جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[خداوند]] [[خالق هستی]] است و همه امور به او باز میگردد: {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۲.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، آفریننده هر چیز که هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟» سوره غافر، آیه ۶۲.</ref>. عبارت {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ... لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}} در هر دو [[آیه]]، اشاره به [[توحید]] در [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] [[پروردگار]] دارد و عبارت {{متن قرآن|وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}} اشاره به شدت [[سیطره]] [[قدرت]] و حضور خداوند بر همه امور عالم دارد. | * [[خداوند]] [[خالق هستی]] است و همه امور به او باز میگردد: {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۲.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، آفریننده هر چیز که هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟» سوره غافر، آیه ۶۲.</ref>. عبارت {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ... لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}} در هر دو [[آیه]]، اشاره به [[توحید]] در [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] [[پروردگار]] دارد و عبارت {{متن قرآن|وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}} اشاره به شدت [[سیطره]] [[قدرت]] و حضور خداوند بر همه امور عالم دارد. | ||
*هرچند [[نظام خلقت]] و [[تدبیر امور]] در دست پروردگار است و از او آغاز و به او ختم میشود: {{متن قرآن|فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره یس، آیه ۸۳.</ref>. اما این [[خلقت]] بر اساس نظمی خاص و اسباب و وسائط صورت میپذیرد: {{متن قرآن|سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى * الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>«نام برتر پروردگارت را به پاکی بستای! * آنکه آفرید و باندام ساخت * و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا}}<ref>«آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.</ref>. | * هرچند [[نظام خلقت]] و [[تدبیر امور]] در دست پروردگار است و از او آغاز و به او ختم میشود: {{متن قرآن|فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره یس، آیه ۸۳.</ref>. اما این [[خلقت]] بر اساس نظمی خاص و اسباب و وسائط صورت میپذیرد: {{متن قرآن|سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى * الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>«نام برتر پروردگارت را به پاکی بستای! * آنکه آفرید و باندام ساخت * و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا}}<ref>«آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.</ref>. | ||
آیاتی که به وجود اسباب در نظام خلقت اشاره دارد فراوان است. در یک نگاه کلی، همه آیاتی که اشاره به [[توحید افعالی]] در اسباب عالم دارد، وجود وسائط را در گردش عالم به [[اذن خداوند]] [[اثبات]] میکند. در ادامه به برخی از این [[آیات]] اشاره میکنیم: {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوهها برای شما روزییی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲.</ref>. {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و او همان است که ستارگان را برای شما آفرید تا در تاریکیهای خشکی و دریا بدانها راه جویید؛ به راستی این آیات را برای گروهی که دانشورند روشن (بیان) داشتهایم» سوره انعام، آیه ۹۷.</ref>. | آیاتی که به وجود اسباب در نظام خلقت اشاره دارد فراوان است. در یک نگاه کلی، همه آیاتی که اشاره به [[توحید افعالی]] در اسباب عالم دارد، وجود وسائط را در گردش عالم به [[اذن خداوند]] [[اثبات]] میکند. در ادامه به برخی از این [[آیات]] اشاره میکنیم: {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوهها برای شما روزییی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲.</ref>. {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و او همان است که ستارگان را برای شما آفرید تا در تاریکیهای خشکی و دریا بدانها راه جویید؛ به راستی این آیات را برای گروهی که دانشورند روشن (بیان) داشتهایم» سوره انعام، آیه ۹۷.</ref>. | ||
* [[تدبیر]] عالم از [[آسمان]] (به معنای [[عوالم]] فوق) صورت میگیرد: {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند» سوره سجده، آیه ۵.</ref>. | * [[تدبیر]] عالم از [[آسمان]] (به معنای [[عوالم]] فوق) صورت میگیرد: {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند» سوره سجده، آیه ۵.</ref>. | ||
*بین علت و معلول میباید سنخیت وجود داشته باشد: {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار میکند» سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>. | * بین علت و معلول میباید سنخیت وجود داشته باشد: {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار میکند» سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>. | ||
*اولین [[فیض]] صادر از [[پروردگار]]، یکی بیش نیست و در عین حال، واجد همه [[کمالات]] و [[فضائل]] سایر خلایق است. فیض اول در [[قرآن کریم]] با تعبیر «امر» ذکر شده؛ با این ویژگی که: | * اولین [[فیض]] صادر از [[پروردگار]]، یکی بیش نیست و در عین حال، واجد همه [[کمالات]] و [[فضائل]] سایر خلایق است. فیض اول در [[قرآن کریم]] با تعبیر «امر» ذکر شده؛ با این ویژگی که: | ||
اولاً، [[خداوند]] به امر خود چنین اشاره مینماید که [[امر تکوینی]] او به هر چیز که تعلق گیرد، بلافاصله موجود میشود: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>. | اولاً، [[خداوند]] به امر خود چنین اشاره مینماید که [[امر تکوینی]] او به هر چیز که تعلق گیرد، بلافاصله موجود میشود: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
ثانیاً، امر تکوینی [[الهی]] یکی بیش نیست و متعلَّق آن نیز طبعاً یک موجود خواهد بود: {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ * وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«ما هر چیزی را به اندازهای آفریدهایم * و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۴۹-۵۰.</ref> | ثانیاً، امر تکوینی [[الهی]] یکی بیش نیست و متعلَّق آن نیز طبعاً یک موجود خواهد بود: {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ * وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«ما هر چیزی را به اندازهای آفریدهایم * و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۴۹-۵۰.</ref> | ||
* [[خلیفه الهی]] باید دائماً در روی [[زمین]] حضور داشته باشد و زمین هرگز بدون [[خلیفه خداوند]] باقی نیست: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>. توضیح آنکه، هیأت اسم فاعل در {{متن قرآن|جَاعِلٌ}} دلالت بر استمرار فعل در همه زمانها دارد و [[مقید]] به زمانی خاص نیست و بیانگر دوام وجود [[خلیفة الله]] بر روی [[زمین]] است؛ در حالی که اگر [[آیه استخلاف]] [[الهی]]، با هیأت فعلی بیان میشد، کافی بود افعالی نظیر «جعلتُ»، «سأجعل» یا «أجعل» ذکر میشد که دلالت بر یک بار واقع شدن میکرد. | * [[خلیفه الهی]] باید دائماً در روی [[زمین]] حضور داشته باشد و زمین هرگز بدون [[خلیفه خداوند]] باقی نیست: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>. توضیح آنکه، هیأت اسم فاعل در {{متن قرآن|جَاعِلٌ}} دلالت بر استمرار فعل در همه زمانها دارد و [[مقید]] به زمانی خاص نیست و بیانگر دوام وجود [[خلیفة الله]] بر روی [[زمین]] است؛ در حالی که اگر [[آیه استخلاف]] [[الهی]]، با هیأت فعلی بیان میشد، کافی بود افعالی نظیر «جعلتُ»، «سأجعل» یا «أجعل» ذکر میشد که دلالت بر یک بار واقع شدن میکرد. | ||
*چنین رابطی در مراتب عالم با ذات باری، همان [[مقام شفاعت]] کبرایی است که در [[تکوین]] و [[تشریع]] در [[قرآن]] به آن اشاره شده است؛ چنانکه درباره [[شفاعت]] [[تکوینی]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref>. در رابطه با تشریع نیز [[آیات]] فراوانی در قرآن آمده که ذیل استدلالهای [[قرآنی]] به آن اشاره خواهد شد. | * چنین رابطی در مراتب عالم با ذات باری، همان [[مقام شفاعت]] کبرایی است که در [[تکوین]] و [[تشریع]] در [[قرآن]] به آن اشاره شده است؛ چنانکه درباره [[شفاعت]] [[تکوینی]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref>. در رابطه با تشریع نیز [[آیات]] فراوانی در قرآن آمده که ذیل استدلالهای [[قرآنی]] به آن اشاره خواهد شد. | ||
*جامع همه شفاعتها در تکوین و تشریع، [[مقام ولایت]] است؛ زیرا در عین آنکه [[خداوند]] [[ولیّ]] همه است، ولی اقرب و [[افضل]] [[ولایتها]] را بر او دارد: {{متن قرآن|إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ}}<ref>«بیگمان سرپرست من خداوند است که این کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده است و او شایستگان را سرپرستی میکند» سوره اعراف، آیه ۱۹۶.</ref>. در عین حال، هم اوست که [[ولایت]] بر کلّ [[نظام آفرینش]] دارد و همه مظاهر در بهرهمندی از ذات، از او [[استمداد]] میجویند. [[قرآن]] از این مرتبه به «[[مقام محمود]]» تعبیر نموده است: {{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۸۳.</ref> | * جامع همه شفاعتها در تکوین و تشریع، [[مقام ولایت]] است؛ زیرا در عین آنکه [[خداوند]] [[ولیّ]] همه است، ولی اقرب و [[افضل]] [[ولایتها]] را بر او دارد: {{متن قرآن|إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ}}<ref>«بیگمان سرپرست من خداوند است که این کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده است و او شایستگان را سرپرستی میکند» سوره اعراف، آیه ۱۹۶.</ref>. در عین حال، هم اوست که [[ولایت]] بر کلّ [[نظام آفرینش]] دارد و همه مظاهر در بهرهمندی از ذات، از او [[استمداد]] میجویند. [[قرآن]] از این مرتبه به «[[مقام محمود]]» تعبیر نموده است: {{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۸۳.</ref> | ||
==[[افاضه]] [[فیض الهی]]== | == [[افاضه]] [[فیض الهی]] == | ||
نتیجهای که از مجموعه [[آیات]] فوق به دست میآید آن است که فیض الهی از ذات باری، در اولین مرحله، [[صادر اول]] را وجود میبخشد و سپس از مدار او، عالم را به [[نور]] خود منور مینماید؛ چنان که [[آیه نور]]<ref>همین تمثیل درباره حق و باطل در سوره مبارکه رعد نیز بیان شده و اشاره به سیر جریان حق در قوابل عالم، از اعلی مرتبه تا مدارج پایینتر و تعینهای گوناگون آن دارد؛ چنان که میفرماید: {{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}} «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش میگدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدینگونه خداوند درست و نادرست را مثل میزند؛ باری، کف، کنار میرود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز میماند؛ بدینگونه خداوند مثل میزند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> مشیر به همه این موارد است؛ به این ترتیب که [[نور الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]]، در اولین مرحله بر مشکات [[ولایت]] وارد میشود: | نتیجهای که از مجموعه [[آیات]] فوق به دست میآید آن است که فیض الهی از ذات باری، در اولین مرحله، [[صادر اول]] را وجود میبخشد و سپس از مدار او، عالم را به [[نور]] خود منور مینماید؛ چنان که [[آیه نور]]<ref>همین تمثیل درباره حق و باطل در سوره مبارکه رعد نیز بیان شده و اشاره به سیر جریان حق در قوابل عالم، از اعلی مرتبه تا مدارج پایینتر و تعینهای گوناگون آن دارد؛ چنان که میفرماید: {{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}} «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش میگدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدینگونه خداوند درست و نادرست را مثل میزند؛ باری، کف، کنار میرود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز میماند؛ بدینگونه خداوند مثل میزند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> مشیر به همه این موارد است؛ به این ترتیب که [[نور الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]]، در اولین مرحله بر مشکات [[ولایت]] وارد میشود: | ||
{{متن قرآن|للَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ...}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی.».. سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. | {{متن قرآن|للَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ...}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی.».. سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
{{متن قرآن|الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ...}}<ref>«آن شیشه گویی ستارهای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی میفروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد.».. سوره نور، آیه ۳۵.</ref> | {{متن قرآن|الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ...}}<ref>«آن شیشه گویی ستارهای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی میفروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد.».. سوره نور، آیه ۳۵.</ref> | ||
نور الهی، مراتب را در [[عوالم]] تکوین و تشریع طی میکند و هر یک از [[انوار]]، بعد از نور دیگر پدید خواهد آمد<ref>در نصوص روایی، مراد از {{متن قرآن|نُورٌ عَلَى نُورٍ}} را وجود مقدس ائمه اطهار{{عم}} معنا کردهاند که یکی بعد از دیگری قلوب را منوّر به هدایت الهی و نور توحید مینمایند. {{متن حدیث|قَالَ الْإمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}: {{متن قرآن|نُورٌ عَلَى نُورٍ}} إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ {{متن قرآن|يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ}} يَهْدِي اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاءُ}} (تفسیر القمی (ط. دارالکتاب ۱۴۰۴۰ ه.ق). ج۲، ص۱۰۳).</ref>: | نور الهی، مراتب را در [[عوالم]] تکوین و تشریع طی میکند و هر یک از [[انوار]]، بعد از نور دیگر پدید خواهد آمد<ref>در نصوص روایی، مراد از {{متن قرآن|نُورٌ عَلَى نُورٍ}} را وجود مقدس ائمه اطهار {{عم}} معنا کردهاند که یکی بعد از دیگری قلوب را منوّر به هدایت الهی و نور توحید مینمایند. {{متن حدیث|قَالَ الْإمَامُ الصَّادِقُ {{ع}}: {{متن قرآن|نُورٌ عَلَى نُورٍ}} إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ {{متن قرآن|يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ}} يَهْدِي اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاءُ}} (تفسیر القمی (ط. دارالکتاب ۱۴۰۴۰ ه. ق). ج۲، ص۱۰۳).</ref>: | ||
{{متن قرآن|نُورٌ عَلَى نُورٍ...}}<ref>«نوری است فرا نوری» سوره نور، آیه ۳۵.</ref> | {{متن قرآن|نُورٌ عَلَى نُورٍ...}}<ref>«نوری است فرا نوری» سوره نور، آیه ۳۵.</ref> | ||
بدین ترتیب، [[بیت]] [[ولایت]]، مصدر همه [[انوار]] [[الهی]] است که در [[تکوین]] و [[تشریع]]، خلایق را [[تدبیر]] و [[هدایت]] مینماید: | بدین ترتیب، [[بیت]] [[ولایت]]، مصدر همه [[انوار]] [[الهی]] است که در [[تکوین]] و [[تشریع]]، خلایق را [[تدبیر]] و [[هدایت]] مینماید: | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{متن قرآن|أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}<ref>«یا چون تاریکیهایی است در دریایی ژرف که موجی فرا موجی، فراز آن ابری آن را فرو میپوشد، تاریکیهایی است پشت بر پشت که اگر کسی دست خویش را بر آورد دشوار آن را ببیند، و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۸۶.</ref> | {{متن قرآن|أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}<ref>«یا چون تاریکیهایی است در دریایی ژرف که موجی فرا موجی، فراز آن ابری آن را فرو میپوشد، تاریکیهایی است پشت بر پشت که اگر کسی دست خویش را بر آورد دشوار آن را ببیند، و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۸۶.</ref> | ||
==[[ولایت]] [[خلیفة اللّه]] بر همه [[اسماء]] عالم== | == [[ولایت]] [[خلیفة اللّه]] بر همه [[اسماء]] عالم == | ||
[[خداوند]] در [[آیات]] مختلف، جلوههای گوناگون ولایت [[صادر اول]] و یا [[خلیفه]] خود را بیان مینماید. | [[خداوند]] در [[آیات]] مختلف، جلوههای گوناگون ولایت [[صادر اول]] و یا [[خلیفه]] خود را بیان مینماید. | ||
#امام، رابط میان [[خلق]] و [[خالق]] است. در [[قرآن کریم]] از این [[مقام]] به حبل [[اللّه]]، [[بقیة اللّه]]، جنب اللّه و یا [[عروة الوثقی]] یاد شده است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ{{ع}}: فِي قَوْلِهِ تَعَالَی: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> قَالَ التَّوْحِيدُ وَ الْوَلَايَةُ}}<ref>البرهان فی تفسیر القرآن (ط. موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامیة. ۱۴۱۵ ه.ق)، ج۱، ص۶۶۸.</ref>. | # امام، رابط میان [[خلق]] و [[خالق]] است. در [[قرآن کریم]] از این [[مقام]] به حبل [[اللّه]]، [[بقیة اللّه]]، جنب اللّه و یا [[عروة الوثقی]] یاد شده است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ {{ع}}: فِي قَوْلِهِ تَعَالَی: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> قَالَ التَّوْحِيدُ وَ الْوَلَايَةُ}}<ref>البرهان فی تفسیر القرآن (ط. موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامیة. ۱۴۱۵ ه. ق)، ج۱، ص۶۶۸.</ref>. | ||
# [[خلیفه خداوند]]، [[فیض]] [[علم الهی]] را بدون واسطه از [[خداوند]] دریافت میکند و متعلَّم به همه [[اسماء الهی]] است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نامها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. | # [[خلیفه خداوند]]، [[فیض]] [[علم الهی]] را بدون واسطه از [[خداوند]] دریافت میکند و متعلَّم به همه [[اسماء الهی]] است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نامها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. | ||
#فیض علم الهی، از [[خلیفه]] به سایر [[مخلوقات]]، به مقدار [[استعداد]] آنها جاری میشود: {{متن قرآن|ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ...}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند * جز فرستادهای را که بپسندد.».. سوره جن، آیه ۲۶-۲۷.</ref>. | # فیض علم الهی، از [[خلیفه]] به سایر [[مخلوقات]]، به مقدار [[استعداد]] آنها جاری میشود: {{متن قرآن|ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ...}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند * جز فرستادهای را که بپسندد.».. سوره جن، آیه ۲۶-۲۷.</ref>. | ||
# [[خلیفه الهی]] در [[مقام]] محمودی است که اولاً، همه خلایق او را میستایند؛ زیرا او را منبع و مصدر همه [[کمالات]] و افاضات [[الهی]] میبینند و ثانیاً، بنابر نیاز دائمی که به او دارند، از او تقاضای [[افاضه]] دائمی میکنند: {{متن قرآن|عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref>. | # [[خلیفه الهی]] در [[مقام]] محمودی است که اولاً، همه خلایق او را میستایند؛ زیرا او را منبع و مصدر همه [[کمالات]] و افاضات [[الهی]] میبینند و ثانیاً، بنابر نیاز دائمی که به او دارند، از او تقاضای [[افاضه]] دائمی میکنند: {{متن قرآن|عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref>. | ||
#از آثار [[مقام محمود]] آن است که خلیفه الهی در مقام [[اخلاص]] کامل ([[مقام مخلَصین]]) و بری از همه زشتیهاست؛ [[طهارت]] او به [[عصمت الهی]] است و در نتیجه، او در همه امور [[زندگی]] در [[مقام صدق]] با [[خلق]] و [[خالق]] است؛ چنانکه خداوند در ادامه بعد از [[آیه]] فوق الذکر میفرماید: {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>. | # از آثار [[مقام محمود]] آن است که خلیفه الهی در مقام [[اخلاص]] کامل ([[مقام مخلَصین]]) و بری از همه زشتیهاست؛ [[طهارت]] او به [[عصمت الهی]] است و در نتیجه، او در همه امور [[زندگی]] در [[مقام صدق]] با [[خلق]] و [[خالق]] است؛ چنانکه خداوند در ادامه بعد از [[آیه]] فوق الذکر میفرماید: {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>. | ||
# [[خلیفة اللّه]] در [[مقام ولایت]]، [[مراتب ایمان]] را از [[علم الیقین]] تا [[عین الیقین]] طی نموده است و در [[مقام]] [[حقّ الیقین]]، متلبّس به همه صفات کمالی [[توحید]] در مرتبه خلقی و فنای از [[صفات بشری]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>. | # [[خلیفة اللّه]] در [[مقام ولایت]]، [[مراتب ایمان]] را از [[علم الیقین]] تا [[عین الیقین]] طی نموده است و در [[مقام]] [[حقّ الیقین]]، متلبّس به همه صفات کمالی [[توحید]] در مرتبه خلقی و فنای از [[صفات بشری]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>. | ||
# [[خلیفه خداوند]]، نه تنها [[ولایت تشریعی]] بر [[انسانها]] دارد، بلکه گستره [[ولایت]] او تکویناً بر همه خلایق است: {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>. {{متن قرآن|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>. {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ... وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>. | # [[خلیفه خداوند]]، نه تنها [[ولایت تشریعی]] بر [[انسانها]] دارد، بلکه گستره [[ولایت]] او تکویناً بر همه خلایق است: {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>. {{متن قرآن|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>. {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ... وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>. | ||
# [[خلیفه الهی]] در [[نظام]] [[تشریع]] نیز بر [[مردم]] [[ولایت]] دارد و ولایت او نازل منزله [[ولایت الهی]] و [[کلام]] و امر او به منزله [[امر الهی]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. | # [[خلیفه الهی]] در [[نظام]] [[تشریع]] نیز بر [[مردم]] [[ولایت]] دارد و ولایت او نازل منزله [[ولایت الهی]] و [[کلام]] و امر او به منزله [[امر الهی]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. | ||
#خلیفه الهی از همه جهات بر مردم ولایت دارد. ولایت او اولی و احق از ولایت هرکس بر [[اموال]] و نفس خود میباشد: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۸۹.</ref> | # خلیفه الهی از همه جهات بر مردم ولایت دارد. ولایت او اولی و احق از ولایت هرکس بر [[اموال]] و نفس خود میباشد: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]] ص ۱۸۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |