جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
یکی از مبانی [[اعتقادی]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} نامشروع دانستن حاکمیت طاغوت است. در این زمنیه شواهد فراوان و متعددی وجود دارد که در این [[پژوهش]] به آنها اشاره شده است. از جمله این شواهد، [[سخنان امام کاظم]]{{عم}} با [[هارون]] در مورد [[فدک]] است. دانستیم [[امام هفتم]]{{عم}} حدود فدک را چنان ترسیم نمود که تمام قلمرو [[خلافت]] هارون را در بر میگرفت<ref>شمسالدین ابوالمظفر ابنجوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۰.</ref>. [[شاهد]] دیگر، [[رفتار]] [[امام حسن]]{{ع}} در داستان [[صلح]] تحمیلی ایشان با [[معاویه]] است. براساس قراردادی که معاویه تنظیم کرده بود، امام حسن{{عم}}، باید [[جانشین]] معاویه شده و اگر امام حسن{{ع}}، درگذشت، برادرش [[حسین]]{{ع}} جانشین شود<ref>ابوجعفر محمد بن علی ابنشهر آشوب مازندرانی، مناقب آلابیطالب، ج۴، ص۳۲۰؛ احمد ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۴.</ref>. [[امام]] این شرط را نپذیرفت، زیرا پذیرش این شرط، به مفهوم [[مشروعیت]] بخشیدن به [[سلطه]] ظالمانه معاویه بود. | یکی از مبانی [[اعتقادی]] [[ائمه اطهار]] {{عم}} نامشروع دانستن حاکمیت طاغوت است. در این زمنیه شواهد فراوان و متعددی وجود دارد که در این [[پژوهش]] به آنها اشاره شده است. از جمله این شواهد، [[سخنان امام کاظم]] {{عم}} با [[هارون]] در مورد [[فدک]] است. دانستیم [[امام هفتم]] {{عم}} حدود فدک را چنان ترسیم نمود که تمام قلمرو [[خلافت]] هارون را در بر میگرفت<ref>شمسالدین ابوالمظفر ابنجوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۰.</ref>. [[شاهد]] دیگر، [[رفتار]] [[امام حسن]] {{ع}} در داستان [[صلح]] تحمیلی ایشان با [[معاویه]] است. براساس قراردادی که معاویه تنظیم کرده بود، امام حسن {{عم}}، باید [[جانشین]] معاویه شده و اگر امام حسن {{ع}}، درگذشت، برادرش [[حسین]] {{ع}} جانشین شود<ref>ابوجعفر محمد بن علی ابنشهر آشوب مازندرانی، مناقب آلابیطالب، ج۴، ص۳۲۰؛ احمد ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۴.</ref>. [[امام]] این شرط را نپذیرفت، زیرا پذیرش این شرط، به مفهوم [[مشروعیت]] بخشیدن به [[سلطه]] ظالمانه معاویه بود. | ||
شاهد دیگر [[سخنان امام باقر]]{{عم}}، در مورد [[عمر بن عبدالعزیز]] است. میدانیم او یکی از معدود خلفای [[عادل]] در عصر ائمه اطهار{{عم}} است. این سخن امام باقر{{عم}} در مورد وی، حاکی از آن است که [[خلیفه]] [[غاصب]]، اگرچه عادل باشد، نامشروع خواهد بود. [[ابوبصیر]] [[نقل]] میکند که: | شاهد دیگر [[سخنان امام باقر]] {{عم}}، در مورد [[عمر بن عبدالعزیز]] است. میدانیم او یکی از معدود خلفای [[عادل]] در عصر ائمه اطهار {{عم}} است. این سخن امام باقر {{عم}} در مورد وی، حاکی از آن است که [[خلیفه]] [[غاصب]]، اگرچه عادل باشد، نامشروع خواهد بود. [[ابوبصیر]] [[نقل]] میکند که: | ||
در [[مجد]] با [[حضرت باقر]]{{ع}} بودم که عمر بن عبدالعزیز با [[غلامان]] خود وارد شد. امام فرمود: این [[جوان]] به [[سلطنت]] میرسد و و چهار سال [[زندگی]] میکند و میمیرد. [[اهل]] [[زمین]] بر او میگیرند و [[اهل آسمان]] لعنتش میکنند، چون در [[مجلسی]] نشسته که حقی در آن نداشته است<ref>محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة النصوص و المعجزات، ج۵، ص۲۹۲.</ref>. | در [[مجد]] با [[حضرت باقر]] {{ع}} بودم که عمر بن عبدالعزیز با [[غلامان]] خود وارد شد. امام فرمود: این [[جوان]] به [[سلطنت]] میرسد و و چهار سال [[زندگی]] میکند و میمیرد. [[اهل]] [[زمین]] بر او میگیرند و [[اهل آسمان]] لعنتش میکنند، چون در [[مجلسی]] نشسته که حقی در آن نداشته است<ref>محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة النصوص و المعجزات، ج۵، ص۲۹۲.</ref>. | ||
[[پیشوایان معصوم]] در مجموع با [[اعتقاد]] به نامشروع بودن حکومتهای عصر خویش، [[مسلمانان]] را از هرگونه [[همکاری]] با آنان - مگر در موارد [[ضرورت]] که خود ایشان اجازه میدادند - برحذر میداشتند و این موارد [[گواه]] بر این است که این بزرگواران تنها به [[نظام]] آرمانی [[حکومت اسلامی]] میاندیشیدند و هر حاکمیتی غیر از آن را [[نامشروع]] میدانستند.<ref>[[محمد ملکزاده|ملکزاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۴۰.</ref> | [[پیشوایان معصوم]] در مجموع با [[اعتقاد]] به نامشروع بودن حکومتهای عصر خویش، [[مسلمانان]] را از هرگونه [[همکاری]] با آنان - مگر در موارد [[ضرورت]] که خود ایشان اجازه میدادند - برحذر میداشتند و این موارد [[گواه]] بر این است که این بزرگواران تنها به [[نظام]] آرمانی [[حکومت اسلامی]] میاندیشیدند و هر حاکمیتی غیر از آن را [[نامشروع]] میدانستند.<ref>[[محمد ملکزاده|ملکزاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۴۰.</ref> |