تفسیر عرفانی منسوب به امام صادق (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان = [[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]]
| عنوان پیشین =
| عنوان = [[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]]
| عنوان پسین =
| شماره جلد =
| عنوان اصلی =  
| عنوان اصلی =  
| تصویر = IM010037.jpg
| تصویر = IM010037.jpg
خط ۱۸: خط ۲۱:
| موضوع = [[تفسیر]]
| موضوع = [[تفسیر]]
| مذهب = شیعه
| مذهب = شیعه
| ناشر = [[انتشارات سخن]]
| ناشر = انتشارات سخن
| به همت =  
| به همت =  
| وابسته به =  
| وابسته به =  
خط ۲۷: خط ۳۰:
| شماره ملی = ۳۴۱۸۸۸۰
| شماره ملی = ۳۴۱۸۸۸۰
}}
}}
'''[[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]]'''، کتابی است که با زبان فارسی به [[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام جعفر صادق]]{{ع}}، می‌پردازد. [[انتشارات سخن]] انتشار آن را به عهده داشته است<ref name=p1>[https://www.gisoom.com/book/1994590/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%B9/ شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>.
'''[[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]]'''، کتابی است که با زبان فارسی به [[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام جعفر صادق]] {{ع}}، می‌پردازد. [[انتشارات سخن]] انتشار آن را به عهده داشته است<ref name=p1>[https://www.gisoom.com/book/1994590/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%B9/ شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>.


== دربارهٔ کتاب ==
== دربارهٔ کتاب ==
به [[باور]] برخی، بخشی از محتوای [[تفسیر]] «[[حقایق التفسیر]]» [[ابوعبدالرحمن سلمی]]، [[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} است<ref>ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۲، ص۴۷.</ref>.
به [[باور]] برخی، بخشی از محتوای [[تفسیر]] «[[حقایق التفسیر]]» [[ابوعبدالرحمن سلمی]]، [[تفسیر عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]] {{ع}} است<ref>ر. ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۲، ص۴۷.</ref>.


[[نصرالله پورجوادی]] در مقدمه مجموعه آثار [[ابو عبدالرحمان سلمی|سلمی]] از این بخش با عنوان [[تفسیر امام جعفر صادق]]{{ع}} یاد کرده و دربارۀ آن گفته است: نخستین‌ بار [[ماسینیون]] آن را معرفی و سپس [[نویا]] آن را استخراج، تصحیح و چاپ کرد<ref>ر.ک: پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۱۴.</ref>، و پس از ذکر ترجمۀ نوشتۀ پل نویا و ماسینیون دربارۀ این تفسیر<ref>ر.ک: پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۵-۱۹.</ref>، تمام آن بخش را با عنوان {{عربی|تفسیر جعفر الصادق حققه الأب بولس نویا، نقلاً عن حقائق التفسیر للسلمی"}} در ۴۳ صفحه از کتاب مجموعۀ آثار به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] آورده است<ref>ر.ک: پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۲۰-۶۳.</ref>.
[[نصرالله پورجوادی]] در مقدمه مجموعه آثار [[ابو عبدالرحمان سلمی|سلمی]] از این بخش با عنوان [[تفسیر امام جعفر صادق]] {{ع}} یاد کرده و دربارۀ آن گفته است: نخستین‌ بار [[ماسینیون]] آن را معرفی و سپس [[نویا]] آن را استخراج، تصحیح و چاپ کرد<ref>ر. ک: پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۱۴.</ref>، و پس از ذکر ترجمۀ نوشتۀ پل نویا و ماسینیون دربارۀ این تفسیر<ref>ر. ک: پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۵-۱۹.</ref>، تمام آن بخش را با عنوان {{عربی|تفسیر جعفر الصادق حققه الأب بولس نویا، نقلاً عن حقائق التفسیر للسلمی"}} در ۴۳ صفحه از کتاب مجموعۀ آثار به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] آورده است<ref>ر. ک: پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۲۰-۶۳.</ref>.


در کتاب تفسیر [[قرآنی]] و زبان [[عرفانی]] تألیف [[پل نویا]] و ترجمۀ [[اسماعیل سعادت]] نیز با عنوان‌های مختلف (گاهی با عنوان تفسیر امام جعفر صادق{{ع}}<ref>ر.ک: نویا، پل، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۵۶ و ۲۱۰.</ref> و گاهی با عنوان تفسیر منسوب به امام جعفر صادق{{ع}})<ref>ر.ک: نویا، پل، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۳۰ و ۱۸۰.</ref> از این تفسیر یاد و مطالبی از آن نقل<ref>در ص۴۶ تفسیر قرآنی و زبان عرفانی از امام جعفر صادق{{ع}} نقل کرده که «محررا» در آیه ۳۵ آیه عمران را به «آزاد از بزرگی جهان» معنا کرده است. در ص۷۵ معنای صوفیانه برخی آیات سوره «انشراح» را از آن حضرت نقل کرده - است. در ص۲۰۵ یکی از الفاظ‍ به کار رفته در آن تفسیر را یادآور شده، در ص۲۷۳ مطلبی را دربارۀ صدر، قلب، فؤاد و نفس از تفسیر منسوب به آن حضرت آورده است.</ref> و یا نکاتی دربارۀ آن بیان شده است<ref>در ص۱۳۰ پس از ذکر اینکه صوفیان اهل سنت دقیقا تفسیری عرفانی از قرآن به او (یعنی امام صادق{{ع}}) نسبت می‌دهند، بحث و بررسی ماسینیون دربارۀ صحت انتساب این تفسیر به آن حضرت را مطرح می‌کند. در ص۱۵۶ به متن چاپ شده آن تفسیر در ملانژ - دانشگاه سن - ژوزف - اشاره و کلماتی را که در آن تفسیر بیان شده، به ترتیب الفبایی در ۲۲ صفحه بیان می‌نماید و در ص۱۸۰ می‌گوید: در تفسیر منسوب به امام جعفر صادق{{ع}} با یکی از قدیمی‌ترین شواهد تفسیر نمادی مبتنی بر تجربه عرفانی آشنا شدیم.</ref>.
در کتاب تفسیر [[قرآنی]] و زبان [[عرفانی]] تألیف [[پل نویا]] و ترجمۀ [[اسماعیل سعادت]] نیز با عنوان‌های مختلف (گاهی با عنوان تفسیر امام جعفر صادق {{ع}}<ref>ر. ک: نویا، پل، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۵۶ و ۲۱۰.</ref> و گاهی با عنوان تفسیر منسوب به امام جعفر صادق {{ع}})<ref>ر. ک: نویا، پل، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۳۰ و ۱۸۰.</ref> از این تفسیر یاد و مطالبی از آن نقل<ref>در ص۴۶ تفسیر قرآنی و زبان عرفانی از امام جعفر صادق {{ع}} نقل کرده که «محررا» در آیه ۳۵ آیه عمران را به «آزاد از بزرگی جهان» معنا کرده است. در ص۷۵ معنای صوفیانه برخی آیات سوره «انشراح» را از آن حضرت نقل کرده - است. در ص۲۰۵ یکی از الفاظ‍ به کار رفته در آن تفسیر را یادآور شده، در ص۲۷۳ مطلبی را دربارۀ صدر، قلب، فؤاد و نفس از تفسیر منسوب به آن حضرت آورده است.</ref> و یا نکاتی دربارۀ آن بیان شده است<ref>در ص۱۳۰ پس از ذکر اینکه صوفیان اهل سنت دقیقا تفسیری عرفانی از قرآن به او (یعنی امام صادق {{ع}}) نسبت می‌دهند، بحث و بررسی ماسینیون دربارۀ صحت انتساب این تفسیر به آن حضرت را مطرح می‌کند. در ص۱۵۶ به متن چاپ شده آن تفسیر در ملانژ - دانشگاه سن - ژوزف - اشاره و کلماتی را که در آن تفسیر بیان شده، به ترتیب الفبایی در ۲۲ صفحه بیان می‌نماید و در ص۱۸۰ می‌گوید: در تفسیر منسوب به امام جعفر صادق {{ع}} با یکی از قدیمی‌ترین شواهد تفسیر نمادی مبتنی بر تجربه عرفانی آشنا شدیم.</ref>.


در مقدمه آن کتاب، ضمن بیان اینکه نویا نظریه خود دربارۀ تصوف و [[عرفان]] را با ارائۀ تعدادی متون چاپ نشده [[عرفان اسلامی]] روشن کرد و به موازات آن به نشر بیشتر این متون با تصحیح انتقادی [[همّت]] گماشت، این [[تفسیر]] با عنوان [[تفسیر عرفانی]] [[امام جعفر صادق]]{{ع}} یکی از متون به شمار آمده و به نشر آن توسط‍ نویا در سال ۱۹۶۷ م اشاره شده است <ref>ر.ک: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۵ (مقدمه دانپل ژیماره که با عنوان «پل نویا» آغاز شده است).</ref>، و در پایان کتاب، در معرفی منابع نیز این تفسیر با عبارت «جعفر صادق، امام{{ع}}، تفسیر، نسخۀ سلمی، تصحیح پل نویا در «ملانژ» [[دانشگاه]] سن ژوزف، جلد چهل و سوم، جزوه ۴، ۱۹۷۶، ص۲۳۰-۱۸۳» از منابع [[عربی]] این کتاب به شمار آمده است<ref>ر.ک: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۳۴۴.</ref>.
در مقدمه آن کتاب، ضمن بیان اینکه نویا نظریه خود دربارۀ تصوف و [[عرفان]] را با ارائۀ تعدادی متون چاپ نشده [[عرفان اسلامی]] روشن کرد و به موازات آن به نشر بیشتر این متون با تصحیح انتقادی [[همّت]] گماشت، این [[تفسیر]] با عنوان [[تفسیر عرفانی]] [[امام جعفر صادق]] {{ع}} یکی از متون به شمار آمده و به نشر آن توسط‍ نویا در سال ۱۹۶۷ م اشاره شده است <ref>ر. ک: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۵ (مقدمه دانپل ژیماره که با عنوان «پل نویا» آغاز شده است).</ref>، و در پایان کتاب، در معرفی منابع نیز این تفسیر با عبارت «جعفر صادق، امام {{ع}}، تفسیر، نسخۀ سلمی، تصحیح پل نویا در «ملانژ» [[دانشگاه]] سن ژوزف، جلد چهل و سوم، جزوه ۴، ۱۹۷۶، ص۲۳۰-۱۸۳» از منابع [[عربی]] این کتاب به شمار آمده است<ref>ر. ک: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۳۴۴.</ref>.


از آنچه نقل شد، به‌دست می‌آید که [[تفسیری]] [[عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} با نام تفسیر جعفر الصادق یا تفسیر عرفانی امام جعفر صادق{{ع}} ضمن برخی آثار یا جداگانه چاپ شده و موجود است و این تفسیر استخراج شده از حقائق التفسیر سلمی و محتوای آن همان [[روایات]] و مطالبی است که در حقائق التفسیر سلمی از امام صادق{{ع}} نقل شده است، ولی آیا آنچه در [[تفسیر سلمی]] از امام صادق{{ع}} نقل شده، روایات و آثار پراکنده‌ای از آن [[حضرت]] بوده که سلمی آن را از کتاب‌های مختلف به‌دست آورده و در [[تفسیر]] خود نقل کرده است و یا [[تفسیری]] [[عرفانی]] به قلم [[امام صادق]]{{ع}} یا به املای آن [[حضرت]] و قلم برخی [[اصحاب]] وجود داشته و سلمی مطالب آن تفسیر را آمیخته با مطالب [[تفاسیر]] دیگری در ذیل [[آیات]] آورده است و در نتیجه آن تفسیر را نیز می‌توان یکی از [[کتاب‌های تفسیری]] [[عصر حضور]] به شمار آورد؟ از [[کلام]] خود سلمی تعیّن هیچ‌ یک از این‌دو احتمال به‌دست نمی‌آید؛ زیرا وی در آغاز تفسیر [[روایات]] و مطالب نقل شده از آن حضرت را با عبارت {{عربی|"ذکر انّها عن جعفر بن محمد{{ع}} علی غیر ترتیب"}} توصیف کرده است<ref>وی در وجه تألیف حقائق التفسیر گفته است: {{عربی|و لمّا دانت المتوسّمین بالعلوم الظواهر صنّفوا فی انواع القرآن من فوائد و مشکلات و احکام و اعراب و لغة و مجمل و مفسّر و ناسخ و منسوخ و اعراب ما یشغل منهم لجمیع فهم خطابه علی حساب الحقیقة الا آیات متفرقة نسبت الی ابی العباس بن عطاء و آیات ذکر أنها عن جعفر بن محمد{{ع}} علی غیر ترتیب و کنت قد سمعت منهم فی ذلک جزء استحسنتها اجببت ان اضمّ ذلک الی مقالته}}؛ (تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۱۹ و ۲۰).</ref>، و این وصف با هریک از این‌دو احتمال سازگار می‌باشد، ولی برخی عبارت‌های مقدمۀ پورجوادی بر مجموعه آثار و عبارت‌های نوشتۀ پل نویا در معرفی تفسیر منسوب به امام صادق{{ع}}، گویای احتمال دوم است؛ زیرا عبارت‌های آنان [[ظهور]] دارد که روایات و مطالب عرفانی نقل شده از امام صادق{{ع}} پیش از نقل در حقائق التفسیر به صورت کتاب بوده است؛ برای مثال:
از آنچه نقل شد، به‌دست می‌آید که [[تفسیری]] [[عرفانی]] منسوب به [[امام صادق]] {{ع}} با نام تفسیر جعفر الصادق یا تفسیر عرفانی امام جعفر صادق {{ع}} ضمن برخی آثار یا جداگانه چاپ شده و موجود است و این تفسیر استخراج شده از حقائق التفسیر سلمی و محتوای آن همان [[روایات]] و مطالبی است که در حقائق التفسیر سلمی از امام صادق {{ع}} نقل شده است، ولی آیا آنچه در [[تفسیر سلمی]] از امام صادق {{ع}} نقل شده، روایات و آثار پراکنده‌ای از آن [[حضرت]] بوده که سلمی آن را از کتاب‌های مختلف به‌دست آورده و در [[تفسیر]] خود نقل کرده است و یا [[تفسیری]] [[عرفانی]] به قلم [[امام صادق]] {{ع}} یا به املای آن [[حضرت]] و قلم برخی [[اصحاب]] وجود داشته و سلمی مطالب آن تفسیر را آمیخته با مطالب [[تفاسیر]] دیگری در ذیل [[آیات]] آورده است و در نتیجه آن تفسیر را نیز می‌توان یکی از [[کتاب‌های تفسیری]] [[عصر حضور]] به شمار آورد؟ از [[کلام]] خود سلمی تعیّن هیچ‌ یک از این‌دو احتمال به‌دست نمی‌آید؛ زیرا وی در آغاز تفسیر [[روایات]] و مطالب نقل شده از آن حضرت را با عبارت {{عربی|"ذکر انّها عن جعفر بن محمد {{ع}} علی غیر ترتیب"}} توصیف کرده است<ref>وی در وجه تألیف حقائق التفسیر گفته است: {{عربی|و لمّا دانت المتوسّمین بالعلوم الظواهر صنّفوا فی انواع القرآن من فوائد و مشکلات و احکام و اعراب و لغة و مجمل و مفسّر و ناسخ و منسوخ و اعراب ما یشغل منهم لجمیع فهم خطابه علی حساب الحقیقة الا آیات متفرقة نسبت الی ابی العباس بن عطاء و آیات ذکر أنها عن جعفر بن محمد {{ع}} علی غیر ترتیب و کنت قد سمعت منهم فی ذلک جزء استحسنتها اجببت ان اضمّ ذلک الی مقالته}}؛ (تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۱۹ و ۲۰).</ref>، و این وصف با هریک از این‌دو احتمال سازگار می‌باشد، ولی برخی عبارت‌های مقدمۀ پورجوادی بر مجموعه آثار و عبارت‌های نوشتۀ پل نویا در معرفی تفسیر منسوب به امام صادق {{ع}}، گویای احتمال دوم است؛ زیرا عبارت‌های آنان [[ظهور]] دارد که روایات و مطالب عرفانی نقل شده از امام صادق {{ع}} پیش از نقل در حقائق التفسیر به صورت کتاب بوده است؛ برای مثال:
*پورجوادی در معرفی حقائق التفسیر گفته است: «این کتاب [[عظیم]] که در واقع یکی از قدیمی‌ترین و بی‌شک مهم‌ترین کتب تفسیر از لحاظ‍ عرفانی است؛ مجموعه‌ای است از تفاسیری که تا پیش از سلمی از دیدگاه تصوف و [[عرفان]] نوشته بوده است. [[تفسیر]] منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} که در [[حقیقت]] اساس همه [[تفاسیر عرفانی]] است، و تفسیر ابن عطا...».<ref>پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱ (مقدمه پورجوادی)، ص۱۱.</ref>.
* پورجوادی در معرفی حقائق التفسیر گفته است: «این کتاب [[عظیم]] که در واقع یکی از قدیمی‌ترین و بی‌شک مهم‌ترین کتب تفسیر از لحاظ‍ عرفانی است؛ مجموعه‌ای است از تفاسیری که تا پیش از سلمی از دیدگاه تصوف و [[عرفان]] نوشته بوده است. [[تفسیر]] منسوب به [[امام صادق]] {{ع}} که در [[حقیقت]] اساس همه [[تفاسیر عرفانی]] است، و تفسیر ابن عطا...».<ref>پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱ (مقدمه پورجوادی)، ص۱۱.</ref>.
*در صفحۀ دیگر نیز نوشته است: این کتاب (حقائق التفسیر) در اصل مجموعه بزرگی است از [[تفاسیر]] چندین [[مفسّر]] معروف، از جمله تفسیر [[حضرت امام صادق]]{{ع}}، [[ابن عطا]]، [[حلّاج]] و [[نوری]]<ref>پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۱۴.</ref>.
* در صفحۀ دیگر نیز نوشته است: این کتاب (حقائق التفسیر) در اصل مجموعه بزرگی است از [[تفاسیر]] چندین [[مفسّر]] معروف، از جمله تفسیر [[حضرت امام صادق]] {{ع}}، [[ابن عطا]]، [[حلّاج]] و [[نوری]]<ref>پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۱۴.</ref>.
*در نوشتۀ پل نویا با ترجمۀ [[احمد سمیعی]] چنین آمده است: «اهمیت [[تفسیری]] [[عرفانی]] را که صوفیان [[سنّی]] به [[امام جعفر صادق]]{{ع}} متوفای ۱۴۸ ه‍‌. ق/ ۷۶۵ م نسبت داده‌اند، مانند اهمیت بسیاری از متون عرفانی کهن نخست بار [[لویی ماسینیون]] در اثر خود به نام تحقیق در اصطلاحات [[عرفان اسلامی]] (ص ۲۰۱-۲۰۶) مورد تأکید قرار داده است»<ref>پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۵.</ref>.
* در نوشتۀ پل نویا با ترجمۀ [[احمد سمیعی]] چنین آمده است: «اهمیت [[تفسیری]] [[عرفانی]] را که صوفیان [[سنّی]] به [[امام جعفر صادق]] {{ع}} متوفای ۱۴۸ ه‍‌. ق/ ۷۶۵ م نسبت داده‌اند، مانند اهمیت بسیاری از متون عرفانی کهن نخست بار [[لویی ماسینیون]] در اثر خود به نام تحقیق در اصطلاحات [[عرفان اسلامی]] (ص ۲۰۱-۲۰۶) مورد تأکید قرار داده است»<ref>پورجوادی، مجموعه آثار ابو عبد الرحمان سلمی، ج۱، ص۵.</ref>.


[[ظهور]] این عبارت‌ها در وجود کتابی تفسیری منسوب به امام صادق{{ع}} قبل از تألیف حقائق التفسیر انکارناپذیر است، ولی باتوجه به اینکه در هیچ‌یک از منابع [[کتاب‌شناسی]] [[شیعه]] و سنّی به چنین تفسیری از آن [[حضرت]] اشاره نشده<ref>آقا بزرگ تهرانی تفسیری را با عنوان «تفسیر الامام جعفر بن محمد الصادق» ذکر کرده و فرموده است: در فهرست چاپ شدۀ کتابخانۀ علی پاشا در اسلامبول این‌چنین توصیف شده و از کتاب‌های موجود در آن کتابخانه به شمار آمده - است، ولی در کتاب‌های شیعه ذکری از این تفسیر نیافته‌ام و آنچه به گمان نزدیک می‌باشد، این است که این تفسیر، تفسیر بعضی از شیعه می‌باشد که از ائمه طاهرین{{عم}} روایت شده است و به همان طریقی که بحار العلوم را به امام صادق{{ع}} نسبت داده‌اند، این تفسیر را نیز به وی نسبت داده‌اند (الذریعة، ج۴، ص۲۶۹، رقم ۱۲۵۱). وی در معرفی بحار العلوم پس از نفی تألیف آن از ائمه اطهار{{عم}} گفته است: شاید مؤلف آن به خاطر زیادی اطمینانش به حق بودن آنچه در این کتاب آورده و به اینکه مطالب آن از ائمه{{عم}} دریافت شده، آن را به صورت سخن امام صادق{{ع}} ابراز کرده است (الذریعة، ج۳، ص۲۸) و در اینجا نیز می‌خواهد بگوید به گمان قوی این تفسیر تألیف برخی دانشمندان شیعه است و مؤلّف آن به خاطر اطمینان به حق بودن مطالبش آن را به‌عنوان تفسیر امام صادق{{ع}} عرضه کرده است، ولی بعید نیست که این تفسیر همان تفسیر استخراج شده از حقائق التفسیر سلمی باشد، و الله هو العالم.</ref> و از عبارت سلمی در مقدمه تفسیرش نیز به‌دست نمی‌آید که وی به کتاب [[تفسیری]] مرتب و مستقلی از آن [[حضرت]] دست یافته باشد، وجود چنین کتابی برای آن حضرت سخت مورد [[تأمل]] و تردید است، و هیچ [[شاهد]] و دلیلی بر آن در دست نیست. در وجود کتاب تفسیری منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} آنچه مسلّم و [[قطعی]] می‌باشد، تفسیری است که از حقائق التفسیر سلمی استخراج و جداسازی شده است و وجود تفسیری [[عرفانی]] به قلم آن حضرت یا به املای آن حضرت و قلم بعضی [[اصحاب]] ایشان ثابت نمی‌باشد و منظور از تفسیری که در کتاب [[تفسیر]] [[قرآنی]] و زبان عرفانی پل نویا گاهی با عنوان تفسیر [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} و گاهی با عنوان تفسیر منسوب به امام جعفر صادق{{ع}} یاد و مطالبی از آن نقل و یا نکاتی دربارۀ آن بیان شده است<ref>ر.ک: همین کتاب، ص۲۶۴-۲۶۵.</ref>، همین تفسیر استخراج شده از [[تفسیر سلمی]] است و ازاین‌رو، در منابع [[عربی]] آن کتاب از این تفسیر با عبارت «جعفر صادق، امام{{ع}}، تفسیر، نسخه سلمی، تصحیح پل نویا»... یاد شده است.
