مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==آیا مهدویت با دموکراسی ناسازگار است؟==
==آیا مهدویت با دموکراسی ناسازگار است؟==
*یکی از آموزه‌های [[شیعه]] اعتقاد به اصل [[مهدویت]] است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - [[حضرت مهدی]] موعود [[امام دوازدهم]] ظهور و جهان را پر از عدل نموده و [[حکومت]] واحد جهانی تشکیل می‌دهد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.</ref>. این [[امام]] همام مانند [[پیامبر اسلام]]{{صل}} ‌‌و دیگر [[امامان]] [[حجت خدا]] و [[اطاعت]] از آن برای همه واجب است. برخی اصل [[مهدویت]] را با [[دموکراسی]] ناسازگار توصیف کرده‌اند<ref>ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] ) با آب و تاب بیشتر از سوی دکتر سروش و دیگران مطرح و تبلیغ می‌شد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر [[امامان]] و [[مهدویت]] بود که [[تعیین]] آنها از طریق [[انتصاب]] [[پیامبر]] ص ‌‌صورت می‌گرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم [[اسلام]] را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید می‌کند که آن در عالم [[مسیحیت]] و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنان‌که ذکر شد - در عبارت وی به تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] هیچ اشاره‌ای نشده است؛ ر.ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمال‌الدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.</ref>، دکتر [[عبدالکریم سروش]] در این‌باره می‌گوید:اگر قرار باشد یک مهدی بیاید کخه همان اتوریته [[پیامبر]] را داشته باشد، ما از فواید [[خاتمیت]] بی‌بهره می‌مانیم... فلذا این سؤال از [[شیعیان]] باقی است که [[مهدویت]] را چگونه با اندیشه رهایی و [[دموکراسی]] می‌توان جمع کرد؟<ref>سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمن‌پور نیز نوشت:‌ «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه [[سیاست]] یا به بی عملی [[سیاست|سیاسی]] یا سفاکی و [[مردم]] فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه [[فقیه]] و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک می‌انجامد که علی أیّ‌حال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانه‌اند» - (سایت سروش).</ref>.
*یکی از آموزه‌های [[شیعه]] اعتقاد به اصل [[مهدویت]] است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - [[حضرت مهدی]] موعود [[امام دوازدهم]] ظهور و جهان را پر از عدل نموده و [[حکومت]] واحد جهانی تشکیل می‌دهد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.</ref>. این [[امام]] همام مانند [[پیامبر اسلام]]{{صل}} ‌‌و دیگر [[امامان]] [[حجت خدا]] و [[اطاعت]] از آن برای همه واجب است. برخی اصل [[مهدویت]] را با [[دموکراسی]] ناسازگار توصیف کرده‌اند<ref>ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] ) با آب و تاب بیشتر از سوی یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان و دیگران مطرح و تبلیغ می‌شد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر [[امامان]] و [[مهدویت]] بود که [[تعیین]] آنها از طریق [[انتصاب]] [[پیامبر]] ص ‌‌صورت می‌گرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم [[اسلام]] را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید می‌کند که آن در عالم [[مسیحیت]] و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنان‌که ذکر شد - در عبارت وی به تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] هیچ اشاره‌ای نشده است؛ ر.ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمال‌الدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.</ref>، دکتر [[عبدالکریم سروش]] در این‌باره می‌گوید:اگر قرار باشد یک مهدی بیاید کخه همان اتوریته [[پیامبر]] را داشته باشد، ما از فواید [[خاتمیت]] بی‌بهره می‌مانیم... فلذا این سؤال از [[شیعیان]] باقی است که [[مهدویت]] را چگونه با اندیشه رهایی و [[دموکراسی]] می‌توان جمع کرد؟<ref>سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمن‌پور نیز نوشت:‌ «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه [[سیاست]] یا به بی عملی [[سیاست|سیاسی]] یا سفاکی و [[مردم]] فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه [[فقیه]] و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک می‌انجامد که علی أیّ‌حال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانه‌اند» - (سایت سروش).</ref>.


در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل اندر تأمل است:
در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل اندر تأمل است:
'''۱. نادیده انگاشتن [[فضایل]] [[جامعه مهدوی]]:''' آقای [[عبدالکریم سروش]] در بحث [[مهدویت]] نیز تصویر ناقص و چه‌بسا تصویر خشن و [[مخالف]] [[دموکراسی]] ارائه داده است، در حالی که [[انصاف]] و منطق اقتضا می‌کند وقتی یک نظریه‌ای مورد تحلیل و نقد قرار می‌گیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیون‌ها [[انسان]] آن را مقدس می‌شمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چه‌بسا [[تحریف]] شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگی‌های مثبت بالفور آن را [[جرح]] و تضعیف نمود، "مغالطه حذف".  
'''۱. نادیده انگاشتن [[فضایل]] [[جامعه مهدوی]]:''' این به اصطلاح روشنفکر مسلمان در بحث [[مهدویت]] نیز تصویر ناقص و چه‌بسا تصویر خشن و [[مخالف]] [[دموکراسی]] ارائه داده است، در حالی که [[انصاف]] و منطق اقتضا می‌کند وقتی یک نظریه‌ای مورد تحلیل و نقد قرار می‌گیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیون‌ها [[انسان]] آن را مقدس می‌شمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چه‌بسا [[تحریف]] شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگی‌های مثبت بالفور آن را [[جرح]] و تضعیف نمود، "مغالطه حذف".  
ما در اینجا به صورت مختصر به [[فضایل]] و محسنات [[جامعه مهدوی]] اشاره می‌کنیم تا خواننده فاضل ابتدا با [[جامعه مهدوی]] و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل [[دموکراسی]] نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با [[علم]] و درایت اقدام کند.  
ما در اینجا به صورت مختصر به [[فضایل]] و محسنات [[جامعه مهدوی]] اشاره می‌کنیم تا خواننده فاضل ابتدا با [[جامعه مهدوی]] و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل [[دموکراسی]] نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با [[علم]] و درایت اقدام کند.  


خط ۲۹: خط ۲۹:
#'''[[جامعه]] بهداشتین و تندرست:''' در [[جامعه مهدوی]] شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماری‌های مختلف زندگی خود را می‌گذرانند<ref>ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.</ref> وعمرهای مردم طولانی خواهد شد <ref>عقدر الدرر، ص:۱۵۹؛ القول المختصر، ص:۲۰؛ در پاره‌ای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.</ref>.
#'''[[جامعه]] بهداشتین و تندرست:''' در [[جامعه مهدوی]] شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماری‌های مختلف زندگی خود را می‌گذرانند<ref>ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.</ref> وعمرهای مردم طولانی خواهد شد <ref>عقدر الدرر، ص:۱۵۹؛ القول المختصر، ص:۲۰؛ در پاره‌ای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.</ref>.


حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر می‌شود. حال سؤال این است که آیا با این وصف از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا می‌شود که چنین [[جامعه]]‌ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]]{{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]‌ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث می‌کنیم، چنان‌که دکتر سروش اتوریته [[امام عصر]] (عج) و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده می‌کند. باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من اراده می‌کنم - ناسازگار است.  
حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر می‌شود. حال سؤال این است که آیا با این وصف از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا می‌شود که چنین [[جامعه]]‌ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]]{{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]‌ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث می‌کنیم، چنان‌که یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان اتوریته [[امام عصر]]{{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده می‌کند. باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من اراده می‌کنم - ناسازگار است.  


'''۲. رضایت همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' یکی از ویژگی‌های [[حکومت مهدوی]] رضایت و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] (عج) است، چنان‌که در [[روایات]] آمده است:" اهل آسمان و زمین از او راضی می‌شوند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۰%|" يَرْضَى‏ بِهِ‏ سَاكِنُ‏ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ‏ الْأَرْض‏‏‏"}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید [[مردم]] آن حضرت را دوست می‌دارند:"ساکنان آسمان و زمین او را دوست می‌دارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجه‌شان می‌کند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره‏‏‏"}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref>   
'''۲. رضایت همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' یکی از ویژگی‌های [[حکومت مهدوی]] رضایت و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] (عج) است، چنان‌که در [[روایات]] آمده است:" اهل آسمان و زمین از او راضی می‌شوند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۰%|" يَرْضَى‏ بِهِ‏ سَاكِنُ‏ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ‏ الْأَرْض‏‏‏"}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید [[مردم]] آن حضرت را دوست می‌دارند:"ساکنان آسمان و زمین او را دوست می‌دارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجه‌شان می‌کند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره‏‏‏"}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref>   
۵۳٬۳۷۰

ویرایش