جز
جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر') |
||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
*{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.</ref>. | *{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.</ref>. | ||
* کلمات {{متن قرآن|الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}، جمع "ید" و "بَصَر" هستند که حاکی از [[کثرت]] [[قدرت]] و [[بصیرت]] است و چون بدون قید استعمال شدهاند، مطلق بوده و شامل [[قدرت]] و [[درک]] مسائل [[مادّی]] و [[معنوی]] میشوند. و در [[آیات]] دیگر، کسی که خود را از [[درک]] مسائل [[معنوی]] [[محروم]] کند، از نابینایان محسوب میشود: {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ}}<ref>«و نابینا و بینا برابر نیست» سوره فاطر، آیه ۱۹؛ سوره غافر، آیه ۵۸.</ref>؛ در [[آیه]] از افراد با داشتن [[بینایی]] ظاهری به اعمی یعنی کور تعبیرشده و در مقابل آن [[بصیر]] قرار گرفته، یعنی [[بینا]] و درککننده [[امور معنوی]]. | * کلمات {{متن قرآن|الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}، جمع "ید" و "بَصَر" هستند که حاکی از [[کثرت]] [[قدرت]] و [[بصیرت]] است و چون بدون قید استعمال شدهاند، مطلق بوده و شامل [[قدرت]] و [[درک]] مسائل [[مادّی]] و [[معنوی]] میشوند. و در [[آیات]] دیگر، کسی که خود را از [[درک]] مسائل [[معنوی]] [[محروم]] کند، از نابینایان محسوب میشود: {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ}}<ref>«و نابینا و بینا برابر نیست» سوره فاطر، آیه ۱۹؛ سوره غافر، آیه ۵۸.</ref>؛ در [[آیه]] از افراد با داشتن [[بینایی]] ظاهری به اعمی یعنی کور تعبیرشده و در مقابل آن [[بصیر]] قرار گرفته، یعنی [[بینا]] و درککننده [[امور معنوی]]. | ||
* بنابراین، [[انبیا]] و اوصیای عظام {{عم}} با [[اذن الهی]] بر هر چیزی [[قدرت]] داشتند و نمونه آن خَلق پرنده از [[گِل]] توسط [[حضرت عیسی]] {{ع}}{{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref> «و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref> یا کندن درِ [[خیبر]] توسط [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} با [[قدرت]] ملکوتی [[الهی]] است<ref>بحارالأنوار، ج۲۱، ص۲۶، باب ۲۲، ح۲۵؛ {{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ {{عم}} أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قَالَ فِي رِسَالَتِهِ إِلَى سَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ رَحِمَهُ الله وَ الله مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ وَ رَمَيْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِي أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِيَّةٍ وَ لَا حَرَكَةٍ غِذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكُوتِيَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيئَةٍ وَ أَنَا مِنْ أَحْمَدَ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ}}.</ref>. و نیز آنان دارای بیناییِ ملکوتی بودند و مسائل [[تکوینی]] و [[تشریعی]] را به خوبی [[درک]] میکردند و | * بنابراین، [[انبیا]] و اوصیای عظام {{عم}} با [[اذن الهی]] بر هر چیزی [[قدرت]] داشتند و نمونه آن خَلق پرنده از [[گِل]] توسط [[حضرت عیسی]] {{ع}}{{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref> «و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref> یا کندن درِ [[خیبر]] توسط [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} با [[قدرت]] ملکوتی [[الهی]] است<ref>بحارالأنوار، ج۲۱، ص۲۶، باب ۲۲، ح۲۵؛ {{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ {{عم}} أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قَالَ فِي رِسَالَتِهِ إِلَى سَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ رَحِمَهُ الله وَ الله مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ وَ رَمَيْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِي أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِيَّةٍ وَ لَا حَرَكَةٍ غِذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكُوتِيَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيئَةٍ وَ أَنَا مِنْ أَحْمَدَ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ}}.</ref>. و نیز آنان دارای بیناییِ ملکوتی بودند و مسائل [[تکوینی]] و [[تشریعی]] را به خوبی [[درک]] میکردند و ضمیر و نیات افراد را تشخیص میدادند و طبق [[وظیفه الهی]] عمل میکردند، یا [[تسبیح]] موجودات برای [[خدای سبحان]] را میدیدند و میشنیدند، و چه بسا موجودات دیگر با [[تسبیح]] آنان به [[تسبیح]] [[خدای سبحان]] میپرداختند{{متن قرآن|فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ}}<ref> «و آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک داوری و دانشی دادیم و کوهها و پرندهها را رام کردیم که همراه با داود نیایش میکردند و کننده (ی این کار) بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۹.</ref>. و طبق اطلاق [[آیه شریفه]]، آن [[قدرت]] و [[بصیرت]] مطلق بوده و محدود و [[مقید]] به زمان و موارد خاص نبوده است. | ||
* اما عدهای از [[مفسرین]]، آن را محدود به [[علم]] و [[آگاهی]] از مسائل [[دین و جامعه]] و [[قدرت]] بر انجام [[وظایف]] [[مدیریتی]] کردهاند و آن دو را به دو صفت مورد نیاز برای [[مدیریت جامعه]] [[تفسیر]] کردهاند: "[[انسان]] برای پیشبرد هدفهایش نیاز به دو نیرو دارد: نیروی [[درک]] و تشخیص، و نیروی کار و عمل. و به تعبیر دیگر: باید از [[علم]] و [[قدرت]] کمک گرفت تا به [[هدف]] واصل گشت. [[خداوند]] این [[پیامبران]] را به داشتن [[درک]] و تشخیص و [[بینش]] قَوی و [[قوّت]] و [[قدرت]] کافی برای انجام کار وصف کرده است. آنها افراد کماطلاعی نبودند، سطح معرفتشان بالا و [[میزان]] آگاهیشان از [[آیین خدا]] و [[اسرار]] [[آفرینش]] و رموز [[زندگی]] قابل ملاحظه بود. از نظر [[اراده]] وتصمیم و نیروی عمل، افرادی [[سست]] و [[زبون]] و [[ناتوان]] نبودند، بلکه با [[اراده]]، پُر قُدرت، و دارای [[تصمیم]] [[قاطع]] و آهنین بودند. این، اسوهای است برای همه رهروان راه [[حق]] که بعد از [[مقام عبودیت]] و [[بندگی خدا]] با این دو [[سلاح]] بُرنده مسلح گردند. از آنچه گفتیم بهخوبی روشن شد که دست و چشم در اینجا به معنای دو عضو مخصوص نیست؛ چرا که بسیارند افرادی که دارای این دو عضوند، اما نَه [[درک]] و [[شعور]] کافی دارند، و نَه [[قدرت]] تصمیمگیری، و نَه [[توانایی]] بر عمل، بلکه کنایه از دو [[صفت علم]] و [[قدرت]] است"<ref>تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۳۰۸.</ref>. | * اما عدهای از [[مفسرین]]، آن را محدود به [[علم]] و [[آگاهی]] از مسائل [[دین و جامعه]] و [[قدرت]] بر انجام [[وظایف]] [[مدیریتی]] کردهاند و آن دو را به دو صفت مورد نیاز برای [[مدیریت جامعه]] [[تفسیر]] کردهاند: "[[انسان]] برای پیشبرد هدفهایش نیاز به دو نیرو دارد: نیروی [[درک]] و تشخیص، و نیروی کار و عمل. و به تعبیر دیگر: باید از [[علم]] و [[قدرت]] کمک گرفت تا به [[هدف]] واصل گشت. [[خداوند]] این [[پیامبران]] را به داشتن [[درک]] و تشخیص و [[بینش]] قَوی و [[قوّت]] و [[قدرت]] کافی برای انجام کار وصف کرده است. آنها افراد کماطلاعی نبودند، سطح معرفتشان بالا و [[میزان]] آگاهیشان از [[آیین خدا]] و [[اسرار]] [[آفرینش]] و رموز [[زندگی]] قابل ملاحظه بود. از نظر [[اراده]] وتصمیم و نیروی عمل، افرادی [[سست]] و [[زبون]] و [[ناتوان]] نبودند، بلکه با [[اراده]]، پُر قُدرت، و دارای [[تصمیم]] [[قاطع]] و آهنین بودند. این، اسوهای است برای همه رهروان راه [[حق]] که بعد از [[مقام عبودیت]] و [[بندگی خدا]] با این دو [[سلاح]] بُرنده مسلح گردند. از آنچه گفتیم بهخوبی روشن شد که دست و چشم در اینجا به معنای دو عضو مخصوص نیست؛ چرا که بسیارند افرادی که دارای این دو عضوند، اما نَه [[درک]] و [[شعور]] کافی دارند، و نَه [[قدرت]] تصمیمگیری، و نَه [[توانایی]] بر عمل، بلکه کنایه از دو [[صفت علم]] و [[قدرت]] است"<ref>تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۳۰۸.</ref>. | ||
* یا [[تفسیری]] دیگر، مراد از [[آیه]] را [[قدرت]] در انجام [[عبادت]] و داشتن [[بصیرت]] در [[دین]] دانسته است: {{متن قرآن|أُولِي الْأَيْدِي}} {{عربی|أي ذوي القوة عَلَى العبادة وَ الْأَبْصارِ الفقه في الدين}}<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۰.</ref>. | * یا [[تفسیری]] دیگر، مراد از [[آیه]] را [[قدرت]] در انجام [[عبادت]] و داشتن [[بصیرت]] در [[دین]] دانسته است: {{متن قرآن|أُولِي الْأَيْدِي}} {{عربی|أي ذوي القوة عَلَى العبادة وَ الْأَبْصارِ الفقه في الدين}}<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۰.</ref>. |