[[ظهور]] این عبارت‌ها در وجود کتابی تفسیری منسوب به امام صادق {{ع}} قبل از تألیف حقائق التفسیر انکارناپذیر است، ولی باتوجه به اینکه در هیچ‌یک از منابع [[کتاب‌شناسی]] [[شیعه]] و سنّی به چنین تفسیری از آن [[حضرت]] اشاره نشده<ref>آقا بزرگ تهرانی تفسیری را با عنوان «تفسیر الامام جعفر بن محمد الصادق» ذکر کرده و فرموده است: در فهرست چاپ شدۀ کتابخانۀ علی پاشا در اسلامبول این‌چنین توصیف شده و از کتاب‌های موجود در آن کتابخانه به شمار آمده - است، ولی در کتاب‌های شیعه ذکری از این تفسیر نیافته‌ام و آنچه به گمان نزدیک می‌باشد، این است که این تفسیر، تفسیر بعضی از شیعه می‌باشد که از ائمه طاهرین {{عم}} روایت شده است و به همان طریقی که بحار العلوم را به امام صادق {{ع}} نسبت داده‌اند، این تفسیر را نیز به وی نسبت داده‌اند (الذریعة، ج۴، ص۲۶۹، رقم ۱۲۵۱). وی در معرفی بحار العلوم پس از نفی تألیف آن از ائمه اطهار {{عم}} گفته است: شاید مؤلف آن به خاطر زیادی اطمینانش به حق بودن آنچه در این کتاب آورده و به اینکه مطالب آن از ائمه {{عم}} دریافت شده، آن را به صورت سخن امام صادق {{ع}} ابراز کرده است (الذریعة، ج۳، ص۲۸) و در اینجا نیز می‌خواهد بگوید به گمان قوی این تفسیر تألیف برخی دانشمندان شیعه است و مؤلّف آن به خاطر اطمینان به حق بودن مطالبش آن را به‌عنوان تفسیر امام صادق {{ع}} عرضه کرده است، ولی بعید نیست که این تفسیر همان تفسیر استخراج شده از حقائق التفسیر سلمی باشد، و الله هو العالم.</ref> و از عبارت سلمی در مقدمه تفسیرش نیز به‌دست نمی‌آید که وی به کتاب [[تفسیری]] مرتب و مستقلی از آن [[حضرت]] دست یافته باشد، وجود چنین کتابی برای آن حضرت سخت مورد [[تأمل]] و تردید است، و هیچ [[شاهد]] و دلیلی بر آن در دست نیست. در وجود کتاب تفسیری منسوب به [[امام صادق]] {{ع}} آنچه مسلّم و [[قطعی]] می‌باشد، تفسیری است که از حقائق التفسیر سلمی استخراج و جداسازی شده است و وجود تفسیری [[عرفانی]] به قلم آن حضرت یا به املای آن حضرت و قلم بعضی [[اصحاب]] ایشان ثابت نمی‌باشد و منظور از تفسیری که در کتاب [[تفسیر]] [[قرآنی]] و زبان عرفانی پل نویا گاهی با عنوان تفسیر [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} و گاهی با عنوان تفسیر منسوب به امام جعفر صادق {{ع}} یاد و مطالبی از آن نقل و یا نکاتی دربارۀ آن بیان شده است<ref>ر. ک: همین کتاب، ص۲۶۴-۲۶۵.</ref>، همین تفسیر استخراج شده از [[تفسیر سلمی]] است و ازاین‌رو، در منابع [[عربی]] آن کتاب از این تفسیر با عبارت «جعفر صادق، امام {{ع}}، تفسیر، نسخه سلمی، تصحیح پل نویا»... یاد شده است.
بنابراین، اعتبار تفسیر موجودی که منسوب به آن حضرت است، منوط‍ به اعتبار [[روایات]] و مطالب نقل شده در حقائق التفسیر می‌باشد و باتوجه به اینکه بیشتر روایات و مطالبی که در آن تفسیر از امام صادق{{ع}} نقل شده، مرسل و فاقد سند است و سندی که در برخی روایات ذکر شده<ref> مانند آنچه در تفسیر «بسم» با سند {{عربی|سمعت منصور بن عبد الله یقول: سمعت ابا القاسم الاسکندرانی یقول: سمعت ابا جعفر الملطی یذکر عن علی بن قاسم موسی الرضا عن ابیه عن جعفر بن محمد{{ع}}} نقل شده است (تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۲۶)، در ص۳۱ نیز با عبارت {{عربی|سمعت منصورا باسناده عن جعفر}} به آن سند اشاره شده است.</ref> نیز به دلیل اشتمال آن بر افراد ناشناخته و [[مجهول الحال]] فاقد اعتبار است، به هیچ‌یک از [[روایات]] و مطالب [[تفسیر]] منسوب به آن [[حضرت]] نمی‌توان به‌عنوان سخن و دیدگاه آن بزرگوار [[اعتماد]] و [[استدلال]] کرد، به‌ویژه که برخی مطالب این تفسیر منقول از آن حضرت با روایات دیگری که در کتاب‌های دیگر از وی نقل شده و در مواردی سند آن نیز صحیح است، در [[تعارض]] می‌باشد؛ برای نمونه:
بنابراین، اعتبار تفسیر موجودی که منسوب به آن حضرت است، منوط‍ به اعتبار [[روایات]] و مطالب نقل شده در حقائق التفسیر می‌باشد و باتوجه به اینکه بیشتر روایات و مطالبی که در آن تفسیر از امام صادق {{ع}} نقل شده، مرسل و فاقد سند است و سندی که در برخی روایات ذکر شده<ref> مانند آنچه در تفسیر «بسم» با سند {{عربی|سمعت منصور بن عبد الله یقول: سمعت ابا القاسم الاسکندرانی یقول: سمعت ابا جعفر الملطی یذکر عن علی بن قاسم موسی الرضا عن ابیه عن جعفر بن محمد {{ع}}} نقل شده است (تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۲۶)، در ص۳۱ نیز با عبارت {{عربی|سمعت منصورا باسناده عن جعفر}} به آن سند اشاره شده است.</ref> نیز به دلیل اشتمال آن بر افراد ناشناخته و [[مجهول الحال]] فاقد اعتبار است، به هیچ‌یک از [[روایات]] و مطالب [[تفسیر]] منسوب به آن [[حضرت]] نمی‌توان به‌عنوان سخن و دیدگاه آن بزرگوار [[اعتماد]] و [[استدلال]] کرد، به‌ویژه که برخی مطالب این تفسیر منقول از آن حضرت با روایات دیگری که در کتاب‌های دیگر از وی نقل شده و در مواردی سند آن نیز صحیح است، در [[تعارض]] می‌باشد؛ برای نمونه:
#در این تفسیر، در پایان تفسیر [[سوره فاتحه]] چنین آمده است: {{عربی|"و قال جعفر: آمّين اي قاصدين نحوك وانت اكرم من ان تخيب قاصدك}}<ref>تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۴۵.</ref>؛ [[امام] جعفر صادق]{{ع}} فرمود: «آمین» یعنی «به جانب تو قصد می‌کنیم و تو گرامی‌تر از آن هستی که قصدکننده به جانبت را [[ناامید]] کنی» و حال آن‌که در روایات دیگری از آن حضرت، آمده که از گفتن آمین در پایان [[قرائت]] سوره فاتحه [[نهی]] فرموده‌اند<ref>ر.ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۴، ص۷۵۲ (ابواب القرائة فی الصلاة باب ۱۷، ح۱، ۳ و ۴) و ص۶۷۷ (ابواب افعال الصلاة، ح۶).</ref>.
# در این تفسیر، در پایان تفسیر [[سوره فاتحه]] چنین آمده است: {{عربی|"و قال جعفر: آمّين اي قاصدين نحوك وانت اكرم من ان تخيب قاصدك}}<ref>تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۴۵.</ref>؛ [[امام] جعفر صادق]{{ع}} فرمود: «آمین» یعنی «به جانب تو قصد می‌کنیم و تو گرامی‌تر از آن هستی که قصدکننده به جانبت را [[ناامید]] کنی» و حال آن‌که در روایات دیگری از آن حضرت، آمده که از گفتن آمین در پایان [[قرائت]] سوره فاتحه [[نهی]] فرموده‌اند<ref>ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۴، ص۷۵۲ (ابواب القرائة فی الصلاة باب ۱۷، ح۱، ۳ و ۴) و ص۶۷۷ (ابواب افعال الصلاة، ح۶).</ref>.
#در تفسیر {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> چنین آمده است: {{عربی|"قال جعفر بن محمد: «اليوم اشارة الى يوم بعث فيه محمداً - صلّی الله علیه و سلّم - ويوم رسالت}}<ref>تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۱۶۹.</ref>؛ {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} در این [[آیه]] به روزی که [[خدا]] [[محمد]]{{صل}} را در آن برانگیخت و به [[روز]] [[رسالت]] آن [[حضرت]] اشاره دارد».
# در تفسیر {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> چنین آمده است: {{عربی|"قال جعفر بن محمد: «اليوم اشارة الى يوم بعث فيه محمداً - صلّی الله علیه و سلّم - ويوم رسالت}}<ref>تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۱۶۹.</ref>؛ {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} در این [[آیه]] به روزی که [[خدا]] [[محمد]] {{صل}} را در آن برانگیخت و به [[روز]] [[رسالت]] آن [[حضرت]] اشاره دارد».


و در [[روایات]] دیگر از آن حضرت نقل شده که {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} را به روز [[غدیر خم]] (روزی که [[نبی اکرم]]{{صل}} [[ولایت امیر المؤمنین]] علی{{ع}} را به [[فرمان خدا]] به [[مردم]] اعلام کرد) [[تفسیر]] کرده است<ref>برای نمونه شیخ طوسی در تفسیر این جمله فرموده است: {{عربی|و روی عن ابی جعفر و ابی عبد الله{{عم}} ان الآیة نزلت بعد ان نصب النبی{{صل}} علیّا علما للأمّة یوم غدیرخم منصرفه عن حجة الوداع فانزل الله یومئذ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}}} (التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۳۵ و ۴۳۶) به بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۳، ص۳۳۳، ۳۳۴، ۳۳۹ و ۳۴۰ (باب چهلم ح۵، ۶، ۷ و ۱۵) نیز بنگرید. سید هاشم بحرانی در این کتاب شش حدیث از کتاب‌های اهل تسنن و ۱۵ حدیث از کتاب‌های شیعه دال بر اینکه این آیه در روز عید غدیر نازل شده، جمع‌آوری کرده است (ر.ک: بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۳، ص۳۲۸-۳۴۰).</ref>.
و در [[روایات]] دیگر از آن حضرت نقل شده که {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} را به روز [[غدیر خم]] (روزی که [[نبی اکرم]] {{صل}} [[ولایت امیر المؤمنین]] علی {{ع}} را به [[فرمان خدا]] به [[مردم]] اعلام کرد) [[تفسیر]] کرده است<ref>برای نمونه شیخ طوسی در تفسیر این جمله فرموده است: {{عربی|و روی عن ابی جعفر و ابی عبد الله {{عم}} ان الآیة نزلت بعد ان نصب النبی {{صل}} علیّا علما للأمّة یوم غدیرخم منصرفه عن حجة الوداع فانزل الله یومئذ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}}} (التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۳۵ و ۴۳۶) به بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۳، ص۳۳۳، ۳۳۴، ۳۳۹ و ۳۴۰ (باب چهلم ح۵، ۶، ۷ و ۱۵) نیز بنگرید. سید هاشم بحرانی در این کتاب شش حدیث از کتاب‌های اهل تسنن و ۱۵ حدیث از کتاب‌های شیعه دال بر اینکه این آیه در روز عید غدیر نازل شده، جمع‌آوری کرده است (ر. ک: بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۳، ص۳۲۸-۳۴۰).</ref>.


پل نویا در تقویت انتساب این تفسیر به [[امام صادق]]{{ع}} از تفسیر کامل دیگری منسوب به آن حضرت خبر داده است. عبارت وی چنین است: «از اتفاق [[نیک]]، تفسیر کاملی را که به نام [[امام جعفر صادق]]{{ع}} به دست [[محمد بن ابراهیم نعمانی]] - [[شاگرد]] [[کلینی]] - فراهم آمده است و در دست داریم. این تفسیر را که دست‌کم دو نسخه از آن موجود است، می‌توان همتای [[شیعی]] نسخۀ ابن عطا دانست که سلمی آن را در تفسیر خود حفظ‍ کرده است»<ref>ر.ک: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۳۱.</ref> ولی:
پل نویا در تقویت انتساب این تفسیر به [[امام صادق]] {{ع}} از تفسیر کامل دیگری منسوب به آن حضرت خبر داده است. عبارت وی چنین است: «از اتفاق [[نیک]]، تفسیر کاملی را که به نام [[امام جعفر صادق]] {{ع}} به دست [[محمد بن ابراهیم نعمانی]] - [[شاگرد]] [[کلینی]] - فراهم آمده است و در دست داریم. این تفسیر را که دست‌کم دو نسخه از آن موجود است، می‌توان همتای [[شیعی]] نسخۀ ابن عطا دانست که سلمی آن را در تفسیر خود حفظ‍ کرده است»<ref>ر. ک: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ص۱۳۱.</ref> ولی:
#از تفسیر کاملی که وی از آن خبر داده، اطلاعی در دست نیست و آنچه از تفسیر [[نعمانی]] موجود است، روایتی است طولانی که نعمانی با سند متصل از امام صادق{{ع}} در اصناف [[آیات قرآن]] نقل کرده و در آغاز جلد ۹۳ [[بحار الانوار]] ذکر شده و به صورت رساله‌ای مستقل با عنوان «[[محکم و متشابه]]» منسوب به [[سید مرتضی]] نیز به چاپ رسیده است و آن [[تفسیر]] با این تفسیر کاملاً مغایرت دارد و نمی‌توان آن را همتای [[شیعی]] این [[تفسیر عرفانی]] دانست.
# از تفسیر کاملی که وی از آن خبر داده، اطلاعی در دست نیست و آنچه از تفسیر [[نعمانی]] موجود است، روایتی است طولانی که نعمانی با سند متصل از امام صادق {{ع}} در اصناف [[آیات قرآن]] نقل کرده و در آغاز جلد ۹۳ [[بحار الانوار]] ذکر شده و به صورت رساله‌ای مستقل با عنوان «[[محکم و متشابه]]» منسوب به [[سید مرتضی]] نیز به چاپ رسیده است و آن [[تفسیر]] با این تفسیر کاملاً مغایرت دارد و نمی‌توان آن را همتای [[شیعی]] این [[تفسیر عرفانی]] دانست.
#خود آن تفسیر کاملی که وی از آن خبر داده نیز نیاز به [[سند معتبر]] دارد تا بتوان از مقارنۀ مطالب آن با این تفسیر، صحّت و اعتبار این تفسیر را به‌دست آورد، و سند معتبری برای آن نیز وجود ندارد.
# خود آن تفسیر کاملی که وی از آن خبر داده نیز نیاز به [[سند معتبر]] دارد تا بتوان از مقارنۀ مطالب آن با این تفسیر، صحّت و اعتبار این تفسیر را به‌دست آورد، و سند معتبری برای آن نیز وجود ندارد.


البته هرچند تفسیر موجود منسوب به آن [[حضرت]] سند معتبری ندارد و [[صدور روایات]] و مطالب آن از [[امام صادق]]{{ع}} [[ثابت]] نیست، ولی نمی‌توان همۀ [[روایات]] و مطالب آن را ساختگی و نسبت داده‌شده به امام صادق{{ع}} دانست؛ زیرا دلیلی بر ساختگی بودن همۀ روایات وجود ندارد و دست‌کم احتمال صدور بخشی از آن روایات از آن حضرت منتفی نمی‌باشد؛ پس اینکه از [[ابن تیمیه]] نقل کرده‌اند که گفته است: «تمام آنچه در [[تفسیر سلمی]] از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نقل شده، [[دروغ]] بر جعفر است»<ref>تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۱۱؛ ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۸۶.</ref>. مدعایی بدون دلیل می‌باشد و بی‌پایه‌تر از آن، [[سخن]] [[ذهبی]] - مؤلف [[التفسیر و المفسرون]] و [[ابو حفص عمران]]، محقق تفسیر سلمی است که در تقریر [[کلام]] ابن تیمیه گفته‌اند: {{عربی|"فهذه كلمة حق من ابن تيمیّة اذ انّ غالب ما جاء به عن جعفر الصادق كله من وضع الشيعة عليه ولست ادري كیف اغتر السلمي وهو العالم المحدث بمثل هذه الروايات المختلقة الموضوعة}}<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۸۷؛ تفسیر السلمی، ج۱، ص۱۲.</ref>؛ این کلمۀ حقی است که از ابن تیمیّه صادر شده است؛ زیرا بیشتر آنچه سلمی از امام جعفر صادق{{ع}} آورده، تمامش از ساخته‌های [[شیعه]] بر او است و نمی‌دانم چگونه سلمی با اینکه عالم و [[محدّث]] است، نسبت به این‌گونه [[روایات دروغ]] و ساختگی [[فریب]] خورده است»؛ زیرا:
البته هرچند تفسیر موجود منسوب به آن [[حضرت]] سند معتبری ندارد و [[صدور روایات]] و مطالب آن از [[امام صادق]] {{ع}} [[ثابت]] نیست، ولی نمی‌توان همۀ [[روایات]] و مطالب آن را ساختگی و نسبت داده‌شده به امام صادق {{ع}} دانست؛ زیرا دلیلی بر ساختگی بودن همۀ روایات وجود ندارد و دست‌کم احتمال صدور بخشی از آن روایات از آن حضرت منتفی نمی‌باشد؛ پس اینکه از [[ابن تیمیه]] نقل کرده‌اند که گفته است: «تمام آنچه در [[تفسیر سلمی]] از [[امام جعفر صادق]] {{ع}} نقل شده، [[دروغ]] بر جعفر است»<ref>تفسیر السلمی و هو حقائق التفسیر، ج۱، ص۱۱؛ ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۸۶.</ref>. مدعایی بدون دلیل می‌باشد و بی‌پایه‌تر از آن، [[سخن]] [[ذهبی]] - مؤلف [[التفسیر و المفسرون]] و [[ابو حفص عمران]]، محقق تفسیر سلمی است که در تقریر [[کلام]] ابن تیمیه گفته‌اند: {{عربی|"فهذه كلمة حق من ابن تيمیّة اذ انّ غالب ما جاء به عن جعفر الصادق كله من وضع الشيعة عليه ولست ادري كیف اغتر السلمي وهو العالم المحدث بمثل هذه الروايات المختلقة الموضوعة}}<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۸۷؛ تفسیر السلمی، ج۱، ص۱۲.</ref>؛ این کلمۀ حقی است که از ابن تیمیّه صادر شده است؛ زیرا بیشتر آنچه سلمی از امام جعفر صادق {{ع}} آورده، تمامش از ساخته‌های [[شیعه]] بر او است و نمی‌دانم چگونه سلمی با اینکه عالم و [[محدّث]] است، نسبت به این‌گونه [[روایات دروغ]] و ساختگی [[فریب]] خورده است»؛ زیرا:
#هیچ دلیلی بر اینکه همۀ [[روایات]] این [[تفسیر]] ساختگی باشد، وجود ندارد.
# هیچ دلیلی بر اینکه همۀ [[روایات]] این [[تفسیر]] ساختگی باشد، وجود ندارد.
#بر فرض ساختگی بودن، هیچ شاهدی بر اینکه [[شیعه]] این روایات را ساخته و به [[دروغ]] به آن [[حضرت]] نسبت داده باشد، وجود ندارد.
# بر فرض ساختگی بودن، هیچ شاهدی بر اینکه [[شیعه]] این روایات را ساخته و به [[دروغ]] به آن [[حضرت]] نسبت داده باشد، وجود ندارد.
#در این تفسیر مطالبی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که با [[عقائد]] شیعه ناسازگار است و بی‌تردید از ساخته‌های شیعه نمی‌باشد؛ برای نمونه، در این تفسیر از آن حضرت چنین نقل شده است:{{عربی|"ونور الطريق الى الله جل جلاله بنور ابي بكر و عمر و عثمان و علي - رضوان الله علیهم و رحمته - فمن اجل ذلك}} {{متن حدیث|قَالَ النَّبِيُّ: أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمُ اقْتَدَيْتُمُ اهْتَدَيْتُمْ}}<ref>ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۵۲.</ref>؛
# در این تفسیر مطالبی از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده که با [[عقائد]] شیعه ناسازگار است و بی‌تردید از ساخته‌های شیعه نمی‌باشد؛ برای نمونه، در این تفسیر از آن حضرت چنین نقل شده است:{{عربی|"ونور الطريق الى الله جل جلاله بنور ابي بكر و عمر و عثمان و علي - رضوان الله علیهم و رحمته - فمن اجل ذلك}} {{متن حدیث|قَالَ النَّبِيُّ: أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمُ اقْتَدَيْتُمُ اهْتَدَيْتُمْ}}<ref>ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۵۲.</ref>؛


در [[روایت]] دیگر نیز چنین نقل شده است: {{عربی|"ونور الارض بابي بكر و عمر و عثمان و علي - رضي الله عنهم}}<ref>ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۵۲.</ref>؛ اگر روایات این تفسیر از ساخته‌های شیعه می‌بود، هرگز چنین روایاتی در آن دیده نمی‌شد، بلکه روایاتی که [[عقاید شیعه]] را تأکید کند، در آن فراوان می‌بود و حال آنکه چنین روایاتی در آن بسیار اندک است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۶۴-۲۷۰.</ref>
در [[روایت]] دیگر نیز چنین نقل شده است: {{عربی|"ونور الارض بابي بكر و عمر و عثمان و علي - رضي الله عنهم}}<ref>ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۵۲.</ref>؛ اگر روایات این تفسیر از ساخته‌های شیعه می‌بود، هرگز چنین روایاتی در آن دیده نمی‌شد، بلکه روایاتی که [[عقاید شیعه]] را تأکید کند، در آن فراوان می‌بود و حال آنکه چنین روایاتی در آن بسیار اندک است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۶۴-۲۷۰.</ref>


== فهرست کتاب ==
== فهرست کتاب ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش