جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==معناشناسی کرامت== | == معناشناسی کرامت == | ||
«کرامت» از مفاهیمی است که هم برای [[خداوند]] به کار رفته است و هم برای [[انسان]]، هر گاه خداوند با [[وصف]] [[کریم]] یاد شود، مقصود [[احسان]] و انعامی است که از او صادر میشود؛ ولی هنگامی که کرامت برای توصیف انسان به کار رود، اشاره به [[اخلاق]] و [[اعمال]] پسندیدهای است که از ایشان صادر میشود و یا در [[شأن]] اوست. در [[قرآن]]، [[کرامت انسان]] ابتدا به خداوند نسبت داده شده است {{متن قرآن|لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ}}<ref>«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref>. این [[پیام الهی]] بیانگر آن است که نوع انسان از این احسان و [[تکریم]] [[الهی]] برخوردار شده است. از [[آموزههای قرآنی]] دو نوع [[کرامت انسانی]] قابل استفاده است: | «کرامت» از مفاهیمی است که هم برای [[خداوند]] به کار رفته است و هم برای [[انسان]]، هر گاه خداوند با [[وصف]] [[کریم]] یاد شود، مقصود [[احسان]] و انعامی است که از او صادر میشود؛ ولی هنگامی که کرامت برای توصیف انسان به کار رود، اشاره به [[اخلاق]] و [[اعمال]] پسندیدهای است که از ایشان صادر میشود و یا در [[شأن]] اوست. در [[قرآن]]، [[کرامت انسان]] ابتدا به خداوند نسبت داده شده است {{متن قرآن|لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ}}<ref>«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref>. این [[پیام الهی]] بیانگر آن است که نوع انسان از این احسان و [[تکریم]] [[الهی]] برخوردار شده است. از [[آموزههای قرآنی]] دو نوع [[کرامت انسانی]] قابل استفاده است: | ||
==کرامت ذاتی== | == کرامت ذاتی == | ||
مقصود آن چیزی است که در ذات [[آدمیان]] و در [[طبیعت]] و سرشتشان به طور [[تکوینی]] و طبیعی وجود دارد و تا زمانی که به [[مقام اثبات]] و تحقق خارجی نرسیده است به صورت بالقوه همه [[انسانها]] از آن بهرهمندند. همانند [[مقام]]؛ «[[خلیفة الله]]»<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>، «[[روح الله]]»<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}} «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>، «[[امین الله]]»<ref>{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}} «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>، «مسجود ملائک»<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>، «[[تسخیر]] کننده [[آسمان]] و [[زمین]]»<ref>{{متن قرآن|وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}} «و شب و روز و خورشید و ماه را رام شما گردانید و ستارگان رامشدگانی به فرمان اویند، به راستی در آن برای گروهی که خرد میورزند نشانههایی است» سوره نحل، آیه ۱۲. </ref>. توجه به [[کرامت]] ذاتی [[انسانها]] از [[وظایف]] [[نظام اسلامی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۶.</ref> | مقصود آن چیزی است که در ذات [[آدمیان]] و در [[طبیعت]] و سرشتشان به طور [[تکوینی]] و طبیعی وجود دارد و تا زمانی که به [[مقام اثبات]] و تحقق خارجی نرسیده است به صورت بالقوه همه [[انسانها]] از آن بهرهمندند. همانند [[مقام]]؛ «[[خلیفة الله]]»<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>، «[[روح الله]]»<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}} «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>، «[[امین الله]]»<ref>{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}} «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>، «مسجود ملائک»<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>، «[[تسخیر]] کننده [[آسمان]] و [[زمین]]»<ref>{{متن قرآن|وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}} «و شب و روز و خورشید و ماه را رام شما گردانید و ستارگان رامشدگانی به فرمان اویند، به راستی در آن برای گروهی که خرد میورزند نشانههایی است» سوره نحل، آیه ۱۲. </ref>. توجه به [[کرامت]] ذاتی [[انسانها]] از [[وظایف]] [[نظام اسلامی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۶.</ref> | ||
==کرامت اکتسابی== | == کرامت اکتسابی == | ||
مقصود از این نوع کرامت آن است که انسانها با اسباب خاص و با [[راهبرد]] [[عقل و دین]]، زمینههای بالقوه کرامت و [[استعداد]] ذاتی خود را بالفعل میکنند در صورت [[غفلت]] و [[گناه]] و [[اهمال]] به مرحله [[سقوط]] و [[اسفل]] السافلین تنزل میکنند. تحصیل این کرامت، در [[جامعه]] منوط به [[اجرای عدالت]] است، چون مهمترین حرف نظام اسلامی [[عدالت]] است. بنابراین اگر عدالت تأمین شد، [[حقوق انسان]] و کرامت بشری هم تأمین میشود و انسانها به [[حقوق]] و [[آزادی]] خود هم میرسند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۳/۸/۱۳۸۲.</ref>. | مقصود از این نوع کرامت آن است که انسانها با اسباب خاص و با [[راهبرد]] [[عقل و دین]]، زمینههای بالقوه کرامت و [[استعداد]] ذاتی خود را بالفعل میکنند در صورت [[غفلت]] و [[گناه]] و [[اهمال]] به مرحله [[سقوط]] و [[اسفل]] السافلین تنزل میکنند. تحصیل این کرامت، در [[جامعه]] منوط به [[اجرای عدالت]] است، چون مهمترین حرف نظام اسلامی [[عدالت]] است. بنابراین اگر عدالت تأمین شد، [[حقوق انسان]] و کرامت بشری هم تأمین میشود و انسانها به [[حقوق]] و [[آزادی]] خود هم میرسند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۳/۸/۱۳۸۲.</ref>. | ||
کرامت ذاتی که در [[مقام ثبوت]] و نفس الامر است، تنها «[[انسان]] بودن» انسان است و [[رفتار]] و [[کردار]] [[آدمی]] هیچ نقشی در احراز این [[مقام]] ندارد. در حالی که در [[مقام اثبات]] و اکتساب کرامت، اسباب و شرایط زیادی لازم است<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۶۵-۱۷۶، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲).</ref>. از جمله [[عقل]] نقش اساسی در [[کرامت انسان]] دارد<ref>حسن علیدادی سلیمانی، «قرآن و کرامت انسان»، مجله تخصصی کلام اسلامی، ص۳۵.</ref>. اما به دلیل اینکه [[انسان]] خودبنیاد نیست و همه جهتگیریها و اهداف را عقل نمیتواند تشخیص دهد، نیاز به [[راهنما]] و [[بعثت]] [[انبیاء]] دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی و میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم دهه فجر، در سالروز عید سعید مبعث، ۱۳/۱۱/۱۳۷۰.</ref> تا [[انسانها]] را [[نجات]] بدهد و به سوی [[نور هدایت]] کند و به [[اخلاق]] [[انسانی]] و [[کرامت]] برساند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۷۹.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۷.</ref> | کرامت ذاتی که در [[مقام ثبوت]] و نفس الامر است، تنها «[[انسان]] بودن» انسان است و [[رفتار]] و [[کردار]] [[آدمی]] هیچ نقشی در احراز این [[مقام]] ندارد. در حالی که در [[مقام اثبات]] و اکتساب کرامت، اسباب و شرایط زیادی لازم است<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۶۵-۱۷۶، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲).</ref>. از جمله [[عقل]] نقش اساسی در [[کرامت انسان]] دارد<ref>حسن علیدادی سلیمانی، «قرآن و کرامت انسان»، مجله تخصصی کلام اسلامی، ص۳۵.</ref>. اما به دلیل اینکه [[انسان]] خودبنیاد نیست و همه جهتگیریها و اهداف را عقل نمیتواند تشخیص دهد، نیاز به [[راهنما]] و [[بعثت]] [[انبیاء]] دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی و میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم دهه فجر، در سالروز عید سعید مبعث، ۱۳/۱۱/۱۳۷۰.</ref> تا [[انسانها]] را [[نجات]] بدهد و به سوی [[نور هدایت]] کند و به [[اخلاق]] [[انسانی]] و [[کرامت]] برساند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۷۹.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۷.</ref> | ||
==شروط دستیابی به کرامت== | == شروط دستیابی به کرامت == | ||
در [[اندیشه سیاسی]] [[حضرت آیتالله خامنهای]] برای دستیابی به کرامت به مثابه [[حق]] [[شهروندی]] دو شرط اساسی وجود دارد: | در [[اندیشه سیاسی]] [[حضرت آیتالله خامنهای]] برای دستیابی به کرامت به مثابه [[حق]] [[شهروندی]] دو شرط اساسی وجود دارد: | ||
===وجود [[دولت کریمه]]=== | === وجود [[دولت کریمه]] === | ||
اولین شرط تأمین حق کرامت وجود دولت کریمه است. معنای {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ}}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.</ref> این است که پروردگارا! ما از تو دولت کریمه میخواهیم. خود دولت کریمه هم شرایطی دارد. دولت کریمه، دولتی است که [[عزیز]] و و [[معتقد]] [[راسخ]] به آن، نفوذناپذیر است. دولت کریمه دارای [[پیام]] است و برای [[دنیا]] حرف نو دارد. ما این حرف نو را داریم. امروز مردمسالاری دینیای که ما در [[کشور]] خود مطرح میکنیم، یک حرف نو است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۵/۶/۱۳۸۰.</ref>. ایشان الگوی دولت کریمه را دوره ده ساله [[حکومت پیامبر]]{{صل}} میدانند که دارای شاخصههای ذیل است: | اولین شرط تأمین حق کرامت وجود دولت کریمه است. معنای {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ}}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.</ref> این است که پروردگارا! ما از تو دولت کریمه میخواهیم. خود دولت کریمه هم شرایطی دارد. دولت کریمه، دولتی است که [[عزیز]] و و [[معتقد]] [[راسخ]] به آن، نفوذناپذیر است. دولت کریمه دارای [[پیام]] است و برای [[دنیا]] حرف نو دارد. ما این حرف نو را داریم. امروز مردمسالاری دینیای که ما در [[کشور]] خود مطرح میکنیم، یک حرف نو است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۵/۶/۱۳۸۰.</ref>. ایشان الگوی دولت کریمه را دوره ده ساله [[حکومت پیامبر]] {{صل}} میدانند که دارای شاخصههای ذیل است: | ||
[[ایمان]] و [[معنویت]]؛ [[انگیزه]] و [[موتور]] پیش برنده [[حقیقی]] در [[نظام]] [[نبوی]]، [[ایمانی]] است که از سرچشمه [[دل]] و [[فکر]] [[مردم]] میجوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در میآورد. با این شاخص، دمیدن و تقویت [[روح ایمان]] و معنویت و دادن [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] درست به افراد انجام میشود. | [[ایمان]] و [[معنویت]]؛ [[انگیزه]] و [[موتور]] پیش برنده [[حقیقی]] در [[نظام]] [[نبوی]]، [[ایمانی]] است که از سرچشمه [[دل]] و [[فکر]] [[مردم]] میجوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در میآورد. با این شاخص، دمیدن و تقویت [[روح ایمان]] و معنویت و دادن [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] درست به افراد انجام میشود. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[حضرت آیتالله خامنهای]] با شاخصههایی که برای نظام نبوی ذکر میکنند، در دوره معاصر، [[جمهوری اسلامی]] را نظامی میدانند که به دنبال تحقق [[دولت کریمه]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۹/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۸.</ref> | [[حضرت آیتالله خامنهای]] با شاخصههایی که برای نظام نبوی ذکر میکنند، در دوره معاصر، [[جمهوری اسلامی]] را نظامی میدانند که به دنبال تحقق [[دولت کریمه]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۹/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۸.</ref> | ||
===وجود [[شهروندان]] کرامتطلب=== | === وجود [[شهروندان]] کرامتطلب === | ||
یکی از ویژگیهای ایشان این است که مسائل نظری را در کنار مسائل عملی و قضایای [[ذهنی]] را با قضایای عینی تکمیل میکنند. [[انسان کامل]] معظم له صرفاً ذهنی و انتزاعی نیست بلکه آن را در خارج هم نشان میدهند و مصادیق آن را معرفی میکنند. آنچه در [[انسان]] اصالت دارد، همان ارزشهای متعالی وجود او است که با [[اراده]] خویش میتواند آنها را بالفعل نماید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.</ref>. در [[اندیشه]] [[حضرت]] [[آیتالله العظمی خامنهای]] حضرت [[آیتالله خامنهای]] همه [[انسانها]] از ویژگی ذاتی برخوردارند و میتوانند [[کرامت]] اکتسابی را تحصیل نمایند. چنانچه تابع و [[شهروند]] یک دولتی شوند، کرامت آنها باید تأمین و [[حفظ]] شود؛ زیرا پذیرش [[شهروندی]] و تن دادن به مقررات [[اجتماعی]] برای این است که انسان راحتتر به [[حقوق]] و [[تکالیف]] خود برسد و ارزشهای متعالی را در وجود خویش ایجاد نماید. ایشان بر اساس [[آموزههای دینی]]، معتقدند چنانچه پذیرش شهروندی یک جامعهای مانع دسترسی انسان به کرامت و کمال و [[سعادت]] شود، باید علقه شهروندی قطع و برای به دست آوردن کرامت به مکان دیگری [[هجرت]] کند و خود را به شهروندی [[دولت فاضله]]<ref>ابونصر فارابی، الملة، ص۵۶.</ref> و کریمهای برساند. حضرت آیتالله خامنهای هجرت را به سه نوع تقسیم کند: | یکی از ویژگیهای ایشان این است که مسائل نظری را در کنار مسائل عملی و قضایای [[ذهنی]] را با قضایای عینی تکمیل میکنند. [[انسان کامل]] معظم له صرفاً ذهنی و انتزاعی نیست بلکه آن را در خارج هم نشان میدهند و مصادیق آن را معرفی میکنند. آنچه در [[انسان]] اصالت دارد، همان ارزشهای متعالی وجود او است که با [[اراده]] خویش میتواند آنها را بالفعل نماید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.</ref>. در [[اندیشه]] [[حضرت]] [[آیتالله العظمی خامنهای]] حضرت [[آیتالله خامنهای]] همه [[انسانها]] از ویژگی ذاتی برخوردارند و میتوانند [[کرامت]] اکتسابی را تحصیل نمایند. چنانچه تابع و [[شهروند]] یک دولتی شوند، کرامت آنها باید تأمین و [[حفظ]] شود؛ زیرا پذیرش [[شهروندی]] و تن دادن به مقررات [[اجتماعی]] برای این است که انسان راحتتر به [[حقوق]] و [[تکالیف]] خود برسد و ارزشهای متعالی را در وجود خویش ایجاد نماید. ایشان بر اساس [[آموزههای دینی]]، معتقدند چنانچه پذیرش شهروندی یک جامعهای مانع دسترسی انسان به کرامت و کمال و [[سعادت]] شود، باید علقه شهروندی قطع و برای به دست آوردن کرامت به مکان دیگری [[هجرت]] کند و خود را به شهروندی [[دولت فاضله]]<ref>ابونصر فارابی، الملة، ص۵۶.</ref> و کریمهای برساند. حضرت آیتالله خامنهای هجرت را به سه نوع تقسیم کند: | ||
#هجرت [[معنوی]] الی [[الله]] یعنی نچسبیدن به یک مکان. | # هجرت [[معنوی]] الی [[الله]] یعنی نچسبیدن به یک مکان. | ||
#هجرت برای به دست آوردن [[زندگی]] [[مدنی]] و شهری. | # هجرت برای به دست آوردن [[زندگی]] [[مدنی]] و شهری. | ||
#هجرت برای [[مدنیت]] و شهروندی جدید. | # هجرت برای [[مدنیت]] و شهروندی جدید. | ||
ایشان، [[هجرت پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[مکه]] به [[مدینه]] را مصداق نوع دوم هجرت معرفی میکنند و معتقدند [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با این هجرت یک مدنیت به وجود آورند؛ زیرا تا وقتی که [[مردم]] تابع مدنیت و تجمع و [[اجتماع]] به اصطلاح شهری نشوند، نمیشود نسخههای [[الهی]] و [[اسلامی]] را روی آنها [[اجرا]] کرد و آنها را به جایی رساند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در شروع درس «خارج فقه»، ۲۰/۶/۱۳۷۳.</ref>. در واقع این نوع هجرت، از لوازم [[حکومت]] ولایی است؛ لذا معتقدند [[نبی مکرم اسلام]] در آغاز [[هجرت]]، اولین کاری که کرد، [[سیاست]] بود. بنای [[جامعه اسلامی]]، [[تشکیل حکومت اسلامی]] و تشکیل [[نظام اسلامی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، روز مبعث، ۳۱/۵/۱۳۸۵.</ref>؛ زیرا [[شهروندی]] در تحت [[حاکمیت]] ولایی همین اقتضاء را داشت. معنای اصلی [[ولایت]] عبارت است از [[پیوستگی]]، پیوند، درهم پیچیدن و در هم تنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی که مفهوم [[وحدت]]، دست به دست هم دادن، با هم بودن، با هم حرکت کردن، [[اتحاد]] در [[هدف]]، اتحاد در راه و وحدت در همه [[شئون]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] را برای [[انسان]]، تداعی میکند. ولایت، یعنی پیوند. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>. یعنی این پیوند افراد جامعه اسلامی، با هجرت حاصل میشود؛ نه فقط با [[ایمان]]، ایمان کافی نیست. پیوند ولایت که یک پدیده سیاسی، یک [[پدیده اجتماعی]] و یک حادثه تعیین کننده برای [[زندگی]] است، با تلاش، با حرکت، با هجرت، با در کنار هم بودن و با هم کارکردن حاصل میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان در روز غدیر، ۲۷/۱/۱۳۷۷.</ref>. | ایشان، [[هجرت پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[مکه]] به [[مدینه]] را مصداق نوع دوم هجرت معرفی میکنند و معتقدند [[پیامبر اسلام]] {{صل}} با این هجرت یک مدنیت به وجود آورند؛ زیرا تا وقتی که [[مردم]] تابع مدنیت و تجمع و [[اجتماع]] به اصطلاح شهری نشوند، نمیشود نسخههای [[الهی]] و [[اسلامی]] را روی آنها [[اجرا]] کرد و آنها را به جایی رساند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در شروع درس «خارج فقه»، ۲۰/۶/۱۳۷۳.</ref>. در واقع این نوع هجرت، از لوازم [[حکومت]] ولایی است؛ لذا معتقدند [[نبی مکرم اسلام]] در آغاز [[هجرت]]، اولین کاری که کرد، [[سیاست]] بود. بنای [[جامعه اسلامی]]، [[تشکیل حکومت اسلامی]] و تشکیل [[نظام اسلامی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، روز مبعث، ۳۱/۵/۱۳۸۵.</ref>؛ زیرا [[شهروندی]] در تحت [[حاکمیت]] ولایی همین اقتضاء را داشت. معنای اصلی [[ولایت]] عبارت است از [[پیوستگی]]، پیوند، درهم پیچیدن و در هم تنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی که مفهوم [[وحدت]]، دست به دست هم دادن، با هم بودن، با هم حرکت کردن، [[اتحاد]] در [[هدف]]، اتحاد در راه و وحدت در همه [[شئون]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] را برای [[انسان]]، تداعی میکند. ولایت، یعنی پیوند. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>. یعنی این پیوند افراد جامعه اسلامی، با هجرت حاصل میشود؛ نه فقط با [[ایمان]]، ایمان کافی نیست. پیوند ولایت که یک پدیده سیاسی، یک [[پدیده اجتماعی]] و یک حادثه تعیین کننده برای [[زندگی]] است، با تلاش، با حرکت، با هجرت، با در کنار هم بودن و با هم کارکردن حاصل میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان در روز غدیر، ۲۷/۱/۱۳۷۷.</ref>. | ||
در اینجا به برخی از اصول و عناصر کرامت در [[فلسفه سیاسی]] [[حضرت]] حضرت [[آیتالله خامنهای]] اشاره میشود: ۱. اصل ایمان<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۳/۱۳۶۸.</ref>، ۲. [[عقلانیت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۲/۱۳۸۰.</ref>، ۳. اصل [[حاکمیت الهی]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام نوروز، ۱/۱/۱۳۶۹.</ref>، ۴. اصل [[آزادگی]]<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۶۸، ۲۵/۲/۱۳۴۳.</ref>، ۵. اصل [[عزت]]<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۲۱، ۱۳۴۳.</ref>، ۶. اصل [[شوکت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام به حجاج، ۱۶/۳/۱۳۷۰.</ref>، ۷. اصل [[نجابت]] و [[شرافت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۳/۵/۱۳۶۸.</ref>، ۸. اصل [[غیرت]] و [[حمیت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۶۸.</ref>، ۹. اصل [[عدالت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مصاحبه با روزنامه کیهان، ۱۳/۱۰/۱۳۶۳.</ref>، ۱۰. اصل [[مقاومت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۶/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۹.</ref> | در اینجا به برخی از اصول و عناصر کرامت در [[فلسفه سیاسی]] [[حضرت]] حضرت [[آیتالله خامنهای]] اشاره میشود: ۱. اصل ایمان<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۳/۱۳۶۸.</ref>، ۲. [[عقلانیت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۲/۱۳۸۰.</ref>، ۳. اصل [[حاکمیت الهی]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام نوروز، ۱/۱/۱۳۶۹.</ref>، ۴. اصل [[آزادگی]]<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۶۸، ۲۵/۲/۱۳۴۳.</ref>، ۵. اصل [[عزت]]<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۲۱، ۱۳۴۳.</ref>، ۶. اصل [[شوکت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام به حجاج، ۱۶/۳/۱۳۷۰.</ref>، ۷. اصل [[نجابت]] و [[شرافت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۳/۵/۱۳۶۸.</ref>، ۸. اصل [[غیرت]] و [[حمیت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۶۸.</ref>، ۹. اصل [[عدالت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مصاحبه با روزنامه کیهان، ۱۳/۱۰/۱۳۶۳.</ref>، ۱۰. اصل [[مقاومت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۶/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۸۰۹.</ref> |