رب (اسم الهی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر')
 
خط ۱۵: خط ۱۵:
* اسم [[رب]] به شکل مطلق و بی‌اضافه به چیزی، به [[خدا]] اختصاص داشته و در صورت اضافه، بر دیگران نیز اطلاق می‌شود؛ مانند [[رب]] الدار و [[رب]] الابل<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ص ۸۴۱.</ref>. اختصاص یاد شده از آن روست که [[ربوبیت]] مطلقِ همه آفریده‌ها از هر جهت از آنِ خداست و جز او را در آن بهره‌ای نیست<ref>مجد البیان، ص ۲۸۲.</ref>؛ البته به نظر برخی، گرچه اطلاق "[[رب]]" به گونه مطلق از نظر [[فقه]] و لغت بر دیگران جایز است، از نظر [[اخلاق]] و [[ادب]] روا نیست<ref>تفسیر سید مصطفى خمینى، ج ۱، ص ۳۸۴.</ref>. اسم [[رب]]، اگر به معنای ثابت باشد، اسم ذات است؛ چنانچه به معنای مالک باشد، اسم صفت و اگر به معنای [[مصلح]] باشد اسم فعل است<ref>شرح فصوص الحکم، قیصرى، ص ۴۵؛ رسائل شاه نعمت اللّه‌ ولى، ج ۳، ص ۸۸.</ref>.
* اسم [[رب]] به شکل مطلق و بی‌اضافه به چیزی، به [[خدا]] اختصاص داشته و در صورت اضافه، بر دیگران نیز اطلاق می‌شود؛ مانند [[رب]] الدار و [[رب]] الابل<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ص ۸۴۱.</ref>. اختصاص یاد شده از آن روست که [[ربوبیت]] مطلقِ همه آفریده‌ها از هر جهت از آنِ خداست و جز او را در آن بهره‌ای نیست<ref>مجد البیان، ص ۲۸۲.</ref>؛ البته به نظر برخی، گرچه اطلاق "[[رب]]" به گونه مطلق از نظر [[فقه]] و لغت بر دیگران جایز است، از نظر [[اخلاق]] و [[ادب]] روا نیست<ref>تفسیر سید مصطفى خمینى، ج ۱، ص ۳۸۴.</ref>. اسم [[رب]]، اگر به معنای ثابت باشد، اسم ذات است؛ چنانچه به معنای مالک باشد، اسم صفت و اگر به معنای [[مصلح]] باشد اسم فعل است<ref>شرح فصوص الحکم، قیصرى، ص ۴۵؛ رسائل شاه نعمت اللّه‌ ولى، ج ۳، ص ۸۸.</ref>.
* به دیده برخی، [[خدا]] از آن جهت که آفریننده اشیاست، اِله است و از آن رو که آنها را از زوال و [[فساد]] نگه می‌دارد، [[رب]] است<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref>. بر اساس [[حدیثی]] [[رب]] بزرگ‌ترین نام خداست<ref>روض الجنان، ج ۱، ص ۶۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۲۵؛ فیض القدیر، ج ۱، ص ۲۰۵، ۵۲۶.</ref> و بر همه [[افعال الهی]] دلالت می‌کند و اسماء حسنایی چون [[خالق]]، باری، [[مصوّر]]، قهّار، [[وهّاب]]، [[رزّاق]]، [[فتّاح]]، [[قابض]]، [[باسط]]، خافض، رافع، [[معزّ]]، [[مذلّ]]، لطیف، خبیر، [[حلیم]]، رقیب، باعث، [[شهید]]، مبدئ، [[معید]]، [[محیی]]، [[ممیت]]، [[نافع]]، [[ضارّ]]، [[غفور]]، [[رئوف]]، شکور و... را [[پوشش]] می‌دهد<ref> المنار، ج ۱، ص ۷۵، نیز نک: مجد البیان، ص ۲۸۷.</ref>، از این رو برخی آن را پس از کلمه "[[الله]] ‌"، جامع جمیع [[صفات جمال]] و جلال و از جمله حروف [[اسم اعظم]] [[پروردگار]] دانسته و [[تربیت]] [[جسم]]، [[روح]]، نفس، [[جان]]، [[جهان]] و برآوردن خواسته‌های [[دنیایی]] و [[آخرتی]] [[انسان‌ها]] را که مهم‌ترین امر پس از [[آفرینش]] است، از [[شئون]] این اسم معرفی کرده‌اند<ref> اسماء الحسنى، ص ۱۴۲، ۱۴۵.</ref>، پس توجّه کامل و مداوم به اسم "[[رب]]" شرط موفقیت در امور است<ref> اسماء الحسنى، ص ۱۴۲، نیز نک: خواص اسماء اللّه‌ الحسنى، ص ۸۹.</ref>. برپایه [[روایات]]، [[خواندن]] [[خدا]] به این اسم ـ با عدد و کیفیت خاص ـ بسزا در [[اجابت دعا]] اثر دارد<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۳؛ روضة الواعظین، ص ۴۴۶؛ بحر الغرائب، ص ۱۴۹.</ref>.
* به دیده برخی، [[خدا]] از آن جهت که آفریننده اشیاست، اِله است و از آن رو که آنها را از زوال و [[فساد]] نگه می‌دارد، [[رب]] است<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref>. بر اساس [[حدیثی]] [[رب]] بزرگ‌ترین نام خداست<ref>روض الجنان، ج ۱، ص ۶۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۲۵؛ فیض القدیر، ج ۱، ص ۲۰۵، ۵۲۶.</ref> و بر همه [[افعال الهی]] دلالت می‌کند و اسماء حسنایی چون [[خالق]]، باری، [[مصوّر]]، قهّار، [[وهّاب]]، [[رزّاق]]، [[فتّاح]]، [[قابض]]، [[باسط]]، خافض، رافع، [[معزّ]]، [[مذلّ]]، لطیف، خبیر، [[حلیم]]، رقیب، باعث، [[شهید]]، مبدئ، [[معید]]، [[محیی]]، [[ممیت]]، [[نافع]]، [[ضارّ]]، [[غفور]]، [[رئوف]]، شکور و... را [[پوشش]] می‌دهد<ref> المنار، ج ۱، ص ۷۵، نیز نک: مجد البیان، ص ۲۸۷.</ref>، از این رو برخی آن را پس از کلمه "[[الله]] ‌"، جامع جمیع [[صفات جمال]] و جلال و از جمله حروف [[اسم اعظم]] [[پروردگار]] دانسته و [[تربیت]] [[جسم]]، [[روح]]، نفس، [[جان]]، [[جهان]] و برآوردن خواسته‌های [[دنیایی]] و [[آخرتی]] [[انسان‌ها]] را که مهم‌ترین امر پس از [[آفرینش]] است، از [[شئون]] این اسم معرفی کرده‌اند<ref> اسماء الحسنى، ص ۱۴۲، ۱۴۵.</ref>، پس توجّه کامل و مداوم به اسم "[[رب]]" شرط موفقیت در امور است<ref> اسماء الحسنى، ص ۱۴۲، نیز نک: خواص اسماء اللّه‌ الحسنى، ص ۸۹.</ref>. برپایه [[روایات]]، [[خواندن]] [[خدا]] به این اسم ـ با عدد و کیفیت خاص ـ بسزا در [[اجابت دعا]] اثر دارد<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۳؛ روضة الواعظین، ص ۴۴۶؛ بحر الغرائب، ص ۱۴۹.</ref>.
* عدد اسم "[[رب]]" به حساب ابجد، ۲۰۲ و این رقم، مجموع عدد دو اسم [[محمّد]] (۹۲) و [[علی]] (۱۱۰) است. بر این اساس، گفته شده [[وجود مقدّس]] این دو [[شخصیّت]]، [[مظهر]] تام این اسم است<ref>اسماء الحسنى، ص ۱۴۳.</ref>. اسم "[[رب]]" پس از لفظ [[جلاله]] [[الله]] بیشترین کاربرد را در [[قرآن کریم]] داشته و نزدیک به ۱۰۰۰ بار تکرار شده است؛ گاهی به [[ضمیر]] اضافه شده مانند:
* عدد اسم "[[رب]]" به حساب ابجد، ۲۰۲ و این رقم، مجموع عدد دو اسم [[محمّد]] (۹۲) و [[علی]] (۱۱۰) است. بر این اساس، گفته شده [[وجود مقدّس]] این دو [[شخصیّت]]، [[مظهر]] تام این اسم است<ref>اسماء الحسنى، ص ۱۴۳.</ref>. اسم "[[رب]]" پس از لفظ [[جلاله]] [[الله]] بیشترین کاربرد را در [[قرآن کریم]] داشته و نزدیک به ۱۰۰۰ بار تکرار شده است؛ گاهی به ضمیر اضافه شده مانند:
:*{{متن قرآن|رَبِّيَ}}؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>،
:*{{متن قرآن|رَبِّيَ}}؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>،
:*{{متن قرآن|رَبَّنَا}}؛ {{متن قرآن|رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref>،
:*{{متن قرآن|رَبَّنَا}}؛ {{متن قرآن|رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref>،
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش