جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*از جمله مباحث بسیار مهم و جذاب در مسئله [[شئون]] [[امامت]]، بررسی [[شئون امام]] پیش از ورود به عالم ماده است. از [[ظواهر]] [[آیات قرآن کریم]] درباره این مسئله چیزی به دست نمیآید، اما مراجعه به متون [[حدیثی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] روشن میسازد که [[امامان]]{{عم}} پیش از ورود به این [[دنیا]]، وجودی نوری داشتهاند. این [[حقیقت]]، دستکم در بیش از پنجاه [[روایت]] [[نقل]] شده است که در میان آنها [[احادیث]] معتبری نیز به چشم میخورند. بنابراین در مجموعه این [[روایات]]، اصل [[خلقت]] نوری - فارغ از جزئیات آن - آموزهای متقن است که میتوان آن را به [[معصوم]] نسبت داد. دیگر جزئیات را باید با توجه به بررسیهای دلالی و سندی روشن ساخت. در این فصل، مهمترین مباحث را که میتواند با مسئله [[شئون امامت]] مرتبط باشد، بررسی میکنیم. | * از جمله مباحث بسیار مهم و جذاب در مسئله [[شئون]] [[امامت]]، بررسی [[شئون امام]] پیش از ورود به عالم ماده است. از [[ظواهر]] [[آیات قرآن کریم]] درباره این مسئله چیزی به دست نمیآید، اما مراجعه به متون [[حدیثی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] روشن میسازد که [[امامان]] {{عم}} پیش از ورود به این [[دنیا]]، وجودی نوری داشتهاند. این [[حقیقت]]، دستکم در بیش از پنجاه [[روایت]] [[نقل]] شده است که در میان آنها [[احادیث]] معتبری نیز به چشم میخورند. بنابراین در مجموعه این [[روایات]]، اصل [[خلقت]] نوری - فارغ از جزئیات آن - آموزهای متقن است که میتوان آن را به [[معصوم]] نسبت داد. دیگر جزئیات را باید با توجه به بررسیهای دلالی و سندی روشن ساخت. در این فصل، مهمترین مباحث را که میتواند با مسئله [[شئون امامت]] مرتبط باشد، بررسی میکنیم. | ||
==[[نور]] [[ائمه]]{{عم}}؛ نخستین آفریدهها== | == [[نور]] [[ائمه]] {{عم}}؛ نخستین آفریدهها == | ||
* در [[روایات]] متعددی آمده است که [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} پیش از [[آفرینش]] دیگر موجودات، [[آفریده]] شدهاند. مضامین این [[روایات]]، گاه ناهمگون به نظر میرسند؛ ازاینرو لازم است این [[روایات]] بهدقت بررسی، و چیستی [[خلقت]] نخستین نیز روشن شود. از دیگر سو، روایاتی مشهور نیز وجود دارد که براساس آنها عقلْ نخستین [[آفریده]] [[خداوند]] بوده است. تحلیل [[ارتباط]] این دو گونه [[روایات]] نیز از مسائلی است که باید بررسی شود. در [[زیارت جامعه کبیره]] که از [[زیارات]] معتبر بهشمار میرود،<ref>در آینده درباره سند زیارت جامعه به تفصیل سخن خواهیم گفت.</ref> چنین آمده است: {{عربی|"خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً... بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ"}}؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج ۲، ص۶۱۳- ۶۱۵؛ همو، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص ۲۷۵؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص ۹۷. در سند این روایت، برخی راویان، مانند محمد بن احمد بن علی همدانی وجود دارند که مجهول بهشمار میروند. اما چنانکه پیشتر گفته شد، فراوانی این روایات و بهویژه وجود آنها در منابع کهن شیعی، موجب اطمینان به صدور آنها میشود.</ref> «[[خداوند]] شما را بهصورت [[نور]] آفرید... بهوسیله شما آغاز کرد و بهوسیله شما به پایان میرساند». مضمون این عبارت نیز آن است که پیش از [[انوار]] [[معصومان]]، مخلوقی وجود نداشته است. در روایتی دیگر، [[امام رضا]]{{ع}} از اجداد طاهرینش، از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[نقل]] کردند که فرمودند: {{عربی|"...أَوَّلَ مَا خَلَقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا..."}}؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۲۶۳؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۴- ۲۵۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵ و ۶.</ref> "نخستین چیزی که [[خداوند]] آفرید، [[ارواح]] ما بود...". در این [[روایت]]، [[روح]] [[امامان]]{{عم}} نخستین آفریدههای [[خداوند]] بهشمار رفته است و چنانکه خواهد آمد، مقصود از [[نور]] در این [[روایات]]، همان [[ارواح]] [[مطهر]] ایشان است. این دو [[روایت]] و روایاتی که در ادامه خواهد آمد، بهروشنی بیان میکنند که [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} [[معصوم]]{{عم}} نخستین آفریدههای [[خداوند]] هستند.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | * در [[روایات]] متعددی آمده است که [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} پیش از [[آفرینش]] دیگر موجودات، [[آفریده]] شدهاند. مضامین این [[روایات]]، گاه ناهمگون به نظر میرسند؛ ازاینرو لازم است این [[روایات]] بهدقت بررسی، و چیستی [[خلقت]] نخستین نیز روشن شود. از دیگر سو، روایاتی مشهور نیز وجود دارد که براساس آنها عقلْ نخستین [[آفریده]] [[خداوند]] بوده است. تحلیل [[ارتباط]] این دو گونه [[روایات]] نیز از مسائلی است که باید بررسی شود. در [[زیارت جامعه کبیره]] که از [[زیارات]] معتبر بهشمار میرود،<ref>در آینده درباره سند زیارت جامعه به تفصیل سخن خواهیم گفت.</ref> چنین آمده است: {{عربی|"خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً... بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ"}}؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج ۲، ص۶۱۳- ۶۱۵؛ همو، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص ۲۷۵؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص ۹۷. در سند این روایت، برخی راویان، مانند محمد بن احمد بن علی همدانی وجود دارند که مجهول بهشمار میروند. اما چنانکه پیشتر گفته شد، فراوانی این روایات و بهویژه وجود آنها در منابع کهن شیعی، موجب اطمینان به صدور آنها میشود.</ref> «[[خداوند]] شما را بهصورت [[نور]] آفرید... بهوسیله شما آغاز کرد و بهوسیله شما به پایان میرساند». مضمون این عبارت نیز آن است که پیش از [[انوار]] [[معصومان]]، مخلوقی وجود نداشته است. در روایتی دیگر، [[امام رضا]] {{ع}} از اجداد طاهرینش، از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] کردند که فرمودند: {{عربی|"...أَوَّلَ مَا خَلَقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا..."}}؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۲۶۳؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۴- ۲۵۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵ و ۶.</ref> "نخستین چیزی که [[خداوند]] آفرید، [[ارواح]] ما بود...". در این [[روایت]]، [[روح]] [[امامان]] {{عم}} نخستین آفریدههای [[خداوند]] بهشمار رفته است و چنانکه خواهد آمد، مقصود از [[نور]] در این [[روایات]]، همان [[ارواح]] [[مطهر]] ایشان است. این دو [[روایت]] و روایاتی که در ادامه خواهد آمد، بهروشنی بیان میکنند که [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} [[معصوم]] {{عم}} نخستین آفریدههای [[خداوند]] هستند.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | ||
==غیرمادی بودن [[نور]] [[امامان]]{{عم}}== | == غیرمادی بودن [[نور]] [[امامان]] {{عم}} == | ||
* یکی از محوریترین مسائل در بحث [[نور]] [[امامان]]{{عم}} آن است که [[حقیقت]] این [[نور]] چیست؟ آیا همان [[روح]] است؟ همراه با [[جسم]] است یا مجرد محض؟ اگر همراه با [[جسم]] است، آن [[جسم]] چه ویژگیهایی دارد؟ پاسخگویی دقیق به این [[پرسشها]] چندان آسان نیست، اما شاید بتوان برخی ابهامات در این مسئله را تا حدودی برطرف ساخت. در روایتی صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "[[خداوند]] تبارکوتعالی فرمود: ای [[محمد]]، همانا من، [[نور]] تو و [[علی]] (یعنی بهصورت [[روح]] بدون [[بدن]]) را آفریدم؛ پیش از آنکه [[آسمانها]] و [[زمین]] و [[عرش]] و دریا را بیافرینم... [[روح]] تو و [[علی]] را جمع کرده، آنها را یک [[روح]] قرار دادم؛ پس این [[روح]]، مرا [[تمجید]] و [[تقدیس]] و [[تهلیل]] میکرد".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۰.</ref> در سطور پیشین، روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} از اجداد طاهرینش، از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{ع}} [[نقل]] شد که فرمودند: {{عربی|"...أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا... ثُمَّ خَلَقَ الْمَلاَئِكَةَ فَلَمَّا شَاهَدُوا أَرْوَاحَنَا نُوراً وَاحِداً اِسْتَعْظَمُوا أُمُورَنَا..."}}؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۲۶۳؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۴- ۲۵۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵ و ۶.</ref> "نخستین چیزی که [[خداوند]] آفرید، [[ارواح]] ما بود... آنگاه [[ملائکه]] را آفرید. پس وقتی [[ارواح]] ما را به شکل یک [[نور]] دیدند، از امر ما به [[عظمت]] یاد کردند". در این [[روایت]] نیز بیان شده که [[نور]] [[امامان]]{{عم}} همان [[روح]] آنهاست. ضمن آنکه تصریح شده که همین [[روح]]، نخستین [[آفریده]] [[خداوند]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] فرمودند: "[[خداوند]] تبارک و تعالی چهاردههزار سال پیش از [[آفرینش]] مخلوقات، چهارده [[نور]] آفرید. پس آنها [[ارواح]] ما بودند".<ref>همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۲۵۴- ۲۵۶.</ref> در این [[حدیث]]، افزون بر آنکه تأکید شده [[نور]] [[امامان]]{{عم}} نخستین آفریدهها بوده، تصریح میشود که مقصود از [[نور]]، همان [[روح]] است. دو [[روایت]] اخير، [[اعتبار سندی]] لازم را ندارند، اما با توجه به تکرار مضمون آنها در [[روایات]] صحیح، پذیرفتنیاند. بنابراین، روشن میشود که مقصود از [[نور]] [[امامان]]{{عم}}، همان [[ارواح]] [[مطهر]] آنهاست. طبیعی است که این [[روح]]، مجرد است و ویژگیهای مادی ندارد.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | * یکی از محوریترین مسائل در بحث [[نور]] [[امامان]] {{عم}} آن است که [[حقیقت]] این [[نور]] چیست؟ آیا همان [[روح]] است؟ همراه با [[جسم]] است یا مجرد محض؟ اگر همراه با [[جسم]] است، آن [[جسم]] چه ویژگیهایی دارد؟ پاسخگویی دقیق به این [[پرسشها]] چندان آسان نیست، اما شاید بتوان برخی ابهامات در این مسئله را تا حدودی برطرف ساخت. در روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "[[خداوند]] تبارکوتعالی فرمود: ای [[محمد]]، همانا من، [[نور]] تو و [[علی]] (یعنی بهصورت [[روح]] بدون [[بدن]]) را آفریدم؛ پیش از آنکه [[آسمانها]] و [[زمین]] و [[عرش]] و دریا را بیافرینم... [[روح]] تو و [[علی]] را جمع کرده، آنها را یک [[روح]] قرار دادم؛ پس این [[روح]]، مرا [[تمجید]] و [[تقدیس]] و [[تهلیل]] میکرد".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۰.</ref> در سطور پیشین، روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} از اجداد طاهرینش، از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{ع}} [[نقل]] شد که فرمودند: {{عربی|"...أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا... ثُمَّ خَلَقَ الْمَلاَئِكَةَ فَلَمَّا شَاهَدُوا أَرْوَاحَنَا نُوراً وَاحِداً اِسْتَعْظَمُوا أُمُورَنَا..."}}؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۲۶۳؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۴- ۲۵۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵ و ۶.</ref> "نخستین چیزی که [[خداوند]] آفرید، [[ارواح]] ما بود... آنگاه [[ملائکه]] را آفرید. پس وقتی [[ارواح]] ما را به شکل یک [[نور]] دیدند، از امر ما به [[عظمت]] یاد کردند". در این [[روایت]] نیز بیان شده که [[نور]] [[امامان]] {{عم}} همان [[روح]] آنهاست. ضمن آنکه تصریح شده که همین [[روح]]، نخستین [[آفریده]] [[خداوند]] است. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرمودند: "[[خداوند]] تبارک و تعالی چهاردههزار سال پیش از [[آفرینش]] مخلوقات، چهارده [[نور]] آفرید. پس آنها [[ارواح]] ما بودند".<ref>همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۲۵۴- ۲۵۶.</ref> در این [[حدیث]]، افزون بر آنکه تأکید شده [[نور]] [[امامان]] {{عم}} نخستین آفریدهها بوده، تصریح میشود که مقصود از [[نور]]، همان [[روح]] است. دو [[روایت]] اخير، [[اعتبار سندی]] لازم را ندارند، اما با توجه به تکرار مضمون آنها در [[روایات]] صحیح، پذیرفتنیاند. بنابراین، روشن میشود که مقصود از [[نور]] [[امامان]] {{عم}}، همان [[ارواح]] [[مطهر]] آنهاست. طبیعی است که این [[روح]]، مجرد است و ویژگیهای مادی ندارد.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | ||
==[[شبح نوری امامان]]{{عم}}== | == [[شبح نوری امامان]] {{عم}} == | ||
* در برخی [[روایات]]، گوشهای دیگر از [[حقیقت]] مسئله وجود نوری [[امامان]]{{عم}} [[آشکار]] میشود. توضیح آنکه [[روح آدمی]] در این [[دنیا]] به [[بدن]] تعلق گرفته است. اینک باید دید که [[روح]] و [[نور]] [[امامان]]{{عم}} در آن سرا چگونه بوده است. [[ابوحمزه ثمالی]] در روایتی صحیح از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] میکند که فرمودند: "همانا [[خداوند]]، [[محمد]]، [[علی]] و یازده فرزندش را از [[نور]] [[عظمت]] خود آفرید، سپس ایشان را بهصورت اشباحی در پرتو [[نور]] خود بهپا داشت و آنها [[امامان]]{{عم}} و از [[فرزندان]] [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} هستند".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۰ و ۵۳۱. این روایت با اندکی اختلاف در سند و مضمون در برخی دیگر از منابع نیز آمده است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۸ و ۳۱۹).</ref> در بخش نخست از این [[روایت]] تصریح شده است که [[خداوند]] این نورها را از [[نور]] [[عظمت]] خود آفرید. اینکه مقصود از [[نور]] [[عظمت]] [[خداوند]] چیست، روشن نیست؛ اما بهوضوح، از بزرگی این نوع [[آفرینش]] حکایت دارد. در بخش دوم این [[روایت]] تصریح شده است که این [[انوار]] بهصورت اشباح [[نورانی]] بودهاند. [[امام علی]]{{ع}} نیز در پاسخ کسی که پرسید پیش از [[آفرینش]] [[حضرت آدم]]{{ع}} شما چه بودید، فرمودند: ما اشباحی از [[نور]] بودیم.<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳.</ref> این مضمون در [[روایات]] دیگری نیز [[نقل]] شده است.<ref>همان، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.</ref> البته [[روایات]] یادشده (جز [[روایت]] نخست) [[اعتبار سندی]] لازم را ندارند، اما بهدلیل تکثر مضمون آنها، پذیرفتنیاند. اینک [[پرسش]] آن است که مقصود از اشباح چیست؟ دراینباره بهنظر میرسد میتوان گفت [[نور]] [[امامان]]{{عم}}، قالبی بهنام شبح داشته است. این قالب بهطور [[قطع]]، [[بدن]] مادی نبوده؛ زیرا [[بدن]] مادی بعدها [[آفریده]] شده و اساساً آن سرا، سرای مادی نبوده است. بنابراین، ممکن است شبح یادشده، قالب مثالی ایشان باشد. این احتمالی است که مورد [[تأیید]] برخی از بزرگان نیز قرار گرفته است.<ref>محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۷۲؛ قاضی سعید قمی، شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۳۰۲؛ ابوالحسن شعرانی، تعليقات بر شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۳۷۱.</ref> ضمن آنکه نظریهای مخالف با آن نیز [[نقل]] نشده است. نکتهای دیگر نیز که میتواند با مسئله اخیر همراستا باشد، آن است که (چنانکه خواهد آمد) [[روایات]] فراوانی درباره [[عالم ذر]] وجود دارد. [[عالم ذر]] نیز عالمی است که به عالم اظلّه یا [[میثاق]] معروف است و اساساً برخی [[محدثان]]، [[روایات]] مربوط به [[عالم ذر]] را تحت عنوان "الاظلّة والذر" جمع کردهاند.<ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۸۳.</ref> در روایتی نیز از اشباح با عنوان "ظل النور" یاد شده است.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۲.</ref> چنانکه در [[روایت]] دیگری نیز [[امامان]]{{عم}} پیش از آفرينش تمام موجودات، خود را موجوداتی در اظله معرفی کردهاند که به [[تقدیس]] و [[تسبیح]] [[خداوند]] مشغول بودهاند.<ref>همان، ص۴۴۱.</ref> دو [[روایت]] اخیر، از [[اعتبار سندی]] برخوردار نیستند، اما جمع تمام [[روایات]]، [[اطمینان]] به صدور این مضمون به وجود میآورد که مقصود از اشباح و اظله یک چیز است و چنانکه گفته شد، مقصود از شبح، میتواند همان قالب مثالی باشد. [[عالم ذر]] نیز عالمی بوده که [[انسانها]] با [[بدن]] ذرهای یا مثالی خود حضور داشتهاند؛ چراکه این عالم نیز عالم اظله و اشباح است.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>(...) | * در برخی [[روایات]]، گوشهای دیگر از [[حقیقت]] مسئله وجود نوری [[امامان]] {{عم}} [[آشکار]] میشود. توضیح آنکه [[روح آدمی]] در این [[دنیا]] به [[بدن]] تعلق گرفته است. اینک باید دید که [[روح]] و [[نور]] [[امامان]] {{عم}} در آن سرا چگونه بوده است. [[ابوحمزه ثمالی]] در روایتی صحیح از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] میکند که فرمودند: "همانا [[خداوند]]، [[محمد]]، [[علی]] و یازده فرزندش را از [[نور]] [[عظمت]] خود آفرید، سپس ایشان را بهصورت اشباحی در پرتو [[نور]] خود بهپا داشت و آنها [[امامان]] {{عم}} و از [[فرزندان]] [[پیامبر خاتم|رسول الله]] {{صل}} هستند".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۰ و ۵۳۱. این روایت با اندکی اختلاف در سند و مضمون در برخی دیگر از منابع نیز آمده است (ر. ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۸ و ۳۱۹).</ref> در بخش نخست از این [[روایت]] تصریح شده است که [[خداوند]] این نورها را از [[نور]] [[عظمت]] خود آفرید. اینکه مقصود از [[نور]] [[عظمت]] [[خداوند]] چیست، روشن نیست؛ اما بهوضوح، از بزرگی این نوع [[آفرینش]] حکایت دارد. در بخش دوم این [[روایت]] تصریح شده است که این [[انوار]] بهصورت اشباح [[نورانی]] بودهاند. [[امام علی]] {{ع}} نیز در پاسخ کسی که پرسید پیش از [[آفرینش]] [[حضرت آدم]] {{ع}} شما چه بودید، فرمودند: ما اشباحی از [[نور]] بودیم.<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳.</ref> این مضمون در [[روایات]] دیگری نیز [[نقل]] شده است.<ref>همان، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.</ref> البته [[روایات]] یادشده (جز [[روایت]] نخست) [[اعتبار سندی]] لازم را ندارند، اما بهدلیل تکثر مضمون آنها، پذیرفتنیاند. اینک [[پرسش]] آن است که مقصود از اشباح چیست؟ دراینباره بهنظر میرسد میتوان گفت [[نور]] [[امامان]] {{عم}}، قالبی بهنام شبح داشته است. این قالب بهطور [[قطع]]، [[بدن]] مادی نبوده؛ زیرا [[بدن]] مادی بعدها [[آفریده]] شده و اساساً آن سرا، سرای مادی نبوده است. بنابراین، ممکن است شبح یادشده، قالب مثالی ایشان باشد. این احتمالی است که مورد [[تأیید]] برخی از بزرگان نیز قرار گرفته است.<ref>محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۷۲؛ قاضی سعید قمی، شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۳۰۲؛ ابوالحسن شعرانی، تعليقات بر شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۳۷۱.</ref> ضمن آنکه نظریهای مخالف با آن نیز [[نقل]] نشده است. نکتهای دیگر نیز که میتواند با مسئله اخیر همراستا باشد، آن است که (چنانکه خواهد آمد) [[روایات]] فراوانی درباره [[عالم ذر]] وجود دارد. [[عالم ذر]] نیز عالمی است که به عالم اظلّه یا [[میثاق]] معروف است و اساساً برخی [[محدثان]]، [[روایات]] مربوط به [[عالم ذر]] را تحت عنوان "الاظلّة والذر" جمع کردهاند.<ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۸۳.</ref> در روایتی نیز از اشباح با عنوان "ظل النور" یاد شده است.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۲.</ref> چنانکه در [[روایت]] دیگری نیز [[امامان]] {{عم}} پیش از آفرينش تمام موجودات، خود را موجوداتی در اظله معرفی کردهاند که به [[تقدیس]] و [[تسبیح]] [[خداوند]] مشغول بودهاند.<ref>همان، ص۴۴۱.</ref> دو [[روایت]] اخیر، از [[اعتبار سندی]] برخوردار نیستند، اما جمع تمام [[روایات]]، [[اطمینان]] به صدور این مضمون به وجود میآورد که مقصود از اشباح و اظله یک چیز است و چنانکه گفته شد، مقصود از شبح، میتواند همان قالب مثالی باشد. [[عالم ذر]] نیز عالمی بوده که [[انسانها]] با [[بدن]] ذرهای یا مثالی خود حضور داشتهاند؛ چراکه این عالم نیز عالم اظله و اشباح است.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>(...) | ||
==[[نور]] [[امامان]]؛ موجوداتی زنده و فعال== | == [[نور]] [[امامان]]؛ موجوداتی زنده و فعال == | ||
* | * یکی از پرسشهای مطرح دراینباره آن است که آیا [[نور]] [[امامان]] {{عم}} در آن عرصه [[حیات]] داشته یا صرفاً شبح و صورت بدون [[جان]] بوده و اصلاً فعالیتی هم داشته است یا خیر؟ برای پاسخ به این [[پرسش]] باید به چند نکته اشاره کرد: اول آنکه، بنابر [[روایات]] پیشین، [[آفرینش]] نوری [[امامان]] بهصورت [[روح]] همراه با شبح بوده است؛ دوم آنکه، در روایاتی پرشمار به این مطلب اشاره شده است که [[انوار]] [[مطهر]] [[ائمه]] {{عم}} در آن برهه، به [[تمجید]] و [[تقدیس]] [[خداوند متعال]] مشغول بودند. برای نمونه، در روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که پس از اشاره به [[آفرینش]] نوری [[پیامبرر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}}، [[سخن]] [[خداوند]] به رسولش را چنین [[نقل]] فرمودند: "تو همواره مرا تهليل و [[تمجید]] میکردی؛ سپس [[روح]] تو و [[علی]] {{ع}} را جمع کرده و آنها را یک [[روح]] قرار دادم؛ پس این [[روح]] مرا [[تمجید]] و [[تقدیس]] و [[تهلیل]] میکرد".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۰.</ref> [[ابوحمزه ثمالی]] نیز از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] میکند که با تأکید بر [[خلقت]] نوری [[پیامبر]] و [[امامان معصوم]] {{عم}} فرمودند: "پیش از [[آفرینش]] آفریدهها، [[خدا]] را [[عبادت]]، و او را [[تسبیح]] و [[تقدیس]] میکردند".<ref>همان، ص ۵۳۰ و ۵۳۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۱۹.</ref> [[روایات]] دیگری نیز وجود دارند که اگرچه [[اعتبار سندی]] لازم را ندارند، بهعنوان مؤید میتوان از آنها بهره جست. برای نمونه، [[سلمان فارسی]] از [[پیامبرر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] میکند که پس از تصریح به مسئله [[آفرینش]] نوری خود و [[امامان معصوم]]، بر اینکه در آنجا به [[تسبیح]] [[خداوند]] مشغول بودند، تأکید کردند.<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری آملی، دلائل الامامة، ص۴۴۷ و ۴۴۸.</ref> افزون بر آن، انسبنمالک نیز چنین مضمونی را از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] کرده؛<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج۱، ص۲۰۸ و ۲۰۹؛ علی بن محمد بن مغازلی شافعی، مناقب الامام علی بن ابی طالب {{ع}}، ص ۱۲۱.</ref> چنانکه در برخی کتابهای [[اهل سنت]] نیز شبیه همین مضمون آمده است.<ref>محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۰۷ و نیز ر. ک: علی بن محمد بن مغازلی شافعی، مناقب الامام علی بن ابی طالب {{ع}}، ص۱۲۰ و ۱۲۱.</ref> در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز چنین میخوانیم: «[[خداوند]] شما را بهصورت [[نور]] آفرید؛ پس شما را پیرامون [[عرش]] خود قرار داد».<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۳-۶۱۵؛ همو، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۷۵؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.</ref> البته در این [[روایت]]، از [[تمجید]] و [[تقدیس]] [[خداوند]] سخنی به میان نیامده است؛ اما از جمع این [[روایت]] با [[روایات]] پیشین، نتیجه گرفته میشود که وجود ایشان حول [[عرش الهی]] برای [[تمجید]] و [[تقدیس]] [[خداوند متعال]] بوده است. درباره اینکه این [[تقدیس]] و [[تهلیل]] چگونه بوده، باید گفت: طبیعی است که این کار، مانند [[تهلیل]] و تقديس ما [[انسانها]] در این [[دنیا]]، که با زبان و [[قلب]] صورت میگیرد، نبوده است؛ چراکه نوع [[آفرینش]] ایشان متفاوت از [[آفرینش]] [[دنیوی]] است. [[حقیقت]] این نوع تهليل و [[تقدیس]] نیز از اموری است که بر ما پوشیده است؛ اما بیگمان از مجموعه این شواهد و قراین میتوان به این نتیجه دست یافت که [[روح]] و [[نور]] [[امامان]] {{عم}} در آن سرا بهصورت موجوداتی زنده و فعال - متناسب با نوع وجودشان - بوده است.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | ||
==[[حجیت]] بر دیگر آفریدهها== | == [[حجیت]] بر دیگر آفریدهها == | ||
* روشن است که امر [[آفرینش]] به [[انوار]] [[معصومان]]{{عم}} ختم نشده و پس از ایشان نیز ادامه یافته است. ترتیب [[آفرینش]] موجودات، از جمله مسائلی است که نمیتوان نظر قطعی درباره آن داد؛ با وجود این، از [[ظواهر]] [[روایات]] میتوان به دیدگاهی اجمالی دست یافت. برای نمونه، [[روایات]] پرشماری که خواهد آمد، بر وجود [[ارواح]] پیش از اجساد حکایت میکند و یا از [[عالم ذر]] [[سخن]] به میان میآورد. این [[روایات]] نشان میدهد که ابتدا [[ارواح]] و سپس بدنها [[آفریده]] شدهاند. همچنین اگر [[حضرت آدم]]{{ع}} را [[نخستین انسان]] آفریدهشده (که مرکّب از [[روح]] و [[جسم]] است) بدانیم، بهروشنی میتوان وجود [[فرشتگان]] و ### [[313]]### را پیش از [[انسان]] [[اثبات]] کرد؛ چراکه [[خداوند متعال]]، [[ملائکه]] و [[شیطان]] (که از [[جن]] است) را [[مأمور]] به [[سجده]] بر [[حضرت آدم]]{{ع}} کرد.<ref>بقره (۲): ۳۰-۳۴.</ref> از سوی دیگر، در روایاتی پرشمار، [[امامان معصوم]]{{عم}} خود را "حجةالله" نامیدهاند که بدون ایشان، [[خداوند]] در [[قیامت]] بر [[بندگان]] [[احتجاج]] نمیکند؛ چنانکه [[داود]] رقّی در روایتی صحیح از [[امام کاظم]]{{ع}} این سخن را [[نقل]] میکند.<ref>{{عربی|"إِنَّ الْحُجَّةَ لاَ تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلاَّ بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۷).</ref> در برخی دیگر از [[روایات]] تأکید شده که [[حجت الهی]] در [[عوالم]] سهگانه (پیش از دنیای مادی، دنیای مادی و [[آخرت]]) وجود دارد؛ چنانکه [[ابان بن تغلب]] در روایتی صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند که فرمودند: {{عربی|"اَلْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ"}}.<ref>همان، محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۲۱. در همین راستا میتوان به این روایت نیز استناد کرد: کنت نبيا و آدم بين الماء والطين (ر.ک: احمد بن عبدالله بكری، الانوار فی مولد النبی{{صل}}، ج۲، ص۲؛ محمد بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب{{عم}}، ج۱، ص۲۱۴). البته روایت یادشده مرسل بوده و در جوامع نخستین شیعی، اثری از آن دیده نمیشود.</ref> اکنون میتوان گفت: اولاً، پیش از حضور [[انسانها]] در این [[دنیا]]، مخلوقاتی وجود داشتهاند؛ ثانياً بر وجود [[حجت]] در آن سرا نیز تأکید شده است؛ و ثالثاً [[امامان]]{{عم}} [[حجتهای الهی]] هستند. البته چگونگی این [[حجیت]] پیش از دنیای مادی برای ما روشن نیست؛ اما اصل [[حجت]] بودن بر موجوداتی که پیش از [[آفرینش دنیا]] وجود داشتهاند، مسلّم است. در اینجا به رابطه [[امام]] با دو گروه از مخلوقاتی که پیش از [[دنیا]] وجود داشتهاند، اشاره میکنیم: | * روشن است که امر [[آفرینش]] به [[انوار]] [[معصومان]] {{عم}} ختم نشده و پس از ایشان نیز ادامه یافته است. ترتیب [[آفرینش]] موجودات، از جمله مسائلی است که نمیتوان نظر قطعی درباره آن داد؛ با وجود این، از [[ظواهر]] [[روایات]] میتوان به دیدگاهی اجمالی دست یافت. برای نمونه، [[روایات]] پرشماری که خواهد آمد، بر وجود [[ارواح]] پیش از اجساد حکایت میکند و یا از [[عالم ذر]] [[سخن]] به میان میآورد. این [[روایات]] نشان میدهد که ابتدا [[ارواح]] و سپس بدنها [[آفریده]] شدهاند. همچنین اگر [[حضرت آدم]] {{ع}} را [[نخستین انسان]] آفریدهشده (که مرکّب از [[روح]] و [[جسم]] است) بدانیم، بهروشنی میتوان وجود [[فرشتگان]] و ### [[313]]### را پیش از [[انسان]] [[اثبات]] کرد؛ چراکه [[خداوند متعال]]، [[ملائکه]] و [[شیطان]] (که از [[جن]] است) را [[مأمور]] به [[سجده]] بر [[حضرت آدم]] {{ع}} کرد.<ref>بقره (۲): ۳۰-۳۴.</ref> از سوی دیگر، در روایاتی پرشمار، [[امامان معصوم]] {{عم}} خود را "حجةالله" نامیدهاند که بدون ایشان، [[خداوند]] در [[قیامت]] بر [[بندگان]] [[احتجاج]] نمیکند؛ چنانکه [[داود]] رقّی در روایتی صحیح از [[امام کاظم]] {{ع}} این سخن را [[نقل]] میکند.<ref>{{عربی|"إِنَّ الْحُجَّةَ لاَ تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلاَّ بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۷).</ref> در برخی دیگر از [[روایات]] تأکید شده که [[حجت الهی]] در [[عوالم]] سهگانه (پیش از دنیای مادی، دنیای مادی و [[آخرت]]) وجود دارد؛ چنانکه [[ابان بن تغلب]] در روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند که فرمودند: {{عربی|"اَلْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ"}}.<ref>همان، محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۲۱. در همین راستا میتوان به این روایت نیز استناد کرد: کنت نبيا و آدم بين الماء والطين (ر. ک: احمد بن عبدالله بكری، الانوار فی مولد النبی {{صل}}، ج۲، ص۲؛ محمد بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب {{عم}}، ج۱، ص۲۱۴). البته روایت یادشده مرسل بوده و در جوامع نخستین شیعی، اثری از آن دیده نمیشود.</ref> اکنون میتوان گفت: اولاً، پیش از حضور [[انسانها]] در این [[دنیا]]، مخلوقاتی وجود داشتهاند؛ ثانياً بر وجود [[حجت]] در آن سرا نیز تأکید شده است؛ و ثالثاً [[امامان]] {{عم}} [[حجتهای الهی]] هستند. البته چگونگی این [[حجیت]] پیش از دنیای مادی برای ما روشن نیست؛ اما اصل [[حجت]] بودن بر موجوداتی که پیش از [[آفرینش دنیا]] وجود داشتهاند، مسلّم است. در اینجا به رابطه [[امام]] با دو گروه از مخلوقاتی که پیش از [[دنیا]] وجود داشتهاند، اشاره میکنیم: | ||
# [[امام]] و [[فرشتگان]]؛ | # [[امام]] و [[فرشتگان]]؛ | ||
# [[امام]] و [[ارواح]] [[انسانها]].<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | # [[امام]] و [[ارواح]] [[انسانها]].<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> |