اثبات عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
هر چند واژه [[عصمت]] و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] نیامده است اما می‌توان از برخی [[آیات]] معنای [[مصونیت انبیا]] و [[ائمه]] از [[ارتکاب گناهان]]، [[نسیان]]، [[خطا]] و... را برداشت نمود که چیزی شبیه معنای اصطلاحی این واژه در کتب [[کلامی]] و [[حدیثی]] است. عصمت به معنای مصونیت [[امامان معصوم]] را می‌توان از دلالت برخی آیات استفاده نمود. این آیات به دو بخش کلی قابل تقسیم هستند:
هر چند واژه [[عصمت]] و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] نیامده است اما می‌توان از برخی [[آیات]] معنای [[مصونیت انبیا]] و [[ائمه]] از [[ارتکاب گناهان]]، [[نسیان]]، [[خطا]] و... را برداشت نمود که چیزی شبیه معنای اصطلاحی این واژه در کتب [[کلامی]] و [[حدیثی]] است. عصمت به معنای مصونیت [[امامان معصوم]] را می‌توان از دلالت برخی آیات استفاده نمود. این آیات به دو بخش کلی قابل تقسیم هستند:
دسته اول آیاتی هستند که به نوعی دلالت بر [[عصمت پیامبر اکرم]] می‌‌کنند که خود به چهار دسته کلی آیاتی که خبر از دوری [[حضرت]] از [[هوای نفس]] و [[گمراهی]] می‌‌دهند، آیاتی که امر به [[اطاعت]] مطلق از آن حضرت می‌‌کنند، آیاتی که آن حضرت را الگوی نیکوی همگان معرفی می‌‌کنند و آیاتی که بر عدم [[فراموشی]] آن حضرت تاکید می‌‌کنند قابل تقسیم هستند. این آیات این آیات به ضمیمه [[حدیث نبوی]] [[منزلت]]، بر عصمت امامان معصوم که [[جانشینان پیامبر]] [[اکرم]] هستند دلالت می‌کنند دسته دوم آیاتی هستند که دلالت بر [[عصمت رسول خدا]] و اوصیای ایشان می‌‌نمایند آیات [[تطهیر]]، [[ابتلا]]، [[صادقین]] و [[اولی الامر]] در زمره این آیاتند.
دسته اول آیاتی هستند که به نوعی دلالت بر [[عصمت پیامبر اکرم]] می‌‌کنند که خود به چهار دسته کلی آیاتی که خبر از دوری [[حضرت]] از [[هوای نفس]] و [[گمراهی]] می‌‌دهند، آیاتی که امر به [[اطاعت]] مطلق از آن حضرت می‌‌کنند، آیاتی که آن حضرت را الگوی نیکوی همگان معرفی می‌‌کنند و آیاتی که بر عدم [[فراموشی]] آن حضرت تاکید می‌‌کنند قابل تقسیم هستند. این آیات این آیات به ضمیمه [[حدیث نبوی]] [[منزلت]]، بر عصمت امامان معصوم که [[جانشینان پیامبر]] [[اکرم]] هستند دلالت می‌کنند دسته دوم آیاتی هستند که دلالت بر [[عصمت رسول خدا]] و اوصیای ایشان می‌‌نمایند آیات [[تطهیر]]، [[ابتلا]]، [[صادقین]] و [[اولی الامر]] در زمره این آیاتند.
== برهان‌های [[نقلی]] دال بر [[عصمت امام]] ==
مرحوم سید مرتضی افزون بر اقامه برهان‌های [[عقلی]]، دست‌کم سه [[برهان نقلی]] را نیز برای [[اثبات عصمت امام]] اقامه می‌کند.
=== [[آیه ابتلا]] ===
{{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
از جمله برهان‌هایی که مرحوم سید برای عصمت امام اقامه می‌کند، [[آیه امامت حضرت ابراهیم]] {{ع}} یا همان [[آیه]] ابتلاست.
مرحوم [[سید]] با این [[استدلال]] در پی [[اثبات عصمت امام]] از [[گناه]] در همه مراحل [[زندگی]] و نیز [[گناهان]] [[باطنی]] و ظاهری و علنی و مخفیانه است.
مراحل استدلال مرحوم سید را می‌توان این‌گونه تبیین کرد: نخست آنکه مقصود از [[امام]] در این آیه، همان امام معهود نزد [[شیعیان]]، و مقصود از [[عهد]] نیز [[امامت]] است. مرحوم [[سید مرتضی]] درباره این مدعا و در پاسخ به اینکه چگونه واژه «عهدی» را به معنای امامت دانسته‌اید، با دو وجه به بیان پاسخ می‌پردازد: اولاً، مفهوم آیه، خود به این [[پرسش]] پاسخ می‌دهد؛ زیرا [[خداوند]] در این آیه [[منصب امامت]] را به [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} می‌دهد، و آن [[حضرت]] بلافاصله چنین منصبی را برای فرزندانش درخواست می‌کند. آن‌گاه خداوند می‌فرماید: «عهد من به [[ظالمین]] نمی‌رسد».
خداوند با این جمله در [[مقام]] پاسخ به درخواست حضرت ابراهیم {{ع}} بود، و درخواست آن حضرت نیز چیزی جز منصب امامت برای فرزندانش نبود. پس مقصود از عهد نیز همان امامت است؛ وگرنه [[کلام]] بی‌ربط خواهد شد<ref>{{عربی|لأنه تعالى لما قال لإبراهيم {{ع}}: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}. حكى عند قوله: و من ذريتي و معلوم أنه أراد جعل من ذريتي أئمة ثم قال عقيب ذلك لا ينال عهدي الظالمين فأشار بالعهد إلى ما تقدم من سؤال إبراهيم {{ع}} فيه ليتطابق الكلام}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۴۱).</ref>؛
ثانیاً، واژة عهد، لفظ مشترک است و باید بر آنچه صلاحیت [[اخلاق]] آن را دارد، حمل شود. پس هرچه را بتوان عهد نامید، به [[ظالم]] نمی‌رسد، و یکی از اموری که می‌توان آن را [[عهد خداوند]] نامید، امامت است<ref>{{عربی|و الوجه الآخر إن عهدي إذا كان لفظا مشتركا وجب أن يحمل على كل ما يصلح له، و يصح أن يكون عبارة عنه، فنقول: إن الظاهر يقتضي أن كل ما يتناوله اسم العهد لا ينال الظالم}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۴۱).</ref>؛
مرحله دوم آنکه بر اساس این آیه، خداوند [[عهد]] خود، یعنی [[امامت]] را به [[ظالمان]] نمی‌دهد؛
سوم آنکه «[[ظالمین]]» در این [[آیه]]، عام است، و بر اساس آن، کسی که در هر زمانی هرگونه گناهی را اعم از [[باطنی]] و ظاهری، مخفیانه و علنی مرتکب شود، [[ظالم]] به شمار می‌آید؛
بنا بر این مقدمات، می‌توان گفت که [[امام]]، کسی است که در طول [[زندگی]] مرتکب هیچ‌گونه گناهی نشده باشد<ref>{{عربی|لأنها إذا اقتضت نفي الإمامة عمن كان ظالما على كل حال، سواء كان مسر الظلم أو مظهرا له، و كان من ليس بمعصوم و إن كان ظاهره جميلا يجوز أن يكون مبطنا للظلم و القبيح، و لا أحد ممن ليس بمعصوم يؤمن ذلك منه، و لا يجوز فيه، فيجب بحكم الآية أن يكون من يناله العهد الذي هو الإمامة معصوما حتى يؤمن استمراره بالظلم، و حتى يوافق ظاهره باطنه}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۳۹).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۳۳.</ref>
=== [[آیه تطهیر]] ===
{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
پیش از تقریر [[برهان]] مرحوم [[سید]]، توجه به این نکته لازم است که این [[استدلال]] در پاسخ ایراد [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] است که [[معتقد]] است [[شیعه]] با [[تمسک]] به این آیه در پی [[اثبات]] آن است که امامت، تنها در [[اهل بیت]] [[رسول]] خداست که معصوم‌اند. به نظر [[قاضی عبدالجبار]]، این آیه بر [[عصمت]] آنان دلالت نمی‌کند.
مرحوم سید با [[اثبات عصمت اهل بیت]] با استفاده از این آیه، [[امامت امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} را با توجه به [[شأن نزول]] آن نتیجه می‌گیرد. وی در بیان چگونگی دلالت این آیه بر عصمت می‌گوید: [[خداوند]] در این آیه یا فقط [[اراده]] تنها - بدون تحقق فعل، یعنی [[اذهاب رجس]] - کرده و یا اراده همراه با تحقق فعل، یعنی همان اذهاب رجس را در نظر داشته است؛ اراده تنها و بدون تحقق فعل، [[باطل]] است؛ پس [[خداوند]] در این [[آیه]] تحقق فعل را همراه با [[اراده]] در نظر داشته است: {{عربی|إن قوله تعالى: إنما يريد الله لا يخلو من أن يكون معناه الإرادة المحضة التي لم يتبعها الفعل و إذهاب الرجس أو أن يكون أراد ذلك و فعله}}<ref>سیدمرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۳۴.</ref>.
مرحوم [[سید]] دیدگاه خود مبنی بر اینکه اراده تنها و بدون فعل، باطل است را با دلایلی ثابت می‌کند:
# از ظاهر آیه برمی‌آید که خداوند در صدد دادن امری اختصاصی به [[اهل بیت]] است، و اگر مراد از آیه تنها اراده محض باشد، اختصاص معنا نخواهد داشت<ref>{{عربی|لفظ الآية يقتضي اختصاص أهل البيت بما ليس لغيرهم، ألا ترى أنه قال إنما يريد الله ليذهب و هذه اللفظة تقتضي ما ذكرنا من التخصيص}}؛ (سیدمرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۳۴).</ref>.
# آیه در صدد [[مدح]] اهل بیت است، و اگر مراد، تنها اراده محض باشد، دیگر فضیلتی برای اهل بیت دربر نخواهد داشت، و همه [[مکلفان]] مشمول این اراده خواهند شد<ref>{{عربی|و صورة الحال و سبب نزول الآية يقتضيان المدحة و التشريف، و لا مدحة و لا تشريف في الإرادة المحضة التي تعم سائر المكلفين من الكفار و غيرهم}}؛ (سیدمرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۳۴).</ref>.
با این توضیحات روشن می‌شود که اولاً، مقصود از اهل بیت در این آیه [[پنج تن آل عبا]] هستند؛
ثانیاً، این آیه از [[اراده خدا]] به [[اذهاب رجس]] از اهل بیت خبر داده است؛ ثالثاً، خداوند در این آیه افزون بر ارادة اذهاب رجس، تحقق این فعل را نیز در نظر داشته است؛ رابعاً، اذهاب رجس از اهل بیت، به معنای [[عصمت]] آنهاست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۳۴.</ref>.


== برهان‌های [[نقلی]] ==
== برهان‌های [[نقلی]] ==
۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش