جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[قاسم بن عباس در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[قاسم بن عباس در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در منابع کهن [[فرزندی]] به نام «قاسم» برای [[حضرت ابوالفضل]]{{ع}} ثبت نشده است<ref>مقرم برای حضرت عباس پنج فرزند به نامهای عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر ثبت نموده است. (العباس، ص۱۹۲)</ref>. ولی صاحب کتاب «[[نورالعین فی مشهدالحسین|نورالعین فی مشهدالحسین]]{{ع}}» وی را جزو [[شهدای کربلا]] برشمرده است و میگوید: قاسم نوزده ساله در [[روز عاشورا]] وارد میدان گشت و چنین [[رجز]] خواند: | در منابع کهن [[فرزندی]] به نام «قاسم» برای [[حضرت ابوالفضل]] {{ع}} ثبت نشده است<ref>مقرم برای حضرت عباس پنج فرزند به نامهای عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر ثبت نموده است. (العباس، ص۱۹۲)</ref>. ولی صاحب کتاب «[[نورالعین فی مشهدالحسین|نورالعین فی مشهدالحسین]] {{ع}}» وی را جزو [[شهدای کربلا]] برشمرده است و میگوید: قاسم نوزده ساله در [[روز عاشورا]] وارد میدان گشت و چنین [[رجز]] خواند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''إِلَیکُمْ مِنْ بَني المُختارِ ضَرْباً''|2=''یَشیُب لَهوْلِه رأس رضیعُ''}} | {{ب|''إِلَیکُمْ مِنْ بَني المُختارِ ضَرْباً''|2=''یَشیُب لَهوْلِه رأس رضیعُ''}} | ||
{{ب|''یُبیُد معاشِرَ الكفّار جهاً''|2=''بِکُلِّ مُهَنَّدٍ عَضْبِ قطیعُ''<ref>صاحب ناسخ در ج۲، ص۳۳۲، این رجز را به احمد بن الحسن{{ع}} نسبت داده است.</ref>}} | {{ب|''یُبیُد معاشِرَ الكفّار جهاً''|2=''بِکُلِّ مُهَنَّدٍ عَضْبِ قطیعُ''<ref>صاحب ناسخ در ج۲، ص۳۳۲، این رجز را به احمد بن الحسن {{ع}} نسبت داده است.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
:از سوی [[خاندان پیامبر]] مختار، آماده ضربتی باشید که از بیمش [[موی سر]] [[شیرخواره]] سفید میگردد؛ با [[شمشیر]] بران [[هندی]] گروه بیدینان را یکجا نابود میکند. | :از سوی [[خاندان پیامبر]] مختار، آماده ضربتی باشید که از بیمش [[موی سر]] [[شیرخواره]] سفید میگردد؛ با [[شمشیر]] بران [[هندی]] گروه بیدینان را یکجا نابود میکند. | ||
او پس از کشتن شماری از [[دشمن]] به نزد [[امام]]{{ع}} بازگشت و در حالی که چشمهایش از [[تشنگی]] به گودی نشسته بود، [[طلب]] آب کرد. امام فرمود: اندکی [[صبر]] نما تا جد خود [[محمد مصطفی]]{{صل}} را [[ملاقات]] کنی و به دست خود تو را [[سیراب]] کند که هرگز پس از آن [[تشنه]] نخواهی شد<ref>به نظر میرسد این مطلب از اساس نادرست باشد؛ زیرا در گفتوگوی قاسم با امام حسین{{ع}}، حضرت میفرماید «... اندکی صبر نما تا جد خود محمد مصطفی را ملاقات کنی.».. در حالی که میدانیم پیامبر{{صل}} جد فرزند ابوالفضل نمیتواند باشد.</ref>. وی پس از بازگشت به میدان و کشتن شماری دیگر به درجه رفیع [[شهادت]] نایل آمد<ref>نورالعین فی مشهد الحسین، ص۴۵؛ تذکرة الشهدا، ص۲۵۲.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۳۱۲-۳۱۳.</ref> | او پس از کشتن شماری از [[دشمن]] به نزد [[امام]] {{ع}} بازگشت و در حالی که چشمهایش از [[تشنگی]] به گودی نشسته بود، [[طلب]] آب کرد. امام فرمود: اندکی [[صبر]] نما تا جد خود [[محمد مصطفی]] {{صل}} را [[ملاقات]] کنی و به دست خود تو را [[سیراب]] کند که هرگز پس از آن [[تشنه]] نخواهی شد<ref>به نظر میرسد این مطلب از اساس نادرست باشد؛ زیرا در گفتوگوی قاسم با امام حسین {{ع}}، حضرت میفرماید «... اندکی صبر نما تا جد خود محمد مصطفی را ملاقات کنی.».. در حالی که میدانیم پیامبر {{صل}} جد فرزند ابوالفضل نمیتواند باشد.</ref>. وی پس از بازگشت به میدان و کشتن شماری دیگر به درجه رفیع [[شهادت]] نایل آمد<ref>نورالعین فی مشهد الحسین، ص۴۵؛ تذکرة الشهدا، ص۲۵۲.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۳۱۲-۳۱۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |