نادانی در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۸: خط ۸:
جهل در [[علوم عقلی]] به ویژه در [[منطق]] به معنای عدم [[علم]] در موجود دارای قابلیت عالم شدن است.
جهل در [[علوم عقلی]] به ویژه در [[منطق]] به معنای عدم [[علم]] در موجود دارای قابلیت عالم شدن است.


==مقدمه==
== مقدمه ==
*معرِّف و [[حجت]] (معلومات [[تصوری]] و [[تصدیقی]] موصله) موضوع [[علم]] [[منطق]] را تشکیل می‌‌دهند، از این رو در [[منطق]] از [[تصور]] و [[تصدیق]] و مقسم این دو ([[علم حصولی]]) و مفهوم مقابل [[علم]] - یعنی [[جهل]] - بحث می‌‌شود. [[علم]]، حضور صورت شیء نزد [[عقل]] است، و [[جهل]]، بر عدم [[علم]] در [[حق]] کسی اطلاق می‌‌شود که قابلیت و استعداد عالم شدن را دارد، مانند نوزاد [[انسان]] که قابلیت عالم شدن را دارد. به عبارت دیگر، [[تقابل]] بین [[علم]] و [[جهل]]، [[تقابل]] عدم و [[ملکه]] است، بنابراین کلمه [[علم]] و [[جهل]] و عالم و [[جاهل]] درباره جمادات و نباتات به کار نمی‌رود.
* معرِّف و [[حجت]] (معلومات [[تصوری]] و [[تصدیقی]] موصله) موضوع [[علم]] [[منطق]] را تشکیل می‌‌دهند، از این رو در [[منطق]] از [[تصور]] و [[تصدیق]] و مقسم این دو ([[علم حصولی]]) و مفهوم مقابل [[علم]] - یعنی [[جهل]] - بحث می‌‌شود. [[علم]]، حضور صورت شیء نزد [[عقل]] است، و [[جهل]]، بر عدم [[علم]] در [[حق]] کسی اطلاق می‌‌شود که قابلیت و استعداد عالم شدن را دارد، مانند نوزاد [[انسان]] که قابلیت عالم شدن را دارد. به عبارت دیگر، [[تقابل]] بین [[علم]] و [[جهل]]، [[تقابل]] عدم و [[ملکه]] است، بنابراین کلمه [[علم]] و [[جهل]] و عالم و [[جاهل]] درباره جمادات و نباتات به کار نمی‌رود.
* [[جهل]] به اعتباری، به [[جهل بسیط و مرکب]]، و به اعتبار دیگر، به [[جهل]] [[تصوری]] و [[تصدیقی]] منقسم می‌‌شود. همچنین، [[وهم]] و [[شک]] هم از مصادیق [[جهل]] شمرده می‌‌شود <ref>المنطق، ج۱، ص۱۹؛ شرح المنظومة - [[منطق]]، ج۱، ص۱۷۲.</ref>
* [[جهل]] به اعتباری، به [[جهل بسیط و مرکب]]، و به اعتبار دیگر، به [[جهل]] [[تصوری]] و [[تصدیقی]] منقسم می‌‌شود. همچنین، [[وهم]] و [[شک]] هم از مصادیق [[جهل]] شمرده می‌‌شود <ref>المنطق، ج۱، ص۱۹؛ شرح المنظومة - [[منطق]]، ج۱، ص۱۷۲.</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش