مخالفان امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:


==[[خوارج]]==
==[[خوارج]]==
===پیدایش خوارج===
* خوارج در لغت به معنای شورشیان است. پیدایش این گروه به جنگ صفين باز می‌گردد. در آخرین روزی که سپاه [[امام علی]] {{ع}} در آستانه پیروزی بود سپاه معاویه قرآن‌ها را بر سر نیزه کردند تا یاران علی {{ع}} دچار تردید شوند. علی {{ع}} با تیزهوشی دستور به ادامه جنگ داد و فرمود: حقیقت قرآن منم و این کاغذها ظاهر قرآن است. کاغذ قرآن در برابر حقیقت آن احترامی ندارد. اصحاب خاص [[امام علی]] {{ع}} به رهبری مالک اشتر به جنگ ادامه دادند، ولی برخی افراد ظاهربین نادان و مقدس‌نمای فاقد تشخیص، امام را به ترک جنگ مجبور کردند. تلاش علی {{ع}} برای روشن کردن این افراد بی‌فایده بود و حضرت به ناچار حکمیت را پذیرفت. عمروعاص از سوی معاویه حکم شد و [[امام علی]] {{ع}} نیز عبدالله بن عباس را معرفی کرد؛ اما این جاهلان به بهانۀ خویشاوندی او با علی {{ع}}، با این پیشنهاد مخالفت کردند. امام علی {{ع}} مالک اشتر را معرفی کرد که با او نیز مخالفت کردند. سرانجام ابوموسی اشعری را که فردی احمق و با گرایش‌هایی ضد [[امام علی|علی]] {{ع}} بود، معرفی کردند. او نیز با ساده‌لوحی از عمروعاص فریب خورد و معاویه برای خلافت تعیین شد. پس از این رسوایی، مقدس‌نمایان، امام را مقصر دانستند و مدعی شدند حکمیت انسان کفر است و حکم تنها از آن خداوند است. آنها [[امام علی]] {{ع}} را کافر دانسته و او را به توبه و استغفار امر کردند، اما علی {{ع}} این کار را نپذیرفت و ایشان حکم ارتداد علی {{ع}} را صادر کردند. این عده در آینده‌ای نه چندان دور باغی و شورشی شدند و به خوارج لقب یافتند. حزب سیاسی ایشان کم‌کم تبدیل به یک جریان فاسد عقیدتی با اصول عقایدی خشک و شکننده شد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۴؛ ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> در میان دشمنان [[امام علی]] {{ع}} خطر خوارج بیش از دیگران و مقابله با ایشان نیز دشوارتر بود؛ زیرا تقوای ظاهری آنان هر مؤمن نافذالايمانی را به تردید وا می‌داشت. جوی تاریک و فضایی پر از شک و تردید به وجود آمده بود. [[امام علی]] {{ع}} در عظمت مقابله با خوارج فرمودند: تنها من بودم که چشم این فتنه را درآوردم. کسی غیر از من جرأت چنین اقدامی را نداشت. در آن شرایط موج تاریکی و شبهه‌ناکی بالا گرفته بود.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۰.</ref> [[امام علی]] {{ع}} می‌دانست که قوت گرفتن ایشان اسلام را به جمود و تحجر و ظاهرگرایی می‌کشاند و لطمه جبران‌ناپذیری بر اسلام وارد می‌سازد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۹۲.</ref>
* خوارج در لغت به معنای شورشیان است. پیدایش این گروه به جنگ صفين باز می‌گردد. در آخرین روزی که سپاه [[امام علی]] {{ع}} در آستانه پیروزی بود سپاه معاویه قرآن‌ها را بر سر نیزه کردند تا یاران علی {{ع}} دچار تردید شوند. علی {{ع}} با تیزهوشی دستور به ادامه جنگ داد و فرمود: حقیقت قرآن منم و این کاغذها ظاهر قرآن است. کاغذ قرآن در برابر حقیقت آن احترامی ندارد. اصحاب خاص [[امام علی]] {{ع}} به رهبری مالک اشتر به جنگ ادامه دادند، ولی برخی افراد ظاهربین نادان و مقدس‌نمای فاقد تشخیص، امام را به ترک جنگ مجبور کردند. تلاش علی {{ع}} برای روشن کردن این افراد بی‌فایده بود و حضرت به ناچار حکمیت را پذیرفت. عمروعاص از سوی معاویه حکم شد و [[امام علی]] {{ع}} نیز عبدالله بن عباس را معرفی کرد؛ اما این جاهلان به بهانۀ خویشاوندی او با علی {{ع}}، با این پیشنهاد مخالفت کردند. امام علی {{ع}} مالک اشتر را معرفی کرد که با او نیز مخالفت کردند. سرانجام ابوموسی اشعری را که فردی احمق و با گرایش‌هایی ضد [[امام علی|علی]] {{ع}} بود، معرفی کردند. او نیز با ساده‌لوحی از عمروعاص فریب خورد و معاویه برای خلافت تعیین شد. پس از این رسوایی، مقدس‌نمایان، امام را مقصر دانستند و مدعی شدند حکمیت انسان کفر است و حکم تنها از آن خداوند است. آنها [[امام علی]] {{ع}} را کافر دانسته و او را به توبه و استغفار امر کردند، اما علی {{ع}} این کار را نپذیرفت و ایشان حکم ارتداد علی {{ع}} را صادر کردند. این عده در آینده‌ای نه چندان دور باغی و شورشی شدند و به خوارج لقب یافتند. حزب سیاسی ایشان کم‌کم تبدیل به یک جریان فاسد عقیدتی با اصول عقایدی خشک و شکننده شد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۴؛ ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> در میان دشمنان [[امام علی]] {{ع}} خطر خوارج بیش از دیگران و مقابله با ایشان نیز دشوارتر بود؛ زیرا تقوای ظاهری آنان هر مؤمن نافذالايمانی را به تردید وا می‌داشت. جوی تاریک و فضایی پر از شک و تردید به وجود آمده بود. [[امام علی]] {{ع}} در عظمت مقابله با خوارج فرمودند: تنها من بودم که چشم این فتنه را درآوردم. کسی غیر از من جرأت چنین اقدامی را نداشت. در آن شرایط موج تاریکی و شبهه‌ناکی بالا گرفته بود.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۰.</ref> [[امام علی]] {{ع}} می‌دانست که قوت گرفتن ایشان اسلام را به جمود و تحجر و ظاهرگرایی می‌کشاند و لطمه جبران‌ناپذیری بر اسلام وارد می‌سازد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۹۲.</ref>


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش