بنی عمرو بن عمیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نام‌های '
جز (جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نام‌های ')
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
آنان در [[طائف]] می‌‌زیستند و در حوادث [[تاریخی]] نقشی فراوان داشتند و ثروتمندانی گشاده‌‌ دست و رباخوار بودند.<ref>تاریخ العرب، ج ۴، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۴.</ref> با توجه به رونق [[کشاورزی]] در آن [[شهر]] به احتمال فراوان درآمدهایی نیز از این طریق داشته‌‌اند. برخی از ایشان با توجه به داشتن [[تمکن مالی]]، [[همسران]] بسیاری داشتند، چنان‌‌که ابن‌‌حبیب از [[مسعود‌‌ بن عمرو بن عمیر]] و فرزندش [[عروه]] به "مردان ۱۰ همسری" یاد کرده است <ref> المحبر، ص ۳۵۷.</ref>. عمرو‌‌ بن عمیر از همسرش قلابه دختر [[حارث‌‌ بن کلده ثقفی]] فرزندانی به نامهای [[حبیب]]، [[مسعود]]، عبدیالیل، [[ربیعه]] و [[کنانه]] داشت <ref>المحبر، ص ۴۶۰.</ref> که معاصر [[پیامبر]] بودند. از میان آنان عبدیالیل در طائف صاحب‌‌ نظر بود و [[مردم]] به [[رأی]] او عمل می‌‌کردند.<ref>الاصابه، ج ۵، ص ۱۹۲.</ref>
آنان در [[طائف]] می‌‌زیستند و در حوادث [[تاریخی]] نقشی فراوان داشتند و ثروتمندانی گشاده‌‌ دست و رباخوار بودند.<ref>تاریخ العرب، ج ۴، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۴.</ref> با توجه به رونق [[کشاورزی]] در آن [[شهر]] به احتمال فراوان درآمدهایی نیز از این طریق داشته‌‌اند. برخی از ایشان با توجه به داشتن [[تمکن مالی]]، [[همسران]] بسیاری داشتند، چنان‌‌که ابن‌‌حبیب از [[مسعود‌‌ بن عمرو بن عمیر]] و فرزندش [[عروه]] به "مردان ۱۰ همسری" یاد کرده است <ref> المحبر، ص ۳۵۷.</ref>. عمرو‌‌ بن عمیر از همسرش قلابه دختر [[حارث‌‌ بن کلده ثقفی]] فرزندانی به نام‌های [[حبیب]]، [[مسعود]]، عبدیالیل، [[ربیعه]] و [[کنانه]] داشت <ref>المحبر، ص ۴۶۰.</ref> که معاصر [[پیامبر]] بودند. از میان آنان عبدیالیل در طائف صاحب‌‌ نظر بود و [[مردم]] به [[رأی]] او عمل می‌‌کردند.<ref>الاصابه، ج ۵، ص ۱۹۲.</ref>


در گزارش اغراق‌‌آمیزی مردم طائف [[در آستانه ظهور]] [[اسلام]] در پی دیدن شهاب سنگهای فراوان نظر او را جویا شدند و او گفته بود: اگر این [[ستارگان]] شناخته شده‌‌ باشند نشانه پایان دنیاست و اگر نباشند نشانه پیشامد و خبر تازه‌‌ای است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۲؛ الاصابه، ج ۵، ص ۱۹۲.</ref> حبیب نیز در میان اهالی طائف از موقعیت ممتازی برخوردار بود، به گونه‌‌ای که او را [[شایسته]] [[نبوت]] می‌‌دانستند. بنابر [[روایت]] [[ابن عباس]] مراد از مردِ [[شریف]] طائف که به [[زعم]] [[مشرکان]]، [[وحی]] باید بر وی یا مردی شریف از [[مکه]] نازل می‌‌شد، حبیب است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}}<ref>«و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟» سوره زخرف، آیه ۳۱.</ref> در پی چنین ادعایی و در پاسخ آنان، آیه {{متن قرآن|أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref> نازل شد.<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۹، ص ۷۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.</ref>
در گزارش اغراق‌‌آمیزی مردم طائف [[در آستانه ظهور]] [[اسلام]] در پی دیدن شهاب سنگهای فراوان نظر او را جویا شدند و او گفته بود: اگر این [[ستارگان]] شناخته شده‌‌ باشند نشانه پایان دنیاست و اگر نباشند نشانه پیشامد و خبر تازه‌‌ای است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۲؛ الاصابه، ج ۵، ص ۱۹۲.</ref> حبیب نیز در میان اهالی طائف از موقعیت ممتازی برخوردار بود، به گونه‌‌ای که او را [[شایسته]] [[نبوت]] می‌‌دانستند. بنابر [[روایت]] [[ابن عباس]] مراد از مردِ [[شریف]] طائف که به [[زعم]] [[مشرکان]]، [[وحی]] باید بر وی یا مردی شریف از [[مکه]] نازل می‌‌شد، حبیب است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ}}<ref>«و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟» سوره زخرف، آیه ۳۱.</ref> در پی چنین ادعایی و در پاسخ آنان، آیه {{متن قرآن|أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref> نازل شد.<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۹، ص ۷۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۶.</ref>
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش