جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{سوگواری امام حسین}} | {{سوگواری امام حسین}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نینوا: نام سرزمینی است در [[عراق]] در [[شرق]] دجله و [[کربلا]] و اطراف [[کوفه]] که حضرت [[یونس]] [[پیامبر]] نیز در این منطقه میزیست. از آنجا که وقتی [[امام حسین]]{{ع}} روز دوم [[محرم]] به این سرزمین رسید و از نام آن پرسید و همان جا فرود آمد و حادثه و [[حماسه]] [[عاشورا]] هم در این منطقه به وقوع پیوست، این نام با واقعه [[کربلا]] پیوند خورده است و یادآور مقتل [[امام حسین]]{{ع}} و شهادتگاه عاشوراییان است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. | نینوا: نام سرزمینی است در [[عراق]] در [[شرق]] دجله و [[کربلا]] و اطراف [[کوفه]] که حضرت [[یونس]] [[پیامبر]] نیز در این منطقه میزیست. از آنجا که وقتی [[امام حسین]] {{ع}} روز دوم [[محرم]] به این سرزمین رسید و از نام آن پرسید و همان جا فرود آمد و حادثه و [[حماسه]] [[عاشورا]] هم در این منطقه به وقوع پیوست، این نام با واقعه [[کربلا]] پیوند خورده است و یادآور مقتل [[امام حسین]] {{ع}} و شهادتگاه عاشوراییان است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. | ||
==نینوی: محل [[توقیف حسین بن علی]]{{ع}}== | == نینوی: محل [[توقیف حسین بن علی]] {{ع}} == | ||
نینوی جایی است که [[حسین]]{{ع}} در آنجا [[منزل]] کرد، در این هنگام ناگاه سواری با اسب نجیب، [[سلاح]] بر دوش و کمان بر شانه از طرف [[کوفه]] نمایان شد. همگی توقف کرده [[منتظر]] او شدند، وقتی به آنها رسید به [[حر بن یزید]] و اصحابش [[سلام]] کرد ولی به حسین{{ع}} و یارانش سلام نکرد، نامهای از [[عبیدالله بن زیاد]] را تحویل [[حر]] داد که در آن چنین آمده بود: | نینوی جایی است که [[حسین]] {{ع}} در آنجا [[منزل]] کرد، در این هنگام ناگاه سواری با اسب نجیب، [[سلاح]] بر دوش و کمان بر شانه از طرف [[کوفه]] نمایان شد. همگی توقف کرده [[منتظر]] او شدند، وقتی به آنها رسید به [[حر بن یزید]] و اصحابش [[سلام]] کرد ولی به حسین {{ع}} و یارانش سلام نکرد، نامهای از [[عبیدالله بن زیاد]] را تحویل [[حر]] داد که در آن چنین آمده بود: | ||
«وقتی نامهام به تو رسید و فرستادهام نزد تو آمد حسین را متوقف کن و در بیابان بیآب و علف و بدون حصار و سنگری فرود آر، به فرستادهام [[دستور]] دادهام همراه تو بوده از شما جدا نشود تا این که خبر اجرای دستورم توسط تو را برایم بیاورد. والسلام». | «وقتی نامهام به تو رسید و فرستادهام نزد تو آمد حسین را متوقف کن و در بیابان بیآب و علف و بدون حصار و سنگری فرود آر، به فرستادهام [[دستور]] دادهام همراه تو بوده از شما جدا نشود تا این که خبر اجرای دستورم توسط تو را برایم بیاورد. والسلام». | ||
وقتی حر [[نامه]] را خواند رو به [[اصحاب]] حسین{{ع}} گفت: این نامه [[امیر]] عبیدالله بن زیاد است. به من دستور داده در جایی که نامهاش به دستم میرسد شما را متوقف کنم، این فرستادهاش است، به وی دستور داده تا زمانی که نظر و فرمانش را [[اجرا]] نکردهام از من جدا نشود. | وقتی حر [[نامه]] را خواند رو به [[اصحاب]] حسین {{ع}} گفت: این نامه [[امیر]] عبیدالله بن زیاد است. به من دستور داده در جایی که نامهاش به دستم میرسد شما را متوقف کنم، این فرستادهاش است، به وی دستور داده تا زمانی که نظر و فرمانش را [[اجرا]] نکردهام از من جدا نشود. | ||
[[ابوالشعثاء]] [[یزید بن زیاد]] مهار کِندی بَهدَلی به فرستاده [[عبیدالله ابن زیاد]] نگاه کرده مقابلش ایستاد و گفت: آیا شما [[مالک بن نسیر بدی]] از [[قبیله]] کِنده هستی؟ گفت: بله هستم. | [[ابوالشعثاء]] [[یزید بن زیاد]] مهار کِندی بَهدَلی به فرستاده [[عبیدالله ابن زیاد]] نگاه کرده مقابلش ایستاد و گفت: آیا شما [[مالک بن نسیر بدی]] از [[قبیله]] کِنده هستی؟ گفت: بله هستم. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
زھیر بن قین گفت: ای پسر [[رسول الله]]، [[جنگ]] با اینها آسانتر از جنگ با آنانی است که پشت سر آنها میآیند، به [[جان]] خودم بعد از اینها به اندازهای خواهند آمد که توان آنها را نداریم! | زھیر بن قین گفت: ای پسر [[رسول الله]]، [[جنگ]] با اینها آسانتر از جنگ با آنانی است که پشت سر آنها میآیند، به [[جان]] خودم بعد از اینها به اندازهای خواهند آمد که توان آنها را نداریم! | ||
حسین{{ع}} فرمود: من جنگ را آغاز نمیکنم. [[زهیر بن قین]] گفت: برویم به طرف این آبادی و آنجا منزل کنیم آنجا [[دژ]] و [[پناهگاه]] دارد و کنار رودخانه [[فرات]] است. اگر جلویمان را گرفتند با آنها میجنگیم، جنگ با اینها برایمان با کسانی که بعد از اینها میآیند آسانتر است. حسین{{ع}} فرمود: آن آبادی کدام است؟ زهیر گفت: آن [[عقر]] است. | حسین {{ع}} فرمود: من جنگ را آغاز نمیکنم. [[زهیر بن قین]] گفت: برویم به طرف این آبادی و آنجا منزل کنیم آنجا [[دژ]] و [[پناهگاه]] دارد و کنار رودخانه [[فرات]] است. اگر جلویمان را گرفتند با آنها میجنگیم، جنگ با اینها برایمان با کسانی که بعد از اینها میآیند آسانتر است. حسین {{ع}} فرمود: آن آبادی کدام است؟ زهیر گفت: آن [[عقر]] است. | ||
حسین{{ع}} فرمود: خدایا از عقر به تو [[پناه]] میبرم! بعد فرود آمد، و آن [[روز]]، [[پنجشنبه]]، دومین روز [[محرم]] [[سال ۶۱ هجری]] بود. روز بعد [[عمر بن سعد بن أبی وقاص]] از [[کوفه]] با چهار هزار نیرو بر آنها وارد شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۰۸-۴۰۹، ادامه خبر عقبة بن سمعان؛ ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۳-۸۴، ادامه خبر عقبة بن سمعان.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۲۱.</ref> | حسین {{ع}} فرمود: خدایا از عقر به تو [[پناه]] میبرم! بعد فرود آمد، و آن [[روز]]، [[پنجشنبه]]، دومین روز [[محرم]] [[سال ۶۱ هجری]] بود. روز بعد [[عمر بن سعد بن أبی وقاص]] از [[کوفه]] با چهار هزار نیرو بر آنها وارد شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۰۸-۴۰۹، ادامه خبر عقبة بن سمعان؛ ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۳-۸۴، ادامه خبر عقبة بن سمعان.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۲۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |