سیره پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۹: خط ۴۹:
خلاصه قرآن منطق این است که در امر دین اجباری نیست، چرا که حقیقت روشن است، راه هدایت و رشد روشن، راه غی و ضلالت هم روشن، هرکس می‌خواهد این راه را انتخاب کند، و هرکس می‌خواهد آن راه را. در شأن نزول این آیه چند نکته نوشته‌اند که نزدیک یکدیگر است و همه می‌تواند در آن واحد درست باشد. وقتی که بنی‌نضیر که هم‌پیمان مسلمانان بودند خیانت کردند، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دستور به جلای وطن داد. عده‌ای از فرزندان مسلمانان در میان آنها بودند که یهودی بودند. چون پیش از ظهور اسلام یهودیان فرهنگ بالاتری از اعراب حجاز داشتند، بنابراین فکر خودشان را به آنها تحمیل می‌کردند. مسلمانان گفتند: ما نمی‌گذاریم بچه‌هایمان بروند. عده‌ای از آنها گفتند: ما با هم‌دینانمان می‌رویم. مسئله‌ای برای مسلمانان شد. خدمت پیامبر اکرم {{صل}} آمدند و گفتند: یا رسول الله، ما نمی‌خواهیم بگذاریم بچه‌هایمان بروند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: اجباری در کار نیست. اگر دلشان می‌خواهد، اسلام اختیار کنند؛ در غیر این صورت، اختیار با خودشان، می‌خواهند بروند، بروند. چون طبیعت ایمان، اجبار و خشونت را به هیچ شکل نمی‌پذیرد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۱۷۹ و ۱۸۰.</ref> ویژگی‌های رفتاری پیامبر {{صل}} تاریخ، هرگز شخصیتی چون [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را به یاد ندارد که در همه ابعاد انسانی در حد کمال و تمام بوده باشد؛ سیره ایشان را در ابعاد مختلف یادآوری می‌کنیم.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>
خلاصه قرآن منطق این است که در امر دین اجباری نیست، چرا که حقیقت روشن است، راه هدایت و رشد روشن، راه غی و ضلالت هم روشن، هرکس می‌خواهد این راه را انتخاب کند، و هرکس می‌خواهد آن راه را. در شأن نزول این آیه چند نکته نوشته‌اند که نزدیک یکدیگر است و همه می‌تواند در آن واحد درست باشد. وقتی که بنی‌نضیر که هم‌پیمان مسلمانان بودند خیانت کردند، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دستور به جلای وطن داد. عده‌ای از فرزندان مسلمانان در میان آنها بودند که یهودی بودند. چون پیش از ظهور اسلام یهودیان فرهنگ بالاتری از اعراب حجاز داشتند، بنابراین فکر خودشان را به آنها تحمیل می‌کردند. مسلمانان گفتند: ما نمی‌گذاریم بچه‌هایمان بروند. عده‌ای از آنها گفتند: ما با هم‌دینانمان می‌رویم. مسئله‌ای برای مسلمانان شد. خدمت پیامبر اکرم {{صل}} آمدند و گفتند: یا رسول الله، ما نمی‌خواهیم بگذاریم بچه‌هایمان بروند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: اجباری در کار نیست. اگر دلشان می‌خواهد، اسلام اختیار کنند؛ در غیر این صورت، اختیار با خودشان، می‌خواهند بروند، بروند. چون طبیعت ایمان، اجبار و خشونت را به هیچ شکل نمی‌پذیرد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۱۷۹ و ۱۸۰.</ref> ویژگی‌های رفتاری پیامبر {{صل}} تاریخ، هرگز شخصیتی چون [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را به یاد ندارد که در همه ابعاد انسانی در حد کمال و تمام بوده باشد؛ سیره ایشان را در ابعاد مختلف یادآوری می‌کنیم.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>


==سیره عبادی==
==[[سیره عبادی پیامبر خاتم]]==
*پاره‌ای از شب، گاهی نصف، گاهی ثلث و گاهی دو ثلث شب را به عبادت می‌پرداخت. گاهی آن‌قدر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} روی پای مبارکشان به عبادت ایستاده بودند که پاهایشان ورم کرده بود. همسرش که می‌دید [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} این همه از وقت شب را به عبادت می‌ایستد، روزی گفت آخر تو دیگر چرا این‌قدر عبادت می‌کنی؟ تو که خدا درباره‌ات گفته: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ}}﴾}}<ref>فتح، آیه ۲.</ref> خدا که به تو تأمین داده است. فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"محل قراردادن روایت"}}؟ آیا همه عبادت‌ها باید فقط برای ترس از جهنم و برای بهشت باشد؟ آیا من بنده سپاسگزار نباشم؟<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[تعلیم و تربیت در اسلام (کتاب)|تعلیم و تربیت در اسلام]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۷۳۰.</ref> با اینکه تمام عمر مبارکش به خصوص در اوقات توقف در مدینه، در تلاش بود، از وقت عبادتش نمی‌کاست. او آرامش کامل خویش را در عبادت و راز و نیاز با حق می‌یافت. بسیار روزه می‌گرفت. علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان، یک روز در میان روزه می‌گرفت. دهه آخر ماه رمضان بسترش به کلی جمع می‌شد و در مسجد معتکف میگشت و یکسره به عبادت می‌پرداخت؛ ولی به دیگران می‌گفت: کافی است در م ماه سه روز، روزه بگیرید. می‌گفت: به اندازه طاقت عبادت کنید، بیش از ظرفیت خود بر خود تحمیل نکنید که اثر معکوس دارد.
با رهبانیت، انزوا، گوشه‌گیری و ترک اهل و عیال مخالف بود. بعضی از اصحاب که چنین تصمیمی گرفته بودند مورد انکار و ملامت قرار گرفتند. می‌فرمود: بدن شما، زن و فرزند شما و یاران شما همه حقوقی بر شما دارند و می‌باید آنها را رعایت کنید. در حال انفراد، عبادت را طول می‌داد، گاهی در حال تهجد ساعت‌ها سرگرم بود؛ اما در جماعت به اختصار می‌کوشید، رعایت حال اضعف مأمومان را لازم می‌شمرد و به آن توصیه می‌کرد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت (کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۵۷.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>


==سیره علمی==
==سیره علمی==
۲۱۸٬۰۶۷

ویرایش