←نصّ جلیّ و پدیده اختلاف
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
# اگر از منظر تاریخی به این مسئله بنگریم این [[واقعیت]] را خواهیم یافت که عدهای از مسلمانان در نخستین ساعات پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند و پس از مجادلههایی که میان آنان رخ داد [[ابوبکر]] را بهعنوان [[خلیفه پیامبر]] برگزیدند، و با نقشهها و تلاشهایی، از دیگران نیز [[بیعت]] گرفتند و با [[مخالفان]] به شدت تمام برخورد کردند و تا آنجا پیش رفتند که [[خانه]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} را -که جمعی از مخالفان در آن تحصن کرده بودند- محاصره و [[تهدید]] کردند که در صورت [[امتناع]] از [[بیعت با ابوبکر]] آن را [[آتش]] خواهند زد<ref>الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۹۸؛ حوادث سال یازدهم هجری، شرح ابن ابیالحدید، ج۲، ص۵؛ مسند فاطمة، جلالالدین سیوطی، ص۷۵، حدیث۳۲؛ نیز ر.ک: الحجّة الغراء علی شهادة الزهراء، تألیف آیت اللّه جعفر سبحانی.</ref>. روشن است که نقل [[نصوص امامت علی]] {{ع}} با چنین اقدامی [[سازگاری]] نداشت، با وجود چنین انگیزههای جدی بر عدم نقل [[نصوص امامت]] چگونه میتوان آن را با نقل نصوص مربوط به [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، [[حج]] و گزارشهای [[تاریخی]] مربوط به [[جنگها]] و حوادث دیگر مقایسه کرد<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۸۱.</ref>؟! | # اگر از منظر تاریخی به این مسئله بنگریم این [[واقعیت]] را خواهیم یافت که عدهای از مسلمانان در نخستین ساعات پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند و پس از مجادلههایی که میان آنان رخ داد [[ابوبکر]] را بهعنوان [[خلیفه پیامبر]] برگزیدند، و با نقشهها و تلاشهایی، از دیگران نیز [[بیعت]] گرفتند و با [[مخالفان]] به شدت تمام برخورد کردند و تا آنجا پیش رفتند که [[خانه]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[فاطمه زهرا]] {{س}} را -که جمعی از مخالفان در آن تحصن کرده بودند- محاصره و [[تهدید]] کردند که در صورت [[امتناع]] از [[بیعت با ابوبکر]] آن را [[آتش]] خواهند زد<ref>الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۹۸؛ حوادث سال یازدهم هجری، شرح ابن ابیالحدید، ج۲، ص۵؛ مسند فاطمة، جلالالدین سیوطی، ص۷۵، حدیث۳۲؛ نیز ر.ک: الحجّة الغراء علی شهادة الزهراء، تألیف آیت اللّه جعفر سبحانی.</ref>. روشن است که نقل [[نصوص امامت علی]] {{ع}} با چنین اقدامی [[سازگاری]] نداشت، با وجود چنین انگیزههای جدی بر عدم نقل [[نصوص امامت]] چگونه میتوان آن را با نقل نصوص مربوط به [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، [[حج]] و گزارشهای [[تاریخی]] مربوط به [[جنگها]] و حوادث دیگر مقایسه کرد<ref>ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۸۱.</ref>؟! | ||
'''اشکال: | '''اشکال:''' | ||
فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]] و [[رفتار صحابه]] | فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]] و [[رفتار صحابه]]: لازمه فرضیه کتمان و عدم [[نقل]] [[نصوص امامت علی]] {{ع}} به [[دلیل]] [[ناسازگاری]] آن با خواست مدعیان [[خلافت]] و [[رهبری امت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} این است که بسیاری از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} را به [[ضعف ایمان]] و [[بیاعتنایی]] به دستورهای پیامبر {{صل}} متهم کنیم، در حالیکه عملکرد آنان در دوران [[رسالت]]، گویای این [[واقعیت]] است که آنان در [[پیروی]] از [[دستورات]] [[رسول خدا]] {{صل}} کوتاهی نمیکردند، بلکه تا پای [[جان]] از او [[اطاعت]] میکردند، بنابراین، [[رفتار]] صحابه پیامبر {{صل}} در دوران رسالت، خود [[گواه]] روشنی بر [[نادرستی]] فرضیه [[منصوص بودن]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است<ref>المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، جزء اول، ص۱۱۹- ۱۲۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۶۱.</ref>. | ||
'''پاسخ''' | '''پاسخ''' | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
[[امام]] شرفالدین، سپس موارد بسیار دیگری را برشمرده است که برخی [[صحابه]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} عمل نکرده یا با تصمیمهای او [[مخالفت]] کردند<ref>الفصول المهمة فی تألیف الأمّة، ص۹۶-۱۴۲؛ المراجعات، ص۲۶۷-۳۰۰، شمارههای ۸۳-۱۰۰.</ref>. | [[امام]] شرفالدین، سپس موارد بسیار دیگری را برشمرده است که برخی [[صحابه]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} عمل نکرده یا با تصمیمهای او [[مخالفت]] کردند<ref>الفصول المهمة فی تألیف الأمّة، ص۹۶-۱۴۲؛ المراجعات، ص۲۶۷-۳۰۰، شمارههای ۸۳-۱۰۰.</ref>. | ||
'''اشکال: | '''اشکال:''' | ||
پیآمد [[نادرست]] فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]] | پیآمد [[نادرست]] فرضیه [[کتمان]] [[نصوص امامت]]: اگر فرضیه کتمان و عدم [[نقل]] [[نصوص امامت علی]] {{ع}} را بپذیریم، [[مخالفان اسلام]] میتوانند آن را درباره معارضههای موفق با [[قرآن کریم]] مطرح کنند و بگویند: در [[عصر پیامبر]] {{صل}} و پس از آن کسانی به معارضه با [[قرآن]] برخاستند و توانستند سخنانی همطراز با قرآن بگویند، و دعوی [[معجزه]] بودن قرآن را [[باطل]] سازند، ولی [[مسلمانان]] آنها را کتمان کرده و از نقل آنها خودداری کردهاند. قبول چنین فرضیهای، مستلزم بطلان [[آیین اسلام]] خواهد بود<ref>الارشاد الی قواطع الأدلّة فی اصول الإعتقاد، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref>. | ||
'''پاسخ''' | '''پاسخ''' |