بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
گروهی از [[فلاسفه]] قدیم اندیشههایی را از مکاتب مختلف [[فلسفی]] برمیگرفتند و به هم میآمیختند و از آن میان فلسفهای میآفریدند. اینان را "التقاطیون" و کار آنان را "التقاط" خواندهاند<ref>سیر حکمت در اروپا، ۷۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص | گروهی از [[فلاسفه]] قدیم اندیشههایی را از مکاتب مختلف [[فلسفی]] برمیگرفتند و به هم میآمیختند و از آن میان فلسفهای میآفریدند. اینان را "التقاطیون" و کار آنان را "التقاط" خواندهاند<ref>سیر حکمت در اروپا، ۷۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۰.</ref>. | ||
در روزگار معاصر، برخی روشنفکران که به ظاهر شیعهاند، آمیزهای از باورهای [[اسلامی]] و پارهای گرایشهای [[فکری]] مانند گرایشهای اومانیستی، مارکسیستی و | در روزگار معاصر، برخی روشنفکران که به ظاهر شیعهاند، آمیزهای از باورهای [[اسلامی]] و پارهای گرایشهای [[فکری]] مانند گرایشهای اومانیستی، مارکسیستی و اگزیستانسیالیستی را فراهم آورده و مدعیاند که [[تفسیر]] درستِ [[آموزههای اسلامی]] همین است. آسیبی که چنین اندیشههایی به [[آموزههای اسلامی]] وارد میسازند، بیشتر از اندیشههای مکاتب ضد [[اسلامی]] است. [[پیامبر]] {{صل}} برای محفوظ ماندن [[دین اسلام]] از چنین خطرهایی، سفارش فرموده است که [[مسلمانان]] همواره با [[قرآن و عترت]] همراه باشند<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۶۳؛ شهید مطهری افشاگر توطئه، ص۲۸۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۰.</ref> | ||
== معناشناسی == | |||
التقاط از ریشه «لقط» به معنای پیداکردن چیزی بدون جستجو و [[طلب]] است<ref>زمخشری، ج۳، ص۲۰۹؛ ابن اثیر، ج۴، ص۲۶۴.</ref> و در [[قرآن کریم]] نیز به همین معنا آمده است<ref>قصص، ۸؛ یوسف، ۱۰.</ref>. التقاط را یافتن و گردآوری مطالب پراکنده از [[علوم]] مختلف<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۲۲۲؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، ص۵۲۸.</ref> و گرفتن بخشی از سخن و گفتار کسی<ref>دهخدا، ج۲، ص۲۷۲۶. </ref> نیز معنا کردهاند. التقاط در اصطلاح به دستچین کردن خودسرانه [[عقاید]] و اندیشههای ناهمگون، بدون [[پایداری]] روی اصول معین و مشخص گفته میشود<ref>آقا بخشی، علی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۸.</ref> و جریان التقاط در برابر جریان نابگرایی در اندیشه مطرح میشود<ref>اکبری جدی، صابر، تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران، ص۱۳۳.</ref>. | |||
التقاط [[دینی]] به درآمیختن آموزههای غیردینی با اصول دینی گویند که در نتیجه آن، جوهره [[دین]] اصیل، تجزیه خواهد شد و معیار سنجش دین [[تغییر]] میکند<ref>نوایی، علی اکبر، التقاط، ویژگیها و پیامدها، ص۳.</ref>. درآمیختن اندیشه [[اسلام]] با [[تفکر]] [[سوسیالیسم]] ـ [[مارکسیسم]]، اگزیستانسیالیسم، [[لیبرالیسم]]، اندیشههای کهن در [[ایران]] پیش از اسلام، اندیشههای مرتاضانه و صوفیمنشانه [[هندی]] با اصول تفکر افلاطونی و ارسطویی همه به نوعی التقاط در اسلام است<ref>اکبری جدی، صابر، تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران، ص۱۳۳.</ref>. | |||
«[[تفسیر به رأی]]» و «[[بدعت]]»، از واژههای مرتبط با التقاط هستند. تفسیر به رأی، به معنای بیان و [[تفسیر قرآن]] و موضوعات مختلف، مطابق با میل و سلیقه شخصی و [[هوای نفس]]<ref>انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۳، ص۱۸۱۴؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۰، ص۴۰.</ref>، یکی از مصادیق التقاط است<ref>جوادی آملی، تسنیم، ج۱، ص۲۲۵. </ref>؛ چنان که «بدعت» به معنای رسم تازه و [[آیین]] نوپیدا<ref>دهخدا، ج۳، ص۳۸۵۸.</ref> و افزودن چیزی به [[دین]] یا کاستن چیزی از آن<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۶، ج۱۶، ص۱۰۱. </ref> و نتیجه [[اجتهاد]] به [[رأی]] و برداشتهای التقاطی از [[منابع دینی]]<ref>مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ج۳، ص۴۵. </ref> است<ref>[[مسلم ناصری|ناصری، مسلم]]، [[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۱۷۴.</ref>. | |||
== پیشینه التقاط == | |||
پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}}، پیشرفتهای نظامی گسترده [[مسلمانان]] در مناطق [[ایران]] و [[روم]] و [[مسلمان]] شدن [[مشرکان]] و [[احبار]] و [[رهبانان]]، موجب رواج اندیشههای متفاوت میان مسلمانان شد<ref>خسروپناه، عبدالحسین، آسیبشناسی جامعه دینی، ص۳۰ – ۳۲.</ref>. نخستین کسانی که با ادعای [[مسلمانی]] و [[تظاهر به اسلام]]، [[افکار]] [[انحرافی]] و [[اسرائیلیات]] را وارد فرهنگ و متون اسلامی کردند، [[یهودیان]] بودند<ref>دیاری، محمدتقی، پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، ص۹۰-۹۱.</ref>. اوجگیری [[قدرت]] [[خلفای اموی]] و [[تمایل]] [[حکومت]] برای عرضه تفکراتی که موجب تقویت [[امویان]] میشد، اندیشههای مخالف [[اسلام]] را رواج داد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، ص۴۳۶.</ref> و پس از آن، گسترش [[نهضت]] [[ترجمه]] (دوره [[عباسیان]])، سبب [[نفوذ]] بیشتر اندیشههای دیگر [[ادیان]] و [[مذاهب]] و ترویج آن میان [[مسلمانان]] شد<ref>هولت، پی. ام و دیگران، تاریخ اسلام کمبریج، ترجمه تیمور قادری، ج۲، ص۱۹۷۳- ۱۹۸۷.</ref>. | |||
در سدههای اخیر نیز [[مذاهب مختلف اسلامی]] از جمله برخی [[پیروان مذهب شیعه]]، مصون از [[افکار التقاطی]] نبودهاند<ref>زاهد زاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، ص۸۷-۹۷ و ص۱۱۴- ۱۱۵.</ref>. | |||
در دوران معاصر و با شکلگیری مکاتب [[کمونیستی]]، لیبرالیستی و مادیگرایانه و مانند آن، [[روشنفکران]] و [[دانشمندان]] [[ایرانی]]، باب دیگری از اندیشه را [[تجربه]] کردند<ref>خسروپناه، عبدالحسین، آسیبشناسی جامعه دینی، ص۶۵.</ref>. برخی از این [[اندیشمندان]] ریشه [[انحطاط]] مسلمانان را شرایط [[فرهنگی]] و [[معرفتی]] و نوع نگاه به مبانی و [[آموزههای اسلام]] و تفکیک میان [[دین]] و [[دنیا]] دانستهاند<ref>بازرگان، مهدی، مجموعه آثار مهندس بازرگان، ج۸، ص۲۵۰-۲۵۸.</ref> و [[غفلت]] از آموزههایی مانند [[مبارزه]] و [[جهاد]] در [[اسلام]] را سبب توجه به مکاتب [[کمونیستی]] و ماتریالیستی برای پیدا کردن [[راه و رسم]] مبارزه برشمردهاند<ref>بازرگان، مهدی، مجموعه آثار مهندس بازرگان، ج۸، ص۳۰۹. </ref>. | |||
اصطلاح التقاط در [[ادبیات]] [[علمی]]، فلسفی و [[فرهنگی]] ـ [[اجتماعی]] معاصر، پیشینهای حدود نیم قرن دارد و اصطلاح «[[مکتب]] التقاطی» و «التقاط [[فکری]]» در دهه پنجاه به ویژه پس از [[تغییر]] [[عقیده]] [[اسلامی]] [[سازمان]] مجاهدین [[خلق]] [[ایران]]، در ادبیات فکری [[سیاسی]] ایران رواج یافت<ref>اکبری جدی، صابر، تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref>. | |||
گروه فرقان از گروههای التقاطی بود که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با نام «کهفیها» فعالیت خود را آغاز کرده بود<ref>روزی طلب، محمد حسن، ترکیب التقاط و ترور، ص۱۷۰.</ref>. این گروه با ارائه دیدگاههای تند و [[افراطی]] از [[اسلام]] و [[قرآن]] در صدد جذب [[جوانان]] و دانشگاهیان برآمد. مهمترین ویژگی گروه فرقان، [[تفسیر به رأی]] و [[تفسیر]] بدعتگونه از قرآن، [[نهج البلاغه]] و [[صحیفه سجادیه]] بود. این گروه با بهرهگیری از [[احساس]] [[وظیفه]] عمومی در مورد گسترش قرائت مبارزهجویانه از [[دین]]، تلاش کرد با [[ادبیات سیاسی]] ـ مذهبی و با نگاهی التقاطی و متأثر از [[مارکسیسم]]، به تجزیه و تحلیل مسائل مذهبی بپردازد<ref>روزی طلب، محمد حسن، ترکیب التقاط و ترور، ص۲۸-۲۹.</ref>.<ref>[[مسلم ناصری|ناصری، مسلم]]، [[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۱۷۴.</ref> | |||
== التقاط از نگاه [[اسلامی]] == | |||
از نگاه [[قرآن کریم]] اسلام [[دینی]] کامل<ref>مائده، ۳.</ref> و مبرا از هر کم و فزونی<ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج۴، ص۴۵۷. </ref> است؛ از این رو اسلام ضمن [[ارزش]] دادن به [[اجتهاد]] صحیح و دارای مبانی اصولی و چارچوب مشخص<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref> و ارجگذاری به [[تعمق]] و [[تعقل]]<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۶، ص۸۷۷.</ref>، با [[بدعت در دین]]<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۶، ص۱۰۲. </ref>، [[تفسیر به رأی]]<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۰، ص۴۰. </ref> و التقاط<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۲۴۴.</ref> مخالف است. قرآن کریم التقاط و آمیختن [[حق]] با [[باطل]] را امری [[ناپسند]] شمرده و از آن [[نهی]] کرده<ref>بقره، ۴۲؛ آل عمران، ۷۱.</ref> و زمینه پیدایش [[افکار]] و برداشتهای التقاطی و نادرست را [[انحراف فکری]] و [[قلبی]] دانسته است<ref>آل عمران، ۷.</ref>. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز برای [[حفظ]] [[خلوص]] [[دین]] و [[جلوگیری از گمراهی]] [[امت]]، به [[تمسک به قرآن]] و [[اهل بیت]]{{عم}} امر کرد<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۱۵.</ref>. امیرالمؤمنین علی{{ع}} نیز منشأ [[اختلافها]] و [[درگیریها]] و [[فتنهها]] در [[جامعه اسلامی]] را [[احکام]] ساختگی و التقاط و آمیختن [[باطل]] با [[حق]] دانسته است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴.</ref>. همین آمیختگی [[حق و باطل]] [[مذاهب]]، [[فرقهها]] و مکاتب [[کلامی]] متعدد و متضاد را پدید آورده است<ref>حق پناه، رضا، دگراندیشان و نگرههای التقاطی، ص۱۲۰.</ref>. | |||
از سوی دیگر، [[عالمان دینی]] نیز همواره به [[تحریف]] و [[انحراف]] در اصول و مبانی دین حساس بودهاند و با تلاش [[علمی]] و [[فرهنگی]]، [[جامعه]] را از [[هجوم]] موجهای سهمگین [[تحریفگران]]، دور داشتهاند و از [[اسلام ناب]] [[دفاع]] کردهاند<ref>میری، سیدعباس، دغدغهها و حساسیتهای شهید مطهری، ص۲۲۹.</ref>.<ref>[[مسلم ناصری|ناصری، مسلم]]، [[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۱۷۵.</ref> | |||
== خاستگاه و عوامل التقاط == | |||
[[فهم]] [[دین]] بدون معیار و [[مرجع]] قابل [[اعتماد]]، زمینهساز ورود هرگونه تعبیر و [[تفسیری]] به حوزه [[دینشناسی]] است و مقوله التقاط از همین جا روی مینماید<ref>نوایی، علی اکبر، التقاط، ویژگیها و پیامدها، ص۳.</ref>. مهمترین عوامل التقاط در [[مکاتب فکری]]، پیشداوری در خصوص [[متون دینی]]، بدون رعایت ضوابط و شرایط تفسیر متن<ref>خسروپناه، عبدالحسین، آسیبشناسی جامعه دینی، ص۲۱۴.</ref>، [[علمزدگی]] و [[تفسیر علمی]] و [[دلبستگی]] [[افراطی]] به [[دانش]] جدید، [[زیادهروی]] در [[عقلگرایی]] در تفسیر متون دینی، [[نفوذ]] اندیشههای [[بیگانه]] و [[هجوم]] سنگین تفکر [[غرب]] در [[قرن چهاردهم]] [[هجری]] و [[تضعیف]] شدید [[باورهای دینی]] در میان مسلمانان<ref>اکبری جدی، صابر، تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران، ص۱۳۵ – ۱۳۷.</ref> است. | |||
اندیشمند اسلامی علت پیدایش دیدگاه التقاطی جدید در مورد [[مذهب]] و [[تفسیر]] مادی از [[اسلام]] را سابقه [[تاریخی]] نگرش تکبعدی به اسلام دانسته و فروکاستن همه ابعاد اسلام به [[مادیت]] را واکنشی در برابر نظرات [[افراطی]] گذشتگان ارزیابی کرده است که ابعاد مادی [[جهان]] و [[انسان]] را به [[فراموشی]] سپردند و با تفسیر ماورایی تمامی ابعاد وجود، همه مفاهیم اسلام را به معانی [[عرفانی]] و [[معنوی]] تفسیر کردند<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۰، ص۴۵۹ و ج۱۱، ص۲۱۷.</ref>. | |||
تعریف درست از [[اسلام ناب]] و اصیل و مبتنی بر [[جهانبینی]] و [[آموزههای اسلام]]، سبب [[شناخت]] بهتر جریانهای التقاطی میشود. از دیدگاه ایشان اسلام ناب در برابر انواع متفاوتی از اسلام قرار دارد. ایشان با تبیین [[اسلام آمریکایی]] و ذکر ویژگیهای آن در برابر اسلام ناب، [[تفکرات]] [[اسلامی]] مبتنی بر [[سرمایهداری]] و [[اشرافیت]] یا مقدسنماهای حوزه و [[دانشگاه]] و تلاش آنان را برای جایگزین کردن این اسلام به جای اسلام ناب [[نقد]] کرده و این تفکرات را التقاطی خوانده است<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۱۱، ۸۷-۸۸، ۱۲۰، ۱۳۷ و ۱۴۵.</ref>.<ref>[[مسلم ناصری|ناصری، مسلم]]، [[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۱۷۶.</ref> | |||
== پیامدهای جریانهای التقاطی == | |||
اقبال جریانهای [[فکری]] گوناگون به [[مطالعات قرآنی]] در [[ایران]] معاصر، با اینکه به ظهور شخصیتهای بزرگ [[قرآنی]] و [[تولید]] آثار برجسته منجر شد؛ در عین حال به رونق پدیده التقاط در حوزه [[اندیشه]] [[دینی]] نیز کمک کرد و روشنفکران ایدئولوژیگرا، در نتیجه [[نفوذ]] اندیشههای ماتریالیستی، سازگاردانستن [[اسلام]] با [[سوسیالیسم]] و شیفتگی در برابر [[مارکسیسم]] به عنوان [[علم]] [[مبارزه]]، به التقاط انقلابی ـ [[مارکسیستی]] روی آوردند<ref>اکبری جدی، صابر، تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران، ص۱۵۲.</ref>. | |||
یکی از اندیشمندان، تجددگرایی [[افراطی]] را که عبارت بود از آراستن اسلام به آنچه در اسلام نیست و پیراستن آن از آنچه در اسلام هست، تا اسلام را باب طبع [[زمان]] سازد، آفت بزرگی برای [[نهضت]] میدید و [[پیشگیری]] از آن را ضروری میدانست<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۸۸. </ref>. از نظر وی خطر مکتبهای التقاطی همانند زیان مکتبهای معارض اسلام، یا حتی بیشتر از آنهاست<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۱۷۷.</ref> و التقاطیها دانسته یا ندانسته در [[خدمت]] استعمارند<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۲۴۸. </ref>. زمینه مهم [[تحریف]]، به ویژه تحریف [[متون دینی]] و [[تفسیر]] و تأویلهای بیجا از آن، [[جهل و نادانی]] [[مردم]] به این متون است و [[شناخت]] راههای مغالطه و تحریف، برای دورماندن از [[فریب]] آن، لازم به نظر میرسد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۵، ص۱۲۰ و ج۲۲، ص۲۰۰-۲۰۲.</ref>. | |||
ضرر کسانی را که با چهره [[دوست]] و به نام اسلام، از [[قرآن]] [[تفسیر به رأی]] میکنند و [[تفکرات]] خود را به اسلام نسبت میدهند، به مراتب بیش از زیان [[دشمنان]] ظاهری مانند [[امریکا]] است<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۸، ص۱۴۳ و ج۱۱، ص۶۷-۶۸.</ref> و تصویری که این گروهها از اسلام ارائه میدهند، موجب بدنامی اسلام خواهد بود<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۱، ص۶۸.</ref>. | |||
مقابله با جریان التقاط، محدود به مرزهای [[ایران]] نبود و [[اندیشمندان]] دیگری نیز در دیگر [[کشورهای اسلامی]]، در برابر آن موضع گرفتند. [[علما]] مبارزه با گروههای کمونیست پس از [[انقلاب]] [[عراق]] در قالب تألیف کتاب و مقاله، صدور [[فتوا]] و [[سخنرانی]] صورت گرفت<ref>تبرائیان، صفاءالدین، احیارگر حوزه نجف، زندگی و زمانه آیتالله العظمی حکیم، ص۳۵۳- ۳۶۴.</ref>.<ref>[[مسلم ناصری|ناصری، مسلم]]، [[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۱۷۷.</ref> | |||
== [[گشایش]] باب [[اجتهاد]] و نظر == | |||
یکی از دانشمندان معاصر در عین حال که به شدت از التقاط و جریانهای التقاطی [[پرهیز]] میداد، باب اجتهاد را باز میدانست و معتقد بود در [[نظام اسلامی]]، باب اجتهاد باید همواره باز باشد و دیدگاههای [[اجتهادی]] و [[فقهی]] در زمینههای مختلف، هرچند مخالف یکدیگر، آزادانه عرضه شود و کسی [[حق]] جلوگیری از آن را ندارد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۱۷۷.</ref>. | |||
ایشان به [[روحانیان]] [[تذکر]] میداد از اندیشههای مختلفی که بر اساس [[نیت]] [[پاک]] و [[عواطف]] و [[احساسات]] [[معنوی]] و [[عرفانی]] ابراز میشود، استقبال کنند و فوری بر آن برچسب التقاط و [[انحراف]] نزنند و اگر [[انحرافی]] را دیدند با بیانی آکنده از [[محبت]] و [[دوستی]] با آن برخورد کنند و راه درست را نشان دهند وگرنه این [[جوانان]] به [[گروههای انحرافی]] [[گرایش]] پیدا خواهند کرد که [[گناه]] آن کمتر از التقاط نیست<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۹۸- ۹۹.</ref>.<ref>[[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۱۷۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009734.jpg|22px]] [[مسلم ناصری|ناصری، مسلم]]، [[التقاط - ناصری (مقاله)| مقاله «التقاط»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۲''']] | |||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | # [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |