جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در میان [[متکلمان]] امامی اواخر سده ۳ قمری بیش از همه "ابن قبه رازی" بر درونمایه نظام [[نص الهی]] و محوری بودن صلاحیت و [[شایستگی]] امام در آن و نفی [[نسب]] و نظام [[پدر]] و [[فرزندی]] در امر امامت تأکید کرده است. برجسته شدن نقش دینی امام به عنوان [[مرجعیت]] انحصاری [[تأویل قرآن]] و [[تفسیر]] شریعت و نفی هرگونه روشهای ظنی در آن، راه را برای نظریۀ نص الهی هموار کرد. وی با بهرهگیری از مضمون [[حدیث ثقلین]]، به [[ضرورت عقل]] استدلال میکند: امام کسی است که جامع علم [[دین]]، و نسبت به کتاب خدا [[امین]] است و از اینرو، در [[تعیین امام]]، فضل و [[علم]] ملاک است، نه صِرف [[قرابت]] با [[پیامبر]] {{صل}} و [[نسب امام]]. از اینرو، و بر پایه آموزه «[[نص]]»، شرط اساسی [[شناخت امام]]، [[نصب]] او از سوی [[امام]] پیشین است که در خود، مضمون اصلی «نص»، یعنی [[شایستگی]] و [[فضیلت]] امام را باید ظاهر سازد. بدینسان، در کنار ادعای [[وصیت]]، [[مشاهده]] علم و فضیلت امام، میتواند منعکسکننده [[حقیقت]] «نص» باشد. برخی [[احادیث]] نیز که در [[کتابهای حدیثی]] همان دوره و اندکی بعد [[روایت]] شده، همین آموزه را منعکس میکنند. | در میان [[متکلمان]] امامی اواخر سده ۳ قمری بیش از همه "ابن قبه رازی" بر درونمایه نظام [[نص الهی]] و محوری بودن صلاحیت و [[شایستگی]] امام در آن و نفی [[نسب]] و نظام [[پدر]] و [[فرزندی]] در امر امامت تأکید کرده است. برجسته شدن نقش دینی امام به عنوان [[مرجعیت]] انحصاری [[تأویل قرآن]] و [[تفسیر]] شریعت و نفی هرگونه روشهای ظنی در آن، راه را برای نظریۀ نص الهی هموار کرد. وی با بهرهگیری از مضمون [[حدیث ثقلین]]، به [[ضرورت عقل]] استدلال میکند: امام کسی است که جامع علم [[دین]]، و نسبت به کتاب خدا [[امین]] است و از اینرو، در [[تعیین امام]]، فضل و [[علم]] ملاک است، نه صِرف [[قرابت]] با [[پیامبر]] {{صل}} و [[نسب امام]]. از اینرو، و بر پایه آموزه «[[نص]]»، شرط اساسی [[شناخت امام]]، [[نصب]] او از سوی [[امام]] پیشین است که در خود، مضمون اصلی «نص»، یعنی [[شایستگی]] و [[فضیلت]] امام را باید ظاهر سازد. بدینسان، در کنار ادعای [[وصیت]]، [[مشاهده]] علم و فضیلت امام، میتواند منعکسکننده [[حقیقت]] «نص» باشد. برخی [[احادیث]] نیز که در [[کتابهای حدیثی]] همان دوره و اندکی بعد [[روایت]] شده، همین آموزه را منعکس میکنند. | ||
درباره [[نظام]] [[پدر]] و [[فرزندی]] باید گفت که گرچه لزوماً آموزه نص مقتضی [[موروثی بودن امامت]] نبود، ولی با توجه به اینکه براساس [[باور]] [[شیعه]]، [[خداوند]] [[امامت]] را در [[خاندان پیامبر]] {{صل}} و طبق [[عقیده امامیه]]، در [[نسل]] [[امام علی]] و فاطمه {{ع}} قرار داده است، طبعاً مسئله قرابت و نظام وصیت به مفهوم موروثی آن به میان میآمد. از سوی دیگر ملاحظه میشود که عموم [[امامیه]] جدا از [[فطحیه]] [[معتقد]] بودند امامت پس از [[حسنین]] {{عم}} در دو [[برادر]] جمع نمیشود و این [[اعتقاد]] را نیز به شکل [[حدیث]] روایت میکردند، بنابراین، به طور طبیعی مسئله انتقال امامت از نسلی به نسل دیگر ـ گرچه لزوماً آموزه «نص» مقتضی چنین طرحی نبود ـ مطرح میشد. امامت در [[اندیشه]] امامی [[معتدل]]، با توجه به [[نفی]] نظام موروثی، تنها در شکل پدر و فرزندی انتقال مییافت و اگر امام تنها یک فرزند پسر داشت، امامت از دیدگاه آنان به طور قطع و [[یقین]] در او متعین بود. با این | درباره [[نظام]] [[پدر]] و [[فرزندی]] باید گفت که گرچه لزوماً آموزه نص مقتضی [[موروثی بودن امامت]] نبود، ولی با توجه به اینکه براساس [[باور]] [[شیعه]]، [[خداوند]] [[امامت]] را در [[خاندان پیامبر]] {{صل}} و طبق [[عقیده امامیه]]، در [[نسل]] [[امام علی]] و فاطمه {{ع}} قرار داده است، طبعاً مسئله قرابت و نظام وصیت به مفهوم موروثی آن به میان میآمد. از سوی دیگر ملاحظه میشود که عموم [[امامیه]] جدا از [[فطحیه]] [[معتقد]] بودند امامت پس از [[حسنین]] {{عم}} در دو [[برادر]] جمع نمیشود و این [[اعتقاد]] را نیز به شکل [[حدیث]] روایت میکردند، بنابراین، به طور طبیعی مسئله انتقال امامت از نسلی به نسل دیگر ـ گرچه لزوماً آموزه «نص» مقتضی چنین طرحی نبود ـ مطرح میشد. امامت در [[اندیشه]] امامی [[معتدل]]، با توجه به [[نفی]] نظام موروثی، تنها در شکل پدر و فرزندی انتقال مییافت و اگر امام تنها یک فرزند پسر داشت، امامت از دیدگاه آنان به طور قطع و [[یقین]] در او متعین بود. با این وصف، روایاتی در کافی نقل شده که میتواند مؤید نظریة موروثی بودن امامت باشد، ولی در ظاهر این احادیث تحت تأثیر [[تفکر]] [[غلات]] و [[مفوضه]] تدوین شده است. با این وصف، برخی دیگر از نویسندگان غیر امامی با توجه به کیفیت انتقال امامت در اندیشه امامیه، گفتهاند که امامیه اساساً به موروثی بودن [[مقام امامت]] قائلاند. | ||
نظر [[ابن قبه رازی]] درباره [[طبیعت]] [[مقام امامت]]، او را در زمرۀ امامیان [[معتدل]] قرار میدهد. او ضمن اینکه [[امام]] را [[بنده صالح]] و [[شایسته]] [[خداوند]] میداند، تصریح میکند که امام تنها عالم به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] است و از نسبت دادن [[علم غیب]] به [[امامان]] {{ع}} [[امتناع]] میکند، چه [[معتقد]] است که تنها [[غلات]] چنین عقیدهای را ابراز میکنند. با اینهمه، [[ابن قبه]] امکان اینکه خداوند برای [[اثبات امامت امام]]، معجزهای را بر دست وی ظاهر کند، منتفی نمیداند. | نظر [[ابن قبه رازی]] درباره [[طبیعت]] [[مقام امامت]]، او را در زمرۀ امامیان [[معتدل]] قرار میدهد. او ضمن اینکه [[امام]] را [[بنده صالح]] و [[شایسته]] [[خداوند]] میداند، تصریح میکند که امام تنها عالم به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] است و از نسبت دادن [[علم غیب]] به [[امامان]] {{ع}} [[امتناع]] میکند، چه [[معتقد]] است که تنها [[غلات]] چنین عقیدهای را ابراز میکنند. با اینهمه، [[ابن قبه]] امکان اینکه خداوند برای [[اثبات امامت امام]]، معجزهای را بر دست وی ظاهر کند، منتفی نمیداند. |