توحید ذاتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ اکتبر ۲۰۱۸
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{ولایت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۲: خط ۱۲:


==واحدیت و یگانگی==
==واحدیت و یگانگی==
*گفتنی است در بحث از واحدیت دو مطلب مورد نظر است: نخست نفی مثل و نظیر برای خداوند و اثبات یگانگی او و دیگری نفی وحدت عددی و اثبات وحدت حقیقی برای وی<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>:  
* در بحث از واحدیت دو مطلب مورد نظر است: نخست نفی مثل و نظیر برای خداوند و اثبات یگانگی او و دیگری نفی وحدت عددی و اثبات وحدت حقیقی برای وی<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>:  
#'''نفی مثل و نظیر و اثبات چگونگی: ''' [[قرآن کریم]] در پیام‌های توحیدی‌اش بر این نکته تأکید کرده است که خداوند ذاتی بی‌مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و یگانه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاء سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}﴾}}<ref> اگر خداوند می‌خواست فرزندی برگزیند از (میان) آنچه می‌آفریند هر چه می‌خواست برمی‌گزید، پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست؛ سوره زمر، آیه: ۴.</ref> است و کسی همپایه و نظیر او نیست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}﴾}}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> این اعتقاد در وضوح و روشنی به پایه‌ای است که حتّی در عصر جاهلیت کسی بر خلاف آن نمی‌اندیشید و نمی‌پنداشت که در عالم هستی دو یا چند ذات واجب الوجود غنی بالذات وجود دارد<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۷۸ .</ref>. با این همه، [[قرآن]] برای تأکید، روشن‌گری‌هایی دارد و عالمان مسلمان نیز با روش‌ها و مشرب‌های گوناگون در تبیین و اثبات آن کوشیده‌اند. از جمله آن‌ها بیان به تقریب جامعی است که با تکیه بر استحاله اجتماع نقیضین و لزوم بساطت، بی‌نیازی، محدود نبودن و نظیر نداشتن واجب می‌توان آن را چنین تنظیم کرد: در صورت وجود خدایان متعدد لازم است آن‌ها دو جهت "ما به الاشتراک" و "ما به الا متیاز" داشته باشند، زیرا از سویی همه واجب‌اند و از این نظر با هم شریک و از سویی دیگر با هم فرق دارند و بدین رو از هم ممتاز. این دو جهت به ۴ صورت تصوّرپذیر است: یا هر دو خارج از ذات آن هاست یا در ذات، یا "ما به الاشتراک" ذاتی و "مابه الامتیاز" خارج یا "ما به الامتیاز" ذاتی و "مابه الاشتراک" خارج از ذات است. صورت نخست را با اندک توجهی می توان باطل دانست، زیرا ذوات مفروض با توجه به اینکه ما به الاشتراک آن ها خارج از ذات است، نباید در هویت ذات خویش هیچ اشتراکی داشته باشند و با در نظر گرفتن اینکه ما به الامتیاز نیز خارج از ذات آن هاست، باید در هویت ذات با هم مشترک باشند و لازمه این دو اعتبار، اجتماع نقیضین است. صورت دوم نیز بدین رو که مستلزم ترکب ذات واجب از دو جهت "مابه الاشتراک" و "مابه الامتیاز" است، باطل است، زیرا لازمه ترکب، نیازمندی است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۴.</ref> و فقر و نیاز با غنای ذاتی واجب سازگار نیست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> و هر کس بکوشد تنها برای خویش می‌کوشد، بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶.</ref>، از این رو، [[قرآن]] ذات واجب تعالی را "اَحَد" می‌خواند که به معنای بسیط است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ }}﴾}}<ref> بگو او خداوند یگانه است؛ سوره اخلاص، آیه: ۱.</ref> و چون أحد است، واحد و یگانه است<ref>همان، ج ۳۲، ص ۱۸۰.</ref>. صورت سوم نیز باطل است، زیرا لازمه آن این است که ذوات واجب در یک نوع مندرج و فقط در عوارض از هم ممتاز باشند، در حالی که خداوند اوّلاً از ماهیت نوعی منزه است و ثانیا بر فرض که به نحوی بتوان برایش ماهیتی نوعی فرض کرد، به اقتضای {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ }}﴾}}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> ماهیتی منحصر به فرد و بی‌نظیر است. صورت چهارم که [[ابن کمونه]] آن را تصویر کرده<ref>شرح منظومه، سبزواری، ص ۱۴۹.</ref> و برخی دفع آن را بسیار سخت شمرده‌اند، نیز بطلانش واضح است، زیرا امتیاز چند ذات بسیط متباین، فرع بر محدودیت آن هاست، در حالی که خداوند به هیچ حدّی محدود نیست، بلکه او به همه چیز محیط است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ}}﴾}}<ref> آگاه باش که آنان به لقای پروردگارشان در تردیدند، آگاه باش که او به هر چیزی چیره است؛ سوره فصلت، آیه: ۵۴.</ref><ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۲۲۴ - ۲۲۵؛ الالهیات، ج ۲، ص ۱۴ - ۱۷.</ref>. برخی از صرف الوجود بودن واجب تعالی برای استدلال سود جسته و چون صرف هر چیزی تعدّد بردار نیست، واجب الوجود بالذات را واحد، بی‌نظیر و فارغ از هرگونه تعدّد و تکثرّ دانسته‌اند<ref>ر ک: تقویم الایمان، ص ۲۶۶؛ الالهیات، ص ۱۸ - ۲۰؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۱، ص ۶۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#'''نفی مثل و نظیر و اثبات چگونگی: ''' [[قرآن کریم]] در پیام‌های توحیدی‌اش بر این نکته تأکید کرده است که خداوند ذاتی بی‌مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و یگانه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاء سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}﴾}}<ref> اگر خداوند می‌خواست فرزندی برگزیند از (میان) آنچه می‌آفریند هر چه می‌خواست برمی‌گزید، پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست؛ سوره زمر، آیه: ۴.</ref> است و کسی همپایه و نظیر او نیست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}﴾}}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> این اعتقاد در وضوح و روشنی به پایه‌ای است که حتّی در عصر جاهلیت کسی بر خلاف آن نمی‌اندیشید و نمی‌پنداشت که در عالم هستی دو یا چند ذات واجب الوجود غنی بالذات وجود دارد<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۷۸ .</ref>. با این همه، [[قرآن]] برای تأکید، روشن‌گری‌هایی دارد و عالمان مسلمان نیز با روش‌ها و مشرب‌های گوناگون در تبیین و اثبات آن کوشیده‌اند. از جمله آن‌ها بیان به تقریب جامعی است که با تکیه بر استحاله اجتماع نقیضین و لزوم بساطت، بی‌نیازی، محدود نبودن و نظیر نداشتن واجب می‌توان آن را چنین تنظیم کرد: در صورت وجود خدایان متعدد لازم است آن‌ها دو جهت "ما به الاشتراک" و "ما به الا متیاز" داشته باشند، زیرا از سویی همه واجب‌اند و از این نظر با هم شریک و از سویی دیگر با هم فرق دارند و بدین رو از هم ممتاز. این دو جهت به ۴ صورت تصوّرپذیر است: یا هر دو خارج از ذات آن هاست یا در ذات، یا "ما به الاشتراک" ذاتی و "مابه الامتیاز" خارج یا "ما به الامتیاز" ذاتی و "مابه الاشتراک" خارج از ذات است. صورت نخست را با اندک توجهی می توان باطل دانست، زیرا ذوات مفروض با توجه به اینکه ما به الاشتراک آن ها خارج از ذات است، نباید در هویت ذات خویش هیچ اشتراکی داشته باشند و با در نظر گرفتن اینکه ما به الامتیاز نیز خارج از ذات آن هاست، باید در هویت ذات با هم مشترک باشند و لازمه این دو اعتبار، اجتماع نقیضین است. صورت دوم نیز بدین رو که مستلزم ترکب ذات واجب از دو جهت "مابه الاشتراک" و "مابه الامتیاز" است، باطل است، زیرا لازمه ترکب، نیازمندی است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۴.</ref> و فقر و نیاز با غنای ذاتی واجب سازگار نیست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> و هر کس بکوشد تنها برای خویش می‌کوشد، بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶.</ref>، از این رو، [[قرآن]] ذات واجب تعالی را "اَحَد" می‌خواند که به معنای بسیط است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ }}﴾}}<ref> بگو او خداوند یگانه است؛ سوره اخلاص، آیه: ۱.</ref> و چون أحد است، واحد و یگانه است<ref>همان، ج ۳۲، ص ۱۸۰.</ref>. صورت سوم نیز باطل است، زیرا لازمه آن این است که ذوات واجب در یک نوع مندرج و فقط در عوارض از هم ممتاز باشند، در حالی که خداوند اوّلاً از ماهیت نوعی منزه است و ثانیا بر فرض که به نحوی بتوان برایش ماهیتی نوعی فرض کرد، به اقتضای {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}}<ref> پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ }}﴾}}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> ماهیتی منحصر به فرد و بی‌نظیر است. صورت چهارم که [[ابن کمونه]] آن را تصویر کرده<ref>شرح منظومه، سبزواری، ص ۱۴۹.</ref> و برخی دفع آن را بسیار سخت شمرده‌اند، نیز بطلانش واضح است، زیرا امتیاز چند ذات بسیط متباین، فرع بر محدودیت آن هاست، در حالی که خداوند به هیچ حدّی محدود نیست، بلکه او به همه چیز محیط است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ}}﴾}}<ref> آگاه باش که آنان به لقای پروردگارشان در تردیدند، آگاه باش که او به هر چیزی چیره است؛ سوره فصلت، آیه: ۵۴.</ref><ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۲۲۴ - ۲۲۵؛ الالهیات، ج ۲، ص ۱۴ - ۱۷.</ref>. برخی از صرف الوجود بودن واجب تعالی برای استدلال سود جسته و چون صرف هر چیزی تعدّد بردار نیست، واجب الوجود بالذات را واحد، بی‌نظیر و فارغ از هرگونه تعدّد و تکثرّ دانسته‌اند<ref>ر ک: تقویم الایمان، ص ۲۶۶؛ الالهیات، ص ۱۸ - ۲۰؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۱، ص ۶۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#'''نفی وحدت عددی و اثبات وحدت حقیقی: ''' تردیدی نیست که [[قرآن کریم]] با بیان‌های گوناگون انسان‌ها را به واحدیت و یگانه بودن خدا فراخوانده است و نیز همه کسانی که به این دعوت پاسخ مثبت داده‌اند به آن معترف‌اند؛ ولی محققان متعمّق در معارف، معتقدند درک و تصور حقیقت توحید از مشکل‌ترین مسائل است و افق آن از سطح فهم افراد عامی و مسائل متعارف بسیار برتر است و بی‌شک عقل‌هایی که خود از نظر حدّت و کندی و استقامت و انحراف متفاوت‌اند در فهم چنین مسئله‌ای دچار اختلاف می‌گردند. برخی که فهم آنها معمولی است، واحد بودن خداوند را در حد وحدت عددی "در مقابل کثرت عددی" تلقّی می‌کنند و به اقتضای آن اعتقاد به تعدّد خدایان را نفی کرده و فقط به یک خدا می‌گروند. این برداشت گرچه در مقایسه با گرایش به خدایان متعدّد دفاع پذیر است؛ ولی وحدت عددی که بدون فرض محدودیت تصوّر نمی‌پذیرد، مقبول قرآن نیست، زیرا از دید این کتاب خداوند "واحد قهّار" و از هرگونه محدودیت پیراسته و منزّه است، عدم به هیچ وجه به او راه ندارد، حقّی است که بطلان بر او عروض نمی‌یابد، زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد، دانایی است که جهل به او رخنه نمی‌کند و قادری است که عجز بر او غالب نمی‌آید. بنابراین، خدا از هر کمالی محض و خالص آن را داراست و برای تصور بهتر این حقیقت، لازم است امری متناهی را با امری نامتناهی مقایسه کنیم و در این صورت خواهیم دید امر نامتناهی بر امر متناهی محیط است؛ به گونه‌ای که امر متناهی نمی‌تواند آن را از کمالات مفروض باز دارد، بلکه غیر متناهی است که بر متناهی غلبه دارد و مقوّم آن است. این گونه شناخت از عموم آیات مربوط به صفات خداوند که مفید معنای حصر است برمی‌آید؛ مانند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى }}﴾}}<ref> خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست؛ نام‌های نیکوتر از آن اوست؛ سوره طه، آیه: ۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ}}﴾}}<ref> در آن روز، خداوند جزای راستین آنان را بی‌کم و کاست می‌دهد و خواهند دانست که خداوند همان حقّ آشکار است؛ سوره نور، آیه: ۲۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ }}﴾}}<ref> خداوند همان است که شما را ناتوان آفرید آنگاه از پس ناتوانی (در شما) توانی پدید آورد و آنگاه از پس توانمندی ناتوانی و پیری پدیدار کرد؛ هر چه بخواهد می‌آفریند و او دانای تواناست؛ سوره روم، آیه: ۵۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ }}﴾}}<ref> و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی می‌گزینند و آنها را چنان دوست می‌دارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بت‌ها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) می‌نگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است و اینکه خداوند سخت‌کیفر است؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}﴾}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره تغابن، آیه: ۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}﴾}}<ref> گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند که عزّت یکسره از آن خداوند است، او شنوای داناست؛ سوره یونس، آیه: ۶۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}﴾}}<ref> حق از (آن) پروردگار توست پس هیچ‌گاه از دو دلان مباش!؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۷.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}﴾}}<ref> ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است؛ سوره فاطر، آیه: ۱۵.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#'''نفی وحدت عددی و اثبات وحدت حقیقی: ''' تردیدی نیست که [[قرآن کریم]] با بیان‌های گوناگون انسان‌ها را به واحدیت و یگانه بودن خدا فراخوانده است و نیز همه کسانی که به این دعوت پاسخ مثبت داده‌اند به آن معترف‌اند؛ ولی محققان متعمّق در معارف، معتقدند درک و تصور حقیقت توحید از مشکل‌ترین مسائل است و افق آن از سطح فهم افراد عامی و مسائل متعارف بسیار برتر است و بی‌شک عقل‌هایی که خود از نظر حدّت و کندی و استقامت و انحراف متفاوت‌اند در فهم چنین مسئله‌ای دچار اختلاف می‌گردند. برخی که فهم آنها معمولی است، واحد بودن خداوند را در حد وحدت عددی "در مقابل کثرت عددی" تلقّی می‌کنند و به اقتضای آن اعتقاد به تعدّد خدایان را نفی کرده و فقط به یک خدا می‌گروند. این برداشت گرچه در مقایسه با گرایش به خدایان متعدّد دفاع پذیر است؛ ولی وحدت عددی که بدون فرض محدودیت تصوّر نمی‌پذیرد، مقبول قرآن نیست، زیرا از دید این کتاب خداوند "واحد قهّار" و از هرگونه محدودیت پیراسته و منزّه است، عدم به هیچ وجه به او راه ندارد، حقّی است که بطلان بر او عروض نمی‌یابد، زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد، دانایی است که جهل به او رخنه نمی‌کند و قادری است که عجز بر او غالب نمی‌آید. بنابراین، خدا از هر کمالی محض و خالص آن را داراست و برای تصور بهتر این حقیقت، لازم است امری متناهی را با امری نامتناهی مقایسه کنیم و در این صورت خواهیم دید امر نامتناهی بر امر متناهی محیط است؛ به گونه‌ای که امر متناهی نمی‌تواند آن را از کمالات مفروض باز دارد، بلکه غیر متناهی است که بر متناهی غلبه دارد و مقوّم آن است. این گونه شناخت از عموم آیات مربوط به صفات خداوند که مفید معنای حصر است برمی‌آید؛ مانند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى }}﴾}}<ref> خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست؛ نام‌های نیکوتر از آن اوست؛ سوره طه، آیه: ۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ}}﴾}}<ref> در آن روز، خداوند جزای راستین آنان را بی‌کم و کاست می‌دهد و خواهند دانست که خداوند همان حقّ آشکار است؛ سوره نور، آیه: ۲۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ }}﴾}}<ref> خداوند همان است که شما را ناتوان آفرید آنگاه از پس ناتوانی (در شما) توانی پدید آورد و آنگاه از پس توانمندی ناتوانی و پیری پدیدار کرد؛ هر چه بخواهد می‌آفریند و او دانای تواناست؛ سوره روم، آیه: ۵۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ }}﴾}}<ref> و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی می‌گزینند و آنها را چنان دوست می‌دارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بت‌ها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) می‌نگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است و اینکه خداوند سخت‌کیفر است؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}﴾}}<ref> آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره تغابن، آیه: ۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}﴾}}<ref> گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند که عزّت یکسره از آن خداوند است، او شنوای داناست؛ سوره یونس، آیه: ۶۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}﴾}}<ref> حق از (آن) پروردگار توست پس هیچ‌گاه از دو دلان مباش!؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۷.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}﴾}}<ref> ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است؛ سوره فاطر، آیه: ۱۵.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش