جز
جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در پاسخ آنها فرمود: {{متن حدیث|لَوْ لَا الدّينُ لَكُنْتُ مِنْ أدْهَى الْعَرَبِ}}<ref>احقاق الحق، ج۲، ص۳۳۱؛ ج۸، ص۵۹۵ از مصادر عامه، و لاحظ: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۸.</ref>؛ اگر [[دین خدا]] و [[شرع]] [[مبین]] مانع من نبود من [[عالمترین]] [[مردم]] به کید و حیله و خدعه بودم. | [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در پاسخ آنها فرمود: {{متن حدیث|لَوْ لَا الدّينُ لَكُنْتُ مِنْ أدْهَى الْعَرَبِ}}<ref>احقاق الحق، ج۲، ص۳۳۱؛ ج۸، ص۵۹۵ از مصادر عامه، و لاحظ: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۸.</ref>؛ اگر [[دین خدا]] و [[شرع]] [[مبین]] مانع من نبود من [[عالمترین]] [[مردم]] به کید و حیله و خدعه بودم. | ||
چگونه [[تصوّر]] میشود که [[خلفای سه گانه]] از [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} [[اعلم]] به حفظ حوزه باشند؟ علمای [[عامه]] [[گمان]] دارند که [[خلیفه دوم]] ( | چگونه [[تصوّر]] میشود که [[خلفای سه گانه]] از [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} [[اعلم]] به حفظ حوزه باشند؟ علمای [[عامه]] [[گمان]] دارند که [[خلیفه دوم]] (عمر بن خطاب) زیرکترین عرب در [[تدبیر امور]] دنیویّه و سیاسات بود و حال آنکه او در هر مشکلی از [[مشکلات]] به امیرالمؤمنین {{ع}} [[پناهنده]] میشد و بیش از هفتاد مورد در کتب عامه ثبت شده که گفت: {{عربی|لولا عَلِىٌّ لَّهَلَكَ عُمَرٌ}}<ref>مناقب خوارزمی، ص۳۹؛ ینابیع المودّه قندوزی، ص۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۴۶، باب ۶۵، حدیث ۲۶۹؛ سنن کبری، ج۷، ص۴۴۲؛ الریاض النضره، ج۲، ص۱۹۴؛ ذخائر العقبی، ص۸۲؛ درّالمنثور، ج۱، ص۲۸۸؛ سنن بیهقی، ج۷، ص۴۴۲.</ref>؛«اگر علی نبود، [[عمر]] هلاک میشد!!». | ||
اما اولویّت [[مفضول]] با وجود [[فاضل]] از جهت [[امامت]] و [[خلافت]] علاوه بر اینکه از منکراتی است که هیچ عاقلی او را نخواهد پسندید و [[حکم]] عقلِ مستقل و نقل بر [[قبح]] آن است، موجب [[سخریه]] و [[استهزاء]] و اضمحلال [[شرع]] [[نبوی]] در مقابل [[ادیان]] و [[مذاهب]] سابقه است؛ زیرا [[عالمان]] [[مسیحی]] و [[یهودی]] و نیز بسیاری از صاحبان [[عقول]] از این [[طوایف]] میتوانند به همین سخن واهی، [[مسلمانان]] را [[الزام]] و محکوم نمایند و بگویند: شما ادعا دارید که پیامبرتان، آخرین [[فرستاده الهی]] است و بر همه [[خلق]] از هر [[طایفه]] و صاحبان ادیان و مذاهب، [[واجب]] است که از پیامبرتان [[پیروی]] کند و بعد از او، [[متابعت]] نمایند مفضول از همه جهات را که از سایرین در [[حفظ]] [[رعیت]] و [[سلوک]] [[امارت]] و مملکت داری [[اعلم]] است ـ که [[شأن]] [[سلاطین]] جبابره و فراعنه و قیاصره است ـ که در نتیجه بُخت النصر از همه خلق به امامت و خلافت سزاوارتر است! | اما اولویّت [[مفضول]] با وجود [[فاضل]] از جهت [[امامت]] و [[خلافت]] علاوه بر اینکه از منکراتی است که هیچ عاقلی او را نخواهد پسندید و [[حکم]] عقلِ مستقل و نقل بر [[قبح]] آن است، موجب [[سخریه]] و [[استهزاء]] و اضمحلال [[شرع]] [[نبوی]] در مقابل [[ادیان]] و [[مذاهب]] سابقه است؛ زیرا [[عالمان]] [[مسیحی]] و [[یهودی]] و نیز بسیاری از صاحبان [[عقول]] از این [[طوایف]] میتوانند به همین سخن واهی، [[مسلمانان]] را [[الزام]] و محکوم نمایند و بگویند: شما ادعا دارید که پیامبرتان، آخرین [[فرستاده الهی]] است و بر همه [[خلق]] از هر [[طایفه]] و صاحبان ادیان و مذاهب، [[واجب]] است که از پیامبرتان [[پیروی]] کند و بعد از او، [[متابعت]] نمایند مفضول از همه جهات را که از سایرین در [[حفظ]] [[رعیت]] و [[سلوک]] [[امارت]] و مملکت داری [[اعلم]] است ـ که [[شأن]] [[سلاطین]] جبابره و فراعنه و قیاصره است ـ که در نتیجه بُخت النصر از همه خلق به امامت و خلافت سزاوارتر است! |