بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
مسئله سهوالنبی یکی از مسائلی است که در باب [[مقام]] [[عصمت اهل بیت]] {{عم}} وجود دارد و نظرات و [[فهم]] [[شیعیان]] درباره آن بسیار متفاوت بوده است، به طوریکه معرکه آراء شده و دو طرف این بحث همدیگر را متهم به [[غلو]] و [[تقصیر]] کردهاند. | مسئله سهوالنبی یکی از مسائلی است که در باب [[مقام]] [[عصمت اهل بیت]] {{عم}} وجود دارد و نظرات و [[فهم]] [[شیعیان]] درباره آن بسیار متفاوت بوده است، به طوریکه معرکه آراء شده و دو طرف این بحث همدیگر را متهم به [[غلو]] و [[تقصیر]] کردهاند. | ||
جناب [[محمد بن الحسن]] معروف به [[ابن ولید قمی]] (م۳۴۳) و شاگردش [[محمد بن علی بن حسین بن بابویه]] معروف به [[شیخ صدوق]] (م۳۸۱) و [[ابوعلی طبرسی]] و ظاهر کتاب [[کلینی]] و شیخ [[محمدتقی تستری]] و ظاهر [[کلام]] [[علامه طباطبایی]] این است که: در عین اینکه [[ائمه]] {{عم}} از [[گناه صغیره]] و [[کبیره]] معصوماند و [[عصمت]] ایشان در [[تبلیغ]] و تبیین [[رسالت]] و [[احکام دین]] لازم است<ref>الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۹۶.</ref> اما جایز است که ایشان به خاطر مصلحتی [[سهو]] بفرمایند. مستند این نظریه روایاتی است که بر طبق آنها [[پیامبر]] {{صل}} در یکی از روزها برای [[نماز صبح]] [[خواب]] ماندند و نمازشان [[قضا]] شد یا اینکه برطبق برخی [[روایات]] در جایی که نباید [[سلام]] [[نماز]] بدهند سلام دادند، یا اینکه در هنگام قرائت نماز، قسمتی از [[سوره]] را [[اشتباه]] یا ناقص خواندند. | جناب [[محمد بن الحسن]] معروف به [[ابن ولید قمی]] (م۳۴۳) و شاگردش [[محمد بن علی بن حسین بن بابویه]] معروف به [[شیخ صدوق]] (م۳۸۱) و [[ابوعلی طبرسی]] و ظاهر کتاب [[کلینی]] و شیخ [[محمدتقی تستری]] و ظاهر [[کلام]] [[علامه طباطبایی]] این است که: در عین اینکه [[ائمه]] {{عم}} از [[گناه صغیره]] و [[کبیره]] معصوماند و [[عصمت]] ایشان در [[تبلیغ]] و تبیین [[رسالت]] و [[احکام دین]] لازم است<ref>الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۹۶.</ref> اما جایز است که ایشان به خاطر مصلحتی [[سهو]] بفرمایند. مستند این نظریه روایاتی است که بر طبق آنها [[پیامبر]] {{صل}} در یکی از روزها برای [[نماز صبح]] [[خواب]] ماندند و نمازشان [[قضا]] شد یا اینکه برطبق برخی [[روایات]] در جایی که نباید [[سلام]] [[نماز]] بدهند سلام دادند، یا اینکه در هنگام قرائت نماز، قسمتی از [[سوره]] را [[اشتباه]] یا ناقص خواندند. دانشمندان ذکر شده این سهو را خواست [[خداوند]] میدانند و [[مصلحت]] آن را سه مطلب معرفی میکنند: | ||
اول اینکه فرق بین [[خالق]] و مخلوق معلوم شود و [[مردم]] [[ربوبیت]] را از پیامبر [[نفی]] کرده و او را بشری مخلوق بشمارند و پروردگاری غیر از خداوند برای خود قائل نشوند و بدانند تنها خداوند [[حی]] و قیوم است که خواب او را نمیگیرد و سهو و اشتباه نمیکند. دوم اینکه با این اتفاق [[حکم]] سهو برای [[مسلمین]] معلوم شود و بدانند اگر [[سهوی]] در نماز رخ داد چگونه باید عمل کنند. سوم | اول اینکه فرق بین [[خالق]] و مخلوق معلوم شود و [[مردم]] [[ربوبیت]] را از پیامبر [[نفی]] کرده و او را بشری مخلوق بشمارند و پروردگاری غیر از خداوند برای خود قائل نشوند و بدانند تنها خداوند [[حی]] و قیوم است که خواب او را نمیگیرد و سهو و اشتباه نمیکند. دوم اینکه با این اتفاق [[حکم]] سهو برای [[مسلمین]] معلوم شود و بدانند اگر [[سهوی]] در نماز رخ داد چگونه باید عمل کنند. سوم اینکه اگر کسی در نماز سهو کرد یا خوابش برد کسی او را [[مذمت]] نکند و بگویند پیامبر هم سهو کرد و برای [[نماز]] خوابش برد. | ||
پس [[سهو پیامبر]] در غیرتبلیغِ امورِ [[شریعت]] جایز است، زیرا ایشان در اینگونه امور [[انسانی]] به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> مانند سایر [[انسانها]] | پس [[سهو پیامبر]] در غیرتبلیغِ امورِ [[شریعت]] جایز است، زیرا ایشان در اینگونه امور [[انسانی]] به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> مانند سایر [[انسانها]] هستند و همانطور که انسانها [[خواب]] و [[سهو]] و بیهوشی دارند، [[پیامبر]] و [[ائمه]] همچنین هستند؛ البته با این فرق که سهو [[نبی]] از سوی خداست و سهو [[مردم]] از ناحیه [[شیطان]] است؛ زیرا شیطان بر [[پیامبران]] [[تسلط]] ندارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ}}<ref>«چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و بر کسانی که به او شرک میورزند» سوره نحل، آیه ۱۰۰.</ref><ref>الفقیه، ج۱، ص۳۵۸ تا ۳۶۰.</ref>. | ||
ابنولید در اینباره گفته است: «اولین [[درجه]] [[غلو]] [[انکار]] سهوالنبی | ابنولید در اینباره گفته است: «اولین [[درجه]] [[غلو]] [[انکار]] سهوالنبی است. اگر جایز باشد [[اخبار]] سهوالنبی را رد نماییم پس همه اخبار را میشود رد کرد و درنتیجه [[دین]] و شریعت از بین میرود و من [[امید]] [[ثواب]] از [[خداوند]] دارم که رسالهای مستقل درباره سهوالنبی تألیف کنم»<ref>ر. ک: من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰.</ref>. | ||
و [[شیخ صدوق]] هم فرموده است: «همانا [[غلات]] و [[مفوضه]] | و [[شیخ صدوق]] هم فرموده است: «همانا [[غلات]] و [[مفوضه]] ـ لعنهم الله ـ منکر سهوالنبی هستند و میگویند: «اگر سهو در نماز جایز باشد پس سهو در [[تبلیغ]] هم جایز است، زیرا نماز و تبلیغ هر دو بر پیامبر [[واجب]] است». در جواب اینها باید گفت: در عباداتی که بین پیامبر و دیگران مشترک است هرچه برای دیگران جایز باشد برای پیامبر هم جایز است و نماز از [[عبادات]] مشترکه است پس [[سهوی]] که برای مردم جایز است برای پیامبر هم جایز است، ولی تبلیغ [[وظیفه]] [[عبادی]] مخصوص پیامبر است و سهو و [[خطا]] در آن [[راه]] ندارد؛ همچنین [[مخالفان]] سهوالنبی میگویند: ذوالیدین مجهول است و [[صحابی]] به این نام نبوده است، و حال آنکه ذوالیدین همان [[ابومحمد عمیر بن عبد عمرو بن نضله]] است که [[شیعه]] و [[سنی]] از او [[نقل حدیث]] کرده و برخی از [[اخبار]] [[جنگ صفین]] را به واسطه او نقل میکنند»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۹.</ref>. | ||
[[فضل بن حسن بن فضل طبرسی]] (م ۵۳۸) در اینباره میگوید: «[[امامیه]] [[سهو النبی]] را در [[تبلیغ]] جایز نمیدانند، اما در غیر آن اگر باعث اخلال در [[عقل]] نشود جایز میدانند»<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۷: {{عربی|بالجمله هذه المسئله مما لم یمنع عنها العقل و دل علیها النقل فالواجب القول بها کما فی نظائرها}}.</ref>. | [[فضل بن حسن بن فضل طبرسی]] (م ۵۳۸) در اینباره میگوید: «[[امامیه]] [[سهو النبی]] را در [[تبلیغ]] جایز نمیدانند، اما در غیر آن اگر باعث اخلال در [[عقل]] نشود جایز میدانند»<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۷: {{عربی|بالجمله هذه المسئله مما لم یمنع عنها العقل و دل علیها النقل فالواجب القول بها کما فی نظائرها}}.</ref>. | ||
مرحوم تستری صاحب قاموسالرجال هم در رسالهای که به صورت خطی در آخر قاموسالرجال چاپ شده، به [[دفاع]] از [[شیخ صدوق]] پرداخته و [[ادله]] [[شیخ مفید]] را در [[انکار]] سهوالنبی جواب داده و گفته است: «این مسئله مانع [[عقلی]] ندارد و نقل هم دلالت بر آن دارد؛ پس باید [[اعتقاد]] به آن پیدا کرد، مثل نظائر آن»<ref>رساله فی سهو النبی، ص۲۳.</ref>. | مرحوم تستری صاحب قاموسالرجال هم در رسالهای که به صورت خطی در آخر قاموسالرجال چاپ شده، به [[دفاع]] از [[شیخ صدوق]] پرداخته و [[ادله]] [[شیخ مفید]] را در [[انکار]] سهوالنبی جواب داده و گفته است: «این مسئله مانع [[عقلی]] ندارد و نقل هم دلالت بر آن دارد؛ پس باید [[اعتقاد]] به آن پیدا کرد، مثل نظائر آن»<ref>رساله فی سهو النبی، ص۲۳.</ref>. | ||
و از آنجا که مرحوم [[کلینی]] [[روایات]] سهوالنبی را بدون هیچ توضیح یا تعلیقهای در کافی نقل کرده است، [[ظهور]] در قبول این روایات از سوی ایشان دارد. | |||
[[علامه طباطبایی]] هم | و از آنجا که مرحوم [[کلینی]] [[روایات]] سهوالنبی را بدون هیچ توضیح یا تعلیقهای در کافی نقل کرده است، [[ظهور]] در قبول این روایات از سوی ایشان دارد. [[علامه طباطبایی]] هم در ضمن [[پرسش]] و پاسخهایی درباره [[عصمت]] و [[علم پیامبر]] ظاهراً روایات [[خواب ماندن پیامبر]] از [[نماز]] را قبول کرده و میفرماید: [[مخالفت]] در حالت [[خواب]] با عصمت ناسازگار نیست، زیرا اینگونه مخالفت، مخالفت امر نیست تا با عصمت منافات داشته باشد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، ص۲۱۴.</ref>. | ||
==دیدگاه قرآنی== | ==دیدگاه قرآنی== | ||
{{اصلی|سهوالنبی در قرآن}} | {{اصلی|سهوالنبی در قرآن}} | ||
==دیدگاه روایی== | ==دیدگاه روایی== | ||
{{اصلی|سهوالنبی در حدیث}} | {{اصلی|سهوالنبی در حدیث}} | ||
خط ۳۴: | خط ۳۶: | ||
# [[سهو]] ذات [[نقص]] محسوب نمیشود، بلکه مثل [[کذب]] است که در برخی مواقع [[مصلحت]] دارد و حکیمانه است. | # [[سهو]] ذات [[نقص]] محسوب نمیشود، بلکه مثل [[کذب]] است که در برخی مواقع [[مصلحت]] دارد و حکیمانه است. | ||
در نتیجه مانع [[عقلی]] از اعتقاد به سهوالنبی وجود ندارد و [[دلیل نقلی]] بر سهو هم که داریم (مقتضی موجود و مانع مفقود)، پس اعتقاد به سهوالنبی ایراد ندارد<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۷۱.</ref>. | |||
== ادله مخالفین == | == ادله مخالفین == | ||
اما محققین از [[امامیه]] سهوالنبی را حتی در [[تطبیق]] امور [[شریعت]] [[نفی]] میکنند و [[اعتقاد]] به آن را [[تقصیر]] در [[حق اهل بیت]] {{عم}} حساب | اما محققین از [[امامیه]] سهوالنبی را حتی در [[تطبیق]] امور [[شریعت]] [[نفی]] میکنند و [[اعتقاد]] به آن را [[تقصیر]] در [[حق اهل بیت]] {{عم}} حساب میکنند که به نظرات و [[ادله]] ایشان اشاره میشود: | ||
[[صاحب جواهر]] ([[محمدحسن نجفی]]): «لازم است این روایات را به خاطر منافاتداشتن با [[عصمت]] رها | #[[شیخ مفید]] (م۴۱۳): «[[حدیثی]] که [[ناصبیها]] و [[شیعیان]] مقلّد درباره [[سهو پیامبر]] در [[نماز]] مطرح میکنند [[خبر واحد]] است که نتیجه [[علمی]] ندارد و قابل عمل کردن نیست»<ref>ر. ک: الهیات، ج۳، ص۲۰۱.</ref>. | ||
#[[شیخ طوسی]] (م ۴۶۰): «روایاتی که دلالت بر سهو پیامبر در نماز دارد قابل فتوادادن نیست؛ زیرا [[روایت]] داریم که [[پیامبر]] هیچگاه [[سجده]] [[سهو]] بهجا نیاورد»<ref>تهذیب، ج۲، ص۳۵۱.</ref>. مراد ایشان این روایت است: ابنبکیر از [[زراره]] نقل کرده: از حضرت [[امام محمد باقر]] {{ع}} سؤال کردم که آیا [[رسول الله]] {{صل}} سجده سهو کردند؟ [[امام]] {{ع}} فرمودند: «آن حضرت سجده سهو نکردند و هیچ فقیهی یعنی معصومی سجده سهو نکرد»<ref>لوامع صاحبقرانی (مشهور به شرح فقیه)، ج۴، ص۲۹۷.</ref>. | |||
#[[سید مرتضی]] (م ۴۳۶): «خبر ذوالیدین خبر [[خبیث]] و باطلی است و ما [[یقین]] به [[فاسد]] بودن آن داریم، زیرا متضمن [[کذب]] پیامبر {{صل}} و سهو اوست و از نظر بیشتر [[علما]] نمیتوان [[عدول]] کرد، زیرا ادله موثقی دارند و عدم اعتقاد به سهوالنبی مناسبت بیشتری با جایگاه بالا و [[مقام]] والای [[اهل بیت]] دارد»<ref>تنزیهالانبیاء، ص۸۴؛ الذریعه، ج۲، ص۵۵۴: {{عربی|خبر ذی الیدین خبر خبیث باطل، مقطوع علی فساده؛ لأنه یتضمن کذب النبی {{صل}} و سهوه}}.</ref>. | |||
# محقق حلّی (م۶۷۶): «[[مقام امامت]] بالاتر از آن است که بخواهد در [[عبادت]] سهو کند»<ref>مختصرالنافع، ص۴۵.</ref>. | |||
# [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (م۶۷۲): «[[واجب]] است پیامبر [[کمال عقل]] و [[هوشیاری]] و عدم سهو داشته باشد»<ref>شرح تجرید، ص۱۹۵.</ref>. | |||
#[[علامه حلّی]] (م ۷۲۶): «خبر سهوالنبی در نزد ما [[باطل]] است، زیرا پیامبر [[معصوم]] است و سهو بر او جایز نیست و چه نسبتی ناقصتر و [[پستتر]] از این میتوان به پیامبر داد که میفهماند پیامبر از عبادت [[اعراض]] داشته است... {{عربی|نعوذ بالله من هذه الآراء الفاسده}}<ref>دلائل الصدق لنهج الحق، ج۲، ص۵۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۱۳۰.</ref>. | |||
# شیخ طوسی (م۴۶۰) بعد از آنکه [[روایات]] سهوالنبی را در [[تهذیب]] نقل کرده، میفرماید: «ما این روایات را آوردیم زیرا به احکامی که در این روایات آمده عمل شده است، ولی این روایات موافق [[عامه]] است و [[عقول]] و [[ادله]] قاطعهای که [[سهو]] و غلط را بر [[پیامبر]] جایز نمیداند این روایات را منع میکند»<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۸۱؛ الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج۱، ص۳۷۱ و ۲۱۵.</ref>. | |||
# [[شهید اول]] (م ۷۸۶): «[[روایت]] [[سهو پیامبر]] در بین [[امامیه]] متروک است، زیرا [[دلیل عقلی]] بر [[عصمت پیامبر]] از سهو داریم»<ref>ذکری، ص۱۳۴.</ref>. | |||
# [[فاضل مقداد]] (م ۸۲۶): «سهوالنبی در [[امور شرعی]] و غیر آن جایز نیست، زیرا باعث [[نفرت]] [[مردم]] میشود»<ref>ارشاد الطالبین، ص۳۰۵.</ref>. | |||
# [[شیخ بهایی]] (م ۱۰۳۰): «بلکه [[ابنبابویه]] سهو کرده است، او سزاوارتر به سهو، نسبت به پیامبر است»<ref>ر.ک: الهیات، جعفر سبحانی، ص۲۰۲: {{عربی|بل ابن بابویه قد سهی، انه اولی باسهو من النبی}}.</ref>. | |||
#همچنین جناب [[میرداماد]] گفته است: «قول صحیح در نزد من آن است که براساس مشرب [[عقل]] و [[مذهب]] [[برهان]] اولین [[درجه]] در [[انکار]] [[حق پیامبر]] نسبت دادن [[حکم]] سهو به پیامبر است، و هیچ غلوی در [[اعتقاد به عصمت]] پیامبر از سهو وجود ندارد، زیرا این [[عصمت]] با [[اذن خداوند]] و [[فضل]] و [[توفیق]] اوست»<ref>الرواشح السماویة، ۸۴.</ref>. | |||
# [[ملاصدرا]]: «[[اهل بیت]] {{عم}} به حکم [[آیه تطهیر]] [[معصوم]] از هرگونه خطا و [[نسیان]] و [[مطهر]] از هرگونه سهو و نقصان و [[رجس]] [[عصیان]] و [[ناپاکی]] [[جهالت]] و [[گمراهی]] [[شیطان]] هستند»<ref>شرح اصول کافی (ملاصدرا)، ج۱، ص۱۶۶.</ref>. | |||
# [[ملاصالح مازندرانی]] بعد از نقل [[کلام]] میرداماد فرموده است: «هیچ بُعدی در مطلبی که ایشان فرموده نیست، زیرا برخی از [[اهل سنت]] دست بلندی در [[جعل حدیث]] دارند، بلکه بعضی از آنها در این کار ذوالیدین هستند»<ref>شرح فروع کافی، ج۳، ص۲۵۳: {{عربی|و لا بعد فیما ذکره قدس سره؛ لأن بعض العّامة کان له ید}}.</ref>! | |||
# [[علامه مجلسی]] (م۱۱۱۱): «اگر سهوالنبی در یک مورد ممکن باشد در باقی موارد هم ممکن خواهد شد: {{عربی|حکم الأمثال فیما یجوز و فیما لا یجوز واحد}} و آن وقت [[اطمینان]] به شریعتی که [[پیامبر]] اعلام میکند از بین میرود. همچنین ایشان جواز سهوالنبی را [[مخالف]] [[اصول مذهب شیعه]] معرفی میکند<ref>الکافی، ج۷، ص۳۷۹، تعلیقه ۱؛ ر. ک: الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج۳، ص۱۸؛ بحارالأنوار، ج۱۷، ص۶۲.</ref> و بعد از ذکر نظرات و [[ادله]] دو طرف میفرماید: این مسئله در نهایت اشکال است، زیرا از طرفی برخی از [[آیات]] و [[روایات]] دلالت بر سهوالنبی دارد و از طرف دیگر [[اجماع]] [[اصحاب]] و [[دلایل]] [[کلامی]] و اصول مبرهنه سهوالنبی را رد میکند»<ref>بحارالأنوار، ج۱۷، ص۱۱۸.</ref>. | |||
#[[احمد بن محمد برقی]]: «این [[روایت]] مخالف مشهور [[امامیه]] است، زیرا مشهور امامیه [[اعتقادی]] به سهوالنبی ندارند، البته میتوان روایت را حمل بر [[تقیه]] کرد، زیرا [[راوی]] آن [[زیدی]] [[مذهب]] است که اکثر روایات ایشان موافق [[عامه]] است و [[سند]] آن هم [[ضعیف]] است»<ref>المحاسن، ج۱، ص۲۶۱.</ref>. | |||
#[[صاحب جواهر]] ([[محمدحسن نجفی]]): «لازم است این روایات را به خاطر منافاتداشتن با [[عصمت]] رها کرد و [[انصاف]] آن است که با توجه به آیات و روایاتی که دلالت بر عصمت و [[طهارت]] [[اهل بیت]] {{عم}} از [[گناه]] و [[خطا]] و [[سهو]] دارد، این طور مطالب به اهل بیت {{عم}} نسبت داده نشود»<ref>جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج۱۳، ص۷۱.</ref>. | |||
# [[مرحوم مظفر]] (م۱۳۸۱): «[[امام]] همانند پیامبر باید از همه [[گناهان]] و آلودگیهای ظاهری و [[باطنی]]، عمدی و [[سهوی]] از [[دوران کودکی]] تا هنگام [[مرگ]] [[معصوم]] و منزه باشد، همچنین که او باید از سهو و خطا و فراموشکاری عصمت داشته باشد، زیرا [[امامان]] مانند پیامبر [[حافظ دین]] و تقویتکننده و نگهدارنده آن از حوادث هستند، از اینرو دلیل ما بر عصمت [[ائمه اطهار]] عین همان دلیل بر [[عصمت پیامبران]] میباشد»<ref>مسائل اعتق مبین.</ref>. | |||
در مجموع، بیشتر [[دانشمندان شیعه]] سهوالنبی را قبول نکرده و آن را مخالف با [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] عصمت میشمارند و برای [[انکار]] سهوالنبی به عمومیت و اطلاق [[ادله عصمت]] [[استدلال]] کرده و همچنین مطالب مختلفی را در برابر معتقدین به سهوالنبی آوردهاند<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۷۱.</ref>. | |||
در مجموع، بیشتر [[دانشمندان شیعه]] سهوالنبی را قبول نکرده و آن را مخالف با [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] عصمت میشمارند و برای [[انکار]] سهوالنبی به عمومیت و اطلاق [[ادله عصمت]] [[استدلال]] کرده و همچنین مطالب مختلفی را در برابر معتقدین به سهوالنبی آوردهاند | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
خط ۷۹: | خط ۶۷: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009874.jpg|22px]] [[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۳''']] | |||
# [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|'''مقامات امامان''']] | # [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|'''مقامات امامان''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |