آرزو در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱۹: خط ۱۹:


== [[حقیقت]] [[آرزو]] ==
== [[حقیقت]] [[آرزو]] ==
در روایاتی چند از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} [[مؤمنان]] از املِ دور و دراز، [[نهی]] شده‌اند؛ چرا که موجب [[فراموشی]] [[قیامت]] می‌شود<ref>التفسیرالکبیر، ج۱۹، ص۱۵۵؛ الخصال، ج۱، ص۱۵؛ الکافی، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. در روایاتی نیز به کوتاه کردن [[امل]] سفارش شده است<ref>الامالی، طوسی، ج۱، ص ۷؛ بحارالانوار، ج۴۰، ص ۹۸ و ج ۴۲، ص ۲۰۳ و ج ۶۷، ص ۶۸ و ۳۱۰.</ref>. [[مفسران]] در این باره که [[آرزو]] امری زبانی است یا قلبی، دو دسته‌اند: [[طبرسی]] به بیش‌تر [[متکلمان]] نسبت می‌دهد که [[آرزو]] را از مقوله گفتار می‌دانند؛ یعنی [[انسان]] برای چیزی که نبوده است، بگوید کاش می‌بود یا برای چیزی که هست، بگوید کاش نمی‌بود؛ ولی جُبائی از [[متکلمان معتزلی]]، [[آرزو]] را از مقوله معنا و امری قلبی دانسته است؛ با این توضیح که [[آرزو]] نه از قبیل [[اراده]] است؛ زیرا [[اراده]]، فقط به امور ممکن تعلق می‌گیرد و نه از قبیل میل و خواهش؛ زیرا میل و خواهش به گذشته تعلق نمی‌گیرد؛ در حالی که [[آرزو]]، هم به امور ناممکن و هم به امور گذشته تعلق می‌گیرد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۹ و ج ۳، ص ۶۳.</ref>. [[فخر رازی]] نظر نخست را به [[معتزله]] نسبت داده و ضمن بعید دانستن آن می‌گوید: به نظر [[اشاعره]]، [[آرزو]] عبارت از خواستن چیزی است که به تحقق نیافتن آن [[یقین]] یا [[گمان]] دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۸۰.</ref>؛ افزون بر این، [[آرزو]] از نوع انشا است که به سان جمله‌های گزارشی، به [[صدق]] یاکذب [[وصف]] نمی‌شود؛ ولی در [[آیات]] ۲۷ و ۲۸ سوره انعام [[خداوند]] پس از [[نقل]] آرزوی [[کافران]] هنگام مشاهده [[عذاب]] که می‌گویند: کاش به [[دنیا]] باز گردانده می‌شدیم و [دیگر] [[آیات]] پروردگارمان را [[تکذیب]] نمی‌کردیم و از [[مؤمنان]] می‌شدیم، آنها را [[دروغ]] گو می‌شمارد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشته‌اند می‌دیدی که می‌گویند: ای کاش بازمان می‌گرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمی‌شمردیم و از مؤمنان می‌شدیم و بی‌گمان آنان دروغ پردازند» سوره انعام، آیه ۲۷-۲۸.</ref>.
در روایاتی چند از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} [[مؤمنان]] از املِ دور و دراز، [[نهی]] شده‌اند؛ چرا که موجب [[فراموشی]] [[قیامت]] می‌شود<ref>التفسیرالکبیر، ج۱۹، ص۱۵۵؛ الخصال، ج۱، ص۱۵؛ الکافی، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. در روایاتی نیز به کوتاه کردن [[امل]] سفارش شده است<ref>الامالی، طوسی، ج۱، ص ۷؛ بحارالانوار، ج۴۰، ص ۹۸ و ج ۴۲، ص ۲۰۳ و ج ۶۷، ص ۶۸ و ۳۱۰.</ref>. [[مفسران]] در این باره که [[آرزو]] امری زبانی است یا قلبی، دو دسته‌اند: [[طبرسی]] به بیش‌تر [[متکلمان]] نسبت می‌دهد که [[آرزو]] را از مقوله گفتار می‌دانند؛ یعنی [[انسان]] برای چیزی که نبوده است، بگوید کاش می‌بود یا برای چیزی که هست، بگوید کاش نمی‌بود؛ ولی جُبائی از [[متکلمان معتزلی]]، [[آرزو]] را از مقوله معنا و امری قلبی دانسته است؛ با این توضیح که [[آرزو]] نه از قبیل [[اراده]] است؛ زیرا [[اراده]]، فقط به امور ممکن تعلق می‌گیرد و نه از قبیل میل و خواهش؛ زیرا میل و خواهش به گذشته تعلق نمی‌گیرد؛ در حالی که [[آرزو]]، هم به امور ناممکن و هم به امور گذشته تعلق می‌گیرد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۹ و ج ۳، ص ۶۳.</ref>. [[فخر رازی]] نظر نخست را به [[معتزله]] نسبت داده و ضمن بعید دانستن آن می‌گوید: به نظر [[اشاعره]]، [[آرزو]] عبارت از خواستن چیزی است که به تحقق نیافتن آن [[یقین]] یا [[گمان]] دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۸۰.</ref>؛ افزون بر این، [[آرزو]] از نوع انشا است که به سان جمله‌های گزارشی، به [[صدق]] یاکذب وصف نمی‌شود؛ ولی در [[آیات]] ۲۷ و ۲۸ سوره انعام [[خداوند]] پس از [[نقل]] آرزوی [[کافران]] هنگام مشاهده [[عذاب]] که می‌گویند: کاش به [[دنیا]] باز گردانده می‌شدیم و [دیگر] [[آیات]] پروردگارمان را [[تکذیب]] نمی‌کردیم و از [[مؤمنان]] می‌شدیم، آنها را [[دروغ]] گو می‌شمارد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشته‌اند می‌دیدی که می‌گویند: ای کاش بازمان می‌گرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمی‌شمردیم و از مؤمنان می‌شدیم و بی‌گمان آنان دروغ پردازند» سوره انعام، آیه ۲۷-۲۸.</ref>.


[[طبرسی]]، سه پاسخ را [[نقل]] می‌کند:
[[طبرسی]]، سه پاسخ را [[نقل]] می‌کند:
خط ۶۰: خط ۶۰:
# '''دست یابی به [[غنایم]]:''' در [[آیه]] ۷۳ سوره نساء از گروهی سخن به میان آمده که برای شرکت در [[جنگ]]، کندی می‌کردند؛ ولی هنگام [[پیروزی]] [[مؤمنان]] و کسب [[غنایم]]، آرزوی شرکت در [[جهاد]] و دست یابی به [[غنایم]] را داشتند. برخی [[مفسران]] این [[آیه]] را درباره گروهی از [[مؤمنان]] دانسته‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۷۸.</ref>؛ ولی بیش‌تر آنها معتقدند که درباره [[منافقان]] نازل شده است<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۱۵.</ref>.
# '''دست یابی به [[غنایم]]:''' در [[آیه]] ۷۳ سوره نساء از گروهی سخن به میان آمده که برای شرکت در [[جنگ]]، کندی می‌کردند؛ ولی هنگام [[پیروزی]] [[مؤمنان]] و کسب [[غنایم]]، آرزوی شرکت در [[جهاد]] و دست یابی به [[غنایم]] را داشتند. برخی [[مفسران]] این [[آیه]] را درباره گروهی از [[مؤمنان]] دانسته‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۷۸.</ref>؛ ولی بیش‌تر آنها معتقدند که درباره [[منافقان]] نازل شده است<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۱۵.</ref>.
# '''[[ارتداد]] [[مؤمنان]]:''' در [[آیه]] ۸۹ همین سوره، گروهی دیگر از [[منافقان]] یاد شده‌اند که [[کافر]] شدن [[مؤمنان]] را [[آرزو]] داشتند تا همگی در [[کفر]] مساوی باشند: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً}}<ref>«آنها دوست می‌دارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر می‌شدید تا با ایشان یگانه می‌بودید پس هیچ‌یک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.</ref>.
# '''[[ارتداد]] [[مؤمنان]]:''' در [[آیه]] ۸۹ همین سوره، گروهی دیگر از [[منافقان]] یاد شده‌اند که [[کافر]] شدن [[مؤمنان]] را [[آرزو]] داشتند تا همگی در [[کفر]] مساوی باشند: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً}}<ref>«آنها دوست می‌دارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر می‌شدید تا با ایشان یگانه می‌بودید پس هیچ‌یک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.</ref>.
# [[خداوند]] در سوره احزاب از گروهی [[منافق]] خبر می‌دهد که در [[جنگ]] احزاب به کارشکنی، فرار از [[جنگ]]، تضعیف [[روحیه]] افراد ضعیف الإیمان و زخم زبان به [[مسلمانان]] می‌پرداختند. در [[آیه]] ۲۰ سوره احزاب حال آنان چنین [[وصف]] شده است: [[منافقان]] می‌پندارند احزابی که به [[جنگ]] [[پیامبر]] {{صل}} آمده‌اند، از ادامه [[جنگ]] منصرف نشده‌اند و اگر دوباره برای [[جنگ]] بازگردند، این [[منافقان]] [[آرزو]] می‌کنند که ای کاش با بادیه نشینان بودند و به جای آن که با شما باشند، از [[اخبار]] شما می‌پرسیدند {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ}}<ref>«گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند و خبرهای شما را (از این و آن) می‌پرسیدند و اگر در میان شما می‌بودند جز اندکی کارزار نمی‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.</ref>.
# [[خداوند]] در سوره احزاب از گروهی [[منافق]] خبر می‌دهد که در [[جنگ]] احزاب به کارشکنی، فرار از [[جنگ]]، تضعیف [[روحیه]] افراد ضعیف الإیمان و زخم زبان به [[مسلمانان]] می‌پرداختند. در [[آیه]] ۲۰ سوره احزاب حال آنان چنین وصف شده است: [[منافقان]] می‌پندارند احزابی که به [[جنگ]] [[پیامبر]] {{صل}} آمده‌اند، از ادامه [[جنگ]] منصرف نشده‌اند و اگر دوباره برای [[جنگ]] بازگردند، این [[منافقان]] [[آرزو]] می‌کنند که ای کاش با بادیه نشینان بودند و به جای آن که با شما باشند، از [[اخبار]] شما می‌پرسیدند {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ}}<ref>«گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند و خبرهای شما را (از این و آن) می‌پرسیدند و اگر در میان شما می‌بودند جز اندکی کارزار نمی‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.</ref>.
# [[آیه]] ۱۴ سوره حدید نیز از گفتوگوی [[منافقان]] با [[مؤمنان]] در [[قیامت]] خبر می‌دهد که [[مؤمنان]]، آنان را به [[فریب]] خوردن از [[آرزوها]] در [[دنیا]] متهم می‌کنند: {{متن قرآن|يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ}}<ref>«(منافقان) آنان را ندا می‌دهند: آیا ما با شما نبودیم؟ می‌گویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فر» سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>. از سوی برخی، آرزوی آنها وارد شدن [[مصیبت]] به [[مؤمنان]] دانسته شده<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۵۵.</ref> و همچنین به آرزوهای بلند و آرزوی [[طول عمر]] برای خودشان [[تفسیر]] شده <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۴۷۶.</ref>؛ ولی در [[آیه]] به مصداق خاصی اشاره نشده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 177-178.</ref>.  
# [[آیه]] ۱۴ سوره حدید نیز از گفتوگوی [[منافقان]] با [[مؤمنان]] در [[قیامت]] خبر می‌دهد که [[مؤمنان]]، آنان را به [[فریب]] خوردن از [[آرزوها]] در [[دنیا]] متهم می‌کنند: {{متن قرآن|يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ}}<ref>«(منافقان) آنان را ندا می‌دهند: آیا ما با شما نبودیم؟ می‌گویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فر» سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>. از سوی برخی، آرزوی آنها وارد شدن [[مصیبت]] به [[مؤمنان]] دانسته شده<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۵۵.</ref> و همچنین به آرزوهای بلند و آرزوی [[طول عمر]] برای خودشان [[تفسیر]] شده <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۴۷۶.</ref>؛ ولی در [[آیه]] به مصداق خاصی اشاره نشده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 177-178.</ref>.  


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش