جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نابغه جعدی در تاریخ اسلامی]] - [[نابغه جعدی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
دربارۀ اسم نابغه بین مؤرخان [[اختلاف]] است: بعضی او را نابغه [[فرزند]] [[قیس]] و برخی او را حبان [[فرزند]] [[قیس]] و گروهی او را [[قیس]] [[فرزند]] [[عبدالله]] نامیدهاند. | دربارۀ اسم نابغه بین مؤرخان [[اختلاف]] است: بعضی او را نابغه [[فرزند]] [[قیس]] و برخی او را حبان [[فرزند]] [[قیس]] و گروهی او را [[قیس]] [[فرزند]] [[عبدالله]] نامیدهاند. | ||
نام جدش [[جعده]] و کنیهاش [[ابو لیلی]]، معروف به نابغۀ جعدی است. او از [[شاعران]] معروف و از [[اصحاب پیامبر]] اکرم{{صل}} بود و عمری طولانی داشت وی در زمره [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} قرار گرفت و در [[صفین]] نیز همراه آن [[حضرت]] [[مجاهدت]] کرد و سپس در [[کوفه]] ساکن شد و [[معاویه]] او را با یکی از والیانش به [[اصفهان]] اعزام کرد. او در سال هفتاد [[هجری]] در [[اصفهان]] از [[دنیا]] رفت. گفته شده سن او در هنگام [[وفات]] ۱۸۰ سال و بعضی سن او را تا ۲۴۰ سال گفتهاند<ref>ر.ک: الاغانی، ج۵، ص۸ - ۱۴؛ اسدالغابه، ج۵، ص۲؛ الاصابه، ج۶، ص۳۹۱؛ سفینة البحار، ج۳، باب نون، ص۵۶۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۶۵؛ تنقیح المقال، ج۳، فصل القاب، و ۶۸؛ اعیان الشیعه، ج۸،ص ۶۵.</ref>. | نام جدش [[جعده]] و کنیهاش [[ابو لیلی]]، معروف به نابغۀ جعدی است. او از [[شاعران]] معروف و از [[اصحاب پیامبر]] اکرم {{صل}} بود و عمری طولانی داشت وی در زمره [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} قرار گرفت و در [[صفین]] نیز همراه آن [[حضرت]] [[مجاهدت]] کرد و سپس در [[کوفه]] ساکن شد و [[معاویه]] او را با یکی از والیانش به [[اصفهان]] اعزام کرد. او در سال هفتاد [[هجری]] در [[اصفهان]] از [[دنیا]] رفت. گفته شده سن او در هنگام [[وفات]] ۱۸۰ سال و بعضی سن او را تا ۲۴۰ سال گفتهاند<ref>ر. ک: الاغانی، ج۵، ص۸ - ۱۴؛ اسدالغابه، ج۵، ص۲؛ الاصابه، ج۶، ص۳۹۱؛ سفینة البحار، ج۳، باب نون، ص۵۶۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۶۵؛ تنقیح المقال، ج۳، فصل القاب، و ۶۸؛ اعیان الشیعه، ج۸،ص ۶۵.</ref>. | ||
به فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "[[نابغه جعدی|قیس]] در عصر [[جاهلیّت]] [[موحّد]] بود و از خمر و اسکار دوری میکرد و از [[بت]] و پلیدیها اجتناب میورزید و [[معتقد]] به [[دین حنیف]] [[ابراهیم]]{{ع}} بود، [[استغفار]] میکرد، [[روزه]] میگرفت و از کارهای [[بیهوده]] دوری میجست"<ref>سفینة البحار، ج۲، باب نون، ص۵۶۹ و با تفاوتی همان مدارک.</ref>. | به فرموده [[امام صادق]] {{ع}}: "[[نابغه جعدی|قیس]] در عصر [[جاهلیّت]] [[موحّد]] بود و از خمر و اسکار دوری میکرد و از [[بت]] و پلیدیها اجتناب میورزید و [[معتقد]] به [[دین حنیف]] [[ابراهیم]] {{ع}} بود، [[استغفار]] میکرد، [[روزه]] میگرفت و از کارهای [[بیهوده]] دوری میجست"<ref>سفینة البحار، ج۲، باب نون، ص۵۶۹ و با تفاوتی همان مدارک.</ref>. | ||
طبق [[نقل]] مؤرخان، نابغه دویست [[بیت]] [[شعر]] در محضر [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} بالبداهه سرود و همه به حرف "راء" ختم شد و به قصیده رائیه معروف گردید. | طبق [[نقل]] مؤرخان، نابغه دویست [[بیت]] [[شعر]] در محضر [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} بالبداهه سرود و همه به حرف "راء" ختم شد و به قصیده رائیه معروف گردید. | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} از اشعار او در [[عجب]] شد و در حقش دو بار فرمود: "[[خداوند]] دهانت را نشکند"<ref>{{متن حدیث| لاَ يُفَضِّضُ اَللَّهُ فَاكَ }}؛ سفینة البحار، ج۲، باب نون، ص۵۶۹؛ امالی مفید، مجلس ۲۶.</ref> کنایه از این که همواره زبانت گویا و به [[کلام]] [[حق]] جاری باشد. | [[رسول خدا]] {{صل}} از اشعار او در [[عجب]] شد و در حقش دو بار فرمود: "[[خداوند]] دهانت را نشکند"<ref>{{متن حدیث| لاَ يُفَضِّضُ اَللَّهُ فَاكَ }}؛ سفینة البحار، ج۲، باب نون، ص۵۶۹؛ امالی مفید، مجلس ۲۶.</ref> کنایه از این که همواره زبانت گویا و به [[کلام]] [[حق]] جاری باشد. | ||
نابغه، در [[کوفه]] ساکن شد و همواره به [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[اعتقاد]] داشت و در این باره شعری هم سروده است و پس از آنکه [[علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[بیعت]] کرد و در [[صفین]] در رکاب آن [[حضرت]] جنگید و در یکی از شبهای [[صفین]] که بر او سخت گذشت، اشعار جالبی را سرود<ref>امالی مفید، ص۲۶۵، مجلس ۲۶.</ref>. | نابغه، در [[کوفه]] ساکن شد و همواره به [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[اعتقاد]] داشت و در این باره شعری هم سروده است و پس از آنکه [[علی]] {{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[بیعت]] کرد و در [[صفین]] در رکاب آن [[حضرت]] جنگید و در یکی از شبهای [[صفین]] که بر او سخت گذشت، اشعار جالبی را سرود<ref>امالی مفید، ص۲۶۵، مجلس ۲۶.</ref>. | ||
[[نقل]] است که وی پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} با [[عمران بن حصین]] و [[قیس بن حرمه]] در [[راه]] با هم [[ملاقات]] کردند، نابغه پرسید: [[علی]]{{ع}} در چه حالی است؟ آن دو گفتند: [[علی]] مشغولِ [[تجهیز]] [[پیکر مطهر]] [[پیامبر]]{{صل}} است در همین جا او در تقدم [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مقام امامت]] و [[ولایت مؤمنان]] این سه [[بیت]] را سرود: ای [[عمران]] و [[قیس]]، اگر پیشانی سفید [[هاشمی]] [[علی]] را [[ملاقات]] کردید. به او بگویید: هرگاه [[قریش]] به [[فخر]] مسجل شود، تو به آن سزاوارتر و [[زعیم]] آن خواهی بود. اگر فردا به [[مقام]] امیرالمؤمنینی رسیدی، پس نباید آن را رها کنی<ref>{{عربی|قوة لأصلع [[هاشم]] إن أنتما *** لا قیتماه لقد حللت ارومها | [[نقل]] است که وی پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} با [[عمران بن حصین]] و [[قیس بن حرمه]] در [[راه]] با هم [[ملاقات]] کردند، نابغه پرسید: [[علی]] {{ع}} در چه حالی است؟ آن دو گفتند: [[علی]] مشغولِ [[تجهیز]] [[پیکر مطهر]] [[پیامبر]] {{صل}} است در همین جا او در تقدم [[حضرت علی]] {{ع}} به [[مقام امامت]] و [[ولایت مؤمنان]] این سه [[بیت]] را سرود: ای [[عمران]] و [[قیس]]، اگر پیشانی سفید [[هاشمی]] [[علی]] را [[ملاقات]] کردید. به او بگویید: هرگاه [[قریش]] به [[فخر]] مسجل شود، تو به آن سزاوارتر و [[زعیم]] آن خواهی بود. اگر فردا به [[مقام]] امیرالمؤمنینی رسیدی، پس نباید آن را رها کنی<ref>{{عربی|قوة لأصلع [[هاشم]] إن أنتما *** لا قیتماه لقد حللت ارومها | ||
و إذا [[قریش]] بالفخار تساجلت *** کنت الجدیر به و کنت زعیمها | و إذا [[قریش]] بالفخار تساجلت *** کنت الجدیر به و کنت زعیمها | ||
و علیک سلمت الغداة بإمرة *** للمؤمنین فما رعت تسلیمها}}؛ اعیان الشیعه، ج۸، ص۶۵.</ref>. | و علیک سلمت الغداة بإمرة *** للمؤمنین فما رعت تسلیمها}}؛ اعیان الشیعه، ج۸، ص۶۵.</ref>. | ||
وی تمام [[عمر]] خود را در میدانهای [[نبرد]] و به [[زهد]] و [[تقوا]] گذرانید و علاوه بر [[جهاد]] با [[دشمنان اسلام]] به [[جهاد با نفس]] پرداخته و مدام مشغول [[نماز]] و [[تلاوت قرآن]] و [[تسبیح]] بود. و در زمان [[حکومت]] [[عبدالله بن زبیر]] در سنین بسیار طولانی، در حالی که چشمان را از دست داده بود، دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>اسدالغابه، ج۵، ص۲؛ و ر.ک: اعیان الشیعه، ج۸، ص۶۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۶۵-۱۳۶۶.</ref> | وی تمام [[عمر]] خود را در میدانهای [[نبرد]] و به [[زهد]] و [[تقوا]] گذرانید و علاوه بر [[جهاد]] با [[دشمنان اسلام]] به [[جهاد با نفس]] پرداخته و مدام مشغول [[نماز]] و [[تلاوت قرآن]] و [[تسبیح]] بود. و در زمان [[حکومت]] [[عبدالله بن زبیر]] در سنین بسیار طولانی، در حالی که چشمان را از دست داده بود، دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>اسدالغابه، ج۵، ص۲؛ و ر. ک: اعیان الشیعه، ج۸، ص۶۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۶۵-۱۳۶۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |