
*از نظر برخی قرآن پژوهان، جامعیت قرآن، مطلق است. بر اساس این نظر، قرآن، هر آنچه را که بتوان تصور کرد و نام علم و دانش برآن نهاد، در خود، جای داده است، هر چند ما از شناختن آن قاصریم. برخی از طرفداران این نظریه، علومی مانند: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم وغیر اینها را نام برده اند.<ref>الإتقان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۳۳۸؛ احیاء العلوم: ج ۱ ص ۵۲۴ - ۵۲۵؛ جواهر القرآن: ص ۱۸؛ البرهان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۱۸۱ - ۱۸۲</ref> این گروه، با استناد به آیاتی که قرآن را تبیان و جامع مطالب و تفصیل دهنده هر چیزی معرفی می‌کند، در دفاع از نظریه خویش کوشیده‌اند: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل کردیم» نحل: آیه ۸۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَی وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref>«سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق کتاب هایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزی است و برای مردمی که ایمان می‌آورند رهنمود و رحمتی است» یوسف: آیه ۱۱۱.</ref><ref>ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن: ج ۴ ص ۲۶ - ۳۱؛ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۱۹.</ref> روایات پرشماری نیز جامعیت مطلق قرآن را تأیید کرده و دلیلی بر این مدعایند. برخی از این روایات، قرآن را "جامع علم اولین و آخرین" معرفی می‌کند که باید با تفکر در معانی این کتاب آسمانی، به آن علوم دست یافت: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|مَن أرادَ عِلمَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ}}<ref>هر کس طالب علم اولین و آخرین است، در قرآن کندوکاو کند. ر. ک: ص ۷۸ ح ۳۲۲.</ref> بر اساس روایتی، [[امام صادق]] {{ع}} سوگند یاد کرده که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد ماند که چرا فلان مطلب در قرآن نیست: خداوند، بیان هر چیزی را در قرآن، فرو فرستاد، چندان که (به خدا سوگند) هیچ چیزی را که بندگان، بدان نیاز دارند، فروگذار نکرد، مگر آن که خداوند، آن را در قرآن، نازل کرده است.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وتَعالی  أنزَلَ فی القُرآنِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ، حَتّی  وَاللَّهِ ما تَرَکَ اللَّهُ شَیئاً یَحتاجُ إلَیهِ العِبادُ، حَتّی  لایَستَطیعَ عَبدٌ یَقولُ: لَو کانَ هذا اُنزِلَ فِی القُرآنِ، إلّا وقَد أنزَلَهُ اللَّهُ فیهِ}} ر. ک: ص ۸۰ ح ۳۲۷.</ref> در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:خداوندِ توانا، که راستگو و نیکی کننده است، کتابش را بر شما فرو فرستاد، و اخبارِ مربوط به شما و اخبار پیشینیان و اخبار آیندگان پس از شما، و اخبار آسمان و زمین همه، در آن‌اند. اگر کسی نزد شما بیاید و از آنها آگاهتان کند، قطعاً شگفت زده خواهید شد.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ العَزیزَ الجَبّارَ أنزَلَ عَلَیکُم کِتابَهُ وهُوَ الصّادِقُ البارُّ، فیهِ خَبَرُکُم وخَبَرُ مَن قَبلَکُم وخَبَرُ مَن بَعدَکُم، وخَبَرُ السَّماءِ وَالأَرضِ، ولَو أتاکُم مَن یُخبِرُکُم عَن ذلِکَ لَتَعَجَّبتُم}} ر. ک: ص ۸۶ ح ۳۳۹.</ref> نیز از آن حضرت است: خداوند پیامبر شما را خاتم پیامبران قرار داد. بنابراین، پس از او هرگز پیامبری برانگیخته نمی‌شود و کتاب شما را پایان بخش کتاب‌های آسمانی قرار داد. بنابراین، پس از آن، هرگز کتابی نخواهد بود و بیان همه چیز و چگونگی آفرینش شما و آفرینش آسمان‌ها و زمین را و خبر آنچه پیش از شما بوده و احکام داوری میان شما، و خبر آنچه را که پس از شما خواهد بود، و موضوع بهشت و آتش و فرجام کار شما را در قرآن، نازل فرموده است.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|إنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِکرُهُ خَتَمَ بِنَبِیِّکُمُ النَّبِیّینَ فَلا نَبِیَّ بَعدَهُ أبَداً، وخَتَمَ بِکِتابِکُمُ الکُتُبَ فَلا کِتابَ بَعدَهُ أبَداً، وأنزَلَ فیهِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ وخَلْقَکُم وخَلْقَ السَّماواتِ وَالأَرض، ونَبَأَ ما قَبلَکُم وفَصْلَ ما بَینَکُم وخَبَرَ ما بَعدَکُم، وأمْرَ الجَنَّهِ وَالنّارِ وما أنتُم صائِرونَ إلَیهِ}} ر. ک: ص ۸۲ ح ۳۳۱.</ref> با توجه به این روایات و به ویژه عبارت "خلقکم"، دانسته می‌شود که قرآن افرون بر تشریع، امور تکوینی، نظیر خلقت آسمان و زمین واخبار گذشته، حال و آینده را نیز در بردارد. مؤید این برداشت، نقلی از [[امام صادق]] {{ع}} است که احکام و حلال و حرام را تنها بخش کوچکی از قرآن دانسته است.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۱۴ - ۲۱۵.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۱.</ref>


===جامعیت هدایتی===
===جامعیت هدایتی===
۵۳٬۳۷۰

ویرایش