جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | == مقدمه == | ||
این [[نیایش]] در [[سپاسگزاری]] [[امام]] از [[نعمت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است. | |||
[[نعمتهای خداوند]] بیشمار و غیر قابل شمارش است<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}} «و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمیتوانید آن (ها) را به شمار آورید؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۸.</ref>. اما در بین هزاران هزار نعمت، برخی از آنها ویژه [[خدا]] به [[بندگان]] است؛ مثل نعمت [[هدایت]]، نعمت [[امنیّت]]، نعمت [[نجات]] از [[طاغوتها]]، نعمت [[کتابهای آسمانی]] و نعمت [[پیامبران]]، و در بین پیامبران، آخرین و بزرگترین آنها [[پیامبر]] [[عزیز]] [[اسلام]] {{صل}}. | |||
[[امام سجاد]] {{ع}} ابتدا خدا را بر این نعمت [[سپاس]] میگوید: | |||
{{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ {{صل}}...}}؛ «[[حمد]] و سپاس خداوندی را که بر ما [[منت]] نهاد و پیامبر خود [[محمد]] {{صل}} را به [[رسالت]] بر ما فرستاد». این نعمت ویژه ما بود و امّتهای گذشته که در قرنهای پیشین میزیستند بیبهره از آن بودند. | |||
[[امام سجاد]]{{ع}} ابتدا خدا را بر این نعمت [[سپاس]] میگوید: | |||
{{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ{{صل}}...}}؛ «[[حمد]] و سپاس خداوندی را که بر ما [[منت]] نهاد و پیامبر خود [[محمد]]{{صل}} را به [[رسالت]] بر ما فرستاد». این نعمت ویژه ما بود و امّتهای گذشته که در قرنهای پیشین میزیستند بیبهره از آن بودند. | |||
این همه بر آمده از [[قدرت]] اوست که [[ناتوان]] نبوَد در هر کار هر چند سترگ بوَد و فرو نگذارد هیچ کاری را هر چند [[خرد]] بوَد. | این همه بر آمده از [[قدرت]] اوست که [[ناتوان]] نبوَد در هر کار هر چند سترگ بوَد و فرو نگذارد هیچ کاری را هر چند [[خرد]] بوَد. | ||
پس ما را خاتم همه [[آفریدگان]] قرار داد و [[گواهان]] بر [[منکران]]؛ و به [[کرم]] خود شمار ما را از آنان که شمارشان فرو کاست فزونی بخشید. | پس ما را خاتم همه [[آفریدگان]] قرار داد و [[گواهان]] بر [[منکران]]؛ و به [[کرم]] خود شمار ما را از آنان که شمارشان فرو کاست فزونی بخشید. | ||
امام سپس [[منزلت]] و [[محبوبیت]] و [[جایگاه]] پیامبر{{صل}} و خدمات و زحماتش را بیان میکند: «بار خدایا، بر محمد که [[امین وحی]] توست، [[برگزیده]] از میان آفریدگان توست، و [[دوست]] [[مخلص]] از میان همه بندگان توست؛ آن امام [[رحمت]] و پیشوای خیر و کلید [[برکات]]، [[درود]] بفرست؛ آنسان که او [[جان]] خویش در [[فرمان]] تو نهاد و [[جسم]] خویش به [[راه]] تو [[هدف]] تیر [[بلا]] گردانید و در [[دعوت به دین]] تو با [[خویشاوندان]] خود آشکارا [[خصومت]] ورزید و برای [[خشنودی]] تو با [[خاندان]] خویش به [[پیکار]] برخاست و تا [[دین]] تو را زنده دارد، پیوند از خویش ببرید. [[نزدیکان]] انکارپیشه را از خود دور داشت و دوران دعوتپذیر را به خود نزدیک ساخت. در [[راه]] تو با [[بیگانگان]] [[دوستی]] ورزید و با [[نزدیکان]] [[دشمنی]]. و تا [[حق]] [[رسالت]] تو بگزارد، خویشتن را به [[رنج]] افکند. [[جان]] خویش در بوته تعب نهاد تا به [[کیش]] تو [[دعوت]] کند. خویشتن به کار داشت تا [[امت]] را [[اندرز]] دهد. به دیار [[غربت]] رخت کشید و موطن مألوف و زادبوم و سرای [[انس]] خود رها کرد، تا [[دین]] تو را [[نصرت]] دهد و بر آنان که بر تو [[کفر]] میورزیدند [[غلبه]] جوید، تا به هر چه در حق [[دشمنان]] تو خواسته بود به تمام دست یافت و هر چه درباره [[دوستان]] تو اندیشیده بود، به کمال حاصل آمد. پس بدان هنگام که به [[یاری]] تو [[پیروزی]] میطلبید و به نیروی نصرت تو بر [[ناتوانی]] خویش چیره میگشت، آهنگ [[جنگ]] ایشان کرد. با آنان در [[دل]] خانههایشان غزا کرد و به ناگاه در میان منازلشان بر سرشان تاخت، تا دین تو آشکار گردید و کلمه تو [[برتر]] شد، اگر چه [[مشرکان]] را ناخوش افتاد». | امام سپس [[منزلت]] و [[محبوبیت]] و [[جایگاه]] پیامبر {{صل}} و خدمات و زحماتش را بیان میکند: «بار خدایا، بر محمد که [[امین وحی]] توست، [[برگزیده]] از میان آفریدگان توست، و [[دوست]] [[مخلص]] از میان همه بندگان توست؛ آن امام [[رحمت]] و پیشوای خیر و کلید [[برکات]]، [[درود]] بفرست؛ آنسان که او [[جان]] خویش در [[فرمان]] تو نهاد و [[جسم]] خویش به [[راه]] تو [[هدف]] تیر [[بلا]] گردانید و در [[دعوت به دین]] تو با [[خویشاوندان]] خود آشکارا [[خصومت]] ورزید و برای [[خشنودی]] تو با [[خاندان]] خویش به [[پیکار]] برخاست و تا [[دین]] تو را زنده دارد، پیوند از خویش ببرید. [[نزدیکان]] انکارپیشه را از خود دور داشت و دوران دعوتپذیر را به خود نزدیک ساخت. در [[راه]] تو با [[بیگانگان]] [[دوستی]] ورزید و با [[نزدیکان]] [[دشمنی]]. و تا [[حق]] [[رسالت]] تو بگزارد، خویشتن را به [[رنج]] افکند. [[جان]] خویش در بوته تعب نهاد تا به [[کیش]] تو [[دعوت]] کند. خویشتن به کار داشت تا [[امت]] را [[اندرز]] دهد. به دیار [[غربت]] رخت کشید و موطن مألوف و زادبوم و سرای [[انس]] خود رها کرد، تا [[دین]] تو را [[نصرت]] دهد و بر آنان که بر تو [[کفر]] میورزیدند [[غلبه]] جوید، تا به هر چه در حق [[دشمنان]] تو خواسته بود به تمام دست یافت و هر چه درباره [[دوستان]] تو اندیشیده بود، به کمال حاصل آمد. پس بدان هنگام که به [[یاری]] تو [[پیروزی]] میطلبید و به نیروی نصرت تو بر [[ناتوانی]] خویش چیره میگشت، آهنگ [[جنگ]] ایشان کرد. با آنان در [[دل]] خانههایشان غزا کرد و به ناگاه در میان منازلشان بر سرشان تاخت، تا دین تو آشکار گردید و کلمه تو [[برتر]] شد، اگر چه [[مشرکان]] را ناخوش افتاد». | ||
و در پایان برای [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهلبیت]]{{عم}} و امتش به [[درگاه الهی]] [[دعا]] میکند: | و در پایان برای [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهلبیت]] {{عم}} و امتش به [[درگاه الهی]] [[دعا]] میکند: | ||
«بار خدایا [[محمد]] را به [[پاداش]] رنجی که در راه تو کشید به عالیترین [[درجات بهشت]] خود فرابر، آنسان که هیچ کس را نرسد تا به [[منزلت]] با او [[برابری]] جوید و به [[مرتبت]] با او همسری کند و هیچ [[ملک مقرّب]] و پیامبر مرسلی در نزد تو با او برابری نتواند». «بار خدایا، افزون بر آنچه او را [[وعده]] دادهای که شفاعتش را در حق اهلبیت [[پاک]] و امت با ایمانش بپذیری، [[عطا]] فرمای. ای خداوندی که در هیچ وعدهای خلاف نکنی و به هر چه گویی [[وفا]] کنی».<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۳۷.</ref> | «بار خدایا [[محمد]] را به [[پاداش]] رنجی که در راه تو کشید به عالیترین [[درجات بهشت]] خود فرابر، آنسان که هیچ کس را نرسد تا به [[منزلت]] با او [[برابری]] جوید و به [[مرتبت]] با او همسری کند و هیچ [[ملک مقرّب]] و پیامبر مرسلی در نزد تو با او برابری نتواند». «بار خدایا، افزون بر آنچه او را [[وعده]] دادهای که شفاعتش را در حق اهلبیت [[پاک]] و امت با ایمانش بپذیری، [[عطا]] فرمای. ای خداوندی که در هیچ وعدهای خلاف نکنی و به هر چه گویی [[وفا]] کنی».<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۳۷.</ref> | ||