بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*قرآن کریم سند جاودانه درستیِ ادعای [[پیامبری]] [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] است. این [[کتاب آسمانی]] برتر از سایر معجزات [[انبیا]] است؛ زیرا از یک طرف با روح و اندیشه ایشان سر و کار دارد و از طرف دیگر، جاودانه و همیشگی است. علاوه بر این، از ابتدای نزول تاکنون همه را دعوت به مبارزه و هماوردی و به اصطلاح "تحدی" کرده است و تا عصر حاضر همه از آوردن نمونهای از آن عاجز ماندهاند. این دعوت به مبارزه، در چند مورد صریحاً در قرآن آمده است از جمله:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا }}﴾}}<ref> بگو اگر تمام جهانیان اجتماع کنند که مانند قرآن بیاورند نمیتوانند اگرچه با یکدیگر نهایت همکاری و همفکری را داشته باشند؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | *قرآن کریم سند جاودانه درستیِ ادعای [[پیامبری]] [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] است. این [[کتاب آسمانی]] برتر از سایر معجزات [[انبیا]] است؛ زیرا از یک طرف با روح و اندیشه ایشان سر و کار دارد و از طرف دیگر، جاودانه و همیشگی است. علاوه بر این، از ابتدای نزول تاکنون همه را دعوت به مبارزه و هماوردی و به اصطلاح "تحدی" کرده است و تا عصر حاضر همه از آوردن نمونهای از آن عاجز ماندهاند. این دعوت به مبارزه، در چند مورد صریحاً در قرآن آمده است از جمله:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا }}﴾}}<ref> بگو اگر تمام جهانیان اجتماع کنند که مانند قرآن بیاورند نمیتوانند اگرچه با یکدیگر نهایت همکاری و همفکری را داشته باشند؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | ||
*در زمینهٔ [[شناخت قرآن]]، هیچ مبحثی ازنظر اهمیت و نقشی که ایفا میکند بهپای مبحث اعجاز قرآن نمیرسد، دلیل مدعا روشن است؛ زیرا تمام مطالعات بیرونی و درونی قرآن ازآنجهت ارزش و اعتبار مییابد که این کتاب را "کلامالله" میشناسیم. باری، برای فهم کلام الهی و رسیدن به مراد خداوند نسبت به آنچه در قالب آیات و سور آمده، ناگزیریم دانشهای مصطلح علوم قرآنی را دنبال کنیم و از رهگذر تفسیر ترتیبی و موضوعی اسرار آن را بازکاوی نماییم. اما اگر قرار باشد بدون استمداد از اصل اعجاز، انتساب قرآن به خداوند مورد مناقشه قرار گیرد، دیگر تمام کوششها و کنکاشهای قرآنی تا حد بازشناسی هدفها و راهنماییهای یک کتاب عادی بشر تنزیل مییابد. درست نظیر آنکه هر محدثی برای آنکه بر اساس قواعد فقهالحدیث به دنبال بازکاوی مدلولهای یک حدیث باشد، نخست و پیش از هر چیز میبایست استناد حدیث به معصوم را اثبات کند. از سویی دیگر اثبات رسالت [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آنهم رسالتی که دارای دو صفت مهم جاودانگی و جهانی است درگرو اثبات [[معجزه]] آن یعنی قرآن است. بنابراین پیش از هر مبحثی در مباحث شناخت قرآن، شاید ضروری باشد که از اعجاز قرآن گفتوگو شود. زیرا از این رهگذر آسمانی و کلامالله بودن قرآن اثبات میشود و با اثبات آن، نوبت به مباحث دیگر نظیر تاریخ قرآن و ... میرسد. ما در اینجا مفهوم معجزه و وجوه اعجاز قرآن را موردبررسی قرار میدهیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص: ۴۷ تا ۶۲.</ref>. | *در زمینهٔ [[شناخت قرآن]]، هیچ مبحثی ازنظر اهمیت و نقشی که ایفا میکند بهپای مبحث اعجاز قرآن نمیرسد، دلیل مدعا روشن است؛ زیرا تمام مطالعات بیرونی و درونی قرآن ازآنجهت ارزش و اعتبار مییابد که این کتاب را "کلامالله" میشناسیم. باری، برای فهم کلام الهی و رسیدن به مراد خداوند نسبت به آنچه در قالب آیات و سور آمده، ناگزیریم دانشهای مصطلح علوم قرآنی را دنبال کنیم و از رهگذر تفسیر ترتیبی و موضوعی اسرار آن را بازکاوی نماییم. اما اگر قرار باشد بدون استمداد از اصل اعجاز، انتساب قرآن به خداوند مورد مناقشه قرار گیرد، دیگر تمام کوششها و کنکاشهای قرآنی تا حد بازشناسی هدفها و راهنماییهای یک کتاب عادی بشر تنزیل مییابد. درست نظیر آنکه هر محدثی برای آنکه بر اساس قواعد فقهالحدیث به دنبال بازکاوی مدلولهای یک حدیث باشد، نخست و پیش از هر چیز میبایست استناد حدیث به معصوم را اثبات کند. از سویی دیگر اثبات رسالت [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آنهم رسالتی که دارای دو صفت مهم جاودانگی و جهانی است درگرو اثبات [[معجزه]] آن یعنی قرآن است. بنابراین پیش از هر مبحثی در مباحث شناخت قرآن، شاید ضروری باشد که از اعجاز قرآن گفتوگو شود. زیرا از این رهگذر آسمانی و کلامالله بودن قرآن اثبات میشود و با اثبات آن، نوبت به مباحث دیگر نظیر تاریخ قرآن و ... میرسد. ما در اینجا مفهوم معجزه و وجوه اعجاز قرآن را موردبررسی قرار میدهیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص: ۴۷ تا ۶۲.</ref>. | ||
'''مفهوم [[معجزه]]''': معجزه را میتوان اینچنین تعریف کرد: معجزه یعنی بینه و آیت الهی که برای اثبات یک مأموریت الهی صورت میگیرد و بهاصطلاح مقرون به تحدی است، منظوری الهی از او در کار است، این است که محدود است به شرایط خاص<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref> به عبارت دیگر: در تعریف معجزه اینجور باید بگوییم که معجزه آن کار و اثری است که از پیغمبری بهعنوان تحدی- یعنی برای اثبات مدعای خودش- آورده بشود و نشانهای بشری است بهطورکلی<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref> بر اساس این تعریف، معجزه دارای چهار رکن اساسی است که عبارتاند از: | '''مفهوم [[معجزه]]''': معجزه را میتوان اینچنین تعریف کرد: معجزه یعنی بینه و آیت الهی که برای اثبات یک مأموریت الهی صورت میگیرد و بهاصطلاح مقرون به تحدی است، منظوری الهی از او در کار است، این است که محدود است به شرایط خاص<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref> به عبارت دیگر: در تعریف معجزه اینجور باید بگوییم که معجزه آن کار و اثری است که از پیغمبری بهعنوان تحدی- یعنی برای اثبات مدعای خودش- آورده بشود و نشانهای بشری است بهطورکلی<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref> بر اساس این تعریف، معجزه دارای چهار رکن اساسی است که عبارتاند از: | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
#[[معجزه]] اثباتگر مأموریت الهی است. گاهی از مأموریت الهی با عنوان "منصبی از مناصب الهی" یاد میشود که مقصود از آن مقام رسالت و نبوت است. زیرا [[رسول]] یا نبی از سوی خداوند مأموریت ابلاغ پیامها و دستوراتی است. | #[[معجزه]] اثباتگر مأموریت الهی است. گاهی از مأموریت الهی با عنوان "منصبی از مناصب الهی" یاد میشود که مقصود از آن مقام رسالت و نبوت است. زیرا [[رسول]] یا نبی از سوی خداوند مأموریت ابلاغ پیامها و دستوراتی است. | ||
#معجزه همراه با تحدی و هم آورد طلبی است. یعنی هماره در معجزه از مردم خواسته میشود اگر در صداقت و رسالت و ادعای اعجاز تردید دارند، میتوانند چیزی همسان با معجزه را ارائه کنند. | #معجزه همراه با تحدی و هم آورد طلبی است. یعنی هماره در معجزه از مردم خواسته میشود اگر در صداقت و رسالت و ادعای اعجاز تردید دارند، میتوانند چیزی همسان با معجزه را ارائه کنند. | ||
#معجزه محدود به شرایط خاص است. مقصود از شرایط خاص آن است که پیامبران در منشی حکیمانه آنجا که واقعاً جای اثبات [[رسالت]] و [[نبوت]] بوده و ضرورت داشت برای اثبات این منصب [[معجزه]] ارائه شود، بنا به اذن و فرمان الهی معجزاتی را متناسب با شرایط زمان ارائه میکردند و چنان نبود که طبق دلخواه مردم، به درخواستها و فزونطلبیهای آنان یکسره پاسخ مثبت داده معجزاتی را ارائه کنند. بدینجهت [[قرآن]] تأکید میکند که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} در برابر درخواستهای مکرر مشرکان برای ارائه معجزاتی همچون جاری ساختن چشمه، برخورداری از خانهای از طلا و نقره و... به آنان پاسخ منفی داده و اعلام کرده که جز انجام درخواست و اراده الهی کاری از او ساخته نیست<ref>اسراء، آیات ۹۷-۹۳</ref> از سویی دیگر باید همصدا با دیگر اندیشوران میان معجزه و کرامت تفاوت قائل شد و باید بگوییم که کرامت از دو جهت با معجزه متفاوت است: کرامت همراه با ادعای مأموریت الهی نیست؛ کرامت مشروط به شرایط خاص هم نیست. یعنی یک شخص بنا به قدرت روحی، معنوی و نفسانی خود میتواند کارهای خارقالعادهای در سطوح مختلف ارائه کند. بر این اساس: کرامت یک امر خارقالعاده است که صرفاً اثر قوت روح و قداست نفسانی یک انسان کامل یا نیمهکامل است و برای اثبات منظور الهی خاصی نیست. اینچنین امری فراوان رخ میدهد و حتی میتوان گفت یک امر عادی است و مشروط به شرطی نیست. معجزه زبان خدا است که شخصی را تأیید میکند، ولی کرامت چنین زبانی نیست.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۶۲.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص: ۴۷ تا ۶۲.</ref>. | #معجزه محدود به شرایط خاص است. مقصود از شرایط خاص آن است که پیامبران در منشی حکیمانه آنجا که واقعاً جای اثبات [[رسالت]] و [[نبوت]] بوده و ضرورت داشت برای اثبات این منصب [[معجزه]] ارائه شود، بنا به اذن و فرمان الهی معجزاتی را متناسب با شرایط زمان ارائه میکردند و چنان نبود که طبق دلخواه مردم، به درخواستها و فزونطلبیهای آنان یکسره پاسخ مثبت داده معجزاتی را ارائه کنند. بدینجهت [[قرآن]] تأکید میکند که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} در برابر درخواستهای مکرر مشرکان برای ارائه معجزاتی همچون جاری ساختن چشمه، برخورداری از خانهای از طلا و نقره و... به آنان پاسخ منفی داده و اعلام کرده که جز انجام درخواست و اراده الهی کاری از او ساخته نیست<ref>اسراء، آیات ۹۷-۹۳</ref> از سویی دیگر باید همصدا با دیگر اندیشوران میان معجزه و کرامت تفاوت قائل شد و باید بگوییم که کرامت از دو جهت با معجزه متفاوت است: کرامت همراه با ادعای مأموریت الهی نیست؛ کرامت مشروط به شرایط خاص هم نیست. یعنی یک شخص بنا به قدرت روحی، معنوی و نفسانی خود میتواند کارهای خارقالعادهای در سطوح مختلف ارائه کند. بر این اساس: کرامت یک امر خارقالعاده است که صرفاً اثر قوت روح و قداست نفسانی یک انسان کامل یا نیمهکامل است و برای اثبات منظور الهی خاصی نیست. اینچنین امری فراوان رخ میدهد و حتی میتوان گفت یک امر عادی است و مشروط به شرطی نیست. معجزه زبان خدا است که شخصی را تأیید میکند، ولی کرامت چنین زبانی نیست.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۶۲.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص: ۴۷ تا ۶۲.</ref>. | ||
==مؤلفههای [[معجزه]] بودن [[قرآن]]== | ==مؤلفههای [[معجزه]] بودن [[قرآن]]== | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
* [[پرونده:8989.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۱''']]؛ | * [[پرونده:8989.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۱''']]؛ | ||
*[[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|'''انسانشناسی''']]؛ | *[[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|'''انسانشناسی''']]؛ | ||
* [[پرونده:1368991.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|'''چلچراغ حکمت ج۲۲''']]. | * [[پرونده:1368991.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|'''قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲''']]. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||