علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فرزند من' به 'فرزند من'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'فرزند من' به 'فرزند من')
خط ۲۲۹: خط ۲۲۹:
*'''[[حکمت]] دوم: [[امتحان]] و آزمایش‌:''' [[امتحان]] یکی از سنت‌های الهی است که [[نظام]] [[خلقت]] بر آن استوار است. [[خداوند]] در این مورد می‌فرماید: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم می‌پندارند که تا بگویند ایمان آوردیم رها می‌شوند و امتحان نمی‌شوند» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>‌؛ و نیز می‌فرماید: ‌{{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا}}<ref>«کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید» سوره ملک، آیه ۲.</ref>‌.
*'''[[حکمت]] دوم: [[امتحان]] و آزمایش‌:''' [[امتحان]] یکی از سنت‌های الهی است که [[نظام]] [[خلقت]] بر آن استوار است. [[خداوند]] در این مورد می‌فرماید: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم می‌پندارند که تا بگویند ایمان آوردیم رها می‌شوند و امتحان نمی‌شوند» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>‌؛ و نیز می‌فرماید: ‌{{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا}}<ref>«کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید» سوره ملک، آیه ۲.</ref>‌.


بنابراین، [[آزمایش]] همان چیزی است که بد را از خوب جدا ساخته و طلا را از بقیه فلزات متمایز می‌سازد و شاید هم- [[خدا]] عالم‌تر است- یکی از [[دلایل]] [[غیبت]] [[آزمایش]] [[مردم]] باشد. البته در [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} هم به آن اشاره شده است؛ از جمله روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} که می‌فرماید: [[صاحب]] این امر، ناگزیر غیبتی خواهد داشت که هر ناحقی در آن [[شک]] می‌کند<ref>الشیخ الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۲.</ref>. این [[غیبت]] است که [[حق]] را از [[باطل]] جدا می‌کند. [[امام رضا|امام ابو الحسن علی بن موسی الرضا]] {{ع}} می‌فرماید: به هنگام [[غیبت]] سومین [[فرزند من]]، گویی شیعیانم در جست‌وجوی [[پناهگاه]] هستند، اما پناهگاهی نمی‌یابند. به حضرت گفته شد: چرا‌ای فرزند [[رسول خدا]]؟ فرمود: زیرا امامشان [[غایب]] است. [[پناهگاه]] خواستن و به دنبال [[پناهگاه]] گشتن و امان خواستن به‌معنای حقیقت‌جویی و دوری از خیال پردازی و توهم است و این یک [[امتحان]] الهی است و به همین [[دلیل]] [[امام جعفر صادق]] {{ع}} می‌فرماید:‌ای [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} بدانید که امورتان مانند [[سرمه در چشم]] است که شخص می‌داند چه موقع [[سرمه در چشم]] می‌رود و نمی‌داند چه موقع سرمه از چشم می‌رود. زمانی است که افراد صبح‌هنگام در [[دین]] هستند و شب هنگام از [[دین]] خارج می‌شوند و کسی هم شب در [[دین]] ما هست و صبح، از [[دین]] خارج می‌شود<ref>الشیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴.</ref>.
بنابراین، [[آزمایش]] همان چیزی است که بد را از خوب جدا ساخته و طلا را از بقیه فلزات متمایز می‌سازد و شاید هم- [[خدا]] عالم‌تر است- یکی از [[دلایل]] [[غیبت]] [[آزمایش]] [[مردم]] باشد. البته در [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} هم به آن اشاره شده است؛ از جمله روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} که می‌فرماید: [[صاحب]] این امر، ناگزیر غیبتی خواهد داشت که هر ناحقی در آن [[شک]] می‌کند<ref>الشیخ الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۲.</ref>. این [[غیبت]] است که [[حق]] را از [[باطل]] جدا می‌کند. [[امام رضا|امام ابو الحسن علی بن موسی الرضا]] {{ع}} می‌فرماید: به هنگام [[غیبت]] سومین فرزند من، گویی شیعیانم در جست‌وجوی [[پناهگاه]] هستند، اما پناهگاهی نمی‌یابند. به حضرت گفته شد: چرا‌ای فرزند [[رسول خدا]]؟ فرمود: زیرا امامشان [[غایب]] است. [[پناهگاه]] خواستن و به دنبال [[پناهگاه]] گشتن و امان خواستن به‌معنای حقیقت‌جویی و دوری از خیال پردازی و توهم است و این یک [[امتحان]] الهی است و به همین [[دلیل]] [[امام جعفر صادق]] {{ع}} می‌فرماید:‌ای [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} بدانید که امورتان مانند [[سرمه در چشم]] است که شخص می‌داند چه موقع [[سرمه در چشم]] می‌رود و نمی‌داند چه موقع سرمه از چشم می‌رود. زمانی است که افراد صبح‌هنگام در [[دین]] هستند و شب هنگام از [[دین]] خارج می‌شوند و کسی هم شب در [[دین]] ما هست و صبح، از [[دین]] خارج می‌شود<ref>الشیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴.</ref>.


نیز [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: به [[خدا]] قسم که مثل شیشه نمی‌شکنید، زیرا شیشه برگردانده‌شده و به حالت قبل درمی‌آید، به [[خدا]] که مانند کوزه می‌شکنید کوزه مثل قبلش نمی‌شود، به [[خدا]] که دگرگون می‌شوید و مثل [[غربال]] شدن کاه از گندم، الک می‌شوید<ref>الشیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴.</ref>.
نیز [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: به [[خدا]] قسم که مثل شیشه نمی‌شکنید، زیرا شیشه برگردانده‌شده و به حالت قبل درمی‌آید، به [[خدا]] که مانند کوزه می‌شکنید کوزه مثل قبلش نمی‌شود، به [[خدا]] که دگرگون می‌شوید و مثل [[غربال]] شدن کاه از گندم، الک می‌شوید<ref>الشیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴.</ref>.
خط ۴۷۲: خط ۴۷۲:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
*«تحلیل [[فلسفه غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیازمند توجه به اهداف کلی [[ظهور]] است؛ همان چیزی که خطوط کلی آن در [[آیات]] [[قرآن کریم]] مطرح شده است. بر اساس رهنمودهای قرآنی، [[خداوند]] [[حکیم]]، وجود مقدس [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} را برای هدفی والا و سترگ [[ذخیره]] نموده و آن، تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین الهی]] و ارزش‌های والای انسانی در [[جامعه]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند»؛ (سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره صف، آیه ۹).</ref>. این [[هدف]]، به قدری بزرگ و پر ثمر است که [[خداوند]] همه [[پیامبران]]{{عم}} پیشین  را برای [[زمینه‌سازی]] این امر مهم، یعنی "[[حاکمیت]] [[دین]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} توسط [[آخرین وصی]] او [[حضرت مهدی]] {{ع}}" فرستاده است. از این نظر، حتی وجود مقدس [[پیامبر خاتم]] {{صل}} نیز زمینه‌ساز تحقق این [[هدف]] مهم بوده است؛ زیرا اگرچه ایشان پایه گذار این طرح عظیم بوده و اهداف و برنامه‌های او [[کامل‌ترین]] مرحله [[تکامل]] [[دین]] است، اما [[رسالت]] تحقق این اهداف متعالی، به عهده [[آخرین وصی]] او است. حکمت‌های [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیز در راستای این [[هدف]] متعالی و آرمانی قابل [[تفسیر]] است. برخی از علل و حکمت‌های [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بازگو شده و از عواملی مانند [[خوف]] قتل، رهایی از [[بیعت]] با [[ستمکاران]]، [[ستم]] پیشه بودن [[مردم]]، [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[مردم]] و... به عنوان دلائل [[غیبت]] یاد شده است. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره می‌شود.
*«تحلیل [[فلسفه غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیازمند توجه به اهداف کلی [[ظهور]] است؛ همان چیزی که خطوط کلی آن در [[آیات]] [[قرآن کریم]] مطرح شده است. بر اساس رهنمودهای قرآنی، [[خداوند]] [[حکیم]]، وجود مقدس [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} را برای هدفی والا و سترگ [[ذخیره]] نموده و آن، تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین الهی]] و ارزش‌های والای انسانی در [[جامعه]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند»؛ (سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره صف، آیه ۹).</ref>. این [[هدف]]، به قدری بزرگ و پر ثمر است که [[خداوند]] همه [[پیامبران]]{{عم}} پیشین  را برای [[زمینه‌سازی]] این امر مهم، یعنی "[[حاکمیت]] [[دین]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} توسط [[آخرین وصی]] او [[حضرت مهدی]] {{ع}}" فرستاده است. از این نظر، حتی وجود مقدس [[پیامبر خاتم]] {{صل}} نیز زمینه‌ساز تحقق این [[هدف]] مهم بوده است؛ زیرا اگرچه ایشان پایه گذار این طرح عظیم بوده و اهداف و برنامه‌های او [[کامل‌ترین]] مرحله [[تکامل]] [[دین]] است، اما [[رسالت]] تحقق این اهداف متعالی، به عهده [[آخرین وصی]] او است. حکمت‌های [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیز در راستای این [[هدف]] متعالی و آرمانی قابل [[تفسیر]] است. برخی از علل و حکمت‌های [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بازگو شده و از عواملی مانند [[خوف]] قتل، رهایی از [[بیعت]] با [[ستمکاران]]، [[ستم]] پیشه بودن [[مردم]]، [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[مردم]] و... به عنوان دلائل [[غیبت]] یاد شده است. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره می‌شود.
#'''[[حفظ جان]] حضرت:''' در تعدادی از [[روایات]]، نبود [[امنیت]] جانی و خطر کشته شدن حضرت، مهم‌ترین [[دلیل]] [[غیبت]] عنوان شده است تا بدین وسیله، جریان [[امامت]] تداوم یابد و [[رسالت]] بزرگ [[حاکمیت]] [[دین]] به وسیله او محقق شود. [[زراره]] [[نقل]] کرده است که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای [[قائم]] ما قبل از این که به پا خیزد غیبتی است. من پرسیدم: چرا؟فرمود: چون می‌هراسد، سپس با دست به شکمش اشاره نمود؛ یعنی از [[ترس]] کشته شدن پنهان می‌شود<ref>{{عربی|"إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَاف‏"}}</ref>. [[زراره]] در [[روایت]] دیگری، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده: "[[قائم]] ما قبل از آن که [[قیام]] کند، ناگریز از [[غیبت]] است"<ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ "}}</ref>؛ و در پاسخ به پرسش [[زراره]]، مبنی بر چرایی [[غیبت]]، ادامه داده است: "بر جانش نگران است و از بریدن سرش هراس دارد"<ref>{{عربی|" يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْح‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۷.</ref>؛ [[یونس بن عبدالرحمن]] نیز گوید: حضور [[امام کاظم|امام هفتم، موسی بن جعفر]]{{ع}} شرفیاب شدم و به او عرض کردم: یابن [[رسول الله]]! شما [[قائم]] به [[حق]] هستی؟ فرمود: "من هم [[قائم]] به [[حق]] هستم، ولی آن قائمی که [[زمین]] را از [[دشمنان]] خدای عزوجل [[پاک]] می‌کند و آن را پر از [[عدالت]] می‌نماید، چنان که پر از [[جور]] و [[ستم]] شده باشد، پنجمین [[فرزند من]] است و برای او غیبتی است طولانی؛ چون بر [[جان]] خود می‌ترسد. مردمی در آن مدت از اعتقادات خود برمی‌گردند و مردمی در آن ثابت می‌مانند"<ref>{{عربی|"أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> بر اساس این دسته [[روایات]]، [[فلسفه غیبت]] و [[پنهان‌زیستی]] [[امام]]{{ع}} [[حفظ جان]] و در امان ماندن از خطر [[دشمنان]] است؛ زیرا اگر غیبتی در کار نبود، مطمئناً دستگاه [[معتمد]] عباسی برای به [[شهادت]] رساندن آن وجود مقدس از هیچ اقدامی کوتاهی نمی‌کرد. از این‌رو به نظر می‌رسد که [[حکمت]] و راز اصلی [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} [[حفظ جان]] آن حضرت از شر [[جباران]] و [[ستمگران]] باشد و اگر در سایر [[روایات]]، سخن از حکمت‌های دیگر به میان آمده، بیانگر آثار تحقق این [[هدف]] بزرگ است.
#'''[[حفظ جان]] حضرت:''' در تعدادی از [[روایات]]، نبود [[امنیت]] جانی و خطر کشته شدن حضرت، مهم‌ترین [[دلیل]] [[غیبت]] عنوان شده است تا بدین وسیله، جریان [[امامت]] تداوم یابد و [[رسالت]] بزرگ [[حاکمیت]] [[دین]] به وسیله او محقق شود. [[زراره]] [[نقل]] کرده است که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای [[قائم]] ما قبل از این که به پا خیزد غیبتی است. من پرسیدم: چرا؟فرمود: چون می‌هراسد، سپس با دست به شکمش اشاره نمود؛ یعنی از [[ترس]] کشته شدن پنهان می‌شود<ref>{{عربی|"إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَاف‏"}}</ref>. [[زراره]] در [[روایت]] دیگری، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده: "[[قائم]] ما قبل از آن که [[قیام]] کند، ناگریز از [[غیبت]] است"<ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ "}}</ref>؛ و در پاسخ به پرسش [[زراره]]، مبنی بر چرایی [[غیبت]]، ادامه داده است: "بر جانش نگران است و از بریدن سرش هراس دارد"<ref>{{عربی|" يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْح‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۷.</ref>؛ [[یونس بن عبدالرحمن]] نیز گوید: حضور [[امام کاظم|امام هفتم، موسی بن جعفر]]{{ع}} شرفیاب شدم و به او عرض کردم: یابن [[رسول الله]]! شما [[قائم]] به [[حق]] هستی؟ فرمود: "من هم [[قائم]] به [[حق]] هستم، ولی آن قائمی که [[زمین]] را از [[دشمنان]] خدای عزوجل [[پاک]] می‌کند و آن را پر از [[عدالت]] می‌نماید، چنان که پر از [[جور]] و [[ستم]] شده باشد، پنجمین فرزند من است و برای او غیبتی است طولانی؛ چون بر [[جان]] خود می‌ترسد. مردمی در آن مدت از اعتقادات خود برمی‌گردند و مردمی در آن ثابت می‌مانند"<ref>{{عربی|"أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> بر اساس این دسته [[روایات]]، [[فلسفه غیبت]] و [[پنهان‌زیستی]] [[امام]]{{ع}} [[حفظ جان]] و در امان ماندن از خطر [[دشمنان]] است؛ زیرا اگر غیبتی در کار نبود، مطمئناً دستگاه [[معتمد]] عباسی برای به [[شهادت]] رساندن آن وجود مقدس از هیچ اقدامی کوتاهی نمی‌کرد. از این‌رو به نظر می‌رسد که [[حکمت]] و راز اصلی [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} [[حفظ جان]] آن حضرت از شر [[جباران]] و [[ستمگران]] باشد و اگر در سایر [[روایات]]، سخن از حکمت‌های دیگر به میان آمده، بیانگر آثار تحقق این [[هدف]] بزرگ است.
#'''پرهیز از معاهده با [[حکام]] [[جور]]:''' بدون [[شک]] در صورت عدم [[غیبت]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} همانند اجداد طاهرینش، در برابر [[دشمنان]] هیچ راهی جز درگیری و [[شهادت]] یا پذیرش معاهده با آنان نداشت. در برخی از [[روایات]]، [[حکمت]] [[غیبت]]، پرهیز [[حضرت مهدی]] {{ع}} از امضای معاهده [[بیعت]] با طاغوت‌های زمان ذکر شده است تا در زمان [[قیام]] بتواند فارغ از تعهد هیچ حاکمی، آزادانه عمل کند؛ چون هیچ یک از [[ائمه]]{{ع}} پیشین از تعهد اجباری [[حکام]] زمانشان آزاد نبوده‌اند. اساساً تعهد حضرت نسبت به [[حکام]] زمان، با [[فلسفه]] وجودی آن حضرت سازگار نیست؛ چون ایشان [[مأموریت]] ویژه و بزرگی برعهده دارد که لازمه‌اش نقض این [[بیعت]] است. در حالی که بر فرض امضای چنین تعهدی، [[امام]]{{ع}} نمی‌تواند آن را نقض کند؛ زیرا [[اسلام]]، همانند مارکسیست‌ها، وسیله را به خاطر [[هدف]] توجیه نمی‌کند، بلکه [[مشروعیت]] وسیله را نیز لازم می‌شمرد. [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: "هرکدام از ما [[اهل بیت]] در زمان خود [[بیعت]] [[حاکمان]] و طاغوت‌های زمان را از روی [[تقیه]] به عهده دارد، مگر [[امام مهدی]] {{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} به [[امامت]] او [[نماز]] می‌گذارد. [[خداوند]] ولادت او را مخفی نگه می‌دارد و برای او غیبتی مقرر می‌فرماید تا هنگامی که [[قیام]] کند، [[بیعت]] حاکمی بر گردنش نباشد"<ref> {{عربی|"مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}}خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۱۶؛ إعلام الوری، ص۴۲۷.</ref>. خود [[امام عصر]]{{ع}} نیز در پاسخ به پرسش [[احمد بن اسحاق]] فرمود: "بر گردن همه پدرانم، [[بیعت]] سرکشان زمانه بود؛ اما من وقتی [[خروج]] نمایم، [[بیعت]] هیچ سرکشی بر گردنم نیست"<ref>{{عربی|" إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِي{{ع}}إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۵.</ref>.
#'''پرهیز از معاهده با [[حکام]] [[جور]]:''' بدون [[شک]] در صورت عدم [[غیبت]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} همانند اجداد طاهرینش، در برابر [[دشمنان]] هیچ راهی جز درگیری و [[شهادت]] یا پذیرش معاهده با آنان نداشت. در برخی از [[روایات]]، [[حکمت]] [[غیبت]]، پرهیز [[حضرت مهدی]] {{ع}} از امضای معاهده [[بیعت]] با طاغوت‌های زمان ذکر شده است تا در زمان [[قیام]] بتواند فارغ از تعهد هیچ حاکمی، آزادانه عمل کند؛ چون هیچ یک از [[ائمه]]{{ع}} پیشین از تعهد اجباری [[حکام]] زمانشان آزاد نبوده‌اند. اساساً تعهد حضرت نسبت به [[حکام]] زمان، با [[فلسفه]] وجودی آن حضرت سازگار نیست؛ چون ایشان [[مأموریت]] ویژه و بزرگی برعهده دارد که لازمه‌اش نقض این [[بیعت]] است. در حالی که بر فرض امضای چنین تعهدی، [[امام]]{{ع}} نمی‌تواند آن را نقض کند؛ زیرا [[اسلام]]، همانند مارکسیست‌ها، وسیله را به خاطر [[هدف]] توجیه نمی‌کند، بلکه [[مشروعیت]] وسیله را نیز لازم می‌شمرد. [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: "هرکدام از ما [[اهل بیت]] در زمان خود [[بیعت]] [[حاکمان]] و طاغوت‌های زمان را از روی [[تقیه]] به عهده دارد، مگر [[امام مهدی]] {{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} به [[امامت]] او [[نماز]] می‌گذارد. [[خداوند]] ولادت او را مخفی نگه می‌دارد و برای او غیبتی مقرر می‌فرماید تا هنگامی که [[قیام]] کند، [[بیعت]] حاکمی بر گردنش نباشد"<ref> {{عربی|"مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}}خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۱۶؛ إعلام الوری، ص۴۲۷.</ref>. خود [[امام عصر]]{{ع}} نیز در پاسخ به پرسش [[احمد بن اسحاق]] فرمود: "بر گردن همه پدرانم، [[بیعت]] سرکشان زمانه بود؛ اما من وقتی [[خروج]] نمایم، [[بیعت]] هیچ سرکشی بر گردنم نیست"<ref>{{عربی|" إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِي{{ع}}إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۵.</ref>.
#'''آزمودن [[ایمان]] و [[پایداری]] [[مردم]]:''' یکی از سنت‌های جاری الهی، [[امتحان]] [[مردم]] است. بر اساس [[آیات]] [[قرآن]]، [[بشر]] نا گزیر باید [[امتحان]] شود. این [[امتحان]] در میان امت‌های پیشین بوده و در آینده نیز خواهد بود. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و [شماها را نیز می‌آزماییم]. باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و آنانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد؛ سوره عنکبوت، آیه ۲و۳.</ref>؛ در [[روایات]] نیز [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] محک و معیاری برای [[شیعیان]] ذکر شده تا [[میزان]] [[ایمان]] و تعهد آنان بدین وسیله مورد [[آزمایش]] قرار گردد. این [[آزمون]]، سبب رویش انسان‌های ثابت‌قدم و ریزش افراد [[بی‌ایمان]] خواهد بود. بر اساس [[روایات]]، [[خداوند]] سخت‌ترین [[امتحان]] را در رابطه به تعهدات خواهد گرفت؛ از این‌رو، در عصر [[غیبت]]، [[شیعیان]] را [[امتحان]] می‌کند؛ چراکه [[شیعیان]] این ملاک و معیار را پذیرفته و [[معتقد]] به [[غیبت حضرت مهدی]] هستند و طبیعی است که [[امتحان]] برای کسانی که این ملاک را قبول نداشته باشند معنا نخواهند داشت. چنان که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]] به وسیله [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} [[شیعیان]] را [[امتحان]] می‌کند و [[میزان]] [[استواری]] [[ایمان]] و ثبات قدم آنان را می‌آزماید"<ref>{{عربی|" غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "}}؛ الکافی، ج۱ ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۲.</ref>؛  در [[روایات]] تأکید شده که [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} [[امتحان]] و غربالی برای انسان‌هاست تا افراد [[صالح]] و [[شایسته]] از دیگران جدا شوند. برای مثال، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "به [[خدا]] قسم، من و این دو فرزندم ([[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}) [[شهید]] خواهیم شد و [[خداوند]] در [[آخرالزمان]] مردی از فرزندانم را به [[خون خواهی]] ما بر خواهد انگیخت. او از دیده‌ها [[غایب]] خواهد شد، تا این [[آزمایش]] سبب جدایی [[گمراهان]] شوند، به گونه‌ای که افراد نادان می‌گویند: [[خدا]] به [[آل محمد]]{{صل}} نیازی ندارد"<ref>{{عربی|" أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا وَ لَيَغِيبَنَّ عَنْهُمْ تَمْيِيزاً لِأَهْلِ الضَّلَالَةِ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ حَاجَة"}}الغیبة، نعمانی، ص۱۴۱؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۲.</ref>؛ بر پایه این [[روایات]]، [[غیبت]] [[حضرت حجت]]{{ع}} محک و آزمایشی است که [[خداوند]] عموم [[بندگان]] را بدان می‌آزماید: {{عربی|"امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَه‏"}}<ref>الامامة و التبصرة، ص۱۱۳؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۴۴.</ref> و [[شیعیان]] و [[پیروان]] آن حضرت را به طور خاص بدین وسیله [[امتحان]] می‌کند: {{عربی|"أَنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۴۲.</ref>، تا [[میزان]] [[صداقت]] و ثبات قدم [[پیروان]] و معتقدان به آن حضرت مورد سنجش قرار گیرد.
#'''آزمودن [[ایمان]] و [[پایداری]] [[مردم]]:''' یکی از سنت‌های جاری الهی، [[امتحان]] [[مردم]] است. بر اساس [[آیات]] [[قرآن]]، [[بشر]] نا گزیر باید [[امتحان]] شود. این [[امتحان]] در میان امت‌های پیشین بوده و در آینده نیز خواهد بود. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و [شماها را نیز می‌آزماییم]. باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و آنانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد؛ سوره عنکبوت، آیه ۲و۳.</ref>؛ در [[روایات]] نیز [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] محک و معیاری برای [[شیعیان]] ذکر شده تا [[میزان]] [[ایمان]] و تعهد آنان بدین وسیله مورد [[آزمایش]] قرار گردد. این [[آزمون]]، سبب رویش انسان‌های ثابت‌قدم و ریزش افراد [[بی‌ایمان]] خواهد بود. بر اساس [[روایات]]، [[خداوند]] سخت‌ترین [[امتحان]] را در رابطه به تعهدات خواهد گرفت؛ از این‌رو، در عصر [[غیبت]]، [[شیعیان]] را [[امتحان]] می‌کند؛ چراکه [[شیعیان]] این ملاک و معیار را پذیرفته و [[معتقد]] به [[غیبت حضرت مهدی]] هستند و طبیعی است که [[امتحان]] برای کسانی که این ملاک را قبول نداشته باشند معنا نخواهند داشت. چنان که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]] به وسیله [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} [[شیعیان]] را [[امتحان]] می‌کند و [[میزان]] [[استواری]] [[ایمان]] و ثبات قدم آنان را می‌آزماید"<ref>{{عربی|" غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "}}؛ الکافی، ج۱ ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۲.</ref>؛  در [[روایات]] تأکید شده که [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} [[امتحان]] و غربالی برای انسان‌هاست تا افراد [[صالح]] و [[شایسته]] از دیگران جدا شوند. برای مثال، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "به [[خدا]] قسم، من و این دو فرزندم ([[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}) [[شهید]] خواهیم شد و [[خداوند]] در [[آخرالزمان]] مردی از فرزندانم را به [[خون خواهی]] ما بر خواهد انگیخت. او از دیده‌ها [[غایب]] خواهد شد، تا این [[آزمایش]] سبب جدایی [[گمراهان]] شوند، به گونه‌ای که افراد نادان می‌گویند: [[خدا]] به [[آل محمد]]{{صل}} نیازی ندارد"<ref>{{عربی|" أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا وَ لَيَغِيبَنَّ عَنْهُمْ تَمْيِيزاً لِأَهْلِ الضَّلَالَةِ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ حَاجَة"}}الغیبة، نعمانی، ص۱۴۱؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۲.</ref>؛ بر پایه این [[روایات]]، [[غیبت]] [[حضرت حجت]]{{ع}} محک و آزمایشی است که [[خداوند]] عموم [[بندگان]] را بدان می‌آزماید: {{عربی|"امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَه‏"}}<ref>الامامة و التبصرة، ص۱۱۳؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۴۴.</ref> و [[شیعیان]] و [[پیروان]] آن حضرت را به طور خاص بدین وسیله [[امتحان]] می‌کند: {{عربی|"أَنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۴۲.</ref>، تا [[میزان]] [[صداقت]] و ثبات قدم [[پیروان]] و معتقدان به آن حضرت مورد سنجش قرار گیرد.
خط ۶۳۸: خط ۶۳۸:
'''[[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید:'''"برای او از [[ترس]] کشته شدن غیبتی هست که مدتش بس دراز خواهد بود. در [[دوران غیبت]] او قومی به [[ارتداد]] گرائیده، گروهی دیگر پا برجای می‌مانند"<ref>{{عربی|" لَهُ‏ غَيْبَةٌ يَطُولُ‏ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۶۸.</ref>.
'''[[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید:'''"برای او از [[ترس]] کشته شدن غیبتی هست که مدتش بس دراز خواهد بود. در [[دوران غیبت]] او قومی به [[ارتداد]] گرائیده، گروهی دیگر پا برجای می‌مانند"<ref>{{عربی|" لَهُ‏ غَيْبَةٌ يَطُولُ‏ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۶۸.</ref>.


'''[[امام رضا]] {{ع}} می‌فرماید:'''"چهارمین [[فرزند من]]، خدایش او را در پشت پرده [[غیبت]] پنهان می‌سازد تا وقتی‌که خود می‌خواهد"<ref>{{عربی|" ذَاكَ‏ الرَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ يُغَيِّبُهُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ سِتْرِهِ‏ مَا شَاءَ اللَّهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بشارة الاسلام، ص ۵۱، ۲۲۱ و ۳۰۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹؛ الامام المهدی، ص ۷۹.</ref>. "[[قائم]] {{ع}} خود دیده نمی‌شود و نامش برده نمی‌شود"<ref>{{عربی|" الْقَائِمُ لَا يُرَى جِسْمُهُ وَ لَا يُسَمَّى بِاسْمِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۸۲.</ref>.
'''[[امام رضا]] {{ع}} می‌فرماید:'''"چهارمین فرزند من، خدایش او را در پشت پرده [[غیبت]] پنهان می‌سازد تا وقتی‌که خود می‌خواهد"<ref>{{عربی|" ذَاكَ‏ الرَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ يُغَيِّبُهُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ سِتْرِهِ‏ مَا شَاءَ اللَّهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بشارة الاسلام، ص ۵۱، ۲۲۱ و ۳۰۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹؛ الامام المهدی، ص ۷۹.</ref>. "[[قائم]] {{ع}} خود دیده نمی‌شود و نامش برده نمی‌شود"<ref>{{عربی|" الْقَائِمُ لَا يُرَى جِسْمُهُ وَ لَا يُسَمَّى بِاسْمِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۸۲.</ref>.


'''[[امام حسن عسکری]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] شمشیرهای خود برای ما تیز کردند، زیرا به‌خوبی می‌دانستند که آنها در [[خلافت]] حقی ندارند. آنها از [[ترس]] اینکه [[خلافت]] به‌جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلی‌اش مستقر شود، به کشتن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} و از بین بردن سلاله آنحضرت [[همت]] گماشتند. تا شاید از ولادت [[حضرت قائم]] جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند. ولی [[خداوند]] [[اراده]] کرد که [[امر]] او را بر احدی از [[دشمنان]] آشکار نکند و [[نور]] خود را به اتمام برساند اگرچه [[مشرکان]] خوش ندارند"<ref>{{عربی|" وَضْعُ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ سُيُوفَهُمْ عَلَيْنَا لِعِلَّتَيْنِ : إِحْدَاهُمَا أَنَّهُمْ كانُوا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْخِلَافَةِ حَقُّ فيخافون مِنْ ادعائنا إِيَّاهَا وَ تَسْتَقِرَّ فِي مركزها ، وَ ثَانِيهِمَا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَفُوا مِنَ الْأَخْبَارِ الْمُتَوَاتِرَةِ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِ الْجَبَابِرَةِ  وَ الظَّلَمَةُ عَلَى يَدِ الْقَائِمُ مِنَّا ، وَ كانُوا لَا يَشْكُونَ أَنَّهُمْ مِنَ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةَ ، فسعوا فِي قَتْلَ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ إبارة نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي الْوُصُولَ إِلَى مَنَعَ تُولَدْ الْقَائِمِ أَوْ قَتَلَهُ ، فَأَبَى اللَّهُ أَنْ يَكْشِفَ أَمَرَهُ لِوَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۹۱.</ref>»<ref>[[کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج1، ص 108-123.</ref>.
'''[[امام حسن عسکری]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] شمشیرهای خود برای ما تیز کردند، زیرا به‌خوبی می‌دانستند که آنها در [[خلافت]] حقی ندارند. آنها از [[ترس]] اینکه [[خلافت]] به‌جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلی‌اش مستقر شود، به کشتن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} و از بین بردن سلاله آنحضرت [[همت]] گماشتند. تا شاید از ولادت [[حضرت قائم]] جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند. ولی [[خداوند]] [[اراده]] کرد که [[امر]] او را بر احدی از [[دشمنان]] آشکار نکند و [[نور]] خود را به اتمام برساند اگرچه [[مشرکان]] خوش ندارند"<ref>{{عربی|" وَضْعُ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ سُيُوفَهُمْ عَلَيْنَا لِعِلَّتَيْنِ : إِحْدَاهُمَا أَنَّهُمْ كانُوا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْخِلَافَةِ حَقُّ فيخافون مِنْ ادعائنا إِيَّاهَا وَ تَسْتَقِرَّ فِي مركزها ، وَ ثَانِيهِمَا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَفُوا مِنَ الْأَخْبَارِ الْمُتَوَاتِرَةِ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِ الْجَبَابِرَةِ  وَ الظَّلَمَةُ عَلَى يَدِ الْقَائِمُ مِنَّا ، وَ كانُوا لَا يَشْكُونَ أَنَّهُمْ مِنَ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةَ ، فسعوا فِي قَتْلَ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ إبارة نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي الْوُصُولَ إِلَى مَنَعَ تُولَدْ الْقَائِمِ أَوْ قَتَلَهُ ، فَأَبَى اللَّهُ أَنْ يَكْشِفَ أَمَرَهُ لِوَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۹۱.</ref>»<ref>[[کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج1، ص 108-123.</ref>.
خط ۶۵۳: خط ۶۵۳:


از [[عبدالله]] بن [[فضل]] [[نقل]] شده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[صاحب]] امر، ناگزیر از [[غیبت]] است. [[تقدیر الهی]] است که برای مدتی طولانی از [[مردم]] پنهان باشد. غیبتی که هر باطل‌گرایی را به [[تردید]] و [[امید]] وا می‌دارد". او در ادامه می‌گوید که پرسیدم: فدایت شوم [[علت]] آن چیست؟ فرمود: این رازی است که افشای آن بر شما اجازه داده نشده و باید تا روز [[موعود]] این [[راز]] پوشیده بماند<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.</ref>.
از [[عبدالله]] بن [[فضل]] [[نقل]] شده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[صاحب]] امر، ناگزیر از [[غیبت]] است. [[تقدیر الهی]] است که برای مدتی طولانی از [[مردم]] پنهان باشد. غیبتی که هر باطل‌گرایی را به [[تردید]] و [[امید]] وا می‌دارد". او در ادامه می‌گوید که پرسیدم: فدایت شوم [[علت]] آن چیست؟ فرمود: این رازی است که افشای آن بر شما اجازه داده نشده و باید تا روز [[موعود]] این [[راز]] پوشیده بماند<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.</ref>.
*'''[[بیعت نکردن]] با دیگران''': با توجه به این که [[حضرت مهدی]]{{ع}} آخرین [[نماینده]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] می‌باشد و [[حکومت]] او جهانی و بدون رقیب و نظیر است و همه [[حاکمان]] در برابر او خاضع و فرمانبر داراند، نباید حتی برای یک لحظه زیر [[فرمان]] دیگران باشد و [[حکومت]] کسی را بپذیرد و [[امام رضا]]{{ع}} به یکی از [[شیعیان]] به نام "فضال" فرمود: "می‌بینم [[شیعیان]] پس از فقدان سومین [[فرزند من]] ([[امام]] عسگری) پیشوای‌شان را جستجو می‌کنند، ولی او را نمی‌یابند". پرسیدم: چرا ای [[فرزند پیامبر]]؟ فرمود: چون امام‌شان از نظر‌شان پنهان می‌شود. گفتم: برای چه؟ فرمود: به این [[دلیل]] که وقتی با اسلحه [[قیام]] می‌کند، [[بیعت]] کسی بر عهده‌اش نباشد"<ref>معجم احادیث الامام مهدی، ج ۱، ص ۲۶۳، به نقل از مدرک قبل.</ref>. پس یکی از عللی که به عنوان [[فلسفه غیبت]] [[امام]] در [[روایات]] اشاره شده است این است که می‌خواهند در [[هنگام ظهور]] خود بر خلاف اجداد خویش [[بیعت]] [[حکام]] [[جور]] را بر گردن نداشته باشد.
*'''[[بیعت نکردن]] با دیگران''': با توجه به این که [[حضرت مهدی]]{{ع}} آخرین [[نماینده]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] می‌باشد و [[حکومت]] او جهانی و بدون رقیب و نظیر است و همه [[حاکمان]] در برابر او خاضع و فرمانبر داراند، نباید حتی برای یک لحظه زیر [[فرمان]] دیگران باشد و [[حکومت]] کسی را بپذیرد و [[امام رضا]]{{ع}} به یکی از [[شیعیان]] به نام "فضال" فرمود: "می‌بینم [[شیعیان]] پس از فقدان سومین فرزند من ([[امام]] عسگری) پیشوای‌شان را جستجو می‌کنند، ولی او را نمی‌یابند". پرسیدم: چرا ای [[فرزند پیامبر]]؟ فرمود: چون امام‌شان از نظر‌شان پنهان می‌شود. گفتم: برای چه؟ فرمود: به این [[دلیل]] که وقتی با اسلحه [[قیام]] می‌کند، [[بیعت]] کسی بر عهده‌اش نباشد"<ref>معجم احادیث الامام مهدی، ج ۱، ص ۲۶۳، به نقل از مدرک قبل.</ref>. پس یکی از عللی که به عنوان [[فلسفه غیبت]] [[امام]] در [[روایات]] اشاره شده است این است که می‌خواهند در [[هنگام ظهور]] خود بر خلاف اجداد خویش [[بیعت]] [[حکام]] [[جور]] را بر گردن نداشته باشد.
*'''[[آزمایش]] [[مردم]]''': آزمودن و [[امتحان]] [[انسان‌ها]] یکی از اهداف [[آفرینش]] است و [[قرآن کریم]] در این موردی می‌گوید: "همان خداوندی که [[مرگ]] و [[زندگی]] را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدام‌تان نیکوکارتر...".<ref>سوره ملک، آیه ۲.</ref>. [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[انسان‌ها]] نیز متفاوت می‌باشد، بعضی اوقات فردی و گاهی نیز جمعی می‌باشد. از دیدگاه [[روایات]] به دست می‌آید که [[غیبت حضرت ولی عصر]]{{ع}} نیز در فرآیند [[امتحان الهی]] قرار گرفته و [[خداوند]] [[امت اسلامی]] را به وسیله آن [[امتحان]] می‌نماید، عده‌ای با [[اعتقاد]] و [[ایمان]] محکم به او [[معتقد]] می‌شوند و سخنان [[قرآن]] و [[پیامبر]] و [[امامان]] در مورد [[حضرت مهدی]]{{ع}} را [[تصدیق]] می‌کنند، عده‌ای نیز ممکن است آن را نپذیرند و دسته سوم نیز ممکن است به آن به دیده [[تردید]] نگاه کنند. [[امام صادق]]{{ع}} در این خصوص فرمودند: "[[حضرت صالح]]{{ع}} از دید [[مردم]] مدتی پنهان شدند و سپس به سوی آنان بازگشتند، [[مردم]] به سه دسته تقسیم شدند: گروهی او را [[انکار]] کردند. عده‌ای [[تردید]] پیدا کردند و دسته سوم با [[ایمان]] به [[حضرت صالح]] [[وفادار]] ماندند".
*'''[[آزمایش]] [[مردم]]''': آزمودن و [[امتحان]] [[انسان‌ها]] یکی از اهداف [[آفرینش]] است و [[قرآن کریم]] در این موردی می‌گوید: "همان خداوندی که [[مرگ]] و [[زندگی]] را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدام‌تان نیکوکارتر...".<ref>سوره ملک، آیه ۲.</ref>. [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[انسان‌ها]] نیز متفاوت می‌باشد، بعضی اوقات فردی و گاهی نیز جمعی می‌باشد. از دیدگاه [[روایات]] به دست می‌آید که [[غیبت حضرت ولی عصر]]{{ع}} نیز در فرآیند [[امتحان الهی]] قرار گرفته و [[خداوند]] [[امت اسلامی]] را به وسیله آن [[امتحان]] می‌نماید، عده‌ای با [[اعتقاد]] و [[ایمان]] محکم به او [[معتقد]] می‌شوند و سخنان [[قرآن]] و [[پیامبر]] و [[امامان]] در مورد [[حضرت مهدی]]{{ع}} را [[تصدیق]] می‌کنند، عده‌ای نیز ممکن است آن را نپذیرند و دسته سوم نیز ممکن است به آن به دیده [[تردید]] نگاه کنند. [[امام صادق]]{{ع}} در این خصوص فرمودند: "[[حضرت صالح]]{{ع}} از دید [[مردم]] مدتی پنهان شدند و سپس به سوی آنان بازگشتند، [[مردم]] به سه دسته تقسیم شدند: گروهی او را [[انکار]] کردند. عده‌ای [[تردید]] پیدا کردند و دسته سوم با [[ایمان]] به [[حضرت صالح]] [[وفادار]] ماندند".


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش