جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==[[سخنرانی]] با [[هدف]] [[تذکر]] و تنبه مخاطبان== | == [[سخنرانی]] با [[هدف]] [[تذکر]] و تنبه مخاطبان == | ||
«[[وعظ]]» در لغت به معنی پنددادن است. همچنین ابنفارس وعظ را [[ترساندن]] و راغب اصفهانی در مفردات آن را سخنی که موجب [[نرمی]] و [[رقت قلب]] شود معنا کردهاند. وعظ و واژههای مشابه آن در [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] به کار رفته است<ref>از جمله: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}} «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}} «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}} «و آنان که زنان خود را ظهار میکنند سپس به آنچه گفتهاند باز میگردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بندهای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده میشوید و خداوند به آنچه میکنید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۳؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ}} «ای مردم! برای شما پندی از سوی پروردگارتان و شفایی برای دلها و رهنمود و بخشایشی برای مؤمنان آمده است» سوره یونس، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}} «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است» سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref>. | «[[وعظ]]» در لغت به معنی پنددادن است. همچنین ابنفارس وعظ را [[ترساندن]] و راغب اصفهانی در مفردات آن را سخنی که موجب [[نرمی]] و [[رقت قلب]] شود معنا کردهاند. وعظ و واژههای مشابه آن در [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] به کار رفته است<ref>از جمله: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}} «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}} «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}} «و آنان که زنان خود را ظهار میکنند سپس به آنچه گفتهاند باز میگردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بندهای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده میشوید و خداوند به آنچه میکنید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۳؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ}} «ای مردم! برای شما پندی از سوی پروردگارتان و شفایی برای دلها و رهنمود و بخشایشی برای مؤمنان آمده است» سوره یونس، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}} «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است» سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref>. | ||
[[وعظ]] و [[موعظه]]، از دیرباز شیوهای قدیمی و مرسوم در میان انسانهای والا و صاحب [[حکمت]] برای [[نصیحت]] و آگاهیبخشی و [[تذکر]] مخاطبان بوده است. به عنوان نمونه [[نصایح لقمان]] به فرزندش را میتوان نام برد که در [[قرآن]] هم به آن اشاره شده است<ref>سوره لقمان، آیه ۱۳-۱۹.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز از این شیوه برای [[راهنمایی]] و [[روشنگری]] [[مردم]] استفاده میفرمود. بخشی از این موعظهها در قالب وصایای [[پیامبر]]{{صل}} به [[اصحاب]] در [[منابع حدیثی]] باقی مانده است. پس از پیامبر، این [[سنت]] را [[امامان شیعه]] نیز ادامه دادند. در [[منابع اسلامی]] هم روایاتی با موضوع [[تشویق]] به موعظه آمده است. از جمله از [[امام علی]]{{ع}} خطاب به فرزندش [[امام حسن]]{{ع}} نقل شده است: «قلبت را با موعظه زنده کن!»<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. | [[وعظ]] و [[موعظه]]، از دیرباز شیوهای قدیمی و مرسوم در میان انسانهای والا و صاحب [[حکمت]] برای [[نصیحت]] و آگاهیبخشی و [[تذکر]] مخاطبان بوده است. به عنوان نمونه [[نصایح لقمان]] به فرزندش را میتوان نام برد که در [[قرآن]] هم به آن اشاره شده است<ref>سوره لقمان، آیه ۱۳-۱۹.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز از این شیوه برای [[راهنمایی]] و [[روشنگری]] [[مردم]] استفاده میفرمود. بخشی از این موعظهها در قالب وصایای [[پیامبر]] {{صل}} به [[اصحاب]] در [[منابع حدیثی]] باقی مانده است. پس از پیامبر، این [[سنت]] را [[امامان شیعه]] نیز ادامه دادند. در [[منابع اسلامی]] هم روایاتی با موضوع [[تشویق]] به موعظه آمده است. از جمله از [[امام علی]] {{ع}} خطاب به فرزندش [[امام حسن]] {{ع}} نقل شده است: «قلبت را با موعظه زنده کن!»<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. | ||
اما به جز معنای کلی، وعظ در [[فرهنگ اسلامی]] اصطلاحاً به [[سخنرانی]] یک شخص عالم با مضامین مذهبی برای جمعی از مردم که در یک مکان گرد آمدهاند، گفته میشود. به وعظ کننده «[[واعظ]]» میگویند. ظاهراً نخستین بار وعظ گفتن توسط [[مشایخ]] [[صوفیه]] انجام شده است که در حلقه [[شاگردان]] و مریدان خود یا برای عموم مردم، نوعی سخنرانی با لحن گفتاری ایراد میکردند. مضمون اصلی این سخنرانیها، تذکر و [[انذار]]، [[دعوت]] به [[زهد]] و [[پرهیز]] از [[دنیا]]، [[تزکیه]] و [[تهذیب نفس]] و بیان [[معارف]] [[عرفانی]] و صوفیانه بوده است. | اما به جز معنای کلی، وعظ در [[فرهنگ اسلامی]] اصطلاحاً به [[سخنرانی]] یک شخص عالم با مضامین مذهبی برای جمعی از مردم که در یک مکان گرد آمدهاند، گفته میشود. به وعظ کننده «[[واعظ]]» میگویند. ظاهراً نخستین بار وعظ گفتن توسط [[مشایخ]] [[صوفیه]] انجام شده است که در حلقه [[شاگردان]] و مریدان خود یا برای عموم مردم، نوعی سخنرانی با لحن گفتاری ایراد میکردند. مضمون اصلی این سخنرانیها، تذکر و [[انذار]]، [[دعوت]] به [[زهد]] و [[پرهیز]] از [[دنیا]]، [[تزکیه]] و [[تهذیب نفس]] و بیان [[معارف]] [[عرفانی]] و صوفیانه بوده است. |