←بیماری حضرت
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[[پیغمبر]] {{صل}} بعد از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] برای شهدای [[احد]]، آمرزش طلبید و فرمود: "ای [[مردم]]! اگر من پشت کسی از شما را با تازیانه نواختهام، اکنون پشت من برای [[قصاص]] در [[اختیار]] اوست. اگر به کسی [[دشنام]] دادهام اکنون در [[اختیار]] اویم تا مقابله به مثل کند و اگر از کسی [[مالی]] گرفتهام، اکنون [[مال]] من در [[اختیار]] اوست که هر چه خواهد، ببرد..."<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۱۹؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.</ref> حضرت، [[نماز ظهر]] را در [[مسجد]] اقامه کرد و دوباره همان گفتهها را بر فراز [[منبر]] تکرار فرمود<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۱۹؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. | [[پیغمبر]] {{صل}} بعد از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] برای شهدای [[احد]]، آمرزش طلبید و فرمود: "ای [[مردم]]! اگر من پشت کسی از شما را با تازیانه نواختهام، اکنون پشت من برای [[قصاص]] در [[اختیار]] اوست. اگر به کسی [[دشنام]] دادهام اکنون در [[اختیار]] اویم تا مقابله به مثل کند و اگر از کسی [[مالی]] گرفتهام، اکنون [[مال]] من در [[اختیار]] اوست که هر چه خواهد، ببرد..."<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۱۹؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.</ref> حضرت، [[نماز ظهر]] را در [[مسجد]] اقامه کرد و دوباره همان گفتهها را بر فراز [[منبر]] تکرار فرمود<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۱۹؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. | ||
سپس [[رسول خدا]] {{صل}} یکی دو روز به منزل [[امسلمه]] رفت<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۵۸.</ref> تا اینکه [[عایشه]] و دیگر [[همسران]] حضرت، از [[امسلمه]] خواستند که اجازه دهد، حضرت را به [[خانه]] [[عایشه]] ببرند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۵؛ قطب الدین راوندی، قصص الأنبیاء، ص۳۵۸.</ref>. با اجازه او، [[رسول اکرم]] {{صل}} را به منزل [[عایشه]] بردند؛ در حالی که [[حضرت علی]] {{ع}} و [[فضل بن عباس]]، زیر بغلهای حضرت را گرفته بودند و پاهای شریفش نیز از شدت [[ناتوانی]] به [[زمین]] کشیده میشد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۹؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۵۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حوادث آخرین روزهای عمر پیامبر (مقاله)|حوادث آخرین روزهای عمر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> | سپس [[رسول خدا]] {{صل}} یکی دو روز به منزل [[امسلمه]] رفت<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۵۸.</ref> تا اینکه [[عایشه]] و دیگر [[همسران]] حضرت، از [[امسلمه]] خواستند که اجازه دهد، حضرت را به [[خانه]] [[عایشه]] ببرند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۵؛ قطب الدین راوندی، قصص الأنبیاء، ص۳۵۸.</ref>. با اجازه او، [[رسول اکرم]] {{صل}} را به منزل [[عایشه]] بردند؛ در حالی که [[حضرت علی]] {{ع}} و [[فضل بن عباس]]، زیر بغلهای حضرت را گرفته بودند و پاهای شریفش نیز از شدت [[ناتوانی]] به [[زمین]] کشیده میشد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۹؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۵۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حوادث آخرین روزهای عمر پیامبر (مقاله)|حوادث آخرین روزهای عمر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> | ||
== آخرین حضور [[پیامبر]] {{صل}} در [[مسجد]] و [[نماز]] [[ابوبکر]] == | == آخرین حضور [[پیامبر]] {{صل}} در [[مسجد]] و [[نماز]] [[ابوبکر]] == |