پیمان‌های پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۳۳: خط ۳۳:
# ایجاد [[صلح]] که با غیر [[مسلمانان]] ([[صلح حدیبیه]]، [[مسیحیان]] [[نجران]] و...) صورت می‌گرفت و با [[پذیرش]] شرایط خاص، یکدیگر را به رسمیت می‌شناختند. همچنین [[پیمان]] [[صلح]] با [[مسلمانان]] که بیشتر شامل [[مسلمانان]] خارج از [[مدینه]] بود و محتوای آنها [[بیان احکام]] و [[قوانین الهی]] و [[پایبندی]] به آنها بود<ref>محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ص۲۴۸.</ref>.
# ایجاد [[صلح]] که با غیر [[مسلمانان]] ([[صلح حدیبیه]]، [[مسیحیان]] [[نجران]] و...) صورت می‌گرفت و با [[پذیرش]] شرایط خاص، یکدیگر را به رسمیت می‌شناختند. همچنین [[پیمان]] [[صلح]] با [[مسلمانان]] که بیشتر شامل [[مسلمانان]] خارج از [[مدینه]] بود و محتوای آنها [[بیان احکام]] و [[قوانین الهی]] و [[پایبندی]] به آنها بود<ref>محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ص۲۴۸.</ref>.
# نامه‌هایی که [[رسول اکرم]] {{صل}} به [[کارگزاران]] خود در مناطق مختلف می‌نوشت، ظاهر آن، [[دستور]] [[حکومتی]] و [[آموزشی]] و [[یادآوری]] [[احکام اسلامی]] بود؛ اما بر پیمان‌هایی تأکید می‌کرد که بین [[مسلمانان]]، غیر مسلمانان و [[پیامبر]] {{صل}} بسته شده بود.
# نامه‌هایی که [[رسول اکرم]] {{صل}} به [[کارگزاران]] خود در مناطق مختلف می‌نوشت، ظاهر آن، [[دستور]] [[حکومتی]] و [[آموزشی]] و [[یادآوری]] [[احکام اسلامی]] بود؛ اما بر پیمان‌هایی تأکید می‌کرد که بین [[مسلمانان]]، غیر مسلمانان و [[پیامبر]] {{صل}} بسته شده بود.
# تجدید پیمان‌ها و قراردادها مورد دیگری است که [[جایگاه]] خاص قراردادها را [[آشکار]] می‌کند، همچون [[تجدید پیمان]] با داریان<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.
# تجدید پیمان‌ها و قراردادها مورد دیگری است که [[جایگاه]] خاص قراردادها را آشکار می‌کند، همچون [[تجدید پیمان]] با داریان<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.
# گاهی نیز در پی [[اصلاح]] [[پیمان‌نامه]] قبل، پیمانی [[جدید]] یا اصلاح‌نامه‌ای ضمیمه می‌شد؛ همچون [[نامه]] [[قریش]] به [[پیامبر]] {{صل}} برای برداشتن شرط بازگردانی تازه [[مسلمانان]] [[مکه]] به [[مدینه]] (گنجانده‌شده در [[صلح‌نامه]] [[حدیبیه]])، در پی مشکلاتی که تازه [[مسلمانان]] برای آنان به وجود آورده بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۴.</ref>.
# گاهی نیز در پی [[اصلاح]] [[پیمان‌نامه]] قبل، پیمانی [[جدید]] یا اصلاح‌نامه‌ای ضمیمه می‌شد؛ همچون [[نامه]] [[قریش]] به [[پیامبر]] {{صل}} برای برداشتن شرط بازگردانی تازه [[مسلمانان]] [[مکه]] به [[مدینه]] (گنجانده‌شده در [[صلح‌نامه]] [[حدیبیه]])، در پی مشکلاتی که تازه [[مسلمانان]] برای آنان به وجود آورده بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۴.</ref>.
# برخی از پیمان‌ها نیز چند منظوره بودند. بارزترین آنها همان [[پیمان‌نامه]] [[صلح]] [[مدینه]] است که منشور [[قانون]] اساسی در [[حکومت نبوی]] در یثرب مشهور به "مدینه النبی" به شمار می‌رود. [[اتحاد]] بین [[مهاجران]]، [[انصار]] و [[یهودیان]] یثرب، پیمانی که خبر از تشکیل امتی [[واحد]] می‌داد، [[مدیریت]] و [[رهبری]] [[جامعه]]، مناسبات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]]، [[خانوادگی]]، نظامی، [[حقوق]] و [[روابط]] خارجی از موارد تأکید شده در آن است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۱-۵۰۳.</ref><ref>[[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[پیمان‌های رسول اکرم (مقاله)|پیمان‌های رسول اکرم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۶-۲۳۷.</ref>.
# برخی از پیمان‌ها نیز چند منظوره بودند. بارزترین آنها همان [[پیمان‌نامه]] [[صلح]] [[مدینه]] است که منشور [[قانون]] اساسی در [[حکومت نبوی]] در یثرب مشهور به "مدینه النبی" به شمار می‌رود. [[اتحاد]] بین [[مهاجران]]، [[انصار]] و [[یهودیان]] یثرب، پیمانی که خبر از تشکیل امتی [[واحد]] می‌داد، [[مدیریت]] و [[رهبری]] [[جامعه]]، مناسبات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]]، [[خانوادگی]]، نظامی، [[حقوق]] و [[روابط]] خارجی از موارد تأکید شده در آن است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۱-۵۰۳.</ref><ref>[[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[پیمان‌های رسول اکرم (مقاله)|پیمان‌های رسول اکرم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۶-۲۳۷.</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
# '''بهره‌گیری از همه موقعیت‌ها و امکانات [[مشروع]] در انعقاد قراردادها برای شناساندن و پیاده کردن [[اصول اسلامی]]:''' [[پیمان]] سه‌ جانبه [[مدینه]]، بین [[مسلمانان]] [[مهاجر]] و [[انصار]] و [[یهودیان]]، از مهم‌ترین مصداق‌های آن به شمار می‌رود. تشکیل جبهه‌ای متحد از نیروهای متفرق این منطقه و تقویت [[قدرت]] [[مسلمانان]] در بدو [[تشکیل حکومت]] [[مدنی]]، ایجاد [[فرصت]] و نیز کنترل اقدامات [[یهودیان]] [[مدینه]]؛ هر چند برای مدتی محدود. [[قرآن کریم]] درباره [[یهودیان]] [[مدینه]] می‌فرماید: "آنان [[حضرت محمد]] {{صل}} را به اندازه [[فرزندان]] خود می‌شناسند و به [[حقانیت]] وی آگاهاند{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref> «کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>؛ گرچه [[تعصبات]] قومی، [[مانع]] [[ایمان]] [[اکثریت]] آنها شده است".
# '''بهره‌گیری از همه موقعیت‌ها و امکانات [[مشروع]] در انعقاد قراردادها برای شناساندن و پیاده کردن [[اصول اسلامی]]:''' [[پیمان]] سه‌ جانبه [[مدینه]]، بین [[مسلمانان]] [[مهاجر]] و [[انصار]] و [[یهودیان]]، از مهم‌ترین مصداق‌های آن به شمار می‌رود. تشکیل جبهه‌ای متحد از نیروهای متفرق این منطقه و تقویت [[قدرت]] [[مسلمانان]] در بدو [[تشکیل حکومت]] [[مدنی]]، ایجاد [[فرصت]] و نیز کنترل اقدامات [[یهودیان]] [[مدینه]]؛ هر چند برای مدتی محدود. [[قرآن کریم]] درباره [[یهودیان]] [[مدینه]] می‌فرماید: "آنان [[حضرت محمد]] {{صل}} را به اندازه [[فرزندان]] خود می‌شناسند و به [[حقانیت]] وی آگاهاند{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref> «کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>؛ گرچه [[تعصبات]] قومی، [[مانع]] [[ایمان]] [[اکثریت]] آنها شده است".
# '''تأکید بر [[وفای به عهد]]:''' در بخش‌هایی از [[نامه]] [[رسول اکرم]] {{صل}} به یکی از [[کارگزاران]] خود، با اشاره به [[آیه]] [[قرآن]] چنین آمده است: "این [[راهنمایی]] و حجتی است از سوی [[خدا]] و پیامبرش. ای [[مؤمنان]]! بر پیمان‌های خویش [[استوار]] باشید"<ref>محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ص۲۵۹.</ref>.
# '''تأکید بر [[وفای به عهد]]:''' در بخش‌هایی از [[نامه]] [[رسول اکرم]] {{صل}} به یکی از [[کارگزاران]] خود، با اشاره به [[آیه]] [[قرآن]] چنین آمده است: "این [[راهنمایی]] و حجتی است از سوی [[خدا]] و پیامبرش. ای [[مؤمنان]]! بر پیمان‌های خویش [[استوار]] باشید"<ref>محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ص۲۵۹.</ref>.
# '''برخورد با [[پیمان‌شکنان]]:''' هرچند [[آیات قرآن]] و شخص [[پیامبر]] بر [[پایبندی]] به پیمان‌ها تأکید فراوان داشتند؛ همواره پیمان‌شکنی‌های متعدد آگاهانه یا ناآگاهانه مشهود بود. موضع [[اسلام]] در برابر این‌گونه موارد این بود که در صورت [[توبه]] با [[مغفرت الهی]] و [[پیمان]] مجدد جبران می‌شد؛ در غیر این صورت با عکس‌العمل جدی روبه‌رو می‌شدند. [[قرآن]] درباره [[مشرکان]] چنین [[دستور]] داد: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند چرا با گروهی که پیمان‌های خود را شکستند و به بیرون راندن پیامبر دل نهادند و نخست بار پیکار با شما را آغاز کردند جنگ نمی‌کنید؟»؛ سوره توبه، آیه ۱-۱۴.</ref>. اما آنچه [[جامعه اسلامی]] را تهدید می‌کرد فعالیت‌های پشت پرده [[مخالفان]]، همچون [[مشرکان]]، [[منافقان]]، [[یهودیان]] و پیمان‌شکنی‌های آنان بود. در گزارش‌های [[تاریخی]]، آمده است که مکیان، گاه به [[منافقان]] و [[یهودیان]] [[مدینه]] [[نامه]] می‌نوشتند و آنان را علیه [[پیامبر]] {{صل}} [[ترغیب]] می‌کردند. نمونه آن بهره‌برداری [[یهود]] [[بنی‌نضیر]] از این [[فرصت]] و طراحی نقشه [[قتل]] آن [[حضرت]] بود که با [[آشکار]] شدن آن، [[رسول خدا]] {{صل}} آنها را بین دو امر مختار کرد: یکی اینکه پیمانی دیگر به شرط پای‌بندی به آن منعقد شود؛ و دوم اینکه جز جنگ‌افزار تنها به اندازه بار شتر از [[دارایی]] خود بردارند و محل سکونت خویش را ترک کنند. [[یهودیان بنی‌نضیر]] نیز راه حل دوم را برگزیدند و محل اسکان خود را به [[اجبار]] ترک کردند<ref>محمد حمیداله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ص۱۱۴.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} در برابر دیگر [[یهودیان]] در صورت [[پیمان‌شکنی]] [[قاطعیت]] به خرج می‌داد و در صورت تکرار، عکس‌العمل جدی نشان می‌داد.
# '''برخورد با [[پیمان‌شکنان]]:''' هرچند [[آیات قرآن]] و شخص [[پیامبر]] بر [[پایبندی]] به پیمان‌ها تأکید فراوان داشتند؛ همواره پیمان‌شکنی‌های متعدد آگاهانه یا ناآگاهانه مشهود بود. موضع [[اسلام]] در برابر این‌گونه موارد این بود که در صورت [[توبه]] با [[مغفرت الهی]] و [[پیمان]] مجدد جبران می‌شد؛ در غیر این صورت با عکس‌العمل جدی روبه‌رو می‌شدند. [[قرآن]] درباره [[مشرکان]] چنین [[دستور]] داد: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند چرا با گروهی که پیمان‌های خود را شکستند و به بیرون راندن پیامبر دل نهادند و نخست بار پیکار با شما را آغاز کردند جنگ نمی‌کنید؟»؛ سوره توبه، آیه ۱-۱۴.</ref>. اما آنچه [[جامعه اسلامی]] را تهدید می‌کرد فعالیت‌های پشت پرده [[مخالفان]]، همچون [[مشرکان]]، [[منافقان]]، [[یهودیان]] و پیمان‌شکنی‌های آنان بود. در گزارش‌های [[تاریخی]]، آمده است که مکیان، گاه به [[منافقان]] و [[یهودیان]] [[مدینه]] [[نامه]] می‌نوشتند و آنان را علیه [[پیامبر]] {{صل}} [[ترغیب]] می‌کردند. نمونه آن بهره‌برداری [[یهود]] [[بنی‌نضیر]] از این [[فرصت]] و طراحی نقشه [[قتل]] آن [[حضرت]] بود که با آشکار شدن آن، [[رسول خدا]] {{صل}} آنها را بین دو امر مختار کرد: یکی اینکه پیمانی دیگر به شرط پای‌بندی به آن منعقد شود؛ و دوم اینکه جز جنگ‌افزار تنها به اندازه بار شتر از [[دارایی]] خود بردارند و محل سکونت خویش را ترک کنند. [[یهودیان بنی‌نضیر]] نیز راه حل دوم را برگزیدند و محل اسکان خود را به [[اجبار]] ترک کردند<ref>محمد حمیداله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ص۱۱۴.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} در برابر دیگر [[یهودیان]] در صورت [[پیمان‌شکنی]] [[قاطعیت]] به خرج می‌داد و در صورت تکرار، عکس‌العمل جدی نشان می‌داد.
# '''ایجاد [[روحیه]] [[همبستگی]] بر مبنای [[تعالیم]] والای [[اسلامی]] به جای [[تعصبات]] قومی و نژادی:''' [[عقد اخوت]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] و برقراری پیمانی که ریشه در اصول [[انسانی]] داشت، نشان دهنده [[مدیریت]] و سطح والای [[تفکر]] در [[حکومت اسلامی]] عصر [[نبوی]] است. [[یاری]] یکدیگر در دشواری‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]]، [[مراقبت]] از هم در میدان‌های [[جنگ]] و کوشش در [[آزادی]] یکدیگر به هنگام [[اسارت]] و [[احساس مسئولیت]] نسبت به خانواده‌های همدیگر پس از [[شهادت]] یا فوت، از نتایج [[پیمان برادری]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] است<ref>غلامحسین زرگری نژاد، تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت)، ص۳۵۰.</ref><ref>[[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[پیمان‌های رسول اکرم (مقاله)|پیمان‌های رسول اکرم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۷-۲۳۹.</ref>.
# '''ایجاد [[روحیه]] [[همبستگی]] بر مبنای [[تعالیم]] والای [[اسلامی]] به جای [[تعصبات]] قومی و نژادی:''' [[عقد اخوت]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] و برقراری پیمانی که ریشه در اصول [[انسانی]] داشت، نشان دهنده [[مدیریت]] و سطح والای [[تفکر]] در [[حکومت اسلامی]] عصر [[نبوی]] است. [[یاری]] یکدیگر در دشواری‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]]، [[مراقبت]] از هم در میدان‌های [[جنگ]] و کوشش در [[آزادی]] یکدیگر به هنگام [[اسارت]] و [[احساس مسئولیت]] نسبت به خانواده‌های همدیگر پس از [[شهادت]] یا فوت، از نتایج [[پیمان برادری]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] است<ref>غلامحسین زرگری نژاد، تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت)، ص۳۵۰.</ref><ref>[[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[پیمان‌های رسول اکرم (مقاله)|پیمان‌های رسول اکرم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۷-۲۳۹.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش