ادله نقلی عصمت انبیا و امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۴۷: خط ۴۷:


از جمله نکات فراوانی که از [[آیه عهد]] به دست می‌آید، این نکته مهم است که امامت به [[جعل]] و [[گزینش]] خداوند و عهد الاهی است. اما آن چه به بحث «عصمت» مربوط می‌شود، نفی [[امامت ظالم]] است؛ از این‌رو لازم است اندکی معنای ظالم را بررسی کنیم. راغب اصفهانی درباره معنای «[[ظلم]]» می‌نویسد: {{عربی|الظلمة عدم [[النور]] و جمعها [[ظلمات]]... و يعبر بها عن الجهل والشرك و الفسق كما يعبر بالنور عن أضدادها... و «الظلم» عند [[أهل]] اللغة و كثير من العلماء: «وضع الشيء في غير موضعه المختص به»... و الظلم يقال في مجاوزة [[الحق]] الذي يجري مجرى نقطة الدائرة و يقال فيما يكثر و فيما يقل من التجاوز، و لهذا يستعمل في الذنب الكبير و في الذنب الصغير، و لذلك قيل لآدم في تعدية و في ابليس [[ظالم]] و إن كان بين الظالمين بون بعيد. قال بعض الحكماء: «الظلم ثلاثة: [[الأول]]: ظلم بين الانسان و بين [[الله]] تعالى و أعظمه الكفر و الشرك و النفاق... و الثاني: ظلم بينه و بين [[الناس]]... و الثالث: ظلم بينه و بين نفسه}}<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۵ - ۳۱۶.</ref>؛
از جمله نکات فراوانی که از [[آیه عهد]] به دست می‌آید، این نکته مهم است که امامت به [[جعل]] و [[گزینش]] خداوند و عهد الاهی است. اما آن چه به بحث «عصمت» مربوط می‌شود، نفی [[امامت ظالم]] است؛ از این‌رو لازم است اندکی معنای ظالم را بررسی کنیم. راغب اصفهانی درباره معنای «[[ظلم]]» می‌نویسد: {{عربی|الظلمة عدم [[النور]] و جمعها [[ظلمات]]... و يعبر بها عن الجهل والشرك و الفسق كما يعبر بالنور عن أضدادها... و «الظلم» عند [[أهل]] اللغة و كثير من العلماء: «وضع الشيء في غير موضعه المختص به»... و الظلم يقال في مجاوزة [[الحق]] الذي يجري مجرى نقطة الدائرة و يقال فيما يكثر و فيما يقل من التجاوز، و لهذا يستعمل في الذنب الكبير و في الذنب الصغير، و لذلك قيل لآدم في تعدية و في ابليس [[ظالم]] و إن كان بين الظالمين بون بعيد. قال بعض الحكماء: «الظلم ثلاثة: [[الأول]]: ظلم بين الانسان و بين [[الله]] تعالى و أعظمه الكفر و الشرك و النفاق... و الثاني: ظلم بينه و بين [[الناس]]... و الثالث: ظلم بينه و بين نفسه}}<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۵ - ۳۱۶.</ref>؛
[[ظلمت]] عدم [[نور]] و جمع آن ظلمات است... از [[جهل]] و [[شرک]] و [[فسق]] نیز به ظلمت تعبیر می‌شود، چنانکه از ضدّ این امور به نور تعبیر می‌شود... ظلم از نظر اهل لغت و بسیاری از [[عالمان]]، به معنای قرار دادن شیء در غیر موضعی است که به آن اختصاص دارد... و به [[تجاوز]] از [[حق]] - که حول نقطه مرکز دایره می‌گردد - ظلم گفته می‌شود. چه این تجاوز زیاد باشد یا کم<ref>درباره امیرمؤمنان{{ع}} گفته شده است که: {{عربی|قتل في محراب عبادته لشدة عدالته}}؛ به خاطر شدت عدالتش در محراب عبادت کشته شد. این تعابیر بیانگر آن است که امیر مؤمنان کم‌ترین انحرافی از مدار حق نداشته است. خاموش کردن شمع بیت‌المال در لحظاتی که امام{{ع}} مشغول کار دیگری می‌شدند از همین امر حکایت دارد. این حدّ از عدالت برای احدی جز پیامبر{{صل}} و اهل‌بیت{{عم}} ممکن نیست. از همین رو است که امیر مؤمنان{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}؛ شما بر این کار قادر نیستید، و لیکن مرا به واسطه ورع، کوشش، عفت و پرهیز از گناه یاری کنید؛ نهج‌البلاغه، نامه ۳، ص۷۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۶، ص۲۰۵.</ref>، در هر صورت [[ظلم]] نامیده می‌شود و بر این اساس در [[گناه]] کوچک و بزرگ استعمال می‌گردد؛ از همین رو [[تعدی]] [[حضرت آدم]] نیز ظلم دانسته شده<ref>ظلم دامنه بسیار وسیعی دارد و شامل کم‌ترین [[تجاوز]] از [[حق]] - که مصداق آن ترک أولا است - و بیشترین [[انحراف]] از آن - که مصداقش [[کفر]] و [[شرک]] است- می‌شود. ظلمی که در اینجا به حضرت آدم{{ع}} نسبت داده شده است، نباید منافاتی با [[عصمت]] ایشان داشته باشد؛ چراکه [[عصمت انبیاء]] با [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] فراوان [[اثبات]] شد و هیچ تردیدی در آن نیست. پس باید گفت مراد از ظلم در مورد حضرت آدم، چیزی جز ترک اولا نخواهد بود،؛ چراکه ترک اولا از آن جهت که برای [[پیامبران]] و [[اولیاء]] [[خدا]] تجاوز از حق به حساب می‌آید، ظلم است؛ اما ظلمی نیست که با عصمت منافات داشته باشد.
[[ظلمت]] عدم [[نور]] و جمع آن ظلمات است... از [[جهل]] و [[شرک]] و [[فسق]] نیز به ظلمت تعبیر می‌شود، چنانکه از ضدّ این امور به نور تعبیر می‌شود... ظلم از نظر اهل لغت و بسیاری از [[عالمان]]، به معنای قرار دادن شیء در غیر موضعی است که به آن اختصاص دارد... و به [[تجاوز]] از [[حق]] - که حول نقطه مرکز دایره می‌گردد - ظلم گفته می‌شود. چه این تجاوز زیاد باشد یا کم<ref>درباره امیرمؤمنان{{ع}} گفته شده است که: {{عربی|قتل في محراب عبادته لشدة عدالته}}؛ به خاطر شدت عدالتش در محراب عبادت کشته شد. این تعابیر بیانگر آن است که امیر مؤمنان کم‌ترین انحرافی از مدار حق نداشته است. خاموش کردن شمع بیت‌المال در لحظاتی که امام{{ع}} مشغول کار دیگری می‌شدند از همین امر حکایت دارد. این حدّ از عدالت برای احدی جز پیامبر{{صل}} و اهل‌بیت{{عم}} ممکن نیست. از همین رو است که امیر مؤمنان{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}؛ شما بر این کار قادر نیستید، و لکن مرا به واسطه ورع، کوشش، عفت و پرهیز از گناه یاری کنید؛ نهج‌البلاغه، نامه ۳، ص۷۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۶، ص۲۰۵.</ref>، در هر صورت [[ظلم]] نامیده می‌شود و بر این اساس در [[گناه]] کوچک و بزرگ استعمال می‌گردد؛ از همین رو [[تعدی]] [[حضرت آدم]] نیز ظلم دانسته شده<ref>ظلم دامنه بسیار وسیعی دارد و شامل کم‌ترین [[تجاوز]] از [[حق]] - که مصداق آن ترک أولا است - و بیشترین [[انحراف]] از آن - که مصداقش [[کفر]] و [[شرک]] است- می‌شود. ظلمی که در اینجا به حضرت آدم{{ع}} نسبت داده شده است، نباید منافاتی با [[عصمت]] ایشان داشته باشد؛ چراکه [[عصمت انبیاء]] با [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] فراوان [[اثبات]] شد و هیچ تردیدی در آن نیست. پس باید گفت مراد از ظلم در مورد حضرت آدم، چیزی جز ترک اولا نخواهد بود،؛ چراکه ترک اولا از آن جهت که برای [[پیامبران]] و [[اولیاء]] [[خدا]] تجاوز از حق به حساب می‌آید، ظلم است؛ اما ظلمی نیست که با عصمت منافات داشته باشد.


علاوه بر ظلم، به حضرت آدم نسبت «[[عصیان]]» نیز داده شده است که {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}} [«و [[آدم]] با پروردگارش [[نافرمانی]] کرد و بیراه شد» [[سوره طه]]، [[آیه]] ۱۲۱]. در این مورد هم باید گفت: «عصیان» معنایی بیشتر از ترک [[طاعت]] ندارد و ترک اولا نیز از مصادیق ترک طاعت است. در نتیجه منظور از ظلم و عصیانی که به حضرت آدم و پیامبران دیگر{{عم}} نسبت داده شده است ترک اولا است که مرتکب شده‌اند و ترک اولا نیز با عصمت منافات ندارد (مرحوم [[سید مرتضی]] در کتاب [[تنزیه الانبیاء]]، صفحه ۱۰ به بعد به تفصیل این موضوع پرداخته است).
علاوه بر ظلم، به حضرت آدم نسبت «[[عصیان]]» نیز داده شده است که {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}} [«و [[آدم]] با پروردگارش [[نافرمانی]] کرد و بیراه شد» [[سوره طه]]، [[آیه]] ۱۲۱]. در این مورد هم باید گفت: «عصیان» معنایی بیشتر از ترک [[طاعت]] ندارد و ترک اولا نیز از مصادیق ترک طاعت است. در نتیجه منظور از ظلم و عصیانی که به حضرت آدم و پیامبران دیگر{{عم}} نسبت داده شده است ترک اولا است که مرتکب شده‌اند و ترک اولا نیز با عصمت منافات ندارد (مرحوم [[سید مرتضی]] در کتاب [[تنزیه الانبیاء]]، صفحه ۱۰ به بعد به تفصیل این موضوع پرداخته است).
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش