مهریه حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
* [[پیامبر]] از علی{{ع}} پرسید: آیا چیزی داری که [[مهریه زهرا]] قرار دهی؟ علی{{ع}} پاسخ داد: ای [[رسول خدا]]{{صل}}، [[پدر]] و مادرم فدایت باد! غیر از [[شمشیر]]، [[زره]] و یک شتر چیز دیگری ندارم. پیامبر فرمود: شمشیر و شتر برای [[جهاد]] و کار، مورد نیاز توست. زره ات را مهر قرار می‌دهیم. علی{{ع}} به [[دستور پیامبر]]، زره را فروخت و بهای آن را که پانصد درهم بود، برای مهریه در [[اختیار]] پیامبر نهاد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲۷؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۰۰.</ref>. این [[میزان]] مهریه که مهرالسنة نامیده می‌شود، بین [[مسلمانان]] رواج یافت. مهریه بیشتر [[همسران پیامبر]] نیز از این حد فراتر نرفت و مبنا در این کار، مقدار [[مهریه زهرا]]{{س}} بود<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۲؛ عوالم المعارف، ج۱۱، ص۳۵۹.</ref>. [[ابن ابی‌الحدید]] در این باره می‌گوید: «[[عمر]] در [[زمان]] خلافتش، از افزایش مهر [[زن‌ها]] از مهریه [[حضرت زهرا]]{{س}} جلوگیری می‌کرد»<ref>شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۳، ص۱۵۲.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۹۸.</ref>.
* [[پیامبر]] از علی {{ع}} پرسید: آیا چیزی داری که [[مهریه زهرا]] قرار دهی؟ علی {{ع}} پاسخ داد: ای [[رسول خدا]] {{صل}}، [[پدر]] و مادرم فدایت باد! غیر از [[شمشیر]]، [[زره]] و یک شتر چیز دیگری ندارم. پیامبر فرمود: شمشیر و شتر برای [[جهاد]] و کار، مورد نیاز توست. زره ات را مهر قرار می‌دهیم. علی {{ع}} به [[دستور پیامبر]]، زره را فروخت و بهای آن را که پانصد درهم بود، برای مهریه در [[اختیار]] پیامبر نهاد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲۷؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۰۰.</ref>. این [[میزان]] مهریه که مهرالسنة نامیده می‌شود، بین [[مسلمانان]] رواج یافت. مهریه بیشتر [[همسران پیامبر]] نیز از این حد فراتر نرفت و مبنا در این کار، مقدار [[مهریه زهرا]] {{س}} بود<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۲؛ عوالم المعارف، ج۱۱، ص۳۵۹.</ref>. [[ابن ابی‌الحدید]] در این باره می‌گوید: «[[عمر]] در [[زمان]] خلافتش، از افزایش مهر [[زن‌ها]] از مهریه [[حضرت زهرا]] {{س}} جلوگیری می‌کرد»<ref>شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۳، ص۱۵۲.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۹۸.</ref>.
*در برخی [[روایات]] است که آب، یا آب [[فرات]]، [[مهریّۀ حضرت زهرا]]{{س}} می‌باشد. از [[امام باقر]]{{ع}} در ضمن [[حدیث]] مفصّلی دربارۀ مهریّۀ [[حضرت زهرا]]{{س}} آمده است: {{متن حدیث|وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ الْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهَرُ بَلْخٍ}}<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۵۱.</ref>. و در [[نقل]] دیگری است: {{متن حدیث|وَ جُعِلَتْ نِحْلَتُهَا مِنْ عَلِيٍّ خُمُسَ الدُّنْيَا وَ ثُلُثَيِ الْجَنَّةِ وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ الْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهْرُ بَلْخٍ...}}<ref>عوالم (فاطمة الزهراء)، بحرانی، ج۱۱، ص۳۵۹ به نقل از اثبات الهداه.</ref>. طبق این نقل‌ها نه تنها [[فرات]] و دجله و نیل و نهر بلخ، بلکه یک پنجم [[دنیا]] و دو سوّم [[بهشت]] نیز مهریۀ زهرای مرضیّه است، امّا [[فرزند]] زهرا، در کنار همین [[فرات]]، لب [[تشنه]] [[جان]] می‌دهد و مظلومانه به [[شهادت]] می‌رسد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۳.</ref>.
* در برخی [[روایات]] است که آب، یا آب [[فرات]]، [[مهریّۀ حضرت زهرا]] {{س}} می‌باشد. از [[امام باقر]] {{ع}} در ضمن [[حدیث]] مفصّلی دربارۀ مهریّۀ [[حضرت زهرا]] {{س}} آمده است: {{متن حدیث|وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ الْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهَرُ بَلْخٍ}}<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۵۱.</ref>. و در [[نقل]] دیگری است: {{متن حدیث|وَ جُعِلَتْ نِحْلَتُهَا مِنْ عَلِيٍّ خُمُسَ الدُّنْيَا وَ ثُلُثَيِ الْجَنَّةِ وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ الْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهْرُ بَلْخٍ...}}<ref>عوالم (فاطمة الزهراء)، بحرانی، ج۱۱، ص۳۵۹ به نقل از اثبات الهداه.</ref>. طبق این نقل‌ها نه تنها [[فرات]] و دجله و نیل و نهر بلخ، بلکه یک پنجم [[دنیا]] و دو سوّم [[بهشت]] نیز مهریۀ زهرای مرضیّه است، امّا [[فرزند]] زهرا، در کنار همین [[فرات]]، لب [[تشنه]] [[جان]] می‌دهد و مظلومانه به [[شهادت]] می‌رسد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۳.</ref>.


==مهریه==
== مهریه ==
قبل از [[اسلام]]، واژه‌های مهریه و صداق در عرف [[عرب]] کاربرد داشت. برخی گفته‌اند که در [[جاهلیت]]، صداق عطیه‌ای بود که مرد هنگام [[ازدواج]] به همسرش می‌داد، ولی مهر چیزی بود که مرد به [[والدین]] همسرش می‌داد. در اسلام، مهریه و صداق به یک معناست و آن پیشکشی است که مرد به [[زن]] می‌دهد<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۴۶.</ref>. [[خداوند]] در [[قرآن]] دستور داده است که مهریه [[زنان]]، در کمال [[رضایت]] و [[طیب]] خاطر به آنان پرداخت شود<ref>{{متن قرآن|وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا}} «و کابین زنان را با خشنودی به آنان بپردازید و اگر با خوشدلی چیزی از آن را به شما بخشیدند نوش و گوارا بخورید» سوره نساء، آیه ۴.</ref>. در [[ازدواج علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} نیز مبلغی به عنوان مهریه تعیین شد، اما چون علی{{ع}}، مانند بسیاری از [[مهاجران]] [[مدینه]]، [[زندگی]] فقیرانه‌ای داشت، به توصیه [[پیامبر]]{{صل}}، قیمت [[زره]] خود را [[مهریه فاطمه]]{{س}} کرد<ref>دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویه، ص۹۳-۹۴؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۱، ص۳۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۶.</ref> و پس از رهن دادن زره، [[پول]] آن را در [[اختیار]] پیامبر{{صل}} گذاشت. قیمت زره ایشان، و در نتیجه مقدار [[مهریه]] [[حضرت زهرا]]{{س}}، متفاوت گزارش شده است. آن را چهارصد درهم<ref>طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۳۰۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۷.</ref>، ۴۸۰ درهم<ref>صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۶، ص۱۷۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸.</ref> و در بیشتر گزارش‌ها، آن را پانصد درهم<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۷۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸.</ref> یا ۵/۱۲ اوقیه (معادل پانصد درهم)<ref>زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۳۰۳؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۶۴.</ref>. برابر مهریه [[همسران پیامبر]]{{صل}}، ذکر کرده‌اند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۷۶؛ مغربی، قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۲۱؛ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۲۱۴.</ref>. [[امام جواد]]{{ع}} نیز صداق همسرش را همین مقدار قرار داد و آن را [[مهریه حضرت فاطمه]]{{س}} خواند<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۸۴؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۰۶.</ref>. در کتاب‌های [[فقهی]] متقدم و متأخر از این مبلغ با عنوان مهرالسنة یاد شده است<ref>صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۳۰۲؛ مفید، محمد بن محمد، احکام النساء، ص۳۷؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۵، ص۳۴۴.</ref>. در آن [[زمان]] هر درهم معادل یک مثقال [[شرعی]] نقره و حدود یک دهم دینار (یک مثقال شرعی طلا) بود<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۹۳.</ref>. بنا بر [[نقلی]]، علی{{ع}} [[زره]] خود را به دِحْیَه کلبی فروخت<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۸۴.</ref>، اما وی پس از خرید، آن را به [[امام علی]]{{ع}} برگرداند. [[پیامبر]]{{صل}} در این خصوص به علی{{ع}} فرمود: کسی که به صورت [[دحیه]] کلبی زره را از تو خرید، [[جبرئیل]] بود و سکه‌ها نیز [[هدیه]] الهی‌اند<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۸۴.</ref>.
قبل از [[اسلام]]، واژه‌های مهریه و صداق در عرف [[عرب]] کاربرد داشت. برخی گفته‌اند که در [[جاهلیت]]، صداق عطیه‌ای بود که مرد هنگام [[ازدواج]] به همسرش می‌داد، ولی مهر چیزی بود که مرد به [[والدین]] همسرش می‌داد. در اسلام، مهریه و صداق به یک معناست و آن پیشکشی است که مرد به [[زن]] می‌دهد<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۴۶.</ref>. [[خداوند]] در [[قرآن]] دستور داده است که مهریه [[زنان]]، در کمال [[رضایت]] و [[طیب]] خاطر به آنان پرداخت شود<ref>{{متن قرآن|وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا}} «و کابین زنان را با خشنودی به آنان بپردازید و اگر با خوشدلی چیزی از آن را به شما بخشیدند نوش و گوارا بخورید» سوره نساء، آیه ۴.</ref>. در [[ازدواج علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} نیز مبلغی به عنوان مهریه تعیین شد، اما چون علی {{ع}}، مانند بسیاری از [[مهاجران]] [[مدینه]]، [[زندگی]] فقیرانه‌ای داشت، به توصیه [[پیامبر]] {{صل}}، قیمت [[زره]] خود را [[مهریه فاطمه]] {{س}} کرد<ref>دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویه، ص۹۳-۹۴؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۱، ص۳۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۶.</ref> و پس از رهن دادن زره، [[پول]] آن را در [[اختیار]] پیامبر {{صل}} گذاشت. قیمت زره ایشان، و در نتیجه مقدار [[مهریه]] [[حضرت زهرا]] {{س}}، متفاوت گزارش شده است. آن را چهارصد درهم<ref>طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۳۰۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۷.</ref>، ۴۸۰ درهم<ref>صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۶، ص۱۷۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸.</ref> و در بیشتر گزارش‌ها، آن را پانصد درهم<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۷۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸.</ref> یا ۵/۱۲ اوقیه (معادل پانصد درهم)<ref>زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۳۰۳؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۶۴.</ref>. برابر مهریه [[همسران پیامبر]] {{صل}}، ذکر کرده‌اند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۷۶؛ مغربی، قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۲۱؛ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۲۱۴.</ref>. [[امام جواد]] {{ع}} نیز صداق همسرش را همین مقدار قرار داد و آن را [[مهریه حضرت فاطمه]] {{س}} خواند<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۸۴؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۰۶.</ref>. در کتاب‌های [[فقهی]] متقدم و متأخر از این مبلغ با عنوان مهرالسنة یاد شده است<ref>صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۳۰۲؛ مفید، محمد بن محمد، احکام النساء، ص۳۷؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۵، ص۳۴۴.</ref>. در آن [[زمان]] هر درهم معادل یک مثقال [[شرعی]] نقره و حدود یک دهم دینار (یک مثقال شرعی طلا) بود<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۹۳.</ref>. بنا بر [[نقلی]]، علی {{ع}} [[زره]] خود را به دِحْیَه کلبی فروخت<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۸۴.</ref>، اما وی پس از خرید، آن را به [[امام علی]] {{ع}} برگرداند. [[پیامبر]] {{صل}} در این خصوص به علی {{ع}} فرمود: کسی که به صورت [[دحیه]] کلبی زره را از تو خرید، [[جبرئیل]] بود و سکه‌ها نیز [[هدیه]] الهی‌اند<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۸۴.</ref>.


پیامبر{{صل}} در توصیف مهریه آسمانی [[حضرت]] فاطمه‌{{س}}، یک پنجم [[زمین]] را صداق ایشان دانسته است، از این رو هر کس که او و فرزندانش را [[دشمن]] بدارد و بر زمین راه رود، مرتکب [[حرام]] شده است<ref>فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ص۱۴۶-۱۴۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱۳.</ref>. در برخی متون دیگر، ربع [[دنیا]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۶۶۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۰۵.</ref> یا نیمی از دنیا<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۹۱ - ۹۲؛ همو، نوادر المعجزات، ص۹۰.</ref>یا تمامی زمین<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۲۸؛ ابن طاووس، الطرائف، ص۲۵۴؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۰۰.</ref>مهریه آسمانی حضرت{{س}} ذکر شده است<ref>ر.ک: بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله، عوالم العلوم، ج۱۱، ص۴۵۲-۴۶۲.</ref>. در [[حدیثی]] نقل شده است که [[حضرت فاطمه]]{{س}} از [[پیامبر]]{{صل}} درخواست کرد که از [[خدا]] بخواهد تا مهر او، [[شفاعت]] [[گناهکاران]] [[امت]] باشد<ref>قرمانی، احمد بن یوسف، اخبار الدول، ص۸۸؛ کجوری، محمدباقر، الخصائص الفاطمیه، ج۲، ص۵۴۶؛ مرعشی نجفی، سیدشهاب‌الدین، شرح احقاق الحق، ج۱۰، ص۳۶۷؛ ج۱۹، ص۱۲۹.</ref>. در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که یک‌سوم [[بهشت]] و چهار رود بزرگ، از جمله [[رود فرات]]، نیز مهریه آن [[حضرت]]{{س}} بوده است<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۹۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱۳.</ref>. ذکر مهریه آسمانی، نشان دهنده [[عظمت]] این [[ازدواج]] و معرف [[مقام معنوی]] این دو زوج است.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ازدواج فاطمه (مقاله)| مقاله «ازدواج فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۳۳.</ref>
پیامبر {{صل}} در توصیف مهریه آسمانی [[حضرت]] فاطمه‌{{س}}، یک پنجم [[زمین]] را صداق ایشان دانسته است، از این رو هر کس که او و فرزندانش را [[دشمن]] بدارد و بر زمین راه رود، مرتکب [[حرام]] شده است<ref>فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ص۱۴۶-۱۴۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱۳.</ref>. در برخی متون دیگر، ربع [[دنیا]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۶۶۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۰۵.</ref> یا نیمی از دنیا<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۹۱ - ۹۲؛ همو، نوادر المعجزات، ص۹۰.</ref>یا تمامی زمین<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۲۸؛ ابن طاووس، الطرائف، ص۲۵۴؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۰۰.</ref>مهریه آسمانی حضرت {{س}} ذکر شده است<ref>ر. ک: بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله، عوالم العلوم، ج۱۱، ص۴۵۲-۴۶۲.</ref>. در [[حدیثی]] نقل شده است که [[حضرت فاطمه]] {{س}} از [[پیامبر]] {{صل}} درخواست کرد که از [[خدا]] بخواهد تا مهر او، [[شفاعت]] [[گناهکاران]] [[امت]] باشد<ref>قرمانی، احمد بن یوسف، اخبار الدول، ص۸۸؛ کجوری، محمدباقر، الخصائص الفاطمیه، ج۲، ص۵۴۶؛ مرعشی نجفی، سیدشهاب‌الدین، شرح احقاق الحق، ج۱۰، ص۳۶۷؛ ج۱۹، ص۱۲۹.</ref>. در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} نقل شده که یک‌سوم [[بهشت]] و چهار رود بزرگ، از جمله [[رود فرات]]، نیز مهریه آن [[حضرت]] {{س}} بوده است<ref>طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۹۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱۳.</ref>. ذکر مهریه آسمانی، نشان دهنده [[عظمت]] این [[ازدواج]] و معرف [[مقام معنوی]] این دو زوج است.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ازدواج فاطمه (مقاله)| مقاله «ازدواج فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۳۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش