←علی {{ع}} از رحلت رسول خدا {{صل}} تا خلافت
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در سال دهم [[هجرت]] [[تصمیم]] گرفت [[حج]] بهجا آورد و [[مناسک]] و [[آداب]] [[حج]] را به [[مردم]] بیاموزد. پس از [[مناسک]] [[حج]] و هنگام بازگشت در محلی به نام [[غدیرخم]]، در نزدیکی جُحفه، به [[امر الهی]] بازایستاد و فرود آمد: «ای [[پیامبر]] آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است به [[مردم]] برسان. اگر چنین نکنی امر [[رسالت]] را ادا نکردهای. [[خدا]] را از [[مردم]] [[حفظ]] میکند؛ که [[خدا]] [[مردم]] [[کافر]] را [[هدایت]] نمیکند»<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. [[دستور الهی]] مبنی بر [[نصب امام علی]] {{ع}} و جانشینانش به [[خلافت]] و [[رهبری]] [[مردمان]] بود. پس از اقامه نماز ظهر در حالیکه بیش از صدهزار نفر [[انتظار]] میکشیدند، [[پیامبر]] از منبری که از بارهای شتران ساخته بودند بالا رفت و پس از [[حمد]] و ثنای [[خدا]] و [[گواهی]] گرفتن از [[مردم]] بر یکتایی [[خداوند]] و [[بندگی]] و [[رسالت]] خویشتن و [[حقانیت]] [[بهشت و جهنم]] و [[روز قیامت]]، فرمود: "[[مردم]]، من به زودی از میان شم خواهم رفت و دو چیز [[ارزشمند]] (ثقل) در میان شما باقی میگذارم که اگر به آنها چنگ زنید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. تا کنار [[حوض کوثر]] بر من درآیند. پس بنگرید با آنها چگونه [[رفتار]] میکنید و آیا [[حق]] مرا در مورد آنها رعایت خواهد کرد؟ «یکی از حاضران پرسید: "این دو ثقل کداماند؟» [[پیامبر]] فرمود: «[[ثقل اکبر]] کتاب خداست که یکی سویش بهدست [[خدا]] و سوی دیگر آن بهدست شماست؛ [[ثقل اصغر]] [[عترت]] ([[خاندان]] و [[اهل بیت]]) من است. این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند. من این را از [[خدا]] خواستهام. پس به آن دو چنگ زنید تا [[گمراه]] نشوید و بر آن دو پیشی نگیرید که هلاک خواهید شد. درباره آن دو کوتاهی نکنید، که نابود خواهید شد». آنگاه با صدای بلند فرمود: «آیا من سزاوارتر از شما به شما نیستم؟» آنها نیز [[تصدیق]] کردند. پس [[پیامبر]] بیدرنگ دست [[علی]] را گرفت و بلند کرد و سه بار فرمود: «هر که من مولا و [[سرپرست]] اویم، این [[علی]] مولا و [[سرپرست]] اوست. خدایا [[دوست]] بدار هر که او را [[دوست]] دارد و [[دشمن]] بدار هر که او را [[دشمن]] میدارد و [[یاری]] کن هر که او را [[یاری]] کند و رها کن هر که او را واگذارد». در پایان فرمود: «حاضران غایبان را از این امر با خبر کنند» و از [[منبر]] فرو شد. سپس [[نماز عصر]] را بهجا آوردند و به مردان [[مسلمان]] [[فرمان]] داد یکایک نزد ایشان بیایند و با [[علی]] {{ع}} [[بیعت]] کنند و او را [[امیرالمؤمنین]] خوانند. سپس [[زنان]] به [[دستور پیامبر]] در ظرف آبی با آن حضرت [[بیعت]] کردند. پس از آن [[آیه]] [[الهی]] بر [[پیامبر]] نازل شد که: «امروز برای شما دینتان را کامل و [[نعمت]] خود را بر شما تمام کردم و (با [[ولایت]] [[علی]]) [[خشنود]] شدم که [[اسلام]] [[دین]] شما باشد».<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}«امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> این واقعه در واپسین سال [[عمر]] گرامی [[رسول خدا]] اتفاق افتاد<ref>ر. ک: مسند احمد، ج ۱ صفحات ۸۴، ۱۱۸، ۱۱۹ و ۱۵۲.</ref>.<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۹۵؛ [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن ابیطالب - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن ابیطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۳۹۲-۴۲۱.</ref> | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در سال دهم [[هجرت]] [[تصمیم]] گرفت [[حج]] بهجا آورد و [[مناسک]] و [[آداب]] [[حج]] را به [[مردم]] بیاموزد. پس از [[مناسک]] [[حج]] و هنگام بازگشت در محلی به نام [[غدیرخم]]، در نزدیکی جُحفه، به [[امر الهی]] بازایستاد و فرود آمد: «ای [[پیامبر]] آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است به [[مردم]] برسان. اگر چنین نکنی امر [[رسالت]] را ادا نکردهای. [[خدا]] را از [[مردم]] [[حفظ]] میکند؛ که [[خدا]] [[مردم]] [[کافر]] را [[هدایت]] نمیکند»<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. [[دستور الهی]] مبنی بر [[نصب امام علی]] {{ع}} و جانشینانش به [[خلافت]] و [[رهبری]] [[مردمان]] بود. پس از اقامه نماز ظهر در حالیکه بیش از صدهزار نفر [[انتظار]] میکشیدند، [[پیامبر]] از منبری که از بارهای شتران ساخته بودند بالا رفت و پس از [[حمد]] و ثنای [[خدا]] و [[گواهی]] گرفتن از [[مردم]] بر یکتایی [[خداوند]] و [[بندگی]] و [[رسالت]] خویشتن و [[حقانیت]] [[بهشت و جهنم]] و [[روز قیامت]]، فرمود: "[[مردم]]، من به زودی از میان شم خواهم رفت و دو چیز [[ارزشمند]] (ثقل) در میان شما باقی میگذارم که اگر به آنها چنگ زنید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. تا کنار [[حوض کوثر]] بر من درآیند. پس بنگرید با آنها چگونه [[رفتار]] میکنید و آیا [[حق]] مرا در مورد آنها رعایت خواهد کرد؟ «یکی از حاضران پرسید: "این دو ثقل کداماند؟» [[پیامبر]] فرمود: «[[ثقل اکبر]] کتاب خداست که یکی سویش بهدست [[خدا]] و سوی دیگر آن بهدست شماست؛ [[ثقل اصغر]] [[عترت]] ([[خاندان]] و [[اهل بیت]]) من است. این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند. من این را از [[خدا]] خواستهام. پس به آن دو چنگ زنید تا [[گمراه]] نشوید و بر آن دو پیشی نگیرید که هلاک خواهید شد. درباره آن دو کوتاهی نکنید، که نابود خواهید شد». آنگاه با صدای بلند فرمود: «آیا من سزاوارتر از شما به شما نیستم؟» آنها نیز [[تصدیق]] کردند. پس [[پیامبر]] بیدرنگ دست [[علی]] را گرفت و بلند کرد و سه بار فرمود: «هر که من مولا و [[سرپرست]] اویم، این [[علی]] مولا و [[سرپرست]] اوست. خدایا [[دوست]] بدار هر که او را [[دوست]] دارد و [[دشمن]] بدار هر که او را [[دشمن]] میدارد و [[یاری]] کن هر که او را [[یاری]] کند و رها کن هر که او را واگذارد». در پایان فرمود: «حاضران غایبان را از این امر با خبر کنند» و از [[منبر]] فرو شد. سپس [[نماز عصر]] را بهجا آوردند و به مردان [[مسلمان]] [[فرمان]] داد یکایک نزد ایشان بیایند و با [[علی]] {{ع}} [[بیعت]] کنند و او را [[امیرالمؤمنین]] خوانند. سپس [[زنان]] به [[دستور پیامبر]] در ظرف آبی با آن حضرت [[بیعت]] کردند. پس از آن [[آیه]] [[الهی]] بر [[پیامبر]] نازل شد که: «امروز برای شما دینتان را کامل و [[نعمت]] خود را بر شما تمام کردم و (با [[ولایت]] [[علی]]) [[خشنود]] شدم که [[اسلام]] [[دین]] شما باشد».<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}«امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> این واقعه در واپسین سال [[عمر]] گرامی [[رسول خدا]] اتفاق افتاد<ref>ر. ک: مسند احمد، ج ۱ صفحات ۸۴، ۱۱۸، ۱۱۹ و ۱۵۲.</ref>.<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۹۵؛ [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن ابیطالب - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن ابیطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۳۹۲-۴۲۱.</ref> | ||
== [[علی]] {{ع}} از | == [[علی]] {{ع}} از رحلت رسول خدا {{صل}} تا خلافت == | ||
{{همچنین|رحلت پیامبر خاتم|خلافت امام علی}} | |||
پس از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} مهمترین رویداد، تشکیل شورای [[سقیفه بنی ساعده]] بود. در این [[شورا]]، [[ابوبکر]] را به عنوان نخستین [[خلیفه]] [[مسلمانان]] برگزیدند و [[فرمان]] و [[وصیت]] [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[خلافت علی]] {{ع}} را کنار نهادند. [[پیامبر]] {{صل}} بارها از این موضوع سخن گفته و در روایاتی همچون [[یوم الانذار]]، [[غدیر]] و [[منزلت]]، از [[خلافت علی]] {{ع}} یاد کرده بود<ref>ر. ک: اعیان الشیعة، ج ۱ ص ۴۲۱- ۳۲۴.</ref>. هر چند [[امام علی]] {{ع}} [[خلافت]] را از آن خویش میدانست، برای [[مصلحت]] [[مسلمانان]] و [[آیین]] نوپای [[اسلام]]، علیه [[غاصبان خلافت]] [[قیام]] نکرد و بیست و پنج سال از [[خلافت]] بر کنار ماند<ref>ر. ک: نهج البلاغه، خ ۳.</ref>.<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۵.</ref> | پس از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} مهمترین رویداد، تشکیل شورای [[سقیفه بنی ساعده]] بود. در این [[شورا]]، [[ابوبکر]] را به عنوان نخستین [[خلیفه]] [[مسلمانان]] برگزیدند و [[فرمان]] و [[وصیت]] [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[خلافت علی]] {{ع}} را کنار نهادند. [[پیامبر]] {{صل}} بارها از این موضوع سخن گفته و در روایاتی همچون [[یوم الانذار]]، [[غدیر]] و [[منزلت]]، از [[خلافت علی]] {{ع}} یاد کرده بود<ref>ر. ک: اعیان الشیعة، ج ۱ ص ۴۲۱- ۳۲۴.</ref>. هر چند [[امام علی]] {{ع}} [[خلافت]] را از آن خویش میدانست، برای [[مصلحت]] [[مسلمانان]] و [[آیین]] نوپای [[اسلام]]، علیه [[غاصبان خلافت]] [[قیام]] نکرد و بیست و پنج سال از [[خلافت]] بر کنار ماند<ref>ر. ک: نهج البلاغه، خ ۳.</ref>.<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۵.</ref> | ||