هادی (لقب): تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[هادی در قرآن]] - [[هادی در حدیث]] - [[هادی در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = هادی (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[هادی در قرآن]] - [[هادی در حدیث]] - [[هادی در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = هادی (پرسش)}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
از دیگر مفاهیمی که [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله معناشناسی و [[حقیقت]] [[امامت از منظر قرآن کریم]] دارد، مفهوم “هادی” است. “هادی” اسم فاعل از فعل “هَدَی” است. لغویون مصدر این فعل را “هدایة” در مقابل “ضلالة” دانسته<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصّحاح، ج۶، ص۲۵۳۲-۲۵۳۳؛ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، الصّحاح المنیر، ص۶۳۳۶.</ref> و در این میان، از واژه “هُدی” در مقابل “ضلال” نیز، به معنای “راهنمایی” و “رشاد” یاد کرده<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر؛ اسماعیل بن عباد صاحب، المحیط فی اللغة، ج۴، ص۴۳؛ محمد بن یعقوب فیروز آبادی، القاموس المحیط، ص۱۷۶۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۴.</ref>، اما به تفاوت میان واژگان “هدایة” و “هُدی” چندان اشاره‌ای نکرده‌اند؛ به نظر می‌رسد، با تفاوتی که میان معنای این دو واژه وجود دارد، “هدایة” به لحاظ صرفی مصدر باشد، در حالی که “هُدی” اسم مصدر یا حاصل مصدر است. نکته توجه‌برانگیز آن‌که [[قرآن کریم]] هرگز از واژه “هدایة” استفاده نکرده، اما واژه “هُدی” ۴۷ بار در آن به کار رفته است. [[احمد]] بن [[فارس]] ماده فعل “هَدی” را دارای دو اصل می‌داند که یکی از آنها “التقدم للارشاد” و دیگری “بعثة لَطَف”، به معنای [[هدیه دادن]] است. اصل نخست که در این نوشتار، درباره آن بحث می‌شود، معنای روشنی دارد که همان جلودار شدن برای امر [[راهنمایی]] است. چنان‌که ابن [[فارس]] تأکید می‌کند، هر کس را که جلودار امر [[هدایت]] و [[ارشاد]] باشد، می‌توان [[هادی]] نامید<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۶۳۶.</ref>؛ همچنین، [[راهنما]] و بَلَد را [[هادی]] گویند، از این باب که جلودار [[قوم]] است و آنها را [[هدایت]] می‌کند<ref>{{عربی|و الدليل يسمى هَادِياً، لتقدمه القوم بهدايته}}. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۴، ص۷۸.</ref>.
از دیگر مفاهیمی که [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله معناشناسی و [[حقیقت]] [[امامت از منظر قرآن کریم]] دارد، مفهوم “هادی” است. “هادی” اسم فاعل از فعل “هَدَی” است. لغویون مصدر این فعل را “هدایة” در مقابل “ضلالة” دانسته<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصّحاح، ج۶، ص۲۵۳۲-۲۵۳۳؛ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، الصّحاح المنیر، ص۶۳۳۶.</ref> و در این میان، از واژه “هُدی” در مقابل “ضلال” نیز، به معنای “راهنمایی” و “رشاد” یاد کرده<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر؛ اسماعیل بن عباد صاحب، المحیط فی اللغة، ج۴، ص۴۳؛ محمد بن یعقوب فیروز آبادی، القاموس المحیط، ص۱۷۶۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۴.</ref>، اما به تفاوت میان واژگان “هدایة” و “هُدی” چندان اشاره‌ای نکرده‌اند؛ به نظر می‌رسد، با تفاوتی که میان معنای این دو واژه وجود دارد، “هدایة” به لحاظ صرفی مصدر باشد، در حالی که “هُدی” اسم مصدر یا حاصل مصدر است. نکته توجه‌برانگیز آن‌که [[قرآن کریم]] هرگز از واژه “هدایة” استفاده نکرده، اما واژه “هُدی” ۴۷ بار در آن به کار رفته است. [[احمد]] بن [[فارس]] ماده فعل “هَدی” را دارای دو اصل می‌داند که یکی از آنها “التقدم للارشاد” و دیگری “بعثة لَطَف”، به معنای [[هدیه دادن]] است. اصل نخست که در این نوشتار، درباره آن بحث می‌شود، معنای روشنی دارد که همان جلودار شدن برای امر [[راهنمایی]] است. چنان‌که ابن [[فارس]] تأکید می‌کند، هر کس را که جلودار امر [[هدایت]] و [[ارشاد]] باشد، می‌توان [[هادی]] نامید<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۶۳۶.</ref>؛ همچنین، [[راهنما]] و بَلَد را [[هادی]] گویند، از این باب که جلودار [[قوم]] است و آنها را [[هدایت]] می‌کند<ref>{{عربی|و الدليل يسمى هَادِياً، لتقدمه القوم بهدايته}}. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۴، ص۷۸.</ref>.


در این میان، دیدگاه راغب اصفهانی با دیگران متفاوت است؛ چه وی [[هدایت]] را [[راهنمایی]] از روی [[لطف]]، معنا می‌کند<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۳۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹.</ref>.
در این میان، دیدگاه راغب اصفهانی با دیگران متفاوت است؛ چه وی [[هدایت]] را [[راهنمایی]] از روی [[لطف]]، معنا می‌کند<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۳۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹.</ref>.
==[[هادیان در قرآن کریم]]==
== [[هادیان در قرآن کریم]] ==
ریشه “هدایة” در [[قرآن کریم]] دارای مشتقات فراوانی است که همگی به همان معنای [[هدایت]] کردن، به کار رفته‌اند. آنچه در این میان حائز اهمیت است، [[تبیین]] [[حقیقت]] “هادی” در [[کلام خداوند]] و بحث از [[تطبیق]] کردن یا نکردن آن بر [[امام]] است. پیش از این بحث، معرفی [[هادیان در قرآن کریم]]، امری ضروری است. [[هادیان در قرآن کریم]]، عبارت‌اند از:
ریشه “هدایة” در [[قرآن کریم]] دارای مشتقات فراوانی است که همگی به همان معنای [[هدایت]] کردن، به کار رفته‌اند. آنچه در این میان حائز اهمیت است، [[تبیین]] [[حقیقت]] “هادی” در [[کلام خداوند]] و بحث از [[تطبیق]] کردن یا نکردن آن بر [[امام]] است. پیش از این بحث، معرفی [[هادیان در قرآن کریم]]، امری ضروری است. [[هادیان در قرآن کریم]]، عبارت‌اند از:
*'''[[خداوند]]''': [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] بارها خود را [[هادی]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا}}<ref>«و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.</ref>. [[هدایت]] [[خداوند]] دارای ویژگی‌های خاصی است که برخی از آنها، عبارت‌اند از:
* '''[[خداوند]]''': [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] بارها خود را [[هادی]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا}}<ref>«و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.</ref>. [[هدایت]] [[خداوند]] دارای ویژگی‌های خاصی است که برخی از آنها، عبارت‌اند از:
# [[هدایت]] [[خداوند]] [[هدایتی]] عام و فراگیر است و تمام موجودات [[عالم هستی]] را دربرمی‌گیرد؛ چنان‌که دراین‌باره، می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>{{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}} «آنکه آفرید و باندام ساخت * و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۲-۳.</ref>. در [[حقیقت]]، چنین [[هدایتی]] را می‌توان [[هدایت تکوینی]] نامید که در تمام موجودات [[نظام هستی]] وجود دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۶۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در آیاتی به چگونگی [[اعمال]] این [[هدایت]]، در برخی موجودات نیز اشاره کرده است؛ چنان‌که راجع به [[زنبور عسل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.</ref>.
# [[هدایت]] [[خداوند]] [[هدایتی]] عام و فراگیر است و تمام موجودات [[عالم هستی]] را دربرمی‌گیرد؛ چنان‌که دراین‌باره، می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>{{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}} «آنکه آفرید و باندام ساخت * و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۲-۳.</ref>. در [[حقیقت]]، چنین [[هدایتی]] را می‌توان [[هدایت تکوینی]] نامید که در تمام موجودات [[نظام هستی]] وجود دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۶۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در آیاتی به چگونگی [[اعمال]] این [[هدایت]]، در برخی موجودات نیز اشاره کرده است؛ چنان‌که راجع به [[زنبور عسل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.</ref>.
#بر اساس برخی [[آیات قرآن کریم]]، [[خداوند متعال]] خود را ملزم به [[هدایت]] [[انسان‌ها]] کرده است: {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ...}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است.».. سوره نحل، آیه ۹.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref>.
# بر اساس برخی [[آیات قرآن کریم]]، [[خداوند متعال]] خود را ملزم به [[هدایت]] [[انسان‌ها]] کرده است: {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ...}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است.».. سوره نحل، آیه ۹.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر آن‌که [[ایمان]] را [[محبوب]] قلب‌های [[آدمیان]] قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|...وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}} «امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>، به گونه [[ارائه طریق]] نیز [[انسان‌ها]] را [[هدایت]] کرده است، تا با [[اختیار]] خود [[راه]] [[ایمان]] و [[سعادت]] را برگزینند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>. بر اساس وجود عنصر [[اختیار]] در [[آدمی]] است که برخی [[راه]] [[سعادت]] را می‌پیمایند و برخی به ورطه [[گمراهی]] و [[ضلالت]] می‌افتند؛ از این‌رو، [[خداوند متعال]] خطاب به [[پیامبر]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref>. در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.</ref>. [[سخن]] در مقصود [[خداوند متعال]] در سه [[آیه]] یاد شده بسیار است؛ چنان‌که برخی محققان عبارت {{متن قرآن|لَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} را برای [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب منطبق کرده‌اند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۵۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۱۷.</ref>؛ بدین بیان که [[هدایتی]] را که [[خداوند متعال]] از [[رسول]] خود سلب کرده و به خود نسبت داده است، چیزی جز [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب نیست. با وجود این، به نظر می‌رسد، ابهاماتی متوجه این نظریه است؛ چرا که اگر نظریه یاد شده را بپذیریم، [[تفسیر آیه]] چنین خواهد شد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در صدد [[هدایت مردم]] بود، اما برخی، از جمله [[مشرکان]] لجوج از قبول [[هدایت]] سر باز می‌زدند؛ به این ترتیب، او نمی‌توانست [[مردم]] را به گونه ایصال به مطلوب به [[راه]] راست [[هدایت]] کند، اما [[خداوند]] چنین [[هدایتی]] را برای هر کس که بخواهد انجام می‌دهد! یادکرد این نکته ضروری است که در این [[مقام]]، [[سخن]] در [[توانایی]] [[خداوند]] بر انجام چنین [[هدایتی]] نیست، بلکه سخن در تحقق و وقع {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} است. اینک باید پرسید، بر اساس عبارت یَهْدی مَنْ یَشاءُ آیا [[خداوند]] [[دست]] مشرکانی را که نمی‌خواهند [[ایمان]] بیاورند، می‌گیرد و به وادی [[نجات]] و [[سعادت]] می‌آورد؟! در [[حقیقت]]، اگر چنین [[هدایتی]] واقع شود، به این معناست که [[خداوند متعال]] [[مشرکان]] را از روی [[اجبار]]، [[مؤمن]] کرده است! در حالی که، خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref>«و اگر می‌خواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی می‌داشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد» سوره سجده، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] تأکید می‌کند که می‌تواند تمام [[انسان‌ها]] را به [[هدایت حقیقی]] رهنمون سازد؛ با وجود این، او کسی را بر [[انتخاب]] [[هدایت]] مجبور نمی‌کند. به نظر می‌رسد، این [[آیات]]، به ویژه عبارت یاد شده، یعنی یَهْدی مَنْ یَشاءُ، [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله [[قضا و قدر الهی]]، [[علم]] [[خداوند]] و [[توحید افعالی]] او دارد. ذیل برخی از این [[آیات]] مؤید این برداشت است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>جالب اینجاست که مرحوم علامه طباطبایی که در تفسیر این آیه، از هدایت به گونه «ایصال به مطلوب» سخن به میان آورده است، راجع به آیه {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ}}، به گونه‌ای دیگر وارد بحث شده است و از طریق طرح مسئله توحید افعالی خداوند و مسئله قضا و قدر الهی، به تفسیر این آیه پرداخته و دیدگاه جبریون را نقد کرده است. وی می‌نویسد: {{عربی|أن ثبوت الضلالة في حقهم إنما هو ثبوت لا زوال معه وتحتم لا يقبل التغيير فإنه لا هادي بالحقيقة إلا الله فإن جاز هداهم كان الله هو هاديهم لكنه لا يهديهم فإنه يضلهم ولا يجتمع الهدى والضلال معا، وليس هناك ناصر ينصرهم على الله فيقهره على هداهم فليؤيس منهم: ففي الآية تعزية للنبي{{صل}} وإرشاد له أن لا يحرص في هداهم وإعلام له أن القضاء قد مضى في حقهم وما يبدل القول لديه وما هو بظلام للعبيد}}. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۲۴۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[سیاق]] این [[آیات]] با برخی دیگر از آیات در این زمینه، واحد است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى...}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند.».. سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>. در [[حقیقت]]، این [[آیات]] با توجه به مسئله [[توحید افعالی]] [[خداوند]]، یعنی انتساب تمام [[افعال]] به او، از یک سو، و [[بداهت]] وجود [[اختیار]] و [[اراده]] در [[آدمی]]، البته در طول [[اراده خداوند]]، از سوی دیگر، تبیین‌پذیرند<ref>در این‌باره، ر.ک: ملاصدرا، شرح اصول کافی، ص۳۰۷؛ ملا محسن فیض کاشانی، انوار الحکمة، ص۱۱۵؛ ملا اسماعیل اسفراینی، انوار العرفان، ص۱۳۰؛ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۲، ص۳۵۲؛ جعفر سبحانی، التوحید و الشرک فی القرآن، ص۱۳-۱۵.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر آن‌که [[ایمان]] را [[محبوب]] قلب‌های [[آدمیان]] قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|...وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}} «امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>، به گونه [[ارائه طریق]] نیز [[انسان‌ها]] را [[هدایت]] کرده است، تا با [[اختیار]] خود [[راه]] [[ایمان]] و [[سعادت]] را برگزینند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>. بر اساس وجود عنصر [[اختیار]] در [[آدمی]] است که برخی [[راه]] [[سعادت]] را می‌پیمایند و برخی به ورطه [[گمراهی]] و [[ضلالت]] می‌افتند؛ از این‌رو، [[خداوند متعال]] خطاب به [[پیامبر]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref>. در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.</ref>. [[سخن]] در مقصود [[خداوند متعال]] در سه [[آیه]] یاد شده بسیار است؛ چنان‌که برخی محققان عبارت {{متن قرآن|لَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} را برای [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب منطبق کرده‌اند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۵۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۱۷.</ref>؛ بدین بیان که [[هدایتی]] را که [[خداوند متعال]] از [[رسول]] خود سلب کرده و به خود نسبت داده است، چیزی جز [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب نیست. با وجود این، به نظر می‌رسد، ابهاماتی متوجه این نظریه است؛ چرا که اگر نظریه یاد شده را بپذیریم، [[تفسیر آیه]] چنین خواهد شد که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در صدد [[هدایت مردم]] بود، اما برخی، از جمله [[مشرکان]] لجوج از قبول [[هدایت]] سر باز می‌زدند؛ به این ترتیب، او نمی‌توانست [[مردم]] را به گونه ایصال به مطلوب به [[راه]] راست [[هدایت]] کند، اما [[خداوند]] چنین [[هدایتی]] را برای هر کس که بخواهد انجام می‌دهد! یادکرد این نکته ضروری است که در این [[مقام]]، [[سخن]] در [[توانایی]] [[خداوند]] بر انجام چنین [[هدایتی]] نیست، بلکه سخن در تحقق و وقع {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} است. اینک باید پرسید، بر اساس عبارت یَهْدی مَنْ یَشاءُ آیا [[خداوند]] [[دست]] مشرکانی را که نمی‌خواهند [[ایمان]] بیاورند، می‌گیرد و به وادی [[نجات]] و [[سعادت]] می‌آورد؟! در [[حقیقت]]، اگر چنین [[هدایتی]] واقع شود، به این معناست که [[خداوند متعال]] [[مشرکان]] را از روی [[اجبار]]، [[مؤمن]] کرده است! در حالی که، خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref>«و اگر می‌خواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی می‌داشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد» سوره سجده، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] تأکید می‌کند که می‌تواند تمام [[انسان‌ها]] را به [[هدایت حقیقی]] رهنمون سازد؛ با وجود این، او کسی را بر [[انتخاب]] [[هدایت]] مجبور نمی‌کند. به نظر می‌رسد، این [[آیات]]، به ویژه عبارت یاد شده، یعنی یَهْدی مَنْ یَشاءُ، [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله [[قضا و قدر الهی]]، [[علم]] [[خداوند]] و [[توحید افعالی]] او دارد. ذیل برخی از این [[آیات]] مؤید این برداشت است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>جالب اینجاست که مرحوم علامه طباطبایی که در تفسیر این آیه، از هدایت به گونه «ایصال به مطلوب» سخن به میان آورده است، راجع به آیه {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ}}، به گونه‌ای دیگر وارد بحث شده است و از طریق طرح مسئله توحید افعالی خداوند و مسئله قضا و قدر الهی، به تفسیر این آیه پرداخته و دیدگاه جبریون را نقد کرده است. وی می‌نویسد: {{عربی|أن ثبوت الضلالة في حقهم إنما هو ثبوت لا زوال معه وتحتم لا يقبل التغيير فإنه لا هادي بالحقيقة إلا الله فإن جاز هداهم كان الله هو هاديهم لكنه لا يهديهم فإنه يضلهم ولا يجتمع الهدى والضلال معا، وليس هناك ناصر ينصرهم على الله فيقهره على هداهم فليؤيس منهم: ففي الآية تعزية للنبي {{صل}} وإرشاد له أن لا يحرص في هداهم وإعلام له أن القضاء قد مضى في حقهم وما يبدل القول لديه وما هو بظلام للعبيد}}. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۲۴۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[سیاق]] این [[آیات]] با برخی دیگر از آیات در این زمینه، واحد است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى...}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند.».. سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>. در [[حقیقت]]، این [[آیات]] با توجه به مسئله [[توحید افعالی]] [[خداوند]]، یعنی انتساب تمام [[افعال]] به او، از یک سو، و [[بداهت]] وجود [[اختیار]] و [[اراده]] در [[آدمی]]، البته در طول [[اراده خداوند]]، از سوی دیگر، تبیین‌پذیرند<ref>در این‌باره، ر. ک: ملاصدرا، شرح اصول کافی، ص۳۰۷؛ ملا محسن فیض کاشانی، انوار الحکمة، ص۱۱۵؛ ملا اسماعیل اسفراینی، انوار العرفان، ص۱۳۰؛ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۲، ص۳۵۲؛ جعفر سبحانی، التوحید و الشرک فی القرآن، ص۱۳-۱۵.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر [[هدایت همگانی]] و [[تشریعی]] [[انسان‌ها]] به گونه [[ارائه طریق]]، نوعی [[هدایت باطنی]] نیز درباره برخی [[انسان‌ها]] اِعمال می‌کند؛ بدین بیان که [[خداوند]] گاه با [[تصرف]] در قلوبی که صلاحیت لازم را پیدا کرده‌اند، و وسعت بخشیدن به آنها، آن [[قلوب]] را برای [[پذیرش]] حقایق آماده می‌کند. در [[حقیقت]]، [[فرد]] [[مهتدی]] در این حالت، [[بینش]] و بصیرتی پیدا می‌کند که هر آنچه بر او عرضه شود، با [[اختیار]] خود آن را می‌پذیرد؛ اگرچه او در این [[مقام]] نیز بر رد آن [[معارف]] تواناست. به دیگر بیان، [[فرد]] [[مهتدی]] از امکانات بیشتری برای [[رسیدن به کمال]] برخوردار است؛ از این‌رو، می‌تواند با استفاده از [[اختیار]] خود و وجود چنین امکاناتی، سریع‌تر به کمال[[دست]] یابد<ref>سخن در باب این نوع از هدایت و تطبیق کردن یا نکردن آن بر هدایت به گونه «ایصال به مطلوب»، که جمعی از بزرگان اسلام آن را پذیرفته‌اند، بسیار است. در منابع تفسیری و کلامی نیز از دیرباز این بحث، در میان اندیشمندان عالم اسلام رواج داشته است؛ ضمن آن‌که در دوران معاصر، تصنیفات مستقلی نیز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، هدایت در قرآن؛ منیژه سیار اطراش لنگرودی، هدایت و ضلالت در قرآن، کلام و فلسفه. نگارنده دیدگاه خود را پیش‌تر، به هنگام بحث از مفهوم «امام» بیان کرده است.</ref>. این [[حقیقت]] در [[آیه]] زیر بیان شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر [[هدایت همگانی]] و [[تشریعی]] [[انسان‌ها]] به گونه [[ارائه طریق]]، نوعی [[هدایت باطنی]] نیز درباره برخی [[انسان‌ها]] اِعمال می‌کند؛ بدین بیان که [[خداوند]] گاه با [[تصرف]] در قلوبی که صلاحیت لازم را پیدا کرده‌اند، و وسعت بخشیدن به آنها، آن [[قلوب]] را برای [[پذیرش]] حقایق آماده می‌کند. در [[حقیقت]]، [[فرد]] [[مهتدی]] در این حالت، [[بینش]] و بصیرتی پیدا می‌کند که هر آنچه بر او عرضه شود، با [[اختیار]] خود آن را می‌پذیرد؛ اگرچه او در این [[مقام]] نیز بر رد آن [[معارف]] تواناست. به دیگر بیان، [[فرد]] [[مهتدی]] از امکانات بیشتری برای [[رسیدن به کمال]] برخوردار است؛ از این‌رو، می‌تواند با استفاده از [[اختیار]] خود و وجود چنین امکاناتی، سریع‌تر به کمال[[دست]] یابد<ref>سخن در باب این نوع از هدایت و تطبیق کردن یا نکردن آن بر هدایت به گونه «ایصال به مطلوب»، که جمعی از بزرگان اسلام آن را پذیرفته‌اند، بسیار است. در منابع تفسیری و کلامی نیز از دیرباز این بحث، در میان اندیشمندان عالم اسلام رواج داشته است؛ ضمن آن‌که در دوران معاصر، تصنیفات مستقلی نیز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. ر. ک: عبدالله جوادی آملی، هدایت در قرآن؛ منیژه سیار اطراش لنگرودی، هدایت و ضلالت در قرآن، کلام و فلسفه. نگارنده دیدگاه خود را پیش‌تر، به هنگام بحث از مفهوم «امام» بیان کرده است.</ref>. این [[حقیقت]] در [[آیه]] زیر بیان شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.
#شرط بهره‌مندی از [[هدایت الهی]]، [[ایمان]] به خداست: {{متن قرآن|...وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«...و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>. در برخی از [[آیات]]، [[خداوند]] می‌فرماید که توبه‌کنندگان واقعی نیز از [[هدایت]] [[خداوند]] بهره‌مند می‌شوند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] از گروه‌هایی نام می‌برد که به [[دلیل]] [[لجاجت]] در [[پذیرفتن حق]]، هرگز مشمول [[هدایت]] او قرار نخواهند گرفت؛ [[کافران]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>، [[ظالمان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}} «و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> و [[فاسقان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}} «و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.</ref> از آن دسته‌اند.
# شرط بهره‌مندی از [[هدایت الهی]]، [[ایمان]] به خداست: {{متن قرآن|...وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«...و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>. در برخی از [[آیات]]، [[خداوند]] می‌فرماید که توبه‌کنندگان واقعی نیز از [[هدایت]] [[خداوند]] بهره‌مند می‌شوند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] از گروه‌هایی نام می‌برد که به [[دلیل]] [[لجاجت]] در [[پذیرفتن حق]]، هرگز مشمول [[هدایت]] او قرار نخواهند گرفت؛ [[کافران]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>، [[ظالمان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}} «و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> و [[فاسقان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}} «و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.</ref> از آن دسته‌اند.


*'''[[کتاب‌های آسمانی]]''': بدون تردید، تمام [[کتاب‌های آسمانی]] موجب [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند؛ با وجود این، در [[آیات قرآن کریم]]، از برخی [[کتاب‌های آسمانی]] به [[هادی]] تعبیر شده است:
* '''[[کتاب‌های آسمانی]]''': بدون تردید، تمام [[کتاب‌های آسمانی]] موجب [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند؛ با وجود این، در [[آیات قرآن کریم]]، از برخی [[کتاب‌های آسمانی]] به [[هادی]] تعبیر شده است:
#'''[[قرآن]]''': [[آیات]] فراوانی وجود دارد، که [[قرآن]] را [[هدایت کننده]] معرفی کرده است. این [[آیات]] را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد:
# '''[[قرآن]]''': [[آیات]] فراوانی وجود دارد، که [[قرآن]] را [[هدایت کننده]] معرفی کرده است. این [[آیات]] را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد:
##بنابر برخی [[آیات]]، [[قرآن کریم]] [[هدایت کننده]] [[متقین]] است: {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref>.
## بنابر برخی [[آیات]]، [[قرآن کریم]] [[هدایت کننده]] [[متقین]] است: {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref>.
##در [[آیات]] دیگری، [[قرآن کریم]] [[هدایت کننده]] [[مؤمنان]] معرفی شده است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>.
## در [[آیات]] دیگری، [[قرآن کریم]] [[هدایت کننده]] [[مؤمنان]] معرفی شده است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>.
##در برخی دیگر از [[آیات]]، [[قرآن کریم]] هدایت‌کننده [[مسلمانان]] خوانده می‌شود: {{متن قرآن|...وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«...و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>.
## در برخی دیگر از [[آیات]]، [[قرآن کریم]] هدایت‌کننده [[مسلمانان]] خوانده می‌شود: {{متن قرآن|...وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«...و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>.
##در برخی دیگر از [[آیات]]، قلمرو [[هدایت]] [[قرآن]]، از [[متقین]]، [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] فراتر می‌رود و تمام [[مردم]] را دربرمی‌گیرد. {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.
## در برخی دیگر از [[آیات]]، قلمرو [[هدایت]] [[قرآن]]، از [[متقین]]، [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] فراتر می‌رود و تمام [[مردم]] را دربرمی‌گیرد. {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.
#'''[[انجیل]]''': در [[قرآن کریم]]، [[دوازده]] بار از [[انجیل]]، [[کتاب آسمانی]] [[حضرت عیسی]]{{ع}}، یاد شده، که در یک [[آیه]]، از هدایت‌کننده بودن آن سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.</ref>.
# '''[[انجیل]]''': در [[قرآن کریم]]، [[دوازده]] بار از [[انجیل]]، [[کتاب آسمانی]] [[حضرت عیسی]] {{ع}}، یاد شده، که در یک [[آیه]]، از هدایت‌کننده بودن آن سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.</ref>.
#'''[[تورات]]''' [[قرآن کریم]] هفده بار از [[کتاب آسمانی]] [[حضرت موسی]]{{ع}} با واژه {{متن قرآن|تَوْرَاة}} [[سخن]] به میان آورده و در آیاتی نیز با عنوان {{متن قرآن|الْكِتَاب}} از آن یاد کرده، و در [[آیات]] متعددی هم آن را موجب [[هدایت]] دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ}}<ref>«بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود» سوره انعام، آیه ۹۱؛ و نیز، ر.ک: {{متن قرآن|ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ}} «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴؛ {{متن قرآن|وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا}} «و به موسی کتاب (آسمانی) بخشیدیم و آن را رهنمودی برای بنی اسرائیل کردیم (و گفتیم) که به جای من کسی را کارساز مگیرید» سوره اسراء، آیه ۲.</ref>.
# '''[[تورات]]''' [[قرآن کریم]] هفده بار از [[کتاب آسمانی]] [[حضرت موسی]] {{ع}} با واژه {{متن قرآن|تَوْرَاة}} [[سخن]] به میان آورده و در آیاتی نیز با عنوان {{متن قرآن|الْكِتَاب}} از آن یاد کرده، و در [[آیات]] متعددی هم آن را موجب [[هدایت]] دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ}}<ref>«بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود» سوره انعام، آیه ۹۱؛ و نیز، ر. ک: {{متن قرآن|ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ}} «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴؛ {{متن قرآن|وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا}} «و به موسی کتاب (آسمانی) بخشیدیم و آن را رهنمودی برای بنی اسرائیل کردیم (و گفتیم) که به جای من کسی را کارساز مگیرید» سوره اسراء، آیه ۲.</ref>.


*'''[[پیامبران]]''': بدون تردید، [[خداوند متعال]] [[هدایت تشریعی]] خود را در [[نظام هستی]]، از طریق فرستادن پیامبرانش انجام می‌دهد؛ از این‌رو، تمام [[پیامبران الهی]] به [[دستور خداوند]]، [[هدایت کننده]] مردم‌اند. [[قرآن کریم]] بارها به [[هادی]] بودن [[پیامبران]]، اشاره کرده است: {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟!» سوره اسراء، آیه ۹۴.</ref>.
* '''[[پیامبران]]''': بدون تردید، [[خداوند متعال]] [[هدایت تشریعی]] خود را در [[نظام هستی]]، از طریق فرستادن پیامبرانش انجام می‌دهد؛ از این‌رو، تمام [[پیامبران الهی]] به [[دستور خداوند]]، [[هدایت کننده]] مردم‌اند. [[قرآن کریم]] بارها به [[هادی]] بودن [[پیامبران]]، اشاره کرده است: {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟!» سوره اسراء، آیه ۹۴.</ref>.


مردمی که مخاطب [[پیام]] [[پیامبران الهی]] بودند نیز می‌دانستند که [[رسالت]] [[پیامبران]]، [[هدایت مردم]] است؛ با وجود این، از [[پذیرش]] آن خودداری می‌کردند: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«این بدان روست که پیامبرانشان برای آنها برهان (ی روشن) می‌آوردند ولی آنان گفتند: آیا بشری ما را راهنمایی کند؟ پس کفر ورزیدند و پشت کردند و خداوند بی‌نیازی نشان داد و خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره تغابن، آیه ۶؛ و ر.ک: {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا}} «و هنگامی که برای مردم رهنمود آمد چیزی آنها را باز نداشت که ایمان آورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز (انتظار) اینکه سنّت (خداوند در عذاب) پیشینیان برای آنان (نیز) سر برسد یا عذاب پیش روی آنها آید» سوره کهف، آیه ۵۵.</ref>.
مردمی که مخاطب [[پیام]] [[پیامبران الهی]] بودند نیز می‌دانستند که [[رسالت]] [[پیامبران]]، [[هدایت مردم]] است؛ با وجود این، از [[پذیرش]] آن خودداری می‌کردند: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«این بدان روست که پیامبرانشان برای آنها برهان (ی روشن) می‌آوردند ولی آنان گفتند: آیا بشری ما را راهنمایی کند؟ پس کفر ورزیدند و پشت کردند و خداوند بی‌نیازی نشان داد و خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره تغابن، آیه ۶؛ و ر. ک: {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا}} «و هنگامی که برای مردم رهنمود آمد چیزی آنها را باز نداشت که ایمان آورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز (انتظار) اینکه سنّت (خداوند در عذاب) پیشینیان برای آنان (نیز) سر برسد یا عذاب پیش روی آنها آید» سوره کهف، آیه ۵۵.</ref>.


گفتنی است، [[هدایت]] [[پیامبران]] از طریق [[انذار]] و [[تبشیر]] است؛ از این‌رو، در [[آیات]] فراوانی مسئله [[انذار]] و [[تبشیر]] همراه با [[ارسال رسولان]] آمده است: {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸؛ و نیز، ر.ک: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳؛ {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}} «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵؛ {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن می‌گرداند تا نگویید نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹؛ {{متن قرآن|أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ}} «که جز خداوند را نپرستید بی‌گمان من از سوی او شما را بیم‌دهنده و نویدبخشم» سوره هود، آیه ۲؛ {{متن قرآن|وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵؛ {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا}} «و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم و کافران به وسیله باطل چالش می‌ورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیم‌هایی را که یافته‌اند به ریشخند گرفتند» سوره کهف، آیه ۵۶؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛» سوره احزاب، آیه ۴۵؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛» سوره احزاب، آیه ۴۵.</ref>.
گفتنی است، [[هدایت]] [[پیامبران]] از طریق [[انذار]] و [[تبشیر]] است؛ از این‌رو، در [[آیات]] فراوانی مسئله [[انذار]] و [[تبشیر]] همراه با [[ارسال رسولان]] آمده است: {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸؛ و نیز، ر. ک: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳؛ {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}} «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵؛ {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن می‌گرداند تا نگویید نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹؛ {{متن قرآن|أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ}} «که جز خداوند را نپرستید بی‌گمان من از سوی او شما را بیم‌دهنده و نویدبخشم» سوره هود، آیه ۲؛ {{متن قرآن|وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵؛ {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا}} «و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم و کافران به وسیله باطل چالش می‌ورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیم‌هایی را که یافته‌اند به ریشخند گرفتند» سوره کهف، آیه ۵۶؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛» سوره احزاب، آیه ۴۵؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}} «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛» سوره احزاب، آیه ۴۵.</ref>.


بنابراین، [[پیامبران الهی]] افزون بر اتصاف به صفت “هادی”، “مبشرٌ” یا “بشیر” و “منذر” یا “نذیر” نیز هستند؛ از این‌رو، [[قرآن کریم]] بارها از [[پیامبران]]، با این عناوین یاد می‌کند؛ چنان‌که راجع به [[بشیر]] و نذیر بودن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ}}<ref>«ما تو را به درستی مژده‌آور و بیم‌دهنده فرستادیم و از تو درباره دوزخیان باز نپرسند» سوره بقره، آیه ۱۱۹.</ref>.
بنابراین، [[پیامبران الهی]] افزون بر اتصاف به صفت “هادی”، “مبشرٌ” یا “بشیر” و “منذر” یا “نذیر” نیز هستند؛ از این‌رو، [[قرآن کریم]] بارها از [[پیامبران]]، با این عناوین یاد می‌کند؛ چنان‌که راجع به [[بشیر]] و نذیر بودن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ}}<ref>«ما تو را به درستی مژده‌آور و بیم‌دهنده فرستادیم و از تو درباره دوزخیان باز نپرسند» سوره بقره، آیه ۱۱۹.</ref>.
همچنین در جای دیگری می‌فرماید: {{متن قرآن|وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>. همچنین، [[منذر]] بودن [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} نیز در این [[آیه]] بیان شده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا}}<ref>«تو تنها به کسی که از آن می‌ترسد، هشدار می‌دهی» سوره نازعات، آیه ۴۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹-۲۴۰.</ref>.
همچنین در جای دیگری می‌فرماید: {{متن قرآن|وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>. همچنین، [[منذر]] بودن [[حضرت رسول اکرم]] {{صل}} نیز در این [[آیه]] بیان شده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا}}<ref>«تو تنها به کسی که از آن می‌ترسد، هشدار می‌دهی» سوره نازعات، آیه ۴۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۹-۲۴۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش