براء بن مالک بن نضر انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
خط ۴۵: خط ۴۵:
از [[اخبار]] [[فتوحات]] برمی‌آید که حضور براء بن مالک، همیشه موجب قوت و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در برابر [[مشرکان]] بوده است. در [[نبرد]] زَارَه<ref>شهرک بزرگی در بحرین است که در سال دوازدهم، در زمان خلافت ابوبکر فتح شد، عین الزاره نیز در آنجا معروف است [یاقوت حموی، ج۳، ص۱۳۶]. نبرد زاره در زمان ابوبکر بود و در حالی که علاء بن حضرمی آنان را محاصره کرده بود، ابوبکر درگذشت و عمر همچنان فرماندهی سپاه مسلمانان را بر عهده علاء بن حضرمی گذاشت [خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۸۴].</ref> مرزبان آنجا به دست [[براء]] کشته شد. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۸۰.</ref> به [[اشتباه]] نبرد زاره را با شوشتر خلط کرده است. [[ابن سیرین]]، کشته شدن مرزبان را چنین نقل می‌کند: براء با ضربت شمشیری که به پشت او زد، مرزبان را به [[خاک]] انداخت، آنگاه دستانش را قطع کرد و لباس‌ها و کمربند و عبای مقتول را به [[غنیمت]] گرفت<ref>بلاذری، ج۱، ص۱۰۴.</ref>. در برخی گزارش‌ها، [[غنایم]] را [[شمشیر]] و کمربند بسیار قیمتی‌ای گفته‌اند که با جواهراتی [[زینت]] شده بود و سی هزار درهم [[ارزش]] داشت. چون عمر از این موضوع [[آگاه]] شد، با [[اقرار]] بر اینکه در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} این گونه غنایم (اسلاب) به دست آمده از [[دشمن]] تخمیس نمی‌شد، بیان داشت: این مبلغ زیاد، مرا بر آن میدارد تا [[خمس]] این غنایم را که شش هزار درهم است از براء بگیرم. ابن سیرین تصریح می‌کند که این نخستین غنیمتی بود که در [[اسلام]] تخمیس شد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۸۴؛ بلاذری، ج۱، ص۱۰۴؛ بغوی، ج۱، ص۲۴۴؛ خطیب بغدادی، ج۱۱، ص۳۴۳. بلاذری [ج۱، ص۱۰۴] قیمت غنایم به دست آمده را چهل هزار درهم نقل کرده است.</ref>. [[فقهای شیعه]] و [[اهل سنت]] به همین مناسبت به این موضوع پرداخته‌اند<ref>ر. ک: علامه حلی، منتهی المطلب، ج۵/۲ و ص۹۴ سرخسی، المبسوط، ج۱۰، ص۴۹؛ ابن حزم، ص۳۳۵-۳۳۹.</ref>.
از [[اخبار]] [[فتوحات]] برمی‌آید که حضور براء بن مالک، همیشه موجب قوت و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در برابر [[مشرکان]] بوده است. در [[نبرد]] زَارَه<ref>شهرک بزرگی در بحرین است که در سال دوازدهم، در زمان خلافت ابوبکر فتح شد، عین الزاره نیز در آنجا معروف است [یاقوت حموی، ج۳، ص۱۳۶]. نبرد زاره در زمان ابوبکر بود و در حالی که علاء بن حضرمی آنان را محاصره کرده بود، ابوبکر درگذشت و عمر همچنان فرماندهی سپاه مسلمانان را بر عهده علاء بن حضرمی گذاشت [خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۸۴].</ref> مرزبان آنجا به دست [[براء]] کشته شد. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۸۰.</ref> به [[اشتباه]] نبرد زاره را با شوشتر خلط کرده است. [[ابن سیرین]]، کشته شدن مرزبان را چنین نقل می‌کند: براء با ضربت شمشیری که به پشت او زد، مرزبان را به [[خاک]] انداخت، آنگاه دستانش را قطع کرد و لباس‌ها و کمربند و عبای مقتول را به [[غنیمت]] گرفت<ref>بلاذری، ج۱، ص۱۰۴.</ref>. در برخی گزارش‌ها، [[غنایم]] را [[شمشیر]] و کمربند بسیار قیمتی‌ای گفته‌اند که با جواهراتی [[زینت]] شده بود و سی هزار درهم [[ارزش]] داشت. چون عمر از این موضوع [[آگاه]] شد، با [[اقرار]] بر اینکه در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} این گونه غنایم (اسلاب) به دست آمده از [[دشمن]] تخمیس نمی‌شد، بیان داشت: این مبلغ زیاد، مرا بر آن میدارد تا [[خمس]] این غنایم را که شش هزار درهم است از براء بگیرم. ابن سیرین تصریح می‌کند که این نخستین غنیمتی بود که در [[اسلام]] تخمیس شد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۸۴؛ بلاذری، ج۱، ص۱۰۴؛ بغوی، ج۱، ص۲۴۴؛ خطیب بغدادی، ج۱۱، ص۳۴۳. بلاذری [ج۱، ص۱۰۴] قیمت غنایم به دست آمده را چهل هزار درهم نقل کرده است.</ref>. [[فقهای شیعه]] و [[اهل سنت]] به همین مناسبت به این موضوع پرداخته‌اند<ref>ر. ک: علامه حلی، منتهی المطلب، ج۵/۲ و ص۹۴ سرخسی، المبسوط، ج۱۰، ص۴۹؛ ابن حزم، ص۳۳۵-۳۳۹.</ref>.


آخرین [[جنگی]] که براء در آن حضور داشت و به اتفاق همه [[علمای شیعه]]<ref>طوسی، رجال، ص۲۷؛ علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۷۸؛ همو، رجال، ص۲۴؛ ابن داود حلی، ص۵۴؛ تفرشی، ج۱، ص۲۶۵.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۰۳؛ ابن سعد، ج۷، ص۹۶؛ دینوری، ص۱۳۰؛ بغوی، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۲۳۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۶ و همو، ج۵، ص۶۵؛ ذهبی، ج۱، ص۱۹۸.</ref> در آن به [[شهادت]] رسید، [[فتح]] شوشتر است که یکی از [[فتوحات]] سخت [[مسلمانان]] شمرده می‌شود. [[فرماندهی]] کل [[سپاه مسلمانان]] در این [[جنگ]] با [[ابوموسی اشعری]] بود. در [[تاریخ]] فتح [[شوشتر]] [[اختلاف]] است، واقدی فتح آن را سال بیست<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳؛ ذهبی، ج۱، ص۱۹۸.</ref> و برخی دیگر سال‌های نوزده و ۲۳ گفته‌اند<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۶؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳.</ref>. در این جنگ [[براء بن مالک]]، فرماندهی جناح راست [[سپاه]] [[ابوموسی]] را بر عهده داشت<ref>دینوری، ص۱۳۰؛ بلاذری، ج۲، ص۴۶۷.</ref>، بنا بر [[روایت]] [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۲، ص۴۶۷.</ref>، چون جنگ [[سختی]] با سپاه [[ایران]] درگرفت، مسلمانان توانستند آنان را تا کنار قلعه شوشتر به عقب رانند. در کنار قلعه بود که براء پس از نبردی سخت به شهادت رسید. اما بنا بر [[روایات]] مشهور، در یک مرحله [[ایرانیان]] توانستند سپاه مسلمانان را بر سر پل شوشتر [[شکست]] سختی دهند و آنان را منهزم کنند. در این حالت بود که مسلمانان با اینکه بسیاری از بزرگان [[صحابه]] حضور داشتند، به دلیل [[شهرت]] [[حدیث]] [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[مستجاب الدعوه]] بودن براء بن مالک و نیز مراتب بالای [[پارسایی]] و [[زهد]] او، از وی خواستند برای [[پیروزی]] مسلمانان [[دعا]] کند. براء نیز چنین [[دعا]] کردند: {{عربی|"أُقسِمُ عليك يا رَبِّ لَمَا مَنحتَنا أكتافَهم، وألْحَقْتَني بنَبيِّك، فمُنِحوا أكتافَهم"}}؛ «خدایا، تو را [[سوگند]] میدهم که اینان ([[دشمنان]]) را [[تسلیم]] ما کنی و مرا به پیامبرت محمد ملحق کنی». پس همان شد که او دعا کرد<ref>ابن حبان، ثقات، ج۳، ص۲۶؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۸۱؛ طوسی، اختیار، ج۱، ص۱۸۴؛ همو، رجال، ص۲۷؛ ابن عدی، ج۳، ص۳۱۴؛ شامی، ج۱۰، ص۲۵. شامی این خبر را از جمله آیات و معجزاتی برشمرده که برای براء حاصل شده است.</ref>. مسلمانان به آنان حمله‌ور شدند و [[سپاه]] هرمزان را چنان [[شکست]] دادند که [[بلاذری]] گوید: هرمزان و سپاه او با بدترین حالت، مجبور شدند به قلعه مستحکم [[شوشتر]] [[پناهنده]] شوند و چون هیچ راه نفوذی به درون قلعه نبود، [[مسلمانان]] به مدت بسیاری آن را به محاصره خود درآوردند تا اینکه گویند یکی از ایرانیانی که [[مسلمان]] شده و خود را به [[سپاه اسلام]] [[تسلیم]] کرده بود، برای [[ابوموسی]] تنها راه نفوذی به درون قلعه را فاش کرد که کاریز یا نقب زیرزمینی بود که تا وسط قلعه راه داشت<ref>این کاریز و نقب، از دوره ساسانیان برای آبیاری بوده است. در دیداری که سال ۱۳۸۲ش نگارنده از قلعه داشت، مهندسان آب خوزستان مشغول اجرای طرح انتقال آب برای آبیاری زمین‌ها از طریق همین کاریز بودند که امید است دیوارها و سقف‌های تاریخی آن با مشورت اساتید فن، با کمال دقت حفظ شود؛ چراکه دیگر جایگزین نخواهد داشت.</ref>.
آخرین [[جنگی]] که براء در آن حضور داشت و به اتفاق همه [[علمای شیعه]]<ref>طوسی، رجال، ص۲۷؛ علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۷۸؛ همو، رجال، ص۲۴؛ ابن داوود حلی، ص۵۴؛ تفرشی، ج۱، ص۲۶۵.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۰۳؛ ابن سعد، ج۷، ص۹۶؛ دینوری، ص۱۳۰؛ بغوی، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۲۳۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۶ و همو، ج۵، ص۶۵؛ ذهبی، ج۱، ص۱۹۸.</ref> در آن به [[شهادت]] رسید، [[فتح]] شوشتر است که یکی از [[فتوحات]] سخت [[مسلمانان]] شمرده می‌شود. [[فرماندهی]] کل [[سپاه مسلمانان]] در این [[جنگ]] با [[ابوموسی اشعری]] بود. در [[تاریخ]] فتح [[شوشتر]] [[اختلاف]] است، واقدی فتح آن را سال بیست<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳؛ ذهبی، ج۱، ص۱۹۸.</ref> و برخی دیگر سال‌های نوزده و ۲۳ گفته‌اند<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۶؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳.</ref>. در این جنگ [[براء بن مالک]]، فرماندهی جناح راست [[سپاه]] [[ابوموسی]] را بر عهده داشت<ref>دینوری، ص۱۳۰؛ بلاذری، ج۲، ص۴۶۷.</ref>، بنا بر [[روایت]] [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۲، ص۴۶۷.</ref>، چون جنگ [[سختی]] با سپاه [[ایران]] درگرفت، مسلمانان توانستند آنان را تا کنار قلعه شوشتر به عقب رانند. در کنار قلعه بود که براء پس از نبردی سخت به شهادت رسید. اما بنا بر [[روایات]] مشهور، در یک مرحله [[ایرانیان]] توانستند سپاه مسلمانان را بر سر پل شوشتر [[شکست]] سختی دهند و آنان را منهزم کنند. در این حالت بود که مسلمانان با اینکه بسیاری از بزرگان [[صحابه]] حضور داشتند، به دلیل [[شهرت]] [[حدیث]] [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[مستجاب الدعوه]] بودن براء بن مالک و نیز مراتب بالای [[پارسایی]] و [[زهد]] او، از وی خواستند برای [[پیروزی]] مسلمانان [[دعا]] کند. براء نیز چنین [[دعا]] کردند: {{عربی|"أُقسِمُ عليك يا رَبِّ لَمَا مَنحتَنا أكتافَهم، وألْحَقْتَني بنَبيِّك، فمُنِحوا أكتافَهم"}}؛ «خدایا، تو را [[سوگند]] میدهم که اینان ([[دشمنان]]) را [[تسلیم]] ما کنی و مرا به پیامبرت محمد ملحق کنی». پس همان شد که او دعا کرد<ref>ابن حبان، ثقات، ج۳، ص۲۶؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۸۱؛ طوسی، اختیار، ج۱، ص۱۸۴؛ همو، رجال، ص۲۷؛ ابن عدی، ج۳، ص۳۱۴؛ شامی، ج۱۰، ص۲۵. شامی این خبر را از جمله آیات و معجزاتی برشمرده که برای براء حاصل شده است.</ref>. مسلمانان به آنان حمله‌ور شدند و [[سپاه]] هرمزان را چنان [[شکست]] دادند که [[بلاذری]] گوید: هرمزان و سپاه او با بدترین حالت، مجبور شدند به قلعه مستحکم [[شوشتر]] [[پناهنده]] شوند و چون هیچ راه نفوذی به درون قلعه نبود، [[مسلمانان]] به مدت بسیاری آن را به محاصره خود درآوردند تا اینکه گویند یکی از ایرانیانی که [[مسلمان]] شده و خود را به [[سپاه اسلام]] [[تسلیم]] کرده بود، برای [[ابوموسی]] تنها راه نفوذی به درون قلعه را فاش کرد که کاریز یا نقب زیرزمینی بود که تا وسط قلعه راه داشت<ref>این کاریز و نقب، از دوره ساسانیان برای آبیاری بوده است. در دیداری که سال ۱۳۸۲ش نگارنده از قلعه داشت، مهندسان آب خوزستان مشغول اجرای طرح انتقال آب برای آبیاری زمین‌ها از طریق همین کاریز بودند که امید است دیوارها و سقف‌های تاریخی آن با مشورت اساتید فن، با کمال دقت حفظ شود؛ چراکه دیگر جایگزین نخواهد داشت.</ref>.


ابوموسی بلافاصله از [[براء بن مالک]] خواست چند نفر از نیروهای کارآمد و چالاک خود را [[انتخاب]] کرده، از این طریق به درون قلعه راه پیدا کنند. [[براء]] موضوع را با [[مجزأة بن ثور]] که فردی بسیار [[شجاع]] بود در میان گذاشت و او داوطلب این جانبازی شد. مجزأه، پیشاپیش براء و برخی دیگر از نیروها وارد کاریز شد و از آنجا که [[دشمن]] کاملاً می‌دانست تنها راه نفوذی به درون قلعه همین راه است، از آن [[مراقبت]] کامل داشت؛ به همین سبب وقتی مجزأه خواست از کاریز خارج شود، بلافاصله به ضرب شمشیرهای دشمن به [[شهادت]] رسید، ولی براء با [[شجاعت]] زیاد از کاریز خارج شد و به [[نبرد]] با آنان پرداخت و دیگر مسلمانان نیز به سرعت از آنجا بیرون آمده، مشغول نبرد شدند. براء در درون [[شهر]] پس از نبردی سنگین به دست هرمزان، [[فرمانده سپاه]] [[ایرانیان]] به شهادت رسید<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳؛ ذهبی، ج۱، ص۱۹۷.</ref>. به سبب شجاعت بی‌نظیری که براء با این عملیات از خود نشان داد، برخی [[فتح]] شوشتر را به او نسبت داده‌اند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۷.</ref>، [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳.</ref> گوید: براء پس از کشتن صد نفر از [[مشرکان]] و مشارکت در تعدادی دیگر [[شهید]] شد، اما این [[اشتباه]] است؛ زیرا چنان که بیان شد، براء پیش از حضور در فتح شوشتر، زمانی که در بستر [[بیماری]] افتاده بود به این موضوع تصریح کرد و ابن اثیر آن [[روایت]] را با فتح شوشتر به هم آمیخته است.
ابوموسی بلافاصله از [[براء بن مالک]] خواست چند نفر از نیروهای کارآمد و چالاک خود را [[انتخاب]] کرده، از این طریق به درون قلعه راه پیدا کنند. [[براء]] موضوع را با [[مجزأة بن ثور]] که فردی بسیار [[شجاع]] بود در میان گذاشت و او داوطلب این جانبازی شد. مجزأه، پیشاپیش براء و برخی دیگر از نیروها وارد کاریز شد و از آنجا که [[دشمن]] کاملاً می‌دانست تنها راه نفوذی به درون قلعه همین راه است، از آن [[مراقبت]] کامل داشت؛ به همین سبب وقتی مجزأه خواست از کاریز خارج شود، بلافاصله به ضرب شمشیرهای دشمن به [[شهادت]] رسید، ولی براء با [[شجاعت]] زیاد از کاریز خارج شد و به [[نبرد]] با آنان پرداخت و دیگر مسلمانان نیز به سرعت از آنجا بیرون آمده، مشغول نبرد شدند. براء در درون [[شهر]] پس از نبردی سنگین به دست هرمزان، [[فرمانده سپاه]] [[ایرانیان]] به شهادت رسید<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳؛ ذهبی، ج۱، ص۱۹۷.</ref>. به سبب شجاعت بی‌نظیری که براء با این عملیات از خود نشان داد، برخی [[فتح]] شوشتر را به او نسبت داده‌اند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۷.</ref>، [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۳.</ref> گوید: براء پس از کشتن صد نفر از [[مشرکان]] و مشارکت در تعدادی دیگر [[شهید]] شد، اما این [[اشتباه]] است؛ زیرا چنان که بیان شد، براء پیش از حضور در فتح شوشتر، زمانی که در بستر [[بیماری]] افتاده بود به این موضوع تصریح کرد و ابن اثیر آن [[روایت]] را با فتح شوشتر به هم آمیخته است.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش