←جستارهای وابسته
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۹۹: | خط ۲۹۹: | ||
=== [[امامت در کودکی]] === | === [[امامت در کودکی]] === | ||
تعریف امامت و [[شناخت]] [[حقیقت]] آن در مسائل مختلف [[امامت]] تاثیر دارد یعنی اگر [[امامت]] را براساس تعریف و [[تبیین]] [[حقیقت]] آن یک [[منصب]] و [[جایگاه]] [[الهی]] همانند [[نبوت]] بدانیم و به تعبیر دیگر اگر [[امامت]] را یک امر عرشی بدانیم، نوع نگاه ما به وظائیف و ویژگیها و راههای [[شناخت]] نگاهی متناسب با این تلقی و برداشت از [[امامت]] خواهد بود. اما اگر [[امامت]] را مانند [[نبوت]] ندانیم، به تبع در مسأله [[وظائف]] و ویژگیها و راههای تعیین و [[شناخت امام]] نگاه دیگری خواهیم داشت. بنابراین [[نزاع]] اصلی در بحث [[امامت]] یک [[نزاع]] مفهومی است نه [[نزاع]] مصداقی و میدانیم که روشن شدن موضوع بحث و تحریر محل [[نزاع]] در هر بحثی برای رسیدن به نتیجه از امور لازم و ضروری میباشد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>. | |||
== [[امام]] در لغت == | |||
در بیان لغت شناسان [[امامت]] به معنای [[پیشوایی]] است و [[امام]] به معنای مقتدا و پیشواست و آن که مورد [[تبعیت]] قرار میگیرد. | |||
فراهیدی (م ۱۷۵) در معنای [[امام]] میگوید: هرکه به او [[اقتدا]] شود و در [[کارها]] جلو قرار داده شود او [[پیشوا]] و [[امام]] است و [[پیامبر اسلام]] {{صل}} پیشوای همه [[پیشوایان]] است، [[خلیفه]] پیشوای [[مردم]] است و [[قرآن]] [[پیشوای مسلمانان]] است و مصحفی که در مساجد قرار داده میشود (برای نشان دادن جهت [[قبله]]) [[امام]] نامیده میشود. [[امام]]- در اصل لغت- همان سرمشق [[کودک]] است که هر روز آن را یاد میگیرد. ابن [[فارس]] (م ۳۵۹) و ابن [[سیده]] (م ۴۵۸) شبیه همین تعریف را ارایه کردهاند<ref>کتاب العین، ج ۸، ص ۴۲۹ و معجم مقاییس اللغه، ج ۱ ص۲۸ و الحکم و المحیط الاعظم، ج ۱۰، ص ۵۷۲.</ref>. | |||
راغب (م ۵۰۲) در مفردات میگوید: {{عربی|وَ الْإِمَامُ المؤتم بِهِ إِنْسَاناً كَأَنَّ يَقْتَدِي بِقَوْلِهِ أَوْ فَعَلَهُ، أَوْ كِتَاباً أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ مُحِقّاً كَانَ أَوْ مُبْطِلًا}}<ref>مفردات غریب القرآن، ص ۲۰.</ref> [[امام]] [[پیشوائی]] است که به او [[اقتدا]] میشود خواه [[انسان]] باشد که به سخن و رفتارش [[اقتدا]] شود و خواه کتاب و نوشته باشد یا غیر از این، خواه بر [[حق]] باشد یا [[باطل]]. | |||
در [[قرآن کریم]] کلمه "[[امام]]" و "[[ائمه]]" دوازده مورد به کار رفته است که در همه موارد به معنی مقتدا و پیشواست مانند این [[آیات]]: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. {{متن قرآن|وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}}<ref>«و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>. {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>. {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ...}}<ref>«با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref>. {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>{{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}}<ref>«و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>. {{متن قرآن|وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«و (نشانههای) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.</ref>. در این [[آیات]] شریفه کلمه [[امام]] به معنای [[پیشوا]] و مقتداست اعم از این که این [[پیشوا]] [[انسان]] باشد یا غیرانسان مانند کتاب و جاده و طریق و اعم از اینکه [[امام]] بر [[حق]] باشد یا بر [[باطل]]. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمرده ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> هم [[تبعیت]] و [[تسلیم]] خلق در برابر قضاهای مبین و حتمی [[الهی]] لحاظ شده است و لذا خلق تابع و مقدرات مقتدا هستند و نوعی [[اقتدا]] و ایتمام و [[پیروی]] کردن در نظر گرفته شده است<ref>تفسیر المیزان، ج ۱۷، ص ۶۷ {{عربی|وَ لَعَلَّ الْعِنَايَةَ فِي تَسْمِيَتِهِ إِمَاماً مُبِيناً أَنَّهُ لِاشْتِمَالِهِ عَلَى الْقَضَاءِ الْمَحْتُومِ متبوعٍ لِلْخَلْقِ مقتدى لَهُمْ}}.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>. | |||
== [[امام]] در اصطلاح == | |||
[[دانشمندان]] [[امامیه]] "[[ریاست عامه]] در امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] را به [[نیابت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} در تعریف امامت لحاظ کرده و این مفهوم را با الفاظ گوناگون مطرح نمودهاند. خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲) در رساله الامامه میگوید: {{عربی|الْمَسْأَلَةُ الاولى مَا الامام؟ الامامُ هُوَ الانسانُ الَّذِي لَهُ الرِّئَاسَةَ الْعَامَّةَِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بالأصاله فِي دَارِ التَّكْلِيفِ}}<ref>تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ص ۴۲۶.</ref>. | |||
[[علامه حلی]] (م ۷۲۶) در باب حادی عشر [[امامت]] را این گونه تعریف کرده است: {{عربی|الْإِمَامَةُ رئاسة عَامَّةً فِى أُمُورِ الدُّنْيَا وَ الدِّينِ لِشَخْصٍ مِنِ الْأَشْخَاصِ نِيَابَةً عَنِ النَّبِيِّ}}<ref>الباب الحادِ عشر، ص ۱۰.</ref>. دیگر [[دانشمندان]] [[امامیه]] مانند محقق حلّی (م ۶۷۶)<ref>المسلک فی اصول الدین، ص ۱۸۷ و، ص ۳۶.</ref> و [[ابن میثم بحرانی]] (م ۶۹۹)<ref>النجاة فی القیامة فی تحقیق امرالامامة، ص ۴۱.</ref> همین تعریف را پذیرفته و یا تکملهای بر آن افزودهاند<ref>برای آگاهی بیشتر ر. ک: امامت پژوهی، ص ۴۰ و نجارزادگان، بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه فریقین.</ref>. | |||
بین [[متکلمان]] [[اهل سنت]] مانند [[ماوردی]](م ۴۵۰)<ref>الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، ص ۱۳.</ref>، و [[امام الحرمین جوینی]] (م ۴۷۸)<ref>.غیاث الامام و التیاث الظلم، ص ۱۵.</ref>، [[آمدی]] (م ۶۳۱)<ref>ابکار الافکار فی اصول الدین، ج ۳، ص ۴۱۶.</ref> [[قاضی]] عضد [[ایجی]] (م ۷۵۶)<ref>المواقف فی علم الکلام، ص ۳۹۵.</ref>، [[تفتازانی]] (م ۷۹۳)<ref>شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۶۹.</ref>، [[ابن خلدون]] (م ۸۰۸)<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۱۹۱.</ref>، [[جرجانی]] (م ۸۱۶) در کتاب تعریفات<ref>التعریفات، ص ۵۳.</ref> و [[سیوطی]] (م ۹۱۱) در معجم مقالید العلوم<ref>معجم مقالید العلوم، ج ۱، ص ۷۵.</ref> در تعریف فوق با [[امامیه]] [[وحدت]] نظر وجود دارد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>. | |||
== [[امامت]] و [[خلافت]] == | |||
در [[فرهنگ اسلامی]] "[[امامت]]" و "[[خلافت]]" حقیقتی واحد را بیان میکنند با این تفاوت که "[[خلافت]]" به جنبه [[جانشینی]] از [[پیامبر]] {{صل}} دلالت دارد و "[[امامت]]" به جنبه [[رهبری جامعه اسلامی]]. در متون [[دینی]] هر دو تعبیر به کار رفته است و اشاره به مصداق واحد دارد: در [[حدیث یوم الانذار]] [[رسول خدا]] {{صل}} امیرالمؤمنین علی {{ع}} را این گونه معرفی کرده است: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَزِيرِي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ، فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا}}<ref>الأمالی (للطوسی)، ص ۵۸۳ سایر منابع و این حدیث در مباحث امامت خاصه میآید.</ref>. | |||
[[رسول خدا]] {{صل}} در معرفی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و سایر [[جانشینان]] خود کلمه "[[امام]]" را به کار گرفته و میفرماید: {{متن حدیث|أَلَا إِنَّهُ الْمُبَلِّغُ عَنِّي وَ الْإِمَامُ بَعْدِي فَزَوْجُ ابْنَتِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ... هُوَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الزُّهْرِ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ اثْنَا عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمه الإنثی عشر، ص ۸۸.</ref>. | |||
و در همین [[روایات]] [[جانشینان]] دوازه گانه در لسان [[رسول خدا]] {{صل}} از تعبیر [[خلیفه]] نیز استفاده شده است: {{متن حدیث|لَا يَزَالُ هَذَا الْإِسْلَامُ عَزِيزاً إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً}}<ref>در مباحث امامت خاصه به تفصیل اعتبار و تواتر این روایات ثابت میگردد.</ref>. | |||
[[امام رضا]] {{ع}} نیز با هر دو تعبیر "[[امامت]]" و "[[خلافت]]" به یک مصداق اشاره میکند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ {{صل}}}}<ref>فرازی از خطبه امام رضا {{ع}} که در پاورقیهای قبل به منابع آن اشاره شد.</ref>. | |||
بنابراین امیرالمؤمنین علی {{ع}} به اعتبار اینکه از [[پیامبر]] {{صل}} [[نیابت]] و [[خلافت]] دارد "[[خلیفه]] النبی" {{صل}} و به اعتبار [[پیشوایی]] و [[رهبری]] "[[امام المسلمین]]" نامیده میشود. | |||
ممکن است گفته شود: هر چند [[امامت]] و [[خلافت]] در منابع [[دینی]] به یک مصداق اشاره دارد اما در طول [[تاریخ]] افرادی که [[شایستگی]] [[زعامت]] و [[رهبری]] بر [[امت اسلامی]] نداشتند بر [[امت]] چیره شده و خود را [[خلیفه]] خوانده و [[زعامت]] [[اهل بیت]] {{عم}} را به رسمیت نشناختند بنابراین لفظ "[[خلیفه]]" به لحاظ [[تاریخی]] نزد [[شیعیان]] قداستی که لفظ "[[امام]]" دارد را، از دست داده است<ref>ر. ک: امامت در پرتو عقل و وحی، ص ۲۹.</ref>. | |||
لازم به [[تذکر]] است که در متون [[دینی]] گاه از "[[امام]]" به "[[حجت]]"<ref>ر. ک: کافی، ج ۱، ص ۱۷۸.</ref> تعبیر شده به ملاحظه حجت و [[دلیل]] بودن [[امام]] و گاه به "عالم"<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> تعبیر شده است به ملاحظه [[شأن]] تعلیمی [[امام]] برای [[امت]]<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>. | |||
== تعریف اصطلاحی امامت == | |||
* هر چند ظاهر تعریف بین [[شیعه]] و [[سنی]] مشترک است و مباحث [[امامت]] بر اساس همین تعریف مشترک پی گیری میشود، اما با نگاه به شرائط و [[ویژگیهای امام]] از جمله [[علم]] به جمیع [[احکام]] و [[معارف]] [[دین]] آن هم [[علم بالفعل]] و بعضی از صفات و ویژگی ها، معلوم میشود حقیقت امامت نزد هر یک از [[فریقین]] با دیگری متفاوت است. [[محقق لاهیجی]] به این نکته تنبه داده است که حقیقت امامت نزد [[فریقین]] متفاوت است هر چند که تعاریف یکسان است<ref>گوهر مراد، ص ۴۶۱؛ بدایه المعارف الالهیه، ص ۳۱۴.</ref>. | |||
[[پیروان مکتب اهل بیت]] {{عم}} [[امامت]] را یک [[جایگاه]] ویژه و [[منصب الهی]] میدانند درحالی که [[اهل سنت]] [[امام]] را مرادف [[امیر]] و [[حاکم]] و ناظم [[جامعه]] میدانند. بنابراین [[امامت]] نزد [[شیعیان]] حقیقتاً با [[امامت]] نزد [[اهل سنت]] متفاوت است. بنا بر نظر [[شیعه]] [[امامت]] یک [[منصب الهی]] و به [[جعل]] [[الهی]] است؛ این ویژگی است که [[امام]] را واجد [[ولایت]] [[معنوی]] نموده و در [[انجام وظیفه]] [[هدایت]] حتی در مرحله ایصال الی المطلوب موفق میکند. | |||
* اما [[اهل سنت]] [[امامت]] را یک امر قراردادی صرف میدانند و [[امام]] نزد آنان فردی مانند سایر افراد است که در [[جایگاه]] [[حاکم]] و [[نظم]] دهنده [[امور اجتماعی]] قرار گرفته است<ref>در مباحث دیگر که اوصاف و ویژگیهای امام را میشماریم، یکی از مهمترین اوصاف امام یعنی نصی الهی به تفصیل مطرح خواهد شد.</ref>. روش [[اهل سنت]] نیز هم در مباحث نظری و هم در [[مقام عمل]] مانند توسعه در شرائط و خصوصیات [[امام]] تا جایی که [[امامت]] و [[ولایت]] [[حاکمان جائر]] را [[مشروع]] میدانند به خوبی نشانگر دو تلقی از حقیقت امامت است. | |||
* علو [[منصب امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]] و [[عظمت]] [[مقام]] و [[منزلت امام]] را [[حضرت امام رضا]] {{ع}} در خطبهای که در جامع [[مرو]] ایراد فرموده، [[تبیین]] کردهاند<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۱۹۵ باب ۲۰ ح ۱ صدوق در کتابهای دیگرش مثل معانی الاخبار، ص ۹۶ باب معنی الامام المبین ح ۲ و کمال الدین، ص ۶۷۵ حدیث شماره ۳۱ و امالی، ص ۲۷۳ ح ۱، کافی، ج ۱، ص ۱۹۸ باب نادر فی فضل الامام و صفاته ح ۱.</ref>. در سطور پایانی اینجا به دو فراز از این [[خطبه]] توجه میکنیم: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ هِيَ مَنْزِلَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ إِرْثُ الْأَوْصِيَاءِ}}. [[امامت]] [[مقام]] و [[جایگاه]] [[پیامبران]] است و ارثی است که به [[اوصیاء]] آنها رسیده است. {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَ فَرْعُهُ السَّامِي}}. [[امامت]] پایه بالنده [[اسلام]] و شاخه و نتیجه والای آن است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>. | |||
* امامت، در اصطلاح به معنای مقامی که دارنده آن (= [[امام]]) [[ریاست]] امور دینی و سیاسی [[مسلمانان]] را برعهده دارد. درباره معنای امامت، حدود [[وظایف امام]] {{ع}} و چگونگی [[انتخاب]] او، [[عقاید]] مختلفی در میان مسلمانان وجود دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص. ۳۹۱۰]</ref>. | |||
* در اصطلاح [[کلامی]] معانی متعددی از این واژه ارائه شده که شایعترین معنای آن [[ریاست]] عمومی در امور [[دین]] و [[دنیا]] <ref>شرح المواقف الایجی، ج ۸، ص۳۴۵؛ شرحالمقاصد، ج ۵، ص ۲۳۲؛ التعریفات، ص ۱۶.</ref> است و برخی [[جانشینی]] [[پیامبر]] {{صل}} در [[حفظ دین]] و [[سیاست]] [[دنیا]]<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحکام السلطانیه، ص ۵؛ النکت الاعتقادیه، ص ۳۹.</ref> را در تعریف اصطلاحی آن آوردهاند. برخی [[کاملترین]] تعریف را [[ریاست]] [[بالاصاله]] عمومی در امر [[دین]] و [[دنیا]] در [[دار تکلیف]] میدانند <ref>تلخیص المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفین، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.</ref> که عموم [[مردم]] را به [[حفظ مصالح دین]] و دنیایشان [[ترغیب]] و از آنچه به حال آنان زیانبار است منع کنند<ref>تلخیص المحصل، ص ۴۵۷.</ref>. | |||
* بنابراین، امامت به معنای [[ریاست عمومی]] فردی خاص بر امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] در [[دنیا]] [[بالاصاله]] یا به [[جانشینی]] از [[پیامبر]] {{صل}} است، زیرا امامت دارای شؤونی همچون [[رهبری سیاسی]] و [[زعامت اجتماعی]] و [[مرجعیت دینی]] و [[تبیین]] و [[تفسیر]] [[وحی]] و [[ولایت باطنی]] و [[معنوی]] است که از این جهت [[امام]] {{ع}} [[حجت خدا]] در زمان، [[ولیّ]] [[الله]]، [[انسان]] کاملِ حامل [[معنویت]] کلی [[انسانیت]] و [[قطب]] است <ref>شیعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴، «امامت».</ref> و چون امامت دارای [[شؤون]] والایی است، [[شیعه]] آن را همانند [[نبوت]] به [[نصّ]] و [[امر الهی]]<ref>الاحکامالسلطانیه، ص۵؛ شرحالمقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الایجی، ج ۸، ص ۳۴۵.</ref> و از [[اصول دین]] "[[مذهب]]" میداند <ref>الحاشیة علی الهیات، ص ۱۷۹؛ انیس الموحدین، ص ۱۳۷.</ref>، در حالی که در دیدگاه [[اهل سنت]] از [[فروع دین]] شمرده شده و از این جهت از [[افعال]] [[مکلفان]] به شمار میآید <ref>دلائلالصدق، ج۲، ص۸؛ انیسالموحدین، ص ۱۳۸.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
* متکلّمان [[شیعه]] و [[سنّی]] تعریفهای متفاوت از امامت دارند<ref>برای آشنایی بیشتر با تعاریف دیگر امامت ر. ک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۷، ص۴۸۲؛ الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۴، ص۸؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیة، ص۴۴؛ الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ دلائل الصدق، المقدمة، ص۲۶۸؛ الشافی فی الإمامة، ج۱، ص۵؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۴، ص۸۷۱؛ محاضرات فی الإلهیات، ص۳۲۵؛ إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، النص، ص۳۲۵؛ امامتپژوهی (بررسی دیدگاههای امامیه، معتزله و اشاعره)، ص۴۱؛ شرح منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ج۳، ص۳۸.</ref>: | |||
# [[سعد الدین تفتازانی]] که از متکلّمان برجسته [[اهل سنت]] است، در [[تعریف امامت]] مینویسد: امامت [[ریاست]] عمومی بر [[مردم]] در امور [[دین]] و دنیای آنهاست، به عنوان [[جانشین پیامبر]] {{صل}}<ref>{{عربی|الامامة رئاسة عامّة فی امر الدین و الدنیا خلافه عن النبی}}؛ شرحالمقاصد، ج۵، ص۲۳۴.</ref>. | |||
# [[عضدالدین ایجی]]، متکلّم برجسته [[اهل سنت]] نیز، در [[تعریف امامت]] آورده است: امامت [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} در برپایی [[دین]] است بهگونهای که [[پیروی]] از او بر همه [[امت]] [[واجب]] است<ref>{{عربی|الإمامة خلافة الرسول فی اقامة الدین بحیث یجب اتباعة علی کافة الامة}}؛المواقف، ص۳۴۵، ج۸؛ شرح مقاصد، ج۵، ص۲۳۴.</ref>. | |||
# [[علامه حلّی]] در [[تعریف امامت]] مینویسد: امامت [[ریاست]] عمومیبر [[مردم]] در امور [[دین]] و دنیای آنهاست، برای شخصی از اشخاص به عنوان [[جانشین پیامبر]]<ref> {{عربی|الإمامة ریاسة عامّة فی أمور الدین و الدنیا لشخص من الأشخاص نیابة عن النبی}}؛ الباب الحادی عشر، ص۸۲.</ref>. | |||
# [[آیتالله]] [[خرازی]] مینویسد: امامت در نزد [[شیعه]]، [[خلافت]] کلّی [[الهی]] است و [[ولایت تشریعی]] از آثار آن است. [[خلافت]] و [[امارت]] نیز، از لوازم [[ولایت تشریعی]] است<ref>{{عربی|فإنّ الإمامة عند الشیعة هی الخلافة الکلیّة الإلهیة التی من آثارها و لا یتهم التشریعیة الّتی منها الإمارة و الخلافة الظاهریّة}}؛ بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقاید الإمامیة، ج۲، ص۸.</ref>. | |||
* بر پایه تعاریف یادشده از نگاه [[عالمان]] [[مسلمان]]، امامت چند ویژگی مهم دارد: | |||
# امامت، [[ریاست]] عمومیامام بر [[مردم]] است. | |||
# [[امام]]، [[جانشین پیامبر]] {{صل}} است. | |||
# [[گستره امامت]] [[امام]]، [[دین]] و دنیای [[مردم]] است. | |||
# امامت، منصبی [[الهی]] است. | |||
# [[امام]] علاوه بر [[هدایت ظاهری]]، [[هدایت باطنی]] نیز دارد<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۰-۲۱.</ref> | |||
* در اصطلاح [[مدیریت]]، [[رهبری]] از [[وظایف]] [[مدیر]] است که دیگران را به کوشش مشتاقانه جهت هدفهایی معین [[ترغیب]] میکند یا آنها را جهت کسب [[هدف]] مشترک تحت تأثیر قرار میدهد <ref>اصول مدیریت، ص ۲۰۰.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
* به گفته بیشتر [[مفسران]]، [[امامت در قرآن]] با معنای لغوی آن هماهنگ است و [[امام]] {{ع}} کسی است که به او [[اقتدا]] کنند و او را [[الگو]] و سرمشق خود قرار دهند <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبیان، ج۶، ص۵۰۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۴۴.</ref>؛ خواه [[عادل]] و راه یافته باشد و خواه [[باطل]] و [[گمراه]] <ref>مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲، «امامت».</ref><ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
* مجموع تعریفهایی که [[متکلمان اسلامی]] برای امامت بیان کردهاند دو دسته است: تعریفهای عام که [[نبوت]] را نیز در برمیگیرد و تعریفهای خاصی که شامل [[نبوت]] نمیشود. عبارت: "[[امام]] کسی که دارای [[رهبری عمومی]] در مسائل [[دینی]] و [[دنیوی]] است "<ref>{{عربی|"الإمام الذی له الریاسة العامة فی الدین والدنیا جمیعاً"}}؛ التعریفات، ص۲۸.</ref> و عبارتهای دیگری همانند آن تعریفهای عام امامت میباشد<ref>قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۴؛ ارشاد الطالبین، ص۳۲۵، المسلک فی اصول الدین، ص۱۸۷؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۴؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۵؛ أبکار الأفکار، ج۳، ص۴۱۶)</ref>. در این تعریفها به [[خلافت]] یا [[نیابت]] از [[پیامبر]] {{صل}} اشاره نشده است، بدین جهت، [[نبوت]] را نیز شامل میشود، ولی دسته دوم، تعریفهایی است که قید [[خلافت]] یا [[نیابت]] از [[پیامبر]] {{صل}} در آنها آمده است و بدین جهت شامل [[نبوت]] نمیشود. دو نمونه از این تعریفها به قرار ذیل است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>: | |||
# امامت، [[رهبری]] عمومیدر امور [[دین]] و [[دنیا]] و برای فردی از افراد به عنوان [[نیابت]] از [[پیامبر]] {{صل}} است<ref>{{عربی|الإمامة رئاسة عامّة في أمور الدين و الدنيا لشخص من الأشخاص نيابة عن النبي{{صل}}}}؛ الباب الحادیعشر، ص ۶۶؛ ارشاد الطالبین، ص۳۲۵ ـ ۳۲۶؛ اللوامع الإلهیة، ص۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref> | |||
# امامت عبارت است از [[جانشینی]] [[پیامبر]] {{صل}} در [[اجرای دین]]، به گونهای که [[پیروی]] از او بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] است <ref>{{عربی|الإمامة خلافة الرسول فی إقامة الدین بحیث یجب اتباعه علی کافة الأمة}}؛ شرح المواقف، ج۸ ،ص۳۴۵؛ أبکار الأفکار، ج۳، ص۴۱۶؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref> | |||
*"[[رهبری]] [[امت اسلامی]]" پس از [[پیامبر]] {{صل}} هم "[[خلافت]]" نامیده میشود و هم "امامت"؛ چنان که کسی که عهدهدار این [[مقام]] میشود هم "[[خلیفه]]" نام دارد و هم "[[امام]]". از آن جهت که [[مردم]] باید از او [[پیروی]] کنند و او پیشوای آنان است، [[امام]] {{ع}} نامیده میشود، و از آن جهت که [[رهبری]] او به عنوان [[جانشینی از پیامبر]] {{صل}} است، [[خلیفه]] نام دارد. بر این اساس، [[امام]] در [[شریعت اسلامی]] [[خلیفة الرسول]] است. در اینکه آیا میتوان او را [[خلیفة اللّه]] نیز نامید دو قول است، برخی آن را جایز دانسته و برخی دیگر آن را مجاز نشمردهاند<ref>مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۱.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref> | |||
* برخی از متکلمان قید بالأصالة فی دار التکلیف؛ رهبری اصالی در سرای تکلیف و عبارتهایی همانند آن را به تعریف امامت افزودهاند<ref>رسائل الشریف المرتضی، ج۲، ص۲۶۴؛ تلخیص المحصل، ص۴۲۶؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۳۵</ref> مقصود آنان این است که رهبری [[امام]] اگر چه نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} نیابی است، ولی نسبت به کسانی که در سرای تکلیف هستند و از دنیا نرفتهاند اصالی است. بر این اساس تعریف امامت کسانی را که از طرف [[امام]] نیابت دارند، هر چند گستره رهبری آنان عمومیت داشته باشد، شامل نخواهد شد، زیرا رهبری آنان نیابی است، نه اصالی<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref> | |||
* در برخی از عبارات، امامت به [[رهبری عمومی]] در [[دین]] تعریف شده است <ref>رسائل الشریف المرتضی، ج۲، ص۲۶۴.</ref> مقصود آنان این نیست که [[رهبری سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]] از دایره امامت خارج است، بلکه مقصودشان این است که این مسئله نیز صبغه [[دینی]] دارد<ref>المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref> | |||
* مراد از امامت "[[جانشینی]] از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] در [[وظایف]] مربوط به ایشان" است. [[امام]] کسی است که در دوران ختم [[نبوت]] به [[نیابت]] از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]، [[رسالت]] [[هدایت الهی]] را از راه فرا عادی بر عهده میگیرد. ممکن است در شیوههای برخورداری از [[معارف]] بین [[امام]] و [[پیامبر]] تفاوت باشد اما هر دو [[هدایت]]، [[معصومانه]] است. مثلاً ممکن است [[پیامبر]]، برخی از [[معارف دینی]] را از جانب [[خدای متعال]] بهصورت لفظ و معنا باهم دریافت کند و [[امام]]، تنها معنای [[معارف دینی]] را دریافت کند و الفاظ از سوی خود ایشان باشد. [[اندیشمندان]] [[شیعه]] و [[سنی]]: "امامت [[ریاست عامه]] در [[امور دینی]] و [[دنیایی]] [[مردم]] به [[جانشینی]] از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]" است<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]، ص ۲۰۲.</ref>. | |||
== [[امامت عام]] == | |||
* [[امامت در قرآن]] عام است و به امامت [[حق]] و [[پیشوایی]] [[باطل]] تقسیم میشود. امامت [[حق]] نیز بر دوگونه است: امامت [[بالاصاله]] که برای [[پیامبران]] [[جعل]] میشود و امامت بالاستخلاف که در آن از امامت [[جانشینان]] [[انبیا]] "[[امامان]] {{عم}}" سخن به میان میآید. | |||
* مهمترین ویژگی امامت [[باطل]] [[دعوت]] به سوی [[آتش]] است: {{متن قرآن|وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ}} <ref> و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند؛ سوره قصص، آیه: ۴۲.</ref> مراد از فرا خواندن به [[آتش]] [[دعوت]] به [[معصیت]] و [[کفر]] و افعالی است که استحقاق [[عذاب]] [[جهنم]] و [[آتش]] را در پی دارد<ref>مجمعالبيان، ج۷، ص۳۲۹؛ الميزان، ج ۱۶، ص ۳۸؛ كنزالدقائق، ج ۱۰، ص ۷۳.</ref>، ازاینرو از [[امامان]] {{عم}} [[باطل]] به "[[ائمه]] {{عم}} [[کفر]]" یاد شده است: {{متن قرآن|فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ}} <ref> با پیشگامان کارزار کنید؛ سوره توبه، آیه: ۱۲.</ref> ویژگی دیگر [[امامان]] {{عم}} [[باطل]] [[پیمانشکنی]] و [[طعن]] در [[دین]] و ازاینرو [[پیکار]] با آنها لازم است: {{متن قرآن|وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ}} <ref> و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه: ۱۲.</ref>، افزون بر این [[امامان]] {{عم}} [[باطل]] پس از مرگشان در [[دنیا]] به [[لعنت]] [[الهی]] گرفتار میشوند و در [[قیامت]] کسی آنان را [[یاری]] نمیکند و در آنجا از [[زشت]] چهرگان خواهند بود: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُونَ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ}} <ref> و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد. و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱ - ۴۲.</ref> از برخی [[روایات تفسیری]] ذیل این [[آیه]] استفاده میشود که آنها امر و [[حکم]] [[مردم]] را بر امر و [[حکم خدا]] ترجیح میدهند و برخلاف [[کتاب خدا]] براساس [[هواهای نفسانی]] و [[تمایلات]] [[مردم]] عمل میکنند <ref>الكافى، ج ۱، ص ۲۱۶.</ref> گفتنی است که در [[روز قیامت]] که صفوف از هم جدا میشود هر گروهی در پی امامشان حرکت میکنند: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}} <ref> روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.</ref> آنان که [[رهبری]] [[امامان]] {{عم}} [[حق]] و [[عادل]] را پذیرفتهاند همراه آنان خواهند بود و آنان که [[پیشوایان]] [[گمراهی]] و [[باطل]] را برگزیدهاند همراه آنها خواهند بود <ref>الميزان، ج ۱۳، ص ۱۶۶؛ نمونه، ج ۱۲، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۳.</ref> البته در نظری دیگر، براساس روایاتی مقصود از [[امام]] {{ع}} در این [[آیه]]، [[امام]] {{ع}} [[حق]] است <ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۳؛ ج ۱۳، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۱.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
* بر اساس [[آیات قرآن]]، امامت بر [[حق]] باشد یا [[باطل]] به [[جعل]] [[الهی]] است: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} <ref> فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} <ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} <ref> برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.</ref> [[جعل]] امامت حکایت از آن دارد که امامت صرف نظر از [[حق]] یا [[باطل]] بودن آن، ویژگی خاص و نادری است که تنها در برخی افراد وجود دارد، بهگونهای که میتوانند توجه دیگران را جلب کنند تا به آنان [[اقتدا]] کنند<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
* [[جعل]] امامت برای [[امامان]] [[حق]]، بالذات و برای [[امامان]] [[باطل]]، بالعرض است؛ یعنی از آن رو که [[نظام احسن]] عالم بدون امامت و [[رهبری]] از سوی [[صالحان]] و فاسدان تحققپذیر نیست و باید [[نور]] و [[ظلمت]]، [[هدایت]] و [[ضلالت]]، [[ایمان]] و [[کفر]] و [[تقوا]] و [[فجور]] در کنار هم باشد تا هر کدام به سهم خود [[زیبایی]] مطلق عالم را تأمین کند، [[خداوند]] هر دو گونه [[رهبری]] را [[جعل]] فرموده است؛ ولی هیچ گاه این بدان معنا نیست که در همان سطحی که امامت [[حق]] [[بالاصاله]] به [[خداوند]] نسبت داده میشود، امامت [[باطل]] نیز [[بالاصاله]] به او منسوب باشد، زیرا [[خداوند]] اولا و بالذات [[هادی]] است؛ نه مُضلّ، و اهل [[رحمت]] و [[مغفرت]] است؛ نه [[انتقام]] و [[عذاب]] و چنانچه از [[اضلال]] و [[انتقام]] و [[عذاب]] سخن به میان میآید برای آن است که [[هدایت]] بدون [[ضلالت]] معنا ندارد، چنان که [[رحمت]] و [[مغفرت]] بدون [[انتقام]] و [[عذاب]] تصور ندارد. درباره امامت نیز [[خداوند]] اولا و بالذات، امامت [[حق]] را برای [[امامان]] [[صالح]] آن هم با توجه به [[کمالات]] و فضایلی که لازمه امامت آنان است [[جعل]] کرده، و در کنار آن ثانیاً و بالعرض امامت [[باطل]] را برای [[امامان]] {{عم}} [[فاسد]] و آن هم با توجه به [[رذایل]] آنان [[جعل]] فرموده است. البته این [[جعل]] فقط [[تکوینی]] است؛ نه [[تشریعی]]، بر خلاف [[جعل]] امامت [[حق]] که هم [[تکوینی]] است و هم [[تشریعی]]، با این همه [[مفسران]] در [[تفسیر]] [[جعل]] امامت [[باطل]]، نظرات گوناگونی ارائه کردهاند<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
* برخی گفتهاند: [[جعل]] به معنای خذلان است؛ یعنی [[خدای متعال]] پس از ارسال پیامبرانی برای [[هدایت]] آنان و در پی آنکه گروهی [[دعوت]] [[پیامبران]] را [[انکار]] کردند و راه [[کفر]] و [[گمراهی]] را در پیش گرفتند، به عنوان مجازات، آنان را مقتدای اهل [[آتش]] قرار داده است؛ نه اینکه [[جعل]] امامت برای آنها ابتدایی باشد <ref>روضالجنان، ج۱۵، ص۱۳۷؛ الميزان، ج۱۶، ص۳۸.</ref> برخی دیگر گفتهاند: [[آیه]] در [[مقام]] گزارش حال آنان در [[قیامت]] است، بدین معنا که آنها سردسته دوزخیاناند و هنگامی که گروهی از [[دوزخیان]] به سوی [[آتش]] میروند، آنها پیشاپیش [[اصحاب]] [[آتش]] درحرکتاند، چنانکه در [[دنیا]] نیز [[پیشوایان]] [[گمراهی]] بودند <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۹۰ ـ ۹۱.</ref> برخی نیز [[جعل]] امامت را به معنای تسمیه و نامگذاری آنان به [[امام]] {{ع}} [[تأویل]] کردهاند <ref> روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۳۷.</ref>؛ اما [[آیه]] بعد با آن [[سازگاری]] ندارد <ref> الميزان، ج ۱۶، ص ۳۸.</ref>، زیرا براساس آن [[آیه]]، به سبب [[پیروی]] دیگران از آنان در [[کفر]] و [[تبهکاری]]، در این [[جهان]] از پی آنها [[لعنت]] فرستاده میشود<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |