بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اثبات امامت امام علی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[متکلمان شیعه]]، [[نصوص امامت]] را به دو گونه جلی و خفی تقسیم کردهاند. [[نصّ]] جلیّ آن است که دلالت آن بر [[امامت]] روشن است و به [[استدلال]] و استناد به قراین و شواهد نیاز ندارد، و در نتیجه تأویلپذیر و مورد [[اختلاف]] نخواهد بود. [[بداهت]]، [[ضرورت]]، تأویلناپذیری، صراحت، [[بینیازی]] از استدلال و انضمام مقدمات و [[مورد اتفاق]] بودن، ویژگیهایی است که در سخنان متکلمان شیعه برای نصّ جلی بیان شده است. نصّ خفی با ویژگیهای [[مخالف]] آنها شناخته شده است<ref>ر. ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۰۰؛ اللوامع الإلهیة ص۳۳۵ و ۳۳۷؛ انیس الموحدین، ص۲۰۵؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. | [[متکلمان شیعه]]، [[نصوص امامت]] را به دو گونه جلی و خفی تقسیم کردهاند. [[نصّ]] جلیّ آن است که دلالت آن بر [[امامت]] روشن است و به [[استدلال]] و استناد به قراین و شواهد نیاز ندارد، و در نتیجه تأویلپذیر و مورد [[اختلاف]] نخواهد بود. [[بداهت]]، [[ضرورت]]، تأویلناپذیری، صراحت، [[بینیازی]] از استدلال و انضمام مقدمات و [[مورد اتفاق]] بودن، ویژگیهایی است که در سخنان متکلمان شیعه برای نصّ جلی بیان شده است. نصّ خفی با ویژگیهای [[مخالف]] آنها شناخته شده است<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۰۰؛ اللوامع الإلهیة ص۳۳۵ و ۳۳۷؛ انیس الموحدین، ص۲۰۵؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. | ||
فرقههای [[شیعی]] بر اینکه [[امامت علی]] {{ع}} [[منصوص]] است اتفاق دارند، ولی در اینکه [[نص]] بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} جلیّ است یا خفیّ، متفق نیستند. از دیدگاه [[شیعه امامیه]] ([[اثناعشریه]]) امامت امیرالمؤمنین {{ع}} منصوص به نص جلیّ و خفیّ است، ولی فرقههای دیگر شیعی، امامت آن | |||
فرقههای [[شیعی]] بر اینکه [[امامت علی]] {{ع}} [[منصوص]] است اتفاق دارند، ولی در اینکه [[نص]] بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} جلیّ است یا خفیّ، متفق نیستند. از دیدگاه [[شیعه امامیه]] ([[اثناعشریه]]) امامت امیرالمؤمنین {{ع}} منصوص به نص جلیّ و خفیّ است، ولی فرقههای دیگر شیعی، امامت آن حضرت را منصوص به نصّ خفیّ میدانند<ref>گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. در این میان [[شیعه]] [[زیدیه]]، امامت امیرالمؤمنین {{ع}} را منصوص به نصّ خفیّ میداند، ولی به وجود [[نص جلی بر امامت]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} [[معتقد]] است و آن را این [[حدیث]] [[پیامبر]] {{صل}} میداند که فرمود: {{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}، “حسن و [[حسین]] اماماند، خواه [[قیام]] کنند و خواه [[قعود]] کنند”<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۹۹.</ref>. | |||
== [[نصوص]] جلیّ در کتابهای [[کلامی]] == | == [[نصوص]] جلیّ در کتابهای [[کلامی]] == | ||
خط ۹: | خط ۱۰: | ||
# حدیث:{{متن حدیث|سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ “بر [[علی]] {{ع}} بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگویید”. | # حدیث:{{متن حدیث|سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ “بر [[علی]] {{ع}} بهعنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] بگویید”. | ||
# حدیث: {{متن حدیث|هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعوا له و اطیعوا }}؛ “این (علی {{ع}}) [[جانشین]] من در بین شماست، [[سخن]] او را بشنوید و از او [[اطاعت]] کنید”. | # حدیث: {{متن حدیث|هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعوا له و اطیعوا }}؛ “این (علی {{ع}}) [[جانشین]] من در بین شماست، [[سخن]] او را بشنوید و از او [[اطاعت]] کنید”. | ||
# [[حدیث الدار]] که وقتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از سوی [[خدای متعال]] [[مأموریت]] یافت که [[نبوت]] خود را به خویشاوندانش [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>، سه نوبت، آنان را به [[خانه]] [[ابوطالب]] [[دعوت]] و پس از [[پذیرایی]] از آنها مأموریت خویش را به آنان ابلاغ کرد، و فرمود: {{متن حدیث|ایکم یؤازرنی علی هذا الأمر حتی یکون أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی}} «کدامیک از شما مرا [[یاری]] میکند تا [[برادر]]، [[وصی]] و جانشینم باشد”. آنان به [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ ندادند، جز [[علی]] {{ع}} که در هر سه نوبت، [[وفاداری]] خود را به پیامبر [[اعلان]] کرد و پیامبر {{صل}} در نوبت سوم به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}}؛ “تو برادر، وصی و [[جانشین]] من هستی”<ref>ر. ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴؛ تقریب المعارف، ص۱۳۷-۱۳۵؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۰؛ کشف المراد، ص۴۹۷؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۵؛ ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ المسلک فی اصولالدین، ص۲۲۱؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. | # [[حدیث الدار]] که وقتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از سوی [[خدای متعال]] [[مأموریت]] یافت که [[نبوت]] خود را به خویشاوندانش [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>، سه نوبت، آنان را به [[خانه]] [[ابوطالب]] [[دعوت]] و پس از [[پذیرایی]] از آنها مأموریت خویش را به آنان ابلاغ کرد، و فرمود: {{متن حدیث|ایکم یؤازرنی علی هذا الأمر حتی یکون أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی}} «کدامیک از شما مرا [[یاری]] میکند تا [[برادر]]، [[وصی]] و جانشینم باشد”. آنان به [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ ندادند، جز [[علی]] {{ع}} که در هر سه نوبت، [[وفاداری]] خود را به پیامبر [[اعلان]] کرد و پیامبر {{صل}} در نوبت سوم به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}}؛ “تو برادر، وصی و [[جانشین]] من هستی”<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴؛ تقریب المعارف، ص۱۳۷-۱۳۵؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۰؛ کشف المراد، ص۴۹۷؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۵؛ ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ المسلک فی اصولالدین، ص۲۲۱؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.</ref>. | ||
#{{متن حدیث|عَلِيٌّ إِمَامَكُمْ }}<ref>الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص۳۰۶.</ref>؛ “علی پیشوای شماست”. | #{{متن حدیث|عَلِيٌّ إِمَامَكُمْ }}<ref>الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص۳۰۶.</ref>؛ “علی پیشوای شماست”. | ||
#{{متن حدیث|أنت أخی و وصی و خلیفتی من بعدی و قاضی دینی }}<ref>کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.</ref> (به کسر دال)؛ “تو برادر، وصی و جانشین من پس از من، و [[قاضی]] [[دین]] من هستی”. | #{{متن حدیث|أنت أخی و وصی و خلیفتی من بعدی و قاضی دینی }}<ref>کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.</ref> (به کسر دال)؛ “تو برادر، وصی و جانشین من پس از من، و [[قاضی]] [[دین]] من هستی”. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
# پیامبر {{صل}} به [[انس]] فرمود: “نخستین فردی که از این در بر تو وارد میشود [[امیر المؤمنین]] {{ع}} و [[سید المسلمین]] و پیشتاز روسپیدان و [[خاتم اوصیا]] است”<ref>المناقب، خوارزمی، ص۴۲.</ref>. | # پیامبر {{صل}} به [[انس]] فرمود: “نخستین فردی که از این در بر تو وارد میشود [[امیر المؤمنین]] {{ع}} و [[سید المسلمین]] و پیشتاز روسپیدان و [[خاتم اوصیا]] است”<ref>المناقب، خوارزمی، ص۴۲.</ref>. | ||
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: “جانشین و اوصیای من و [[حجتهای خدا]] بر [[خلق]] پس از من [[دوازده]] نفرند، که اولین آنان برادرم و آخرین آنان فرزندم است”. به [[پیامبر]] گفته شد: “برادرت کیست؟ ” فرمود: “علی بن ابی طالب”. گفته شد: “فرزندت کیست؟ ” گفت: “مهدی است که [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] خواهد کرد، همانگونه که پر از [[جور]] و [[ظلم]] شده است”<ref>فرائد السمطین، سمط دوم، ج۲، ص۳۱۲، حدیث۵۶۲.</ref>. | # [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: “جانشین و اوصیای من و [[حجتهای خدا]] بر [[خلق]] پس از من [[دوازده]] نفرند، که اولین آنان برادرم و آخرین آنان فرزندم است”. به [[پیامبر]] گفته شد: “برادرت کیست؟ ” فرمود: “علی بن ابی طالب”. گفته شد: “فرزندت کیست؟ ” گفت: “مهدی است که [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] خواهد کرد، همانگونه که پر از [[جور]] و [[ظلم]] شده است”<ref>فرائد السمطین، سمط دوم، ج۲، ص۳۱۲، حدیث۵۶۲.</ref>. | ||
# یکی از [[نصوص جلی]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در منابع اهل سنت “حدیث الدار” است که در فصل بعدی به [[تبیین]] آن خواهیم پرداخت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۱.</ref> | # یکی از [[نصوص جلی]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در منابع اهل سنت “حدیث الدار” است که در فصل بعدی به [[تبیین]] آن خواهیم پرداخت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۱.</ref>. | ||
== نصّ جلیّ و پدیده اختلاف == | == نصّ جلیّ و پدیده اختلاف == | ||
در دو فصل پیشین [[نصوص جلی]] بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} که در [[منابع شیعه]] و [[اهلسنت]] آمده است را [[نقل]] و [[تبیین]] کردیم. برخی که نتوانستهاند بر این [[نصوص]] خدشهای وارد کنند از زاویه دیگری آن را مورد نقد قرار داده و گفتهاند: اگر بر [[امامت علی]] {{ع}} [[نص]] جلیّ وجود میداشت میبایست بهصورت [[متواتر]] نقل شود، در حالیکه [[نص جلی]] متواتر در دست نیست، زیرا اگر چنین نصی در دست بود، میان [[امت اسلامی]] در اینباره اختلافی رخ نمیداد، همانگونه که درباره نمازهای پنجگانه، [[روزه]] [[ماه رمضان]]، [[زکات]]، [[حج]] و دیگر عبادتهای [[اسلامی]] که بهصورت متواتر نقل شده است، اختلافی وجود ندارد. | در دو فصل پیشین [[نصوص جلی]] بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} که در [[منابع شیعه]] و [[اهلسنت]] آمده است را [[نقل]] و [[تبیین]] کردیم. برخی که نتوانستهاند بر این [[نصوص]] خدشهای وارد کنند از زاویه دیگری آن را مورد نقد قرار داده و گفتهاند: اگر بر [[امامت علی]] {{ع}} [[نص]] جلیّ وجود میداشت میبایست بهصورت [[متواتر]] نقل شود، در حالیکه [[نص جلی]] متواتر در دست نیست، زیرا اگر چنین نصی در دست بود، میان [[امت اسلامی]] در اینباره اختلافی رخ نمیداد، همانگونه که درباره نمازهای پنجگانه، [[روزه]] [[ماه رمضان]]، [[زکات]]، [[حج]] و دیگر عبادتهای [[اسلامی]] که بهصورت متواتر نقل شده است، اختلافی وجود ندارد. | ||
همچنین اگر [[خلافت]] و امامت علی {{ع}} [[منصوص]] بود، میبایست همانند انتصابهایی که در [[عصر پیامبر]] {{صل}} و از سوی آن [[حضرت]] در مواقع خاصی انجام گرفته است، نقل شده و [[مورد اتفاق]] همگان باشد، مانند [[انتصاب]] [[زید بن حارثه]] به [[فرماندهی سپاه]] در [[جنگ موته]]، و انتصاب [[اسامة بن زید]] پس از ماجرای [[تبوک]]، و موارد دیگر که همگی مورد قبول همه [[مسلمانان]] است، ولی [[امامت]] و [[خلافت حضرت علی]] {{ع}} مورد [[اختلاف]] است و اکثر مسلمانان به [[نصب]] وی به امامت از سوی [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز [[معتقد]] نیستند<ref>تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۴۲-۴۴۳؛ اصول الدین بغدادی، ص۱۴۸؛ المغنی فی ابواب التوحید والعدل، ج۲۰، جزء اول، ص۱۱۴.</ref>. | همچنین اگر [[خلافت]] و امامت علی {{ع}} [[منصوص]] بود، میبایست همانند انتصابهایی که در [[عصر پیامبر]] {{صل}} و از سوی آن [[حضرت]] در مواقع خاصی انجام گرفته است، نقل شده و [[مورد اتفاق]] همگان باشد، مانند [[انتصاب]] [[زید بن حارثه]] به [[فرماندهی سپاه]] در [[جنگ موته]]، و انتصاب [[اسامة بن زید]] پس از ماجرای [[تبوک]]، و موارد دیگر که همگی مورد قبول همه [[مسلمانان]] است، ولی [[امامت]] و [[خلافت حضرت علی]] {{ع}} مورد [[اختلاف]] است و اکثر مسلمانان به [[نصب]] وی به امامت از سوی [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز [[معتقد]] نیستند<ref>تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۴۲-۴۴۳؛ اصول الدین بغدادی، ص۱۴۸؛ المغنی فی ابواب التوحید والعدل، ج۲۰، جزء اول، ص۱۱۴.</ref>. | ||
پاسخ این اشکال چنین است: | پاسخ این اشکال چنین است: | ||
# میتوان به اشکال یاد شده پاسخ نقضی داد و گفت: اگر امامت علی {{ع}} منصوص نبود میبایست [[علم]] به منصوص نبودن آن [[قطعی]] و همگانی باشد، و در اینباره میان مسلمانان اختلافی وجود نداشته باشد، چنانکه علم به منصوص نبودن امامت [[ابوهریره]] و [[مغیرة بن شعبه]] قطعی و همگانی است، و مانند علم به اینکه روزه در ماههای دیگری غیر از ماه رمضان [[واجب]] نیست، و مکان دیگری غیر از [[کعبه]]، [[قبله مسلمانان]] نیست، و [[نماز]] یومیه دیگری غیر از نمازهای پنج گانه واجب نیست، و نظایر آنها، در حالیکه درباره منصوص نبودن [[امامت علی]] {{ع}} چنین [[علم]] [[قطعی]] و همگانی وجود ندارد، و فرق و [[مذاهب شیعی]] که بخش عظیمی از [[مسلمانان]] را تشکیل میدهند، به [[منصوص بودن امامت]] او [[اعتقاد]] دارند<ref>الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۹۰-۹۱.</ref>. | # میتوان به اشکال یاد شده پاسخ نقضی داد و گفت: اگر امامت علی {{ع}} منصوص نبود میبایست [[علم]] به منصوص نبودن آن [[قطعی]] و همگانی باشد، و در اینباره میان مسلمانان اختلافی وجود نداشته باشد، چنانکه علم به منصوص نبودن امامت [[ابوهریره]] و [[مغیرة بن شعبه]] قطعی و همگانی است، و مانند علم به اینکه روزه در ماههای دیگری غیر از ماه رمضان [[واجب]] نیست، و مکان دیگری غیر از [[کعبه]]، [[قبله مسلمانان]] نیست، و [[نماز]] یومیه دیگری غیر از نمازهای پنج گانه واجب نیست، و نظایر آنها، در حالیکه درباره منصوص نبودن [[امامت علی]] {{ع}} چنین [[علم]] [[قطعی]] و همگانی وجود ندارد، و فرق و [[مذاهب شیعی]] که بخش عظیمی از [[مسلمانان]] را تشکیل میدهند، به [[منصوص بودن امامت]] او [[اعتقاد]] دارند<ref>الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۹۰-۹۱.</ref>. | ||
# مقایسه مسئله [[خلافت]] و [[امامت]] با [[فرایض]] و وقایع یادشده مع الفارق است، زیرا درباره امامت، انگیزههای بسیاری بر [[کتمان]] [[نص]] و عدم [[نقل]] آن وجود داشته، که درباره فرایض و وقایع یادشده وجود ندارد. بدون [[شک]]، نقل [[نصوص]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} با [[انگیزه]] کسانی که در پی این بودند که پس از [[رسول خدا]] {{صل}} زمام [[رهبری امت اسلامی]] را در دست بگیرند، منافات داشت، خواه انگیزه آنان را [[الهی]] و خیرخواهانه [[تفسیر]] کنیم یا [[نفسانی]] و خودخواهانه، اما نقل فرایض، [[احکام]] [[عبادی]] و وقایع [[تاریخی]] با انگیزه خلافت و امامت [[ناسازگاری]] نداشت تا بر کتمان و عدم نقل آن [[اقدام]] شود. | # مقایسه مسئله [[خلافت]] و [[امامت]] با [[فرایض]] و وقایع یادشده مع الفارق است، زیرا درباره امامت، انگیزههای بسیاری بر [[کتمان]] [[نص]] و عدم [[نقل]] آن وجود داشته، که درباره فرایض و وقایع یادشده وجود ندارد. بدون [[شک]]، نقل [[نصوص]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} با [[انگیزه]] کسانی که در پی این بودند که پس از [[رسول خدا]] {{صل}} زمام [[رهبری امت اسلامی]] را در دست بگیرند، منافات داشت، خواه انگیزه آنان را [[الهی]] و خیرخواهانه [[تفسیر]] کنیم یا [[نفسانی]] و خودخواهانه، اما نقل فرایض، [[احکام]] [[عبادی]] و وقایع [[تاریخی]] با انگیزه خلافت و امامت [[ناسازگاری]] نداشت تا بر کتمان و عدم نقل آن [[اقدام]] شود. | ||
# اگر از منظر تاریخی به این مسئله بنگریم این [[واقعیت]] را خواهیم یافت که عدهای از مسلمانان در نخستین ساعات پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند و پس از مجادلههایی که میان آنان رخ داد [[ابوبکر]] را بهعنوان [[خلیفه پیامبر]] برگزیدند، و با نقشهها و تلاشهایی، از دیگران نیز [[بیعت]] گرفتند و با [[مخالفان]] به شدت تمام برخورد کردند و تا آنجا پیش رفتند که [[خانه]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} را -که جمعی از مخالفان در آن تحصن کرده بودند- محاصره و [[تهدید]] کردند که در صورت [[امتناع]] از [[بیعت با ابوبکر]] آن را [[آتش]] خواهند زد<ref>الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۹۸؛ حوادث سال یازدهم هجری، شرح ابن ابیالحدید، ج۲، ص۵؛ مسند فاطمة، جلالالدین سیوطی، ص۷۵، حدیث۳۲؛ نیز ر. ک: الحجّة الغراء علی شهادة الزهراء، تألیف آیت اللّه جعفر سبحانی.</ref>. روشن است که نقل [[نصوص امامت علی]] {{ع}} با چنین اقدامی [[سازگاری]] نداشت، با وجود چنین انگیزههای جدی بر عدم نقل [[نصوص امامت]] چگونه میتوان آن را با نقل نصوص مربوط به [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، [[حج]] و گزارشهای [[تاریخی]] مربوط به [[جنگها]] و حوادث دیگر مقایسه کرد<ref>ر. ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۸۱.</ref>؟! | # اگر از منظر تاریخی به این مسئله بنگریم این [[واقعیت]] را خواهیم یافت که عدهای از مسلمانان در نخستین ساعات پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند و پس از مجادلههایی که میان آنان رخ داد [[ابوبکر]] را بهعنوان [[خلیفه پیامبر]] برگزیدند، و با نقشهها و تلاشهایی، از دیگران نیز [[بیعت]] گرفتند و با [[مخالفان]] به شدت تمام برخورد کردند و تا آنجا پیش رفتند که [[خانه]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} را -که جمعی از مخالفان در آن تحصن کرده بودند- محاصره و [[تهدید]] کردند که در صورت [[امتناع]] از [[بیعت با ابوبکر]] آن را [[آتش]] خواهند زد<ref>الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۹۸؛ حوادث سال یازدهم هجری، شرح ابن ابیالحدید، ج۲، ص۵؛ مسند فاطمة، جلالالدین سیوطی، ص۷۵، حدیث۳۲؛ نیز ر.ک: الحجّة الغراء علی شهادة الزهراء، تألیف آیت اللّه جعفر سبحانی.</ref>. روشن است که نقل [[نصوص امامت علی]] {{ع}} با چنین اقدامی [[سازگاری]] نداشت، با وجود چنین انگیزههای جدی بر عدم نقل [[نصوص امامت]] چگونه میتوان آن را با نقل نصوص مربوط به [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، [[حج]] و گزارشهای [[تاریخی]] مربوط به [[جنگها]] و حوادث دیگر مقایسه کرد<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۸۱.</ref>؟! | ||
'''اشکال: | |||
فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]] و [[رفتار صحابه]]''': لازمه فرضیه کتمان و عدم [[نقل]] [[نصوص امامت علی]] {{ع}} به [[دلیل]] [[ناسازگاری]] آن با خواست مدعیان [[خلافت]] و [[رهبری امت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} این است که بسیاری از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} را به [[ضعف ایمان]] و [[بیاعتنایی]] به دستورهای پیامبر {{صل}} متهم کنیم، در حالیکه عملکرد آنان در دوران [[رسالت]]، گویای این [[واقعیت]] است که آنان در [[پیروی]] از [[دستورات]] [[رسول خدا]] {{صل}} کوتاهی نمیکردند، بلکه تا پای [[جان]] از او [[اطاعت]] میکردند، بنابراین، [[رفتار]] صحابه پیامبر {{صل}} در دوران رسالت، خود [[گواه]] روشنی بر [[نادرستی]] فرضیه [[منصوص بودن]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است<ref>المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، جزء اول، ص۱۱۹- ۱۲۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۶۱.</ref>. | |||
'''پاسخ''' | '''پاسخ''' | ||
[[امام]] [[شرف الدین عاملی]] در اینباره [[تحقیق]] و تحلیل دقیق و روشنگری دارد<ref>شایان ذکر است که پیش از وی، ابوجعفر یحیی بن محمد بن زید، از علمای زیدیه این تحقیق را بهطور اجمال بیان کرده است. ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۶۵-۷۱.</ref> که خلاصه آن را میآوریم: | |||
[[امام]] [[شرف الدین عاملی]] در اینباره [[تحقیق]] و تحلیل دقیق و روشنگری دارد<ref>شایان ذکر است که پیش از وی، ابوجعفر یحیی بن محمد بن زید، از علمای زیدیه این تحقیق را بهطور اجمال بیان کرده است. ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۶۵-۷۱.</ref> که خلاصه آن را میآوریم: | |||
[[سیره]] برخی از [[صحابه]]، بیانگر این [[حقیقت]] است که آنان در برابر آن دسته از [[نصوص دینی]] که مربوط به [[شئون]] [[اخروی]] [[انسان]] است، روش تعبّد را برمیگزیدند و از [[اجتهاد]] و [[اعمال]] [[رأی]] در برابر آنها [[پرهیز]] میکردند؛ مانند اینکه باید در [[ماه رمضان]] روزه گرفت و در [[نماز]] به جانب [[کعبه]] ایستاد و نظایر آن، ولی در برابر آن دسته از [[نصوص]] [[شرعی]] که ناظر به [[امور سیاسی]] است، مانند [[نصب]] و [[عزل]] [[امیران]] و [[تدبیر]] [[قواعد]] [[حکومت]] و [[اداره شئون مملکت]] و [[تجهیز]] [[سپاه]] برای [[جنگ]] با [[دشمن]]، [[شیوه]] تعبّد را بهکار نمیگرفتند، بلکه برای خود، [[حقّ]] اجتهاد و اعمال رأی قائل بودند و اگر خلاف آن را مطابق [[مصلحتاندیشی]] خود میدیدند، به [[نصّ]] عمل نمیکردند. آنان در مسئله خلافت و [[امامت]] نیز همین روش را برگزیدند و با اینکه از [[نصوص امامت علی]] {{ع}} [[آگاه]] بودند، براساس پارهای مصلحتاندیشیها، آن را رها کردند و خلفای سهگانه را بر او مقدّم داشتند. مصلحتاندیشیهای آنان را میتوان در موارد ذیل جستو جو کرد: | [[سیره]] برخی از [[صحابه]]، بیانگر این [[حقیقت]] است که آنان در برابر آن دسته از [[نصوص دینی]] که مربوط به [[شئون]] [[اخروی]] [[انسان]] است، روش تعبّد را برمیگزیدند و از [[اجتهاد]] و [[اعمال]] [[رأی]] در برابر آنها [[پرهیز]] میکردند؛ مانند اینکه باید در [[ماه رمضان]] روزه گرفت و در [[نماز]] به جانب [[کعبه]] ایستاد و نظایر آن، ولی در برابر آن دسته از [[نصوص]] [[شرعی]] که ناظر به [[امور سیاسی]] است، مانند [[نصب]] و [[عزل]] [[امیران]] و [[تدبیر]] [[قواعد]] [[حکومت]] و [[اداره شئون مملکت]] و [[تجهیز]] [[سپاه]] برای [[جنگ]] با [[دشمن]]، [[شیوه]] تعبّد را بهکار نمیگرفتند، بلکه برای خود، [[حقّ]] اجتهاد و اعمال رأی قائل بودند و اگر خلاف آن را مطابق [[مصلحتاندیشی]] خود میدیدند، به [[نصّ]] عمل نمیکردند. آنان در مسئله خلافت و [[امامت]] نیز همین روش را برگزیدند و با اینکه از [[نصوص امامت علی]] {{ع}} [[آگاه]] بودند، براساس پارهای مصلحتاندیشیها، آن را رها کردند و خلفای سهگانه را بر او مقدّم داشتند. مصلحتاندیشیهای آنان را میتوان در موارد ذیل جستو جو کرد: | ||
# [[عرب]] بر اساس [[عقاید]] و سنّتهای دیرین خود، [[علی]] {{ع}} را نزدیکترین [[فرد]] به [[پیامبر]] {{صل}} میدانستند و خونهایی را که در [[عصر رسالت]] از [[اقوام]] و بستگان آنها ریخته شده بود، به او نسبت میداد و در صدد انتقامجویی از آن [[حضرت]] بود. این مطلب، [[فرمانروایی]] علی {{ع}} را با مشکل جدی مواجه میساخت. | # [[عرب]] بر اساس [[عقاید]] و سنّتهای دیرین خود، [[علی]] {{ع}} را نزدیکترین [[فرد]] به [[پیامبر]] {{صل}} میدانستند و خونهایی را که در [[عصر رسالت]] از [[اقوام]] و بستگان آنها ریخته شده بود، به او نسبت میداد و در صدد انتقامجویی از آن [[حضرت]] بود. این مطلب، [[فرمانروایی]] علی {{ع}} را با مشکل جدی مواجه میساخت. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۵: | ||
[[امام]] شرفالدین، سپس موارد بسیار دیگری را برشمرده است که برخی [[صحابه]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} عمل نکرده یا با تصمیمهای او [[مخالفت]] کردند<ref>الفصول المهمة فی تألیف الأمّة، ص۹۶-۱۴۲؛ المراجعات، ص۲۶۷-۳۰۰، شمارههای ۸۳-۱۰۰.</ref>. | [[امام]] شرفالدین، سپس موارد بسیار دیگری را برشمرده است که برخی [[صحابه]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} عمل نکرده یا با تصمیمهای او [[مخالفت]] کردند<ref>الفصول المهمة فی تألیف الأمّة، ص۹۶-۱۴۲؛ المراجعات، ص۲۶۷-۳۰۰، شمارههای ۸۳-۱۰۰.</ref>. | ||
'''اشکال: پیآمد [[نادرست]] فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]]''': اگر فرضیه کتمان و عدم [[نقل]] [[نصوص امامت علی]] {{ع}} را بپذیریم، [[مخالفان اسلام]] میتوانند آن را درباره معارضههای موفق با [[قرآن کریم]] مطرح کنند و بگویند: در [[عصر پیامبر]] {{صل}} و پس از آن کسانی به معارضه با [[قرآن]] برخاستند و توانستند سخنانی همطراز با قرآن بگویند، و دعوی [[معجزه]] بودن قرآن را [[باطل]] سازند، ولی [[مسلمانان]] آنها را کتمان کرده و از نقل آنها خودداری کردهاند. قبول چنین فرضیهای، مستلزم بطلان [[آیین اسلام]] خواهد بود<ref>الارشاد الی قواطع الأدلّة فی اصول الإعتقاد، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref>. | '''اشکال: | ||
پیآمد [[نادرست]] فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]]''': اگر فرضیه کتمان و عدم [[نقل]] [[نصوص امامت علی]] {{ع}} را بپذیریم، [[مخالفان اسلام]] میتوانند آن را درباره معارضههای موفق با [[قرآن کریم]] مطرح کنند و بگویند: در [[عصر پیامبر]] {{صل}} و پس از آن کسانی به معارضه با [[قرآن]] برخاستند و توانستند سخنانی همطراز با قرآن بگویند، و دعوی [[معجزه]] بودن قرآن را [[باطل]] سازند، ولی [[مسلمانان]] آنها را کتمان کرده و از نقل آنها خودداری کردهاند. قبول چنین فرضیهای، مستلزم بطلان [[آیین اسلام]] خواهد بود<ref>الارشاد الی قواطع الأدلّة فی اصول الإعتقاد، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref>. | |||
'''پاسخ''' | '''پاسخ''' | ||
اگر کسانی توانسته بودند با قرآن به معارضه برخیزند و سخنانی همانند قرآن –بدون [[تقلید]] از قرآن- بیاورند، [[مخالفان]] و [[دشمنان اسلام]] که برای مقابله با [[اسلام]] از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکردند، آن معارضهها را نقل میکردند، همانگونه که درباره [[امامت]]، [[شیعیان]] که به [[منصوص بودن امامت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[اعتقاد]] دارند، این [[نصوص]] را نقل کردهاند، چنانکه پیش از این، نمونههایی را بازگو کردیم. بنابراین، عدم نقل معارضههای موفق با قرآن کریم از سوی مخالفان و دشمنان اسلام [[دلیل]] روشنی بر نبود چنین معارضههایی است و مقایسه آن با نصوص امامت، بیپایه است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۲۷-۱۳۳.</ref> | |||
اگر کسانی توانسته بودند با قرآن به معارضه برخیزند و سخنانی همانند قرآن –بدون [[تقلید]] از قرآن- بیاورند، [[مخالفان]] و [[دشمنان اسلام]] که برای مقابله با [[اسلام]] از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکردند، آن معارضهها را نقل میکردند، همانگونه که درباره [[امامت]]، [[شیعیان]] که به [[منصوص بودن امامت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[اعتقاد]] دارند، این [[نصوص]] را نقل کردهاند، چنانکه پیش از این، نمونههایی را بازگو کردیم. بنابراین، عدم نقل معارضههای موفق با قرآن کریم از سوی مخالفان و دشمنان اسلام [[دلیل]] روشنی بر نبود چنین معارضههایی است و مقایسه آن با نصوص امامت، بیپایه است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۲۷-۱۳۳.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:امامت امیرالمؤمنین]] |