بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'متعالی' به 'متعال') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تفسیر علمی | | موضوع مرتبط = تفسیر علمی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = تفسیر علمی | ||
| مداخل مرتبط = [[تفسیر علمی در علوم قرآنی]] | | مداخل مرتبط = [[تفسیر علمی در علوم قرآنی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
توجه به [[فهم]] مخاطبان اولیه، از مهمترین مبانی [[نقد]] تفسیر علمی است که در اصل [[شاطبی]] آن را مطرح کرده است. او فهم مخاطبان اولیه را که [[عالمترین]] و آگاهترین به قرآن میداند، [[فهم]] نهایی از قرآن تلقی میکند <ref>الموافقات، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> و نپرداختن ایشان را به تفسیر علمی، ملاک نادرستی این [[شیوه تفسیری]] میداند. <ref> الموافقات، ج ۳، ص۳۴۰.</ref> در دوره معاصر، [[امین خولی]] این دیدگاه را با پردازشی نو، در قالب اصولی برای [[درک]] متن به طور کلی و درک قرآن به طور خاص، ضابطه مند ساخت. از نظر او قرآن در ظرف زمانی و مکانی خاص نازل شده است. این ظرف [[تاریخی]] در تعیین معنا و مراد آن جایگاهی ممتاز دارد و همان گونه که در فهم معنای واژگان [[عربی]] قرآن باید آن را از ورای ۱۵ قرن [[تحول]] و دگرگونی، به معنای [[عصر نزول]] فهمید و [[تفسیر]] کرد، باید توجه داشت که قرآن که در اوج بلاغت قرار دارد، نه از فراز [[تاریخ]] بلکه در خطاب با [[مردمان]] [[عصر نزول]] نازل شده است و نمیتواند بلیغانه آنها را مخاطب قرار دهد، در حالی که از سخنش هیچ درنمی یابند. اگر آن را فهمیدهاند باید در کلامشان نمود یابد و اگر نفهمیدهاند، [[قرآن]] را چگونه میتوان [[بلیغ]] شمرد؟ بر این اساس [[خولی]] دو قاعده را برای [[درک]] قرآن، پایه میگذارد: أ. باید واژگان [[قرآنی]] را در معنای [[عصر نزول]] آن به کار برد. ب. [[فهم]] ما از قرآن باید در سطح [[فهم]] مخاطبان اولین (عصر نزول) از آن باشد. <ref>مناهج تجدید، ص۲۹۳ - ۲۹۴.</ref> | توجه به [[فهم]] مخاطبان اولیه، از مهمترین مبانی [[نقد]] تفسیر علمی است که در اصل [[شاطبی]] آن را مطرح کرده است. او فهم مخاطبان اولیه را که [[عالمترین]] و آگاهترین به قرآن میداند، [[فهم]] نهایی از قرآن تلقی میکند <ref>الموافقات، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> و نپرداختن ایشان را به تفسیر علمی، ملاک نادرستی این [[شیوه تفسیری]] میداند. <ref> الموافقات، ج ۳، ص۳۴۰.</ref> در دوره معاصر، [[امین خولی]] این دیدگاه را با پردازشی نو، در قالب اصولی برای [[درک]] متن به طور کلی و درک قرآن به طور خاص، ضابطه مند ساخت. از نظر او قرآن در ظرف زمانی و مکانی خاص نازل شده است. این ظرف [[تاریخی]] در تعیین معنا و مراد آن جایگاهی ممتاز دارد و همان گونه که در فهم معنای واژگان [[عربی]] قرآن باید آن را از ورای ۱۵ قرن [[تحول]] و دگرگونی، به معنای [[عصر نزول]] فهمید و [[تفسیر]] کرد، باید توجه داشت که قرآن که در اوج بلاغت قرار دارد، نه از فراز [[تاریخ]] بلکه در خطاب با [[مردمان]] [[عصر نزول]] نازل شده است و نمیتواند بلیغانه آنها را مخاطب قرار دهد، در حالی که از سخنش هیچ درنمی یابند. اگر آن را فهمیدهاند باید در کلامشان نمود یابد و اگر نفهمیدهاند، [[قرآن]] را چگونه میتوان [[بلیغ]] شمرد؟ بر این اساس [[خولی]] دو قاعده را برای [[درک]] قرآن، پایه میگذارد: أ. باید واژگان [[قرآنی]] را در معنای [[عصر نزول]] آن به کار برد. ب. [[فهم]] ما از قرآن باید در سطح [[فهم]] مخاطبان اولین (عصر نزول) از آن باشد. <ref>مناهج تجدید، ص۲۹۳ - ۲۹۴.</ref> | ||
[[سخن]] خولی در [[کلام]] بسیاری از [[مخالفان]] [[تفسیر علمی]]، بازتاب مییابد و بعضاً [[ارزش]] گذاریهای [[ایمانی]] نیز بدان افزوده میگردد. [[محمد کامل حسین]] با تکرار همین ادعا، تفسیر علمی را حکایتگر [[ضعف ایمان]] قائلان بدان میداند <ref>اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ج ۲، ص۵۸۸.</ref> و برخی <ref>اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، ص۳۱۷.</ref> از جمله [[عزت دروزه]] آن را [[مخالفت]] با [[پیامبراکرم]] {{صل}} تلقی میکنند که [[مفسر]] تفسیر علمی در واقع بر آن است که [[نبی اکرم]] {{صل}} به همه آنچه در قرآن آمده، [[آگاه]] نبوده است. <ref>نک. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ج ۲، ص۵۸۴.</ref> در واقع او بر آن است که باید همه فهم [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از قرآن گرچه مخاطبان آن دوره [[آمادگی]] فهم و پذیرش را نداشته باشند، بیان و به ما منتقل میشده است که البته تنها به حذف تفسیر علمی بلکه به [[انکار]] هرگونه [[تفسیری]] فراتر از [[روایات]]، میانجامد. <ref>آیینه پژوهش، ش ۷۱ - ۷۲، ص۱۳، «تفسیر علمی بایدها و نبایدها».</ref> این دیدگاه را برخی دیگر [[نقد]] کردهاند؛ از نظر ایشان صرف اینکه مخاطبان نخستین، مفهوم اصلی را دریابند، در تحقق [[بلاغت قرآن]] و لحاظ کردن مخاطب کافی است و [[آگاهی]] از بیش از آن لازم نیست. <ref>التحریر والتنویر، ج ۱، ص۱۲۶ - ۱۲۷.</ref> در عین حال که برخی دیگر این ادعا را زیر سؤال بردهاند که بر چه اساس میتوان ادعا کرد که [[عرب]] همه [[مفاهیم قرآنی]] را دریافتهاند؛ همچنان که چرا باید از [[نص قرآنی]] که در مقابل [[فهم]] معانی مختلف از آن انعطاف دارد، به اعتبار فهم محدوده بشری یک دوره خاص، | [[سخن]] خولی در [[کلام]] بسیاری از [[مخالفان]] [[تفسیر علمی]]، بازتاب مییابد و بعضاً [[ارزش]] گذاریهای [[ایمانی]] نیز بدان افزوده میگردد. [[محمد کامل حسین]] با تکرار همین ادعا، تفسیر علمی را حکایتگر [[ضعف ایمان]] قائلان بدان میداند <ref>اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ج ۲، ص۵۸۸.</ref> و برخی <ref>اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، ص۳۱۷.</ref> از جمله [[عزت دروزه]] آن را [[مخالفت]] با [[پیامبراکرم]] {{صل}} تلقی میکنند که [[مفسر]] تفسیر علمی در واقع بر آن است که [[نبی اکرم]] {{صل}} به همه آنچه در قرآن آمده، [[آگاه]] نبوده است. <ref>نک. اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ج ۲، ص۵۸۴.</ref> در واقع او بر آن است که باید همه فهم [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از قرآن گرچه مخاطبان آن دوره [[آمادگی]] فهم و پذیرش را نداشته باشند، بیان و به ما منتقل میشده است که البته تنها به حذف تفسیر علمی بلکه به [[انکار]] هرگونه [[تفسیری]] فراتر از [[روایات]]، میانجامد. <ref>آیینه پژوهش، ش ۷۱ - ۷۲، ص۱۳، «تفسیر علمی بایدها و نبایدها».</ref> این دیدگاه را برخی دیگر [[نقد]] کردهاند؛ از نظر ایشان صرف اینکه مخاطبان نخستین، مفهوم اصلی را دریابند، در تحقق [[بلاغت قرآن]] و لحاظ کردن مخاطب کافی است و [[آگاهی]] از بیش از آن لازم نیست. <ref>التحریر والتنویر، ج ۱، ص۱۲۶ - ۱۲۷.</ref> در عین حال که برخی دیگر این ادعا را زیر سؤال بردهاند که بر چه اساس میتوان ادعا کرد که [[عرب]] همه [[مفاهیم قرآنی]] را دریافتهاند؛ همچنان که چرا باید از [[نص قرآنی]] که در مقابل [[فهم]] معانی مختلف از آن انعطاف دارد، به اعتبار فهم محدوده بشری یک دوره خاص، دست کشید. <ref>اتجاهات التجدید، ص۶۷۹.</ref> موافقان [[تفسیر علمی]] نیز در [[اثبات]] [[حقانیت]] روش [[تفسیری]] خود از جهتی دیگر مخاطبان را لحاظ کردهاند. <ref>[[شادی نفیسی|نفیسی، شادی]]، [[تفسیر علمی (مقاله)|مقاله «تفسیر علمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
=== با توجه به پیامد === | === با توجه به پیامد === | ||
تفسیر علمی با توجه به پیامد آن مورد [[تأیید]] و [[تکذیب]] قرار گرفته است. [[مخالفان]] با [[تأمل]] در [[تاریخ]] پر فراز و نشیب [[علم]] و [[عمر]] کوتاه [[تئوریها]] و یافتهها که با کشفی دیگر زیر سؤال میروند (عمری که با [[شتاب]] یافتن کشفیات در عصر انفجار اطلاعات کوتاه و کوتاهتر میگردد) با تفسیر علمی [[مخالفت]] ورزیدهاند،؛ چراکه در تفسیر علمی با ایجاد پیوند بین [[قرآن]] و علم، [[سرنوشت]] این دو به نوعی به هم گره میخورد و با [[سقوط]] هر [[تئوری]]، اعتبار قرآن نیز به چالش کشیده میشود. <ref>تفسیر شلتوت، ص۱۳.</ref> این [[نگرانی]] به روشنی با تأمل در سرنوشت [[تفسیر الجواهر]] تأیید میشود که در آغاز بسیار با استقبال روبه رو شد ولی پس از مدت کوتاهی از رونق افتاد. <ref> اتجاهات التجدید، ص۷۰۳، ۷۱۰.</ref> در مقابل، موافقان تفسیرعلمی، با توجه به پیامد آنکه بعضاً به اثبات «[[اعجاز علمی]]» قرآن میانجامد از آن [[دفاع]] کردهاند. | تفسیر علمی با توجه به پیامد آن مورد [[تأیید]] و [[تکذیب]] قرار گرفته است. [[مخالفان]] با [[تأمل]] در [[تاریخ]] پر فراز و نشیب [[علم]] و [[عمر]] کوتاه [[تئوریها]] و یافتهها که با کشفی دیگر زیر سؤال میروند (عمری که با [[شتاب]] یافتن کشفیات در عصر انفجار اطلاعات کوتاه و کوتاهتر میگردد) با تفسیر علمی [[مخالفت]] ورزیدهاند،؛ چراکه در تفسیر علمی با ایجاد پیوند بین [[قرآن]] و علم، [[سرنوشت]] این دو به نوعی به هم گره میخورد و با [[سقوط]] هر [[تئوری]]، اعتبار قرآن نیز به چالش کشیده میشود. <ref>تفسیر شلتوت، ص۱۳.</ref> این [[نگرانی]] به روشنی با تأمل در سرنوشت [[تفسیر الجواهر]] تأیید میشود که در آغاز بسیار با استقبال روبه رو شد ولی پس از مدت کوتاهی از رونق افتاد. <ref> اتجاهات التجدید، ص۷۰۳، ۷۱۰.</ref> در مقابل، موافقان تفسیرعلمی، با توجه به پیامد آنکه بعضاً به اثبات «[[اعجاز علمی]]» قرآن میانجامد از آن [[دفاع]] کردهاند. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
از مهمترین نقدهایی که متوجه تفسیر علمی شده است، [[نقد]] [[تفاسیر]] نادرستی است که بعضاً در این نوع [[تفسیر]] از قرآن، روی داده و موجب شده، مطالبی بر قرآن [[تحمیل]] گردد که [[آیه]] از آن [[بیگانه]] است. همین امر راه را برای مخالفان گشوده است تا با استناد به نمونههایی از این گونه [[تفسیرها]]، تفسیر علمی را به کلی نقد کنند. <ref>تفسیر شلتوت، ص۱۳؛ التفسیر الحدیث، ج ۲، ص۱۹۱.</ref> تفسیر {{متن قرآن|غُثَاءً أَحْوَى}}<ref>سوره اعلی، آیه ۵.</ref> به زغال سنگ و تفسیر آن به اینکه در این آیه به مراحل مختلف زمینشناسی اشاره شده <ref>القرآن و العلم الحدیث، ص۸۱ - ۸۴.</ref> یا [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ}}<ref>«ای گروه پریان و آدمیان! اگر از کرانههای آسمانها و زمین میتوانید رخنه کنید، بکنید! جز با توانمندی، نمیتوانید رخنه کنید» سوره الرحمن، آیه ۳۳.</ref> به دعوت برای رفتن به فضا از این موارد است. <ref> ر. ک: التفسیر العلمی للقرآن، ص۴۳۴؛ التفسیر العلمی المعاصر، ص۲۰۹ - ۲۱۷.</ref> تعمیم [[روابط]] [[حاکم]] بر یک [[نظام]]، بر نظام دیگری یا برعکس، مانند تطبیق پیوندهای شیمیایی بر پیوندهای [[عاطفی]] [[انسانی]] <ref>ر. ک: جواهر القرآن، ج ۱۷، ص۳۴ - ۳۵.</ref> و تطبیق فعالیتهای [[بدن]] با همان تعداد [[حرفه]] در [[شهر]] <ref>جواهرالقرآن، ج ۲، ص۵۴ - ۵۵.</ref> از اشکالات دیگر این گونه [[تفسیر]] است که تا حدی به خطای [[معرفت]] شناسانه [[مفسر]] بازمی گردد. | از مهمترین نقدهایی که متوجه تفسیر علمی شده است، [[نقد]] [[تفاسیر]] نادرستی است که بعضاً در این نوع [[تفسیر]] از قرآن، روی داده و موجب شده، مطالبی بر قرآن [[تحمیل]] گردد که [[آیه]] از آن [[بیگانه]] است. همین امر راه را برای مخالفان گشوده است تا با استناد به نمونههایی از این گونه [[تفسیرها]]، تفسیر علمی را به کلی نقد کنند. <ref>تفسیر شلتوت، ص۱۳؛ التفسیر الحدیث، ج ۲، ص۱۹۱.</ref> تفسیر {{متن قرآن|غُثَاءً أَحْوَى}}<ref>سوره اعلی، آیه ۵.</ref> به زغال سنگ و تفسیر آن به اینکه در این آیه به مراحل مختلف زمینشناسی اشاره شده <ref>القرآن و العلم الحدیث، ص۸۱ - ۸۴.</ref> یا [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ}}<ref>«ای گروه پریان و آدمیان! اگر از کرانههای آسمانها و زمین میتوانید رخنه کنید، بکنید! جز با توانمندی، نمیتوانید رخنه کنید» سوره الرحمن، آیه ۳۳.</ref> به دعوت برای رفتن به فضا از این موارد است. <ref> ر. ک: التفسیر العلمی للقرآن، ص۴۳۴؛ التفسیر العلمی المعاصر، ص۲۰۹ - ۲۱۷.</ref> تعمیم [[روابط]] [[حاکم]] بر یک [[نظام]]، بر نظام دیگری یا برعکس، مانند تطبیق پیوندهای شیمیایی بر پیوندهای [[عاطفی]] [[انسانی]] <ref>ر. ک: جواهر القرآن، ج ۱۷، ص۳۴ - ۳۵.</ref> و تطبیق فعالیتهای [[بدن]] با همان تعداد [[حرفه]] در [[شهر]] <ref>جواهرالقرآن، ج ۲، ص۵۴ - ۵۵.</ref> از اشکالات دیگر این گونه [[تفسیر]] است که تا حدی به خطای [[معرفت]] شناسانه [[مفسر]] بازمی گردد. | ||
[[علم]] زدگی در تفسیر به گونهای که [[تفسیری]] مادی از امور غیرمادی داده شود مانند تفسیر [[نور]] در [[آیه]] {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است» سوره نور، آیه ۳۵.</ref> به نور فیزیکی <ref> جواهرالقرآن، ج ۸، ص۹۲.</ref> یا تفسیر [[ملائکه]] به نیروهای طبیعی <ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۶۷ -۲۶۹.</ref> از دیگر نقدهای وارد بر این [[شیوه تفسیری]] است. <ref>العلوم الطبیعة فی القرآن، ص۳۷.</ref> موافقان [[تفسیر علمی]] نیز به این گونه موارد نادرست توجه و آنها را [[نقد]] کردهاند. <ref> ر. ک: التفسیر العلمی للقرآن، ص۱۴۵ - ۲۷۰، ۴۱۹ - ۴۴۵؛ کیف نتعامل مع القرآن، ص۳۸۲ -۳۸۵؛ زمین و آسمان و ستارگان، ص۹، ۸۵، ۱۸۷، ۱۹۲.</ref> البته همه مواردی را که تفسیر پژوهان [[خطا]] دانستهاند، لزوماً خطا نیستند و این [[داوری]] در پاره ای موارد مبتنی بر | [[علم]] زدگی در تفسیر به گونهای که [[تفسیری]] مادی از امور غیرمادی داده شود مانند تفسیر [[نور]] در [[آیه]] {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است» سوره نور، آیه ۳۵.</ref> به نور فیزیکی <ref> جواهرالقرآن، ج ۸، ص۹۲.</ref> یا تفسیر [[ملائکه]] به نیروهای طبیعی <ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۶۷ -۲۶۹.</ref> از دیگر نقدهای وارد بر این [[شیوه تفسیری]] است. <ref>العلوم الطبیعة فی القرآن، ص۳۷.</ref> موافقان [[تفسیر علمی]] نیز به این گونه موارد نادرست توجه و آنها را [[نقد]] کردهاند. <ref> ر. ک: التفسیر العلمی للقرآن، ص۱۴۵ - ۲۷۰، ۴۱۹ - ۴۴۵؛ کیف نتعامل مع القرآن، ص۳۸۲ -۳۸۵؛ زمین و آسمان و ستارگان، ص۹، ۸۵، ۱۸۷، ۱۹۲.</ref> البته همه مواردی را که تفسیر پژوهان [[خطا]] دانستهاند، لزوماً خطا نیستند و این [[داوری]] در پاره ای موارد مبتنی بر پیشفرضهای [[کلامی]] مورد [[اختلاف]] بین [[عالمان]] [[مسلمان]] است <ref> اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، ص۳۱۴ - ۳۱۷.</ref> و به [[درستی]] متذکر شدهاند که صرف وجود پارهای خطاها از سوی برخی افراد نباید موجب شود تا اصل این رویکرد، نادرست دانسته شود. <ref>اتجاهات التجدید، ص۶۸۶.</ref> [[اشتباه]] در هر شیوه تفسیری و از هر مفسری ممکن است روی دهد.<ref>[[شادی نفیسی|نفیسی، شادی]]، [[تفسیر علمی (مقاله)|مقاله «تفسیر علمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
== [[مقبولیت]] تفسیر علمی و قاعدهمند ساختن آن == | == [[مقبولیت]] تفسیر علمی و قاعدهمند ساختن آن == | ||
به رغم اختلاف نظر در تفسیر علمی، | به رغم اختلاف نظر در تفسیر علمی، دست کم بخشی از آن را عموم [[مفسران]] پذیرفتهاند؛ از یک سو عموماً از آن درمواردی که به [[فهم]] بهتر و عمیقتر [[آیات]] کمک میکند، بهره بردهاند <ref>ر. ک: کیف نتعامل مع القرآن، ص۳۸۶ - ۳۹۵.</ref> و از سوی دیگر مهمترین ثمره آن، یعنی [[اعجاز علمی]] را حداقل در عدم [[تعارض]] [[آموزههای قرآنی]] با [[علوم]] جدید و اینکه با یافته [[علمی]] امروز بهتر و روشنتر از باورهای پیشینیان [[تفسیر]] میشوند، پذیرفتهاند <ref> الفکر الدینی فی مواجهة العصر، ص۴۲۳.</ref> و افرادی مانند [[سیدقطب]] که نقدهایی را بر آن وارد ساختهاند، عملاً بدان میپردازند و در موارد گوناگون با [[افتخار]] از اعجاز علمی آن سخن میگویند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۸۷۸؛ ج ۴، ص۲۴۵۸.</ref> توجه به این نکته قوت [[تفسیر علمی]]، در کنار درنظر گرفتن معایب و [[مشکلات]] آن از جمله اشتباهاتی که بعضاً بدان درغلتیدهاند یا چالشی که در نتیجه [[تحول]] یافتههای علمی، بدان [[مبتلا]] میگردد، موجب شده است تا با بیان قواعدی برای تفسیر علمی بکوشند ضوابطی را تعیین کنند که [[استواری]] تفسیر علمی را موجب گردد، در عین آنکه کمترین پیامد منفی و [[اشتباه]] را درپی داشته باشد. | ||
به نظر میرسد از نظر عموم [[مفسران]] و قرآنپژوهان، تفسیر علمی در صورت رعایت برخی [[قواعد]]، پذیرفته است. <ref>اصول التفسیر و قواعده، ص۲۲۱، ۲۲۴.</ref> در شمار این قواعد [[اتفاق نظر]] وجود ندارد و دو Nurbaki. PP<ref> ۱۴,۱۵.</ref>، سه <ref>ر. ک: زمین و آسمان و ستارگان، ص۶ - ۹؛ کیف نتعامل مع القرآن، ص۳۸۲ - ۳۸۳.</ref>، ۴ <ref>اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ج ۲، ص۶۰۴.</ref>، ۵ <ref>التفسیر العلمی للقرآن، ص۴۸۹ - ۴۹۰.</ref> و حتی ۱۰ <ref>الاشارات العلمیة فی الآیات الکونیه، ص۲۸۴ - ۲۹۱؛ اصول التفسیر و قواعده، ص۲۲۴.</ref> مورد را بیان کردهاند. به نظر میرسد، مهمترین شروط یاد شده، دو شرط اصلیاند که اولی، رعایت قواعد[[فهم]] زبانی است که توجه به معنای لغت، رعایت [[ظواهر آیات]] و توجه به [[سیاق]] است و شرط دوم ناظر به موضوعات علمی است که معتبر باشد و برخی مواردی که مطرح شدهاند، چندان [[ضرورت]] ندارند؛ مانند برخورداری از [[علم موهبتی]] [[الهی]] و آشنایی با [[تفاسیر]] مختلف، در حالی که اشاره کردن به برخی دیگر، گرچه در هر [[تفسیری]] لازم اما یادآوری آن مفید است؛ مانند [[پرهیز]] از [[زیاده روی]] در بحث [[علمی]] و خروج از چارچوب [[آیه]] با توجه به [[هدف]] [[هدایتی]] [[قرآن]] از آن آیه و نیز | به نظر میرسد از نظر عموم [[مفسران]] و قرآنپژوهان، تفسیر علمی در صورت رعایت برخی [[قواعد]]، پذیرفته است. <ref>اصول التفسیر و قواعده، ص۲۲۱، ۲۲۴.</ref> در شمار این قواعد [[اتفاق نظر]] وجود ندارد و دو Nurbaki. PP<ref> ۱۴,۱۵.</ref>، سه <ref>ر. ک: زمین و آسمان و ستارگان، ص۶ - ۹؛ کیف نتعامل مع القرآن، ص۳۸۲ - ۳۸۳.</ref>، ۴ <ref>اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ج ۲، ص۶۰۴.</ref>، ۵ <ref>التفسیر العلمی للقرآن، ص۴۸۹ - ۴۹۰.</ref> و حتی ۱۰ <ref>الاشارات العلمیة فی الآیات الکونیه، ص۲۸۴ - ۲۹۱؛ اصول التفسیر و قواعده، ص۲۲۴.</ref> مورد را بیان کردهاند. به نظر میرسد، مهمترین شروط یاد شده، دو شرط اصلیاند که اولی، رعایت قواعد[[فهم]] زبانی است که توجه به معنای لغت، رعایت [[ظواهر آیات]] و توجه به [[سیاق]] است و شرط دوم ناظر به موضوعات علمی است که معتبر باشد و برخی مواردی که مطرح شدهاند، چندان [[ضرورت]] ندارند؛ مانند برخورداری از [[علم موهبتی]] [[الهی]] و آشنایی با [[تفاسیر]] مختلف، در حالی که اشاره کردن به برخی دیگر، گرچه در هر [[تفسیری]] لازم اما یادآوری آن مفید است؛ مانند [[پرهیز]] از [[زیاده روی]] در بحث [[علمی]] و خروج از چارچوب [[آیه]] با توجه به [[هدف]] [[هدایتی]] [[قرآن]] از آن آیه و نیز جمعآوری همه [[آیات]] در یک موضوع و سپس [[تفسیر]] آن. در عین حال برخی در [[مقام]] تفسیر از [[احادیث]] نیز بهره گرفته و کوشیدهاند تا با جزئیاتی که در [[روایات]] بیان شده، تفسیری دقیقتر از آیه ارائه دهند. <ref>التفسیر العلمی للقرآن، ص۴۸۳ - ۴۸۴.</ref> نکته جالب آنکه غنیم شیوه و [[قواعد تفسیر]] علمی را در ۲۱ تفسیر [[شناسایی]] کرده است و کوشیده مواردی را که وضع کرده عملا رعایت کند. <ref> الاشارات العلمیة فی القرآن، ص۲۵۵ - ۲۸۳.</ref> در اینجا تنها به دو قاعده اصلی که یکی ناظر به [[شیوه تفسیری]] و دومی ناظر به نوع مطالب علمی مورد استفاده است، بسنده میشود.<ref>[[شادی نفیسی|نفیسی، شادی]]، [[تفسیر علمی (مقاله)|مقاله «تفسیر علمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
=== رعایت [[قواعد]] [[فهم]] زبانی و رعایت ظاهر آیات === | === رعایت [[قواعد]] [[فهم]] زبانی و رعایت ظاهر آیات === | ||
[[پای بندی]] به ظاهر آیات، مراجعه به معنای لغوی [[عصر نزول]] و رعایت قواعد زبانی در [[فهم]] [[کلامی]] و انصراف از [[حقیقت]] به مجاز، مهمترین شرطی است که برای اعتبار هر تفسیری از قرآن، از جمله [[تفسیر علمی]] لازم است. <ref>دراسات فی اصول تفسیر القرآن، ص۱۵۱؛ اصول التفسیر و قواعده، ص۲۲۴؛ اتجاهات التجدید، ۶۷۶ - ۶۸۲.</ref> [[عبدالرزاق نوفل]] که خود از طرفداران تفسیر علمی است شیوه کسانی را که بدون توجه به [[سیاق آیات]] به تفسیر علمی پرداختهاند، [[نقد]] کرده است. <ref>التفسیر العلمی للقرآن، ص۲۱۰.</ref> برخی از معاصران آوردهاند که اهل علم فراتر از معانی ظاهری، معانی دقیق دیگری را مییابند که از نص صریح یا از اشارات و رموز قرآن دریافت میشوند<ref>التفسیر العلمی للآیات الکونیه، ص۵ - ۶؛ الاشارات العلمیة فی القرآن، ص۶۰.</ref>.<ref>[[شادی نفیسی|نفیسی، شادی]]، [[تفسیر علمی (مقاله)|مقاله «تفسیر علمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | [[پای بندی]] به ظاهر آیات، مراجعه به معنای لغوی [[عصر نزول]] و رعایت قواعد زبانی در [[فهم]] [[کلامی]] و انصراف از [[حقیقت]] به مجاز، مهمترین شرطی است که برای اعتبار هر تفسیری از قرآن، از جمله [[تفسیر علمی]] لازم است. <ref>دراسات فی اصول تفسیر القرآن، ص۱۵۱؛ اصول التفسیر و قواعده، ص۲۲۴؛ اتجاهات التجدید، ۶۷۶ - ۶۸۲.</ref> [[عبدالرزاق نوفل]] که خود از طرفداران تفسیر علمی است شیوه کسانی را که بدون توجه به [[سیاق آیات]] به تفسیر علمی پرداختهاند، [[نقد]] کرده است. <ref>التفسیر العلمی للقرآن، ص۲۱۰.</ref> برخی از معاصران آوردهاند که اهل علم فراتر از معانی ظاهری، معانی دقیق دیگری را مییابند که از نص صریح یا از اشارات و رموز قرآن دریافت میشوند<ref>التفسیر العلمی للآیات الکونیه، ص۵ - ۶؛ الاشارات العلمیة فی القرآن، ص۶۰.</ref>.<ref>[[شادی نفیسی|نفیسی، شادی]]، [[تفسیر علمی (مقاله)|مقاله «تفسیر علمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده:تفسیر]] | ||