بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''تسنن''' | '''تسنن''' گروهی از مسلمانان در مسأله [[خلافت]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} معتقد به انتخابات [[سقیفه]] و رأی مردم و در جانشینی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به خلافت خلفای راشدین: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و [[امام علی|علی]]{{ع}} معتقدند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۶۱.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
*این گروه که اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند، در مسائل فقهی و فتوا به چهار فرقه و مذهب تقسیم میشوند و پیرو چهار پیشوای خود، ابو حنیفه، مالک، شافعی و احمد بن حنبلاند و ازاینرو به آنان حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی گفته میشود. گاهی از آنان به [[اهل سنت]] و جماعت هم یاد میشود. برخلاف نام و عنوانشان، نه اهل سنّتاند، نه اهل جماعت، زیرا در عمل و در ماجرای [[سقیفه]]، برخلاف دستور خدا و [[پیامبر|رسول]] دربارۀ جانشینی [[امام علی|امیر مؤمنان علی]]{{ع}} عمل کردند و [[بیعت]] روز غدیر را زیرپا گذاشتند و برای منافع دنیوی و تأمین ریاستطلبی خود، سنّتشکنی و بیعتشکنی کردند و با کشمکشی که بر سر خلافت پیش آوردند و تخلّفی که از دستور [[پیامبر]] انجام دادند، اولین بذر اختلاف و ضدّ جماعت و وحدت را در امّت اسلامی پدید آوردند. اگر اهل سنّت، خود را پیرو سنت [[پیامبر]] میدانند، نادرست است، چون عملا مقیّد به آن نبودند و نیستند، نه سرانشان، نه پیروانشان. با عمل به رأی و مخالفت با آیۀ [[قرآن]] و [[نص]] و نصب صریح [[پیامبر]] دربارۀ خلیفه و جانشین خود، چگونه میتوان دم از اهل سنت زد؟ [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} یک عمر در صدها مورد، برتری [[امام علی|امیر مؤمنان علی]]{{ع}} را بر همه و در همۀ فضایل و وصایت و خلافت و [[امامت]] او را بیان کرد و در [[غدیر خم]] هم او را به [[ولایت]] بر مسلمین نصب کرد و [[قرآن]] و [[عترت]] را دو ثقل و وزنهای دانست که از هم جداییناپذیرند و امّت را به [[اطاعت]] از [[امام علی|علی]]{{ع}} فراخواند. چگونه پیروان [[سقیفه]] و سنّتشکنان قریش و همۀ پیروان این مذهب، خود را اهل سنّت میدانند؟ درواقع، اهل سنّت راستین که گوش به فرمان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و مطیع امر او بودند و هستند، شیعیاناند<ref>به کتاب سودمند و روشنگر دکتر محمّد تیجانی به نام الشیعة هم اهل السنّه مراجعه کنید، نشر شمس المشرق بیروت، ۱۴۱۳ ق. این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است، به نام اهل سنت واقعی از سیّد محمّد جواد مهری</ref> ، چون به [[امامت]] [[اهل بیت]]{{عم}} عقیده دارند و [[اطاعت]] [[اولی الأمر]] را به امر [[قرآن]] لازم میدانند و به سنّت قولی و عملی و تقریری [[پیامبر]] پایبندند. و چه زیباست این سخن که [[شیعه]] سنّیترین مذاهب [[اسلام]] است و مگر تشیّع، چیزی جز پیروی از سنّت نبوی است؟ و مگر معنای تسنّن، جز پایبندی به سنّت حضرت رسول است؟ پس چهکسی [[شیعه]] و اهل سنّت است؟ عملها و مواضع نشان میدهد. به قول شهید پاکنژاد: این چه سقیفهای است؟ چه کسانی آن را تشکیل دادهاند؟ چرا نفراتی خودسر در آن به فعالیت پرداختهاند؟ نصّ کتاب است یا سنّت رسول یا کودتای سیاسی؟ آیا یک سیستم الهی بر آن حاکم است؟ مقصود از تشکیل آن چیست؟ دست یافتن به چه قصه و چه اجرایی؟<ref>مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۱۰</ref> اهل سنّت، همانگونه که به مذاهبی گفته میشود که در مقابل [[شیعه]] امامیه قرار دارد، معنای دیگری هم دارد، یعنی در مقابل اهل بدعت. این اصطلاح، در میان شیعه و سنّی رایج است و سنتگرایان مقابل بدعتگذاران قرار میگیرید. البته اهل سنّت به آنان که به سنّت شیخین (ابوبکر و عمر) معتقدند نیز گفته میشود، چیزی که [[شیعه]] بدان اعتقاد ندارد و [[امام علی|امیر مؤمنان]] در شورای خلافت، عمل به [[قرآن]] و سنت [[پیامبر]] را میپذیرفت، ولی سنّت شیخین را نه. به پیروان خط فکری شیعه نیز ازاینرو روافض گفته میشود که سنت شیخین و خلافت غیر[[معصوم]] را ردّ میکنند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۱۶۱.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |