بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = اسلام در مدینه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
در [[جمادی الاول]] [[سال]] هشتم، پانزده نفر به [[سرپرستی]] "[[کعب بن عمیر]] غفاری" که همگی مبلغ [[اسلام]] بودند در منطقه "ذات اطلاح" [[قتل عام]] شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۹؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۵.</ref>. [[خاتم رسولان]] {{صل}} طی [[فرمان]] [[جهاد]]، سپاهی ده هزار نفری به [[فرماندهی]] "[[جعفر بن ابی طالب]]"، "[[زید بن حارثه]]" و "[[عبدالله بن رواحه]]" به سوی [[شامات]] ارسال کرد. [[سپاهیان]] [[اسلام]] پس از کشته شدن سه [[فرمانده]] مذکور، با تاکتیک [[جنگی]] ماهرانه "[[خالد بن ولید]]" عقبنشینی کردند و به [[مدینه]] بازگشتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۷۳-۳۸۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۶-۴۲.</ref>. [[مسلمانان]] در این سریه، [[قدرت]] خویش را به رخ [[مشرکان]] کشیدند. | |||
مقدمه [[فتح مکه]] هنگام [[یاری]] رساندن عدهای از [[قریش]] به "بنیبکر" در حمله به "[[خزاعه]]" فراهم شد. [[خزاعه]] همپیمان [[مسلمانان]] بودند و بنیبکر، حدود بیست و چند تن از مردان [[خزاعه]] را کشتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۸۹؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۸۴.</ref>. خزاعیان از [[پیامبر]] {{صل}} یاری طلبیدند. مکیان بیمناک، [[ابوسفیان]] را برای اظهار [[وفاداری]] به [[پیمان]]، نزد [[رسول خدا]] {{صل}} فرستادند. [[رسول اکرم]] {{صل}} او را نپذیرفت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۹۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۳۹۶.</ref> و بدون دادن هیچ اطلاعی از مقصد نهایی با [[سپاه]] ده هزار نفری، در دهم [[رمضان]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲.</ref>[[سال]] هشتم به سوی [[مکه]] حرکت کرد. | |||
[[ابوسفیان]]، [[حکیم بن حزام]] و [[بدیل بن ورقاء خزاعی]] در شب [[فتح مکه]] برای [[شفاعت]] به اردوگاه [[مسلمانان]] نزدیک شدند و دریافتند [[سپاه]] [[قریش]]، [[توانایی]] [[تحمل]] چنین سپاهی را ندارد؛ از این رو آنان با واسطهگری [[عباس]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۳.</ref>. [[حضرت]] نه تنها از او در [[گذشت]]؛ بلکه اعلام کرد هر کس به [[خانه]] [[ابوسفیان]] یا "[[مسجدالحرام]]" در آید یا در [[خانه]] خویش بماند در [[امان]] خواهد بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ص۴۰۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۵۴.</ref>. با وجود [[عفو]] عمومی [[پیامبر]] {{صل}} گروهی از [[قریش]]، [[سلاح]] پوشیدند و با [[خالد بن ولید]] به [[مبارزه]] برخاستند؛ اما پس از آنکه ۲۴ تن از [[قریش]] و ۴ تن از [[قبیله]] "بنیهذیل" کشته شدند، بقیه گریختند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۳؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۲۷.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[فتح مکه]]، وارد [[کعبه]] شد و بتان را از [[کعبه]] زدود و به زیر افکند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۱۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ۲۵۲.</ref>. | |||
[[پیامبر]] {{صل}} برای براندازی [[بتپرستی]] در میان [[قبایل]] کوچک، [[خالد بن ولید]] را برای [[تبلیغ]] به سوی "بنی جذیمه" فرستاد. خالد با ۳۵۰ تن نزد آنان رفت. آنان با اطلاع از سابقه [[پیمانشکنی]] خالد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۷۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۲۹.</ref>، به ناچار، [[سلاح]] بر [[زمین]] نهاده، [[اسلام]] آورده، [[نماز]] خواندند و خفتند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۱.</ref>. خالد بر آنان تاخت و عدهای از مردانشان را کشت. [[خاتم رسولان]] {{صل}} به شدت [[اندوهگین]] شد و در جمع [[مسلمانان]] از [[رفتار]] خالد [[برائت]] جست<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۲۹؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۶۷.</ref> و [[علی]] {{ع}} را برای پرداخت خونبهای مقتولان و [[دلجویی]] از بنیجذیمه نزد آنان فرستاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۳۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۶۷؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۱.</ref>. | |||
[[قبیله]] جنگجوی "[[هوازن]]"، پس از [[فتح مکه]]، عازم حمله به [[مسلمانان]] شدند و برای جلوگیری از فرار مردان، تمام [[اموال]] و [[زنان]] هر [[عشیره]] را نیز با خود به "اوطاس" بردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۴۵۹؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۱۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۳۷.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} در دهم [[شوال]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۸۸.</ref>[[سال]] هشتم با ۱۲ هزار تن، وارد درههای بنیهوازن شد؛ در حالی که بنیهوازن، بالای سر آنها کمین کرده بودند و در هجومی ناگهانی، [[مسلمانان]] را پراکندند. [[علی]] {{ع}}، [[عباس]]، "[[ابوسفیان بن حارث]]" و چهار [[زن]] دیگر، شجاعانه به [[دفاع]] از [[پیامبر]] {{صل}} شتافتند. | |||
سرانجام [[سپاهیان]] با دیدن این صحنه و فریادهای [[عباس]]، به تدریج به میدان بازگشتند بر بنیهوازن تاختند و ۶ هزار تن [[اسیر]] گرفتند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۷۴-۷۵.</ref>. بقیه جنگجویان [[هوازن]] نیز به [[طائف]]، نخله و اوطاس گریختند. | |||
"[[طائف]]" عمدهترین مرکز [[مقاومت]] [[مشرکان]] بود. [[رسول خدا]] {{صل}} طی سریههایی چون [[سریه]] [[ابوعامر اشعری]] و... امکان فراخوانی نیرو را از آنان گرفت و پس از تسخیر دژ "[[مالک بن عوف]]"، دژهای ثقیف را ۲۰ روز محاصره کرد و چون امکان گشودن دژ میسر نشد، وارد "جعرانه" شد که [[اسیران]] بنیهوازن در آنجا بودند. سرانجام [[پیامبر]] {{صل}} آنان را [[آزاد]] کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۴-۱۱۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۱۴.</ref> و پس از انجام [[عمره]]، در اواخر ذیالقعده، "[[عتاب بن اسید]]" را به [[امارت]] [[مکه]] معین کرد و<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاهشمار (مقاله)|گاهشمار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶ ـ ۲۸.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | {{مدخل وابسته}} | ||
خط ۲۲: | خط ۳۶: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاهشمار (مقاله)|گاهشمار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۸: | خط ۴۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:تاریخ پیامبر خاتم]] |