تفسیر موضوعی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پیش فرض‌ها' به 'پیش‌فرض‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'خدای متعالی' به 'خدای متعال')
جز (جایگزینی متن - 'پیش فرض‌ها' به 'پیش‌فرض‌ها')
خط ۴۶: خط ۴۶:
۴. تفسیر موضوعی از منظری دیگر می‌‌تواند به یکی از دو روش زیر انجام گیرد:
۴. تفسیر موضوعی از منظری دیگر می‌‌تواند به یکی از دو روش زیر انجام گیرد:
# مفسر ابتدا مسئله یا موضوعی از موضوعات [[زندگی]] را مطرح کرده، براساس [[مبانی کلامی]]، [[فقهی]]، [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و... آن را تحلیل می‌‌کند. سپس درصدد یافتن شواهدی از قرآن برای تأیید [[اندیشه]] خود یا تطبیق [[آیه]] بر دیدگاه خود برمی آید.
# مفسر ابتدا مسئله یا موضوعی از موضوعات [[زندگی]] را مطرح کرده، براساس [[مبانی کلامی]]، [[فقهی]]، [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و... آن را تحلیل می‌‌کند. سپس درصدد یافتن شواهدی از قرآن برای تأیید [[اندیشه]] خود یا تطبیق [[آیه]] بر دیدگاه خود برمی آید.
# مفسر موضوع را [[انتخاب]] کرده، پیش از هرگونه پیش [[داوری]] و با کمترین پیش فرض‌های [[کلامی]] و فقهی و [[علمی]] به سراغ [[آیات قرآن]] می‌‌آید تا دیدگاه [[قرآن]] را درباره آن موضوع [[کشف]] کند. <ref>پیام قرآن، ج ۱، ص۲۹ - ۳۰.</ref> عموم [[مفسران]] بر اتخاذ روش دوم تأکید کرده، روش نخست را ناروا و مجالی برای [[تحمیل]] [[رأی]] بر قرآن و گسترش [[تفسیر به رأی]] می‌‌شمارند که [[مفسر]] در چنین شیوه ای در پی [[اثبات]] [[اندیشه]] و باورهای خود به کمک [[آیات قرآن]] است.<ref>[[سید محمود طیب حسینی|طیب حسینی، سید محمود]]، [[تفسیر موضوعی (مقاله)|مقاله «تفسیر موضوعی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
# مفسر موضوع را [[انتخاب]] کرده، پیش از هرگونه پیش [[داوری]] و با کمترین پیش‌فرض‌های [[کلامی]] و فقهی و [[علمی]] به سراغ [[آیات قرآن]] می‌‌آید تا دیدگاه [[قرآن]] را درباره آن موضوع [[کشف]] کند. <ref>پیام قرآن، ج ۱، ص۲۹ - ۳۰.</ref> عموم [[مفسران]] بر اتخاذ روش دوم تأکید کرده، روش نخست را ناروا و مجالی برای [[تحمیل]] [[رأی]] بر قرآن و گسترش [[تفسیر به رأی]] می‌‌شمارند که [[مفسر]] در چنین شیوه ای در پی [[اثبات]] [[اندیشه]] و باورهای خود به کمک [[آیات قرآن]] است.<ref>[[سید محمود طیب حسینی|طیب حسینی، سید محمود]]، [[تفسیر موضوعی (مقاله)|مقاله «تفسیر موضوعی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>


== ویژگی‌های [[تفسیر موضوعی]] ==
== ویژگی‌های [[تفسیر موضوعی]] ==
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:


== مبانی [[تفسیر موضوعی]] ==
== مبانی [[تفسیر موضوعی]] ==
تفسیر موضوعی نیز مانند سایر [[دانش‌ها]] دارای مبانی و پیش فرض‌های خاص خود است. بعضی محققان برای تفسیر موضوعی مبانی‌ای معرفی کرده‌اند که در واقع ناظر به اصل [[تفسیر قرآن]] اعم از موضوعی و ترتیبی‌اند؛ همچون [[توانمندی]] [[زبان قرآن]] در القای استنباط‌های [[علمی]]، [[حق]] بودن گزاره‌های [[قرآن]]، سازگاری و همسخنی میان [[آیات قرآن]] و سازگاری آیات قرآن با [[واقعیات]] عینی خارج از متن قرآن، [[جامعیت]] و [[کارآمدی]] قرآن و ذووجوه بودن آیات قرآن،<ref>نک: تفسیر موضوعی، ص۱۷۵ - ۱۹۵.</ref> با این حال ممکن است ابعادی از این پیش فرض‌ها و مبانی فقط در تفسیر موضوعی مورد توجه بوده یا آنکه در تفسیر موضوعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشند؛ برای مثال ذووجوه بودن آیات قرآن در تفسیر موضوعی از این جهت قابل توجه است که ممکن است آیه‌ای از قرآن در [[تفسیر ترتیبی]] و در [[سیاق آیات]] یک [[سوره]] حامل پیامی باشد؛ اما همین آیه با خارج شدن از [[سیاق]] و انضمام آن به آیه‌ای دیگر حامل معنایی دیگر گردد. افزون بر مبانی ناظر به اصل تفسیر موضوعی بعضی از موضوعات از قبیل موضوعات ناظر به [[احکام]] [[تشریعی]] قرآن نیز ممکن است نیازمند مبانی خاصی باشند؛<ref>برای نمونه نک: قرآن ومشکلات حیاتنا المعاصر، ص۱۸ - ۳۸.</ref> اما باید توجه داشت که لازم نیست این مبانی نیز مختص به تفسیر موضوعی باشند، بلکه با وجود اشتراک این مبانی میان تفسیر موضوعی و ترتیبی و ناظر بودن آنها به [[استنباط احکام]] [[شرعی]] از قرآن، در تفسیر موضوعی به طور ویژه باید بر این مبانی تأکید شود. [[محمد احمد خلف الله]] در مقدمه [[القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصر (کتاب)|القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصر]] به این مبانی اشاره کرده است: اصل در اشیا [[اباحه]] است و [[تحریم]] تنها از طریق [[نص]] ثابت می‌‌شود، [[حلال و حرام]] گرداندن [[افعال]] و [[اعمال آدمی]] دو [[حق]] از [[حقوق]] الهی‌اند، [[احکام]] [[اجتهادی]] که نص صریحی درباره آنها وارد نشده با [[تغییر]] [[زمان]] و مکان تغییر می‌‌کنند، [[مصالح عمومی]] در صورت تضاد و [[تعارض]] با [[نص]]، بر نص مقدم‌اند و قضایایی از این قبیل که اصل این مبانی یا حدود آن می‌‌توانند قابل گفت و گو باشند؛<ref>برای نمونه نک: قرآن ومشکلات حیاتنا المعاصر، ص۱۸ - ۳۶.</ref> برای مثال قضیه اخیر که مصالح عمومی را مقدم بر نص معرفی می‌‌کند پذیرفته نیست؛ زیرا اگر حکیمانه بودن نص پذیرفته شود در این صورت یا هرگز مصالح عمومی با نص تعارض پیدا نمی‌کنند یا اگر تعارضی پیدا شود باید در تشخیص مصالح عمومی تجدید نظر شود.<ref>[[سید محمود طیب حسینی|طیب حسینی، سید محمود]]، [[تفسیر موضوعی (مقاله)|مقاله «تفسیر موضوعی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
تفسیر موضوعی نیز مانند سایر [[دانش‌ها]] دارای مبانی و پیش‌فرض‌های خاص خود است. بعضی محققان برای تفسیر موضوعی مبانی‌ای معرفی کرده‌اند که در واقع ناظر به اصل [[تفسیر قرآن]] اعم از موضوعی و ترتیبی‌اند؛ همچون [[توانمندی]] [[زبان قرآن]] در القای استنباط‌های [[علمی]]، [[حق]] بودن گزاره‌های [[قرآن]]، سازگاری و همسخنی میان [[آیات قرآن]] و سازگاری آیات قرآن با [[واقعیات]] عینی خارج از متن قرآن، [[جامعیت]] و [[کارآمدی]] قرآن و ذووجوه بودن آیات قرآن،<ref>نک: تفسیر موضوعی، ص۱۷۵ - ۱۹۵.</ref> با این حال ممکن است ابعادی از این پیش‌فرض‌ها و مبانی فقط در تفسیر موضوعی مورد توجه بوده یا آنکه در تفسیر موضوعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشند؛ برای مثال ذووجوه بودن آیات قرآن در تفسیر موضوعی از این جهت قابل توجه است که ممکن است آیه‌ای از قرآن در [[تفسیر ترتیبی]] و در [[سیاق آیات]] یک [[سوره]] حامل پیامی باشد؛ اما همین آیه با خارج شدن از [[سیاق]] و انضمام آن به آیه‌ای دیگر حامل معنایی دیگر گردد. افزون بر مبانی ناظر به اصل تفسیر موضوعی بعضی از موضوعات از قبیل موضوعات ناظر به [[احکام]] [[تشریعی]] قرآن نیز ممکن است نیازمند مبانی خاصی باشند؛<ref>برای نمونه نک: قرآن ومشکلات حیاتنا المعاصر، ص۱۸ - ۳۸.</ref> اما باید توجه داشت که لازم نیست این مبانی نیز مختص به تفسیر موضوعی باشند، بلکه با وجود اشتراک این مبانی میان تفسیر موضوعی و ترتیبی و ناظر بودن آنها به [[استنباط احکام]] [[شرعی]] از قرآن، در تفسیر موضوعی به طور ویژه باید بر این مبانی تأکید شود. [[محمد احمد خلف الله]] در مقدمه [[القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصر (کتاب)|القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصر]] به این مبانی اشاره کرده است: اصل در اشیا [[اباحه]] است و [[تحریم]] تنها از طریق [[نص]] ثابت می‌‌شود، [[حلال و حرام]] گرداندن [[افعال]] و [[اعمال آدمی]] دو [[حق]] از [[حقوق]] الهی‌اند، [[احکام]] [[اجتهادی]] که نص صریحی درباره آنها وارد نشده با [[تغییر]] [[زمان]] و مکان تغییر می‌‌کنند، [[مصالح عمومی]] در صورت تضاد و [[تعارض]] با [[نص]]، بر نص مقدم‌اند و قضایایی از این قبیل که اصل این مبانی یا حدود آن می‌‌توانند قابل گفت و گو باشند؛<ref>برای نمونه نک: قرآن ومشکلات حیاتنا المعاصر، ص۱۸ - ۳۶.</ref> برای مثال قضیه اخیر که مصالح عمومی را مقدم بر نص معرفی می‌‌کند پذیرفته نیست؛ زیرا اگر حکیمانه بودن نص پذیرفته شود در این صورت یا هرگز مصالح عمومی با نص تعارض پیدا نمی‌کنند یا اگر تعارضی پیدا شود باید در تشخیص مصالح عمومی تجدید نظر شود.<ref>[[سید محمود طیب حسینی|طیب حسینی، سید محمود]]، [[تفسیر موضوعی (مقاله)|مقاله «تفسیر موضوعی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>


{{تفسیر}}
{{تفسیر}}
۲۱۸٬۱۱۹

ویرایش