جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[یقین]] در مقابل [[شک]] و به معنای [[علم]] است<ref>لسان العرب.</ref>. هر یقین علم است ولی هر علم یقین نیست. گویا [[یقین علمی]] است که بعد از [[استدلال]] و نظر حاصل شود. در واقع [[علمی]] را یقین گویند که بر آن [[قطع]] حاصل شده و نفس بر آن آرام گردیده است<ref>قاموس قرآن.</ref>. | [[یقین]] در مقابل [[شک]] و به معنای [[علم]] است<ref>لسان العرب.</ref>. هر یقین علم است ولی هر علم یقین نیست. گویا [[یقین علمی]] است که بعد از [[استدلال]] و نظر حاصل شود. در واقع [[علمی]] را یقین گویند که بر آن [[قطع]] حاصل شده و نفس بر آن آرام گردیده است<ref>قاموس قرآن.</ref>. | ||
یقین در [[قرآن]] مراتبی دارد: در مفاهیم [[علم الیقین]]<ref>{{متن قرآن|كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ}} «هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید» سوره تکاثر، آیه ۵.</ref>، [[عین الیقین]]<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ}} «سپس آن را به «دیدار بیگمان» خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۷.</ref>، و [[حق الیقین]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ}} «به راستی این همان «حقیقت بیگمان» است» سوره واقعه، آیه ۹۵؛ {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ}} «و اینکه این حقیقت بیگمان است» سوره حاقه، آیه ۵۱.</ref> که در قرآن به آن اشاره شده است، تفاوتهایی وجود دارد<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>. در [[سوره نمل]] [[آیه]] ۲۲، هدهد از [[سرزمین]] سبا برای [[حضرت سلیمان]]{{ع}} خبری میآورد و میگوید، یک "نبأ [[یقینی]]" آوردهام: {{متن قرآن|وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ}}<ref>«آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام» سوره نمل، آیه ۲۲.</ref>؛ کلمه "نبأ" به معنای خبر مهم است و "یقین" به معنای چیزی است که در آن شکی نباشد<ref>المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱۵، ص۳۵۵.</ref>. | یقین در [[قرآن]] مراتبی دارد: در مفاهیم [[علم الیقین]]<ref>{{متن قرآن|كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ}} «هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید» سوره تکاثر، آیه ۵.</ref>، [[عین الیقین]]<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ}} «سپس آن را به «دیدار بیگمان» خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۷.</ref>، و [[حق الیقین]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ}} «به راستی این همان «حقیقت بیگمان» است» سوره واقعه، آیه ۹۵؛ {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ}} «و اینکه این حقیقت بیگمان است» سوره حاقه، آیه ۵۱.</ref> که در قرآن به آن اشاره شده است، تفاوتهایی وجود دارد<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>. در [[سوره نمل]] [[آیه]] ۲۲، هدهد از [[سرزمین]] سبا برای [[حضرت سلیمان]] {{ع}} خبری میآورد و میگوید، یک "نبأ [[یقینی]]" آوردهام: {{متن قرآن|وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ}}<ref>«آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام» سوره نمل، آیه ۲۲.</ref>؛ کلمه "نبأ" به معنای خبر مهم است و "یقین" به معنای چیزی است که در آن شکی نباشد<ref>المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱۵، ص۳۵۵.</ref>. | ||
[[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: «[[بهترین]] چیزی که به [[قلب]] داده شده یقین است»<ref>بحارالانوار، کتاب ایمان و کفر، ج۱، ص۶۳۳.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ [عَلَى] فِي شَك}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۹۷.</ref>؛ «خوابیدن همراه با یقین، [[برتر]] از نمازگزاردن با [[شک و تردید]] است». این جمله [[امام]]، که آن را در [[ارتباط]] با یکی از [[خوارج]] [[شبزندهدار]] بیان داشتند، نشانگر آن است که کسب [[معرفت یقینی]] در [[سیر]] [[حق]]، خیلی مهمتر از آن است که بدون یقین در مسیری گام بگذاریم که از [[درستی]] آن [[اطمینان]] نداریم، حتی اگر آن مسیر به ظاهر [[دینی]] و [[الهی]] باشد و در آن مسیر خود را به [[رنج]] افکنیم. به عبارت دیگر [[ارزش]] و محتوای [[عبادات]] به [[معرفت]] صحیح و [[یقینی]] است نه به کمیّت و حجم آن. سرّ تمام عبادات به [[یقین]] رسیدن است و این [[درجه]] از یقین به [[انسان]] [[آرامش]] میدهد و جایی از [[شک و تردید]] را برایش باقی نمیگذارد<ref>حکمت عبادات، ص۴۲.</ref>. | [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرماید: «[[بهترین]] چیزی که به [[قلب]] داده شده یقین است»<ref>بحارالانوار، کتاب ایمان و کفر، ج۱، ص۶۳۳.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ [عَلَى] فِي شَك}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۹۷.</ref>؛ «خوابیدن همراه با یقین، [[برتر]] از نمازگزاردن با [[شک و تردید]] است». این جمله [[امام]]، که آن را در [[ارتباط]] با یکی از [[خوارج]] [[شبزندهدار]] بیان داشتند، نشانگر آن است که کسب [[معرفت یقینی]] در [[سیر]] [[حق]]، خیلی مهمتر از آن است که بدون یقین در مسیری گام بگذاریم که از [[درستی]] آن [[اطمینان]] نداریم، حتی اگر آن مسیر به ظاهر [[دینی]] و [[الهی]] باشد و در آن مسیر خود را به [[رنج]] افکنیم. به عبارت دیگر [[ارزش]] و محتوای [[عبادات]] به [[معرفت]] صحیح و [[یقینی]] است نه به کمیّت و حجم آن. سرّ تمام عبادات به [[یقین]] رسیدن است و این [[درجه]] از یقین به [[انسان]] [[آرامش]] میدهد و جایی از [[شک و تردید]] را برایش باقی نمیگذارد<ref>حکمت عبادات، ص۴۲.</ref>. | ||
در نیایشهای [[امام سجاد]]{{ع}}، توجه به یقین و اهمیت آن کاملاً مشهود است. آن [[حضرت]] یکی از خواستههای مهم خود را یقین میداند و آن را از [[خدا]] میطلبد: «از تو میخواهم، ای صاحب جلالت و اکرام، که مرا به کاری واداری که هرکس چنان کند [[محبوب]] تو شود، و [[حق]] الیقینی [[عطا]] کنی که هر کس در طریق [[مشیّت]] تو بدان [[مقام]] فرارود به پاداشی [[نیکو]] رسد»<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref>. | در نیایشهای [[امام سجاد]] {{ع}}، توجه به یقین و اهمیت آن کاملاً مشهود است. آن [[حضرت]] یکی از خواستههای مهم خود را یقین میداند و آن را از [[خدا]] میطلبد: «از تو میخواهم، ای صاحب جلالت و اکرام، که مرا به کاری واداری که هرکس چنان کند [[محبوب]] تو شود، و [[حق]] الیقینی [[عطا]] کنی که هر کس در طریق [[مشیّت]] تو بدان [[مقام]] فرارود به پاداشی [[نیکو]] رسد»<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref>. | ||
[[امام]] در مناجاتهایش مراتب بالای یقین را از [[خداوند]] درخواست میکند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ... اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ...}}؛ «بار خدایا، [[درود]] بفرست بر [[محمد و خاندانش]] و [[ایمان]] مرا به [[کاملترین]] [[درجات ایمان]] و یقین مرا به [[برترین]] [[مراتب یقین]]... فرا بر»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | [[امام]] در مناجاتهایش مراتب بالای یقین را از [[خداوند]] درخواست میکند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ... اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ...}}؛ «بار خدایا، [[درود]] بفرست بر [[محمد و خاندانش]] و [[ایمان]] مرا به [[کاملترین]] [[درجات ایمان]] و یقین مرا به [[برترین]] [[مراتب یقین]]... فرا بر»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | ||
برخی از مراتب بالای یقین در [[کلام امام سجاد]]{{ع}} به قرار زیر است: | برخی از مراتب بالای یقین در [[کلام امام سجاد]] {{ع}} به قرار زیر است: | ||
#'''[[حق الیقین]]''': «از تو میخواهم... و حق الیقینی عطا کنی که هرکس در طریق [[مشیت]] تو بدان مقام فرا رود و به پاداشی نیکو رسد»<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref>. | # '''[[حق الیقین]]''': «از تو میخواهم... و حق الیقینی عطا کنی که هرکس در طریق [[مشیت]] تو بدان مقام فرا رود و به پاداشی نیکو رسد»<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref>. | ||
#'''یقین صادق''': «بار خدایا بر محمد و خاندانش درود بفرست و ما را به یقینی صادق برسان که ما را از رنج [[طلب]] معاش کفایت کند»<ref>نیایش بیستونهم.</ref>. | # '''یقین صادق''': «بار خدایا بر محمد و خاندانش درود بفرست و ما را به یقینی صادق برسان که ما را از رنج [[طلب]] معاش کفایت کند»<ref>نیایش بیستونهم.</ref>. | ||
#'''یقین متوکلین''': «بار خدایا،... از تو میخواهم [[خوف]] و [[خشیت]] [[عابدان]] را به من ارزانی داری و [[عبادت]] خاشعان را و یقین متوکلان را و [[توکل]] [[مؤمنان]] را»<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref>. | # '''یقین متوکلین''': «بار خدایا،... از تو میخواهم [[خوف]] و [[خشیت]] [[عابدان]] را به من ارزانی داری و [[عبادت]] خاشعان را و یقین متوکلان را و [[توکل]] [[مؤمنان]] را»<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref>. | ||
#'''یقین مخلصین''': «بار خدایا، از تو [[راه]] خیر را میطلبم، که تو به آن [[آگاهی]]. پس درود بفرست بر [[محمد و خاندان او]] و هر چه خبر است برای من مقدر فرمای... پس غبار تردید از [[دل]] ما بزدای و ما را به [[یقینی]] چون [[یقین]] [[مخلصان]] [[یاری]] فرمای»<ref>نیایش سیوسوم.</ref>.<ref>[[آرزو زارعزاده|زارعزاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یقین»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۴۱.</ref> | # '''یقین مخلصین''': «بار خدایا، از تو [[راه]] خیر را میطلبم، که تو به آن [[آگاهی]]. پس درود بفرست بر [[محمد و خاندان او]] و هر چه خبر است برای من مقدر فرمای... پس غبار تردید از [[دل]] ما بزدای و ما را به [[یقینی]] چون [[یقین]] [[مخلصان]] [[یاری]] فرمای»<ref>نیایش سیوسوم.</ref>.<ref>[[آرزو زارعزاده|زارعزاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یقین»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۴۱.</ref> | ||
==[[شیطان]] [[دشمن]] یقین است== | == [[شیطان]] [[دشمن]] یقین است == | ||
از آنجا که یقین به [[حقانیت]] [[راه خدا]] و انبیای گرامی و اوصیای عظام{{عم}} سرآغاز همه [[خیرات]] است و شیطان [[مخالف]] [[خیر]] و [[سعادت آدمی]] است، همواره درصدد ایجاد [[شک و تردید]]، و بد دلی و [[بدگمانی]] در [[انسان]] است. [[امام سجاد]]{{ع}} اینگونه به ما هشدار میدهد: «شیطان عنان من به دست گرفته و مرا به عرصه بدگمانی میکشد و پایههای یقین من سُست میگرداند. پس ای [[خداوند]] من، از مجاورت چنین همنشین نابکار، که مرا به [[اطاعت]] خود وا میدارد، به تو [[شکایت]] میکنم»<ref>نیایش سیودوم.</ref>. | از آنجا که یقین به [[حقانیت]] [[راه خدا]] و انبیای گرامی و اوصیای عظام {{عم}} سرآغاز همه [[خیرات]] است و شیطان [[مخالف]] [[خیر]] و [[سعادت آدمی]] است، همواره درصدد ایجاد [[شک و تردید]]، و بد دلی و [[بدگمانی]] در [[انسان]] است. [[امام سجاد]] {{ع}} اینگونه به ما هشدار میدهد: «شیطان عنان من به دست گرفته و مرا به عرصه بدگمانی میکشد و پایههای یقین من سُست میگرداند. پس ای [[خداوند]] من، از مجاورت چنین همنشین نابکار، که مرا به [[اطاعت]] خود وا میدارد، به تو [[شکایت]] میکنم»<ref>نیایش سیودوم.</ref>. | ||
با توجه به این دشمن نابکار است که همواره باید درصدد تکمیل و تصحیح (استوارسازی) یقین خود باشیم: «ای خداوند، به [[لطف]] خود [[نیّت]] مرا از هر شائبهای مصون دار و به [[رحمت]] خود یقین مرا [[استوار]] گردان و به [[قدرت]] خود [[فساد]] مرا به [[صلاح]] بدل نمای»<ref>نیایش بیستم.</ref>.<ref>حکمت عبادات، عبدالله جوادی آملی، قم، نشر اسراء، ۱۳۹۲؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱؛ قرآن کریم،...؛ کتاب ایمان و کفر، علامه مجلسی، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۸ش؛ لسان العرب، ابن منظور محمدبن مکرم، دارصادر، بیروت، ۱۴۱۴ق؛ المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم دارالشامیة، دمشق بیروت، ۱۴۱۲ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبایی، انتشارت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق؛ نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی، آدینه سبز، ۱۳۸۷، چاپ چهارم.</ref>.<ref>آرزو زارعزاده|زارعزاده، آرزو، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یقین»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۴۳.</ref> | با توجه به این دشمن نابکار است که همواره باید درصدد تکمیل و تصحیح (استوارسازی) یقین خود باشیم: «ای خداوند، به [[لطف]] خود [[نیّت]] مرا از هر شائبهای مصون دار و به [[رحمت]] خود یقین مرا [[استوار]] گردان و به [[قدرت]] خود [[فساد]] مرا به [[صلاح]] بدل نمای»<ref>نیایش بیستم.</ref>.<ref>حکمت عبادات، عبدالله جوادی آملی، قم، نشر اسراء، ۱۳۹۲؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱؛ قرآن کریم،... ؛ کتاب ایمان و کفر، علامه مجلسی، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۸ش؛ لسان العرب، ابن منظور محمدبن مکرم، دارصادر، بیروت، ۱۴۱۴ق؛ المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم دارالشامیة، دمشق بیروت، ۱۴۱۲ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبایی، انتشارت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق؛ نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی، آدینه سبز، ۱۳۸۷، چاپ چهارم.</ref>.<ref>آرزو زارعزاده|زارعزاده، آرزو، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یقین»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۴۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |