جز
جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
البته حسین بن قیاما بارها و بارها سؤالاتی از امام رضا {{ع}} درباره امام بعدی و [[امامت]] آن حضرت داشت<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. در [[سال ۱۹۳ ق]] در ایام [[حج]] به [[حضور امام]] [[رضا]] {{ع}} رسید و از ایشان راجع به امام کاظم {{ع}} سؤال نمود که امام در پاسخ فرمود: پدرم در گذشت چنان که پدرانش درگذشتند. اما ابنقیاما در ادامه به [[حدیثی]] اشاره کرد که از [[ابیبصیر]] ([[یحیی بن قاسم]]) به نقل از [[امام صادق]] {{ع}} این گونه شنیده بود: هر کس به شما خبر فوت، [[کفن]] و [[دفن]] فرزندم را بدهد تصدیقش نکنید. [[امام رضا]] {{ع}} سخن [[ابوبصیر]] را [[تکذیب]] کرد و این [[روایت]] را برای [[امام عصر]] {{ع}} دانست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۳.</ref>. وی بعدها نیز نزد امام رضا {{ع}} رفت و همین سؤال را به روایت دیگری که از [[زرعة بن محمد حضرمی]] شنیده بود نقل کرد و آن [[حضرت]] نیز این مطلب را [[انکار]] فرمود<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۴.</ref>. | البته حسین بن قیاما بارها و بارها سؤالاتی از امام رضا {{ع}} درباره امام بعدی و [[امامت]] آن حضرت داشت<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. در [[سال ۱۹۳ ق]] در ایام [[حج]] به [[حضور امام]] [[رضا]] {{ع}} رسید و از ایشان راجع به امام کاظم {{ع}} سؤال نمود که امام در پاسخ فرمود: پدرم در گذشت چنان که پدرانش درگذشتند. اما ابنقیاما در ادامه به [[حدیثی]] اشاره کرد که از [[ابیبصیر]] ([[یحیی بن قاسم]]) به نقل از [[امام صادق]] {{ع}} این گونه شنیده بود: هر کس به شما خبر فوت، [[کفن]] و [[دفن]] فرزندم را بدهد تصدیقش نکنید. [[امام رضا]] {{ع}} سخن [[ابوبصیر]] را [[تکذیب]] کرد و این [[روایت]] را برای [[امام عصر]] {{ع}} دانست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۳.</ref>. وی بعدها نیز نزد امام رضا {{ع}} رفت و همین سؤال را به روایت دیگری که از [[زرعة بن محمد حضرمی]] شنیده بود نقل کرد و آن [[حضرت]] نیز این مطلب را [[انکار]] فرمود<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۴.</ref>. | ||
ابنقیاما نامهای به [[امام]] نوشت و [[امامت]] آن حضرت را به دلیل نداشتن فرزند نیز انکار کرد. امام در جواب به وی گذشتن [[زمان]] نه چندان طولانی و آمدن فرزند پسری را نوید داد که [[حق و باطل]] را جدا خواهد کرد<ref> | ابنقیاما نامهای به [[امام]] نوشت و [[امامت]] آن حضرت را به دلیل نداشتن فرزند نیز انکار کرد. امام در جواب به وی گذشتن [[زمان]] نه چندان طولانی و آمدن فرزند پسری را نوید داد که [[حق و باطل]] را جدا خواهد کرد<ref>الارشاد، ج۲، ص۲۷۷- ۲۷۸؛ شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۶، ص۲۰۶.</ref>. همچنین در روایتی آمده است: وی در [[صریا]]، روستایی نزدیک [[مدینه]]<ref>تنقیح المقال، ج۲۲، ص۳۹۶.</ref>، به [[حضور امام]] رسید و همراه [[حسین بن بشار]] با کسب اجازه بر امام وارد شد و در آن مجلس امامت امام را به دلیل نداشتن فرزند و [[عقبه]] انکار کرد. امام نیز مشابه همان مطلب را به او فرمود<ref>اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۲۸؛ دلائل الإمامة، ص۳۶۸؛ مسند الإمام الرضا {{ع}}، ج۲، ص۴۳۱.</ref>. | ||
با وجود [[راهنماییها]] و ملاقاتهایی که ابنقیاما با امام رضا {{ع}} داشت و حضرت به سؤالات و [[شبهات]] وی پاسخ داد، به [[راه]] [[حق]] باز نگشت در [[گمراهی]] خود باقی ماند. چنانچه امام رضا {{ع}} درباره وی از [[احمد بن عمر]] سؤال فرمود، احمد نیز برخورد وی را خوب دانست و امام [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«همواره بنیانی که بنا نهادهاند مایه تردید در دلهای آنان است تا آنکه دلهای آنها پارهپاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۱۰.</ref> را شامل حال ابنقیاما دانست<ref>الکافی، ج۸، ص۳۴۶-۳۴۷.</ref> و علت [[گمراهی]] وی را، طبق آنچه در پیشتر گذشت، همان [[دعای امام]] کاظم {{ع}} دانست<ref>الکافی، ج۸، ص۳۴۷؛ أعیان الشیعة، ج۶، ص۱۳۷.</ref>. در روایتی دیگر [[حسین بن حسن]] از ابنقیاما به عنوان [[دشمن]] آن [[حضرت]] یاد کرد. [[امام]] نیز وی را شری دانست، همچون [[ابلیس]] که با وجود بودن در جوار [[خداوند]] از امرش [[سرپیچی]] کرد و جزو [[کافران]] گردید. خداوند نیز به او مهلت داد و عذابی سختتر از مهلت دادن برای افزودن [[گناهان]] نیست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۲۸-۸۲۹؛ منتهی المقال، ج۳، ص۶۶؛ مسند الإمام الرضا {{ع}}، ج۲، ص۴۳۲.</ref>. | با وجود [[راهنماییها]] و ملاقاتهایی که ابنقیاما با امام رضا {{ع}} داشت و حضرت به سؤالات و [[شبهات]] وی پاسخ داد، به [[راه]] [[حق]] باز نگشت در [[گمراهی]] خود باقی ماند. چنانچه امام رضا {{ع}} درباره وی از [[احمد بن عمر]] سؤال فرمود، احمد نیز برخورد وی را خوب دانست و امام [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«همواره بنیانی که بنا نهادهاند مایه تردید در دلهای آنان است تا آنکه دلهای آنها پارهپاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۱۰.</ref> را شامل حال ابنقیاما دانست<ref>الکافی، ج۸، ص۳۴۶-۳۴۷.</ref> و علت [[گمراهی]] وی را، طبق آنچه در پیشتر گذشت، همان [[دعای امام]] کاظم {{ع}} دانست<ref>الکافی، ج۸، ص۳۴۷؛ أعیان الشیعة، ج۶، ص۱۳۷.</ref>. در روایتی دیگر [[حسین بن حسن]] از ابنقیاما به عنوان [[دشمن]] آن [[حضرت]] یاد کرد. [[امام]] نیز وی را شری دانست، همچون [[ابلیس]] که با وجود بودن در جوار [[خداوند]] از امرش [[سرپیچی]] کرد و جزو [[کافران]] گردید. خداوند نیز به او مهلت داد و عذابی سختتر از مهلت دادن برای افزودن [[گناهان]] نیست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۲۸-۸۲۹؛ منتهی المقال، ج۳، ص۶۶؛ مسند الإمام الرضا {{ع}}، ج۲، ص۴۳۲.</ref>. | ||
ابنقیاما بعد از ولادت [[امام جواد]] {{ع}} نیز نزد [[امام رضا]] {{ع}} حاضر شد و حضرت به او فرمود: خداوند [[وارث]] من و [[آل داود]] {{ع}} را به من بخشید<ref>بصائر الدرجات، ص۱۵۸؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۸.</ref>. به نظر میرسد ابنقیاما تا هنگام [[مرگ]] از نظر خود برنگشته است<ref>تنقیح المقال، ج۲۲، ص۳۹۸.</ref>، اما به [[اعتقاد]] برخی وی از [[وقف]] [[عدول]] کرده، چرا که در سؤالات خود از امام رضا {{ع}} کلمه {{عربی|جُعِلْتُ فِدَاكَ}} را آورده است. البته خویی، علاوه بر [[ضعیف]] دانستن [[روایت]]، کاربرد این عبارت را دلیلی بر [[احترام]] به بزرگان میداند نه دلیلی بر بازگشت از [[عقیده]] و نظر<ref>معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۷۰-۷۱؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۵۱۵.</ref><ref>.منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میر داماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ | ابنقیاما بعد از ولادت [[امام جواد]] {{ع}} نیز نزد [[امام رضا]] {{ع}} حاضر شد و حضرت به او فرمود: خداوند [[وارث]] من و [[آل داود]] {{ع}} را به من بخشید<ref>بصائر الدرجات، ص۱۵۸؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۸.</ref>. به نظر میرسد ابنقیاما تا هنگام [[مرگ]] از نظر خود برنگشته است<ref>تنقیح المقال، ج۲۲، ص۳۹۸.</ref>، اما به [[اعتقاد]] برخی وی از [[وقف]] [[عدول]] کرده، چرا که در سؤالات خود از امام رضا {{ع}} کلمه {{عربی|جُعِلْتُ فِدَاكَ}} را آورده است. البته خویی، علاوه بر [[ضعیف]] دانستن [[روایت]]، کاربرد این عبارت را دلیلی بر [[احترام]] به بزرگان میداند نه دلیلی بر بازگشت از [[عقیده]] و نظر<ref>معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۷۰-۷۱؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۵۱۵.</ref><ref>.منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میر داماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت عه لإحیاء التراث، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ق، أعیان الشیعة، سیدمحسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تاء الأنساب، عبد الکریم بن محمد معروف به سمعانی (۵۶۲ق)، تحقیق: عبدالرحمن معلمی، حیدر آباد، دائرة المعارف العثمانیة، اول، ۱۳۸۲ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار الها، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد ولی، محمد بن حسن معروف به صفار قمی (۲۹۰ق)، تحقیق: محسن کوچه باغی، تهران، اعلمی، ۱۴۰۴ق؛ تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت الإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق؛ تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال، سیدمحمدعلی بن مرتضی موحد ابطحی اصفهانی (۱۴۲۳ق)، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۹۰ق؛ جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، محمد بن علی اردبیلی (۱۱۰۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ق، الخرائج و الجرائح، سعید بن هبة الله معروف به قطب الدین راوندی (۵۷۳ق)، تحقیق زیر نظر: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی الیة، اول، ۱۴۰۹ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ دلائل الإمامة، محمد بن جریر طبری (قرن ۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، قم، اول، ۱۴۱۳ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ شرح أصول الکافی، محمد صالح بن احمد مازندرانی (۱۰۸۱ق)، تعلیق: ابوالحسن شعرانی، تصحیح: سید علی عاشور، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۲۱ق؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۲۲ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ کتاب الغیبة، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: عبادالله تهرانی - علی احمد ناصح، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۱ق؛ کتاب الوافی، محمد محسن بن مرتضی معروف به فیض کاشانی (۱۰۹۱ق)، تحقیق: ضیاء الدین حسینی، اصفهان، مکتبة الإمام أمیر المؤمنین، اول، ۱۴۰۶ق، اللباب فی تهذیب الأنساب، علی بن محمد شیبانی معروف به ابن اثیر جزری (۶۳۰ق)، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار صادر، اول، ۱۴۰۰ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا اول، ۱۴۰۶ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سید ابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳قی؛ المفید من معجم رجال الحدیث، محمد جواهری (معاصر)، قم، نشر محلاتی، دوم، ۱۴۲۴ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت للإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ الوجیزة فی الرجال، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: محمدکاظم رحمان ستایش، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۲۰ق؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.</ref><ref>[[زهرا مقدسی|مقدسی، زهرا]]، [[ابن قیاما - مقدسی (مقاله)|مقاله «ابن قیاما»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۴۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